جاده دگردیسی
بازبینی چارچوب سیاست پولی
هنگامی که آلن بلانیدر در سال 1994 به فدرالرزرو پیوست رئیس کل وقت با بیان این جمله که «اکثر آمریکاییها فکر میکنند فدرالرزرو یک جنگل ملی است» به او یادآور شد که عموم مردم هیچ اطلاعی از کارکرد بانک مرکزی ندارند.
هنگامی که آلن بلانیدر در سال 1994 به فدرالرزرو پیوست رئیس کل وقت با بیان این جمله که «اکثر آمریکاییها فکر میکنند فدرالرزرو یک جنگل ملی است» به او یادآور شد که عموم مردم هیچ اطلاعی از کارکرد بانک مرکزی ندارند. او 25 سال بعد همین جمله را در اجلاس 4 ژوئن اقتصاددانان و سیاستمداران در فدرالرزرو شیکاگو بازگو کرد. آن اجلاس با هدف طرح اولین گزارش عمومی در چارچوب کاری فدرالرزرو برگزار شد. گزارش یک سال بررسی چگونگی انطباق فدرالرزرو با دورههای اقتصادی را دربر میگیرد. فدرالرزرو معمولاً در دوران رکود نرخ بهره را حدود پنج واحد درصد پایین میآورد اما با گذشت زمان پایین بودن نرخ بهره قدرت مانور را از فدرالرزرو میگیرد و فضای مانور به نصف مقدار قبلی کاهش مییابد. فدرالرزرو در تلاش است تا به سه پرسش پاسخ دهد. آیا باید هدف تورمی آیندهنگر خود را با توجه به تورم گذشته بهروزرسانی کند؟ آیا لازم است جعبه ابزار مالی خود را بزرگتر سازد؟ و آیا میتواند سیاستهای خود را به طرز بهتری اطلاعرسانی کند و به اجرا گذارد؟
آنچه این سه سوال را به یکدیگر ارتباط میدهد دشواری مدیریت انتظارات است: در سطوح موثر پایین یعنی جایی که نرخ بهره صفر یا نزدیک به صفر است فدرالرزرو به سادگی نمیتواند نرخ بهره کوتاهمدت را کاهش دهد. بنابراین مجبور است یا انواع دیگر مداخلات در بازارهای مالی را امتحان کند یا وعدههایی بدهد و امیدوار باشد که مردم آنها را باور کنند. این نوع مدیریت انتظارات در مدلهای نظری بسیار قدرتمند هستند. اگر فدرالرزرو بتواند مصرفکنندگان را قانع سازد که سیاست پولی آسان همچنان ادامه خواهد یافت ممکن است آنها سر کیسه را شل و به پایان رکود کمک کنند.
لارس سونسن از دانشکده اقتصاد استکهلم طرفدار یک هدف تورمی میانگین است و استدلال میکند که این هدف میتواند در زمانی که بهرهها در پایینترین سطح هستند انتظارات تورمی را در جهت درست هدایت کند. همچنین اطلاعرسانی درباره آن آسانتر است. علاوه بر این، چنین هدفی به فدرالرزرو امکان میدهد تا به سایر روشهای بزرگ مداخله مالی از قبیل تسهیل مقداری اتکای کمتری داشته باشد. سایر اقتصاددانان نیز هشدار میدهند که اینگونه مداخلات میتواند به رشد بیثباتی مالی منجر شود.
به نظر میرسد حرکت در این جهت امکانپذیر باشد. اما محتمل به نظر نمیرسد که فدرالرزرو در نهایت به این نتیجه برسد که به یک بازنگری اساسی نیاز دارد. شاید بخشی به آن دلیل که شواهد فراوانی هستند که نشان میدهند عملکرد ابزارهای این نهاد در آخرین دور رکود بد نبوده است. جانیس ابرلی از دانشگاه نورث وسترن به همراه دیگر پژوهشگران میگویند که از سال 2012 اقدامات فدرالرزرو نقش مهمی در بهبود اوضاع داشته است و در واقع میتوان برای تسریع روند بهبود در آینده آنها را با شدت بیشتری به اجرا گذاشت. اریک سیمز و همکارش از دانشگاه نتردام عقیده دارند که امکان بیشتری برای جایگزینسازی سیاستهای متعارف با تسهیل مقداری در مقایسه با رهنمود آیندهنگر یا نرخ بهره منفی وجود دارد.
جروم پاول رئیس فدرالرزرو تاکید کرد که با ذهنی باز در جلسه بازبینی شرکت میکند. اما همزمان گفت که در عمق بحران سیاستمداران سوالات مهمی را درباره اینکه آیا وعده آینده خوب بر قلبها، اذهان و دفاتر مالی مردم تاثیر میگذارد یا خیر مطرح خواهند کرد.
این تردید برای بانکداران مرکزی ترسآور است چراکه قدرت آنها از اعتبارشان ناشی میشود. شاید در فضای آرام کنونی بتوان عموم مردم را برای یک تمرین سرکوبکننده رکود آماده ساخت. اما حتی اگر یک رئیس کل صادقانه متعهد شود که در دوران رکود تورم را بالا خواهد برد ممکن است رئیس کل دیگر با افزایش تورم سیاست پولی را سختگیرانه کند. بنابراین منطقی است که تردید کنیم فدرالرزرو به وعدههایش عمل میکند یا خیر. مشکل بانکداران مرکزی مدیریت انتظارات است و اگر در آن ناکام بمانند اعتبار خود را از دست میدهند.
منبع: اکونومیست