اقتصاددان افشاگر
دانیل السبرگ چگونه نام خود را در دانش اقتصاد ماندگار کرد؟
هفتم آوریل سالروز تولد مردی است که بیشتر به خاطر افشای اسناد محرمانه پنتاگون در سال 1971 معروف است؛ اسنادی که نشان میداد ژنرالهای آمریکایی سالها میدانستند که بهترین نتیجه در جنگ ویتنام یک بنبست نظامی است، با وجود این از ترس قربانی کردن اعتبار ایالاتمتحده به کار خود ادامه دادند. دانیل السبرگ، فعال سیاسی و تحلیلگر نظامی سابق ایالات متحده آمریکاست که اسناد محرمانه هفت هزارصفحهای مخفی ارتش از جنگ ویتنام را کپی کرد و آن را در اختیار نیویورکتایمز و واشنگتنپست قرار داد. السبرگ علاوه بر این به دلیل فرمولبندی یک مثال مهم در نظریه تصمیمگیری نیز شناختهشده است که به «پارادوکس السبرگ» معروف است.
تولد در رکود بزرگ
السبرگ در سال 1931 و در اوج رکود بزرگ به دنیا آمد. مادرش ادل السبرگ گرچه در خانوادهای یهودی بزرگ شده بود اما به یکی از معتقدان علم مسیحی تبدیل شد. دانیل و خواهر کوچکترش گلوریا که 11 ماه پس از او به دنیا آمد نیز تحت تاثیر دیدگاههای والدین خود قرار گرفتند. هنگامی که دانیل به دنیا آمد خانواده در شیکاگو زندگی میکردند اما در سال 1938 پس از اینکه هری السبرگ پدر خانواده در یک شرکت معماری معتبر مشغول به کار شد به حومه دیترویت در هایلندپارک نقل مکان کردند. دانیل در همین شهر بزرگ شد و به مدرسه رفت. السبرگ از کودکی پیانو مینواخت و بیشتر دوران جوانی خود را وقف تمرین کرده بود. مادرش نیز او را تشویق میکرد که نواختن پیانو در کنسرتها را دنبال کند، اما او دو سال بعد از کشته شدن مادر و خواهرش در تصادف رانندگی نواختن را متوقف کرد. پدرش با ماشینی که خانوادهاش در آن بودند تصادف کرد و دانیل نیز بر اثر این حادثه چهار روز در کما بود. به گفته خودش این تصادف به او هشدار داد که این امکان وجود دارد که جهان هر لحظه به بدترین شکل تغییر حالت دهد.
السبرگ با بورسیه تحصیل وارد کالج هاروارد شد و با مدرک کارشناسی در رشته اقتصاد فارغالتحصیل شد. او در سال 1952 به مدت یک سال در رشته اقتصاد در دانشگاه کمبریج با کمکهزینه تحصیل کرد و پس از آن برای تحصیلات تکمیلی به هاروارد بازگشت. در سال 1954 او در سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده نامنویسی کرد و به عنوان فرمانده دسته و فرمانده گروهان در لشکر دوم دریایی خدمت کرد و در سال 1957 به عنوان ستوان یکم مرخص شد. السبرگ پس از آن به مدت دو سال به عنوان یکی از اعضای انجمن یاران به هاروارد بازگشت. اعضای این انجمن گروهی از دانشپژوهان هستند که در ابتدای کار خود از سوی هاروارد به دلیل تواناییشان برای پیشبرد خرد آکادمیک انتخاب شدهاند و فرصتهای متمایزی برای تقویت رشد فردی و فکری خود به آنها داده میشود، بهطوری که سه سال از حمایت مالی سخاوتمندانهای برخوردار میشوند بدون اینکه ملزم به رعایت شرایط مدرک رسمی باشند یا رتبهبندی شوند.
ریسک، ابهام و تصمیم
دانیل در سال 1962 دوره دکترای خود را در رشته اقتصاد هاروارد به پایان رساند. پایاننامه السبرگ پیرامون تئوری تصمیمگیری، مبتنی بر مجموعهای از آزمایشهای فکری بود که نشان میداد تصمیمات در شرایط عدم قطعیت یا ابهام بهطور کلی ممکن است با احتمالات ذهنی تعریفشده سازگار نباشند. السبرگ در مقاله خود در سال 1961 این پارادوکس را مطرح کرد. یافتههای او نشان میداد که انتخابهایی با سطحی از ریسک که احتمال خطر در آنها روشن است به مواردی که احتمال خطر ناشناخته است ترجیح داده میشوند. یک تصمیمگیرنده تا حد زیادی از انتخابی با احتمال ریسک شفاف حمایت میکند، حتی در مواردی که جایگزین ناشناخته احتمالاً سودمندی بیشتری ایجاد میکند؛ زمانی که انتخابهایی با ریسک متفاوت ارائه میشود، افراد انتخابهایی با ریسک قابل محاسبه را ترجیح میدهند، حتی زمانی که سود کمتری دارند.
مقاله السبرگ بر اساس آثار قبلی جان مینارد کینز و فرانک نایت ساخته شد و نظریه انتخاب عقلایی غالب را به چالش کشید، که طبق آن فرد همواره کنشی را انتخاب میکند که سودش را بیشینه کند. این اثر در سال 2001، حدود 40 سال بعد از انتشار آن عمومی شد و همچنان اثری تاثیرگذار درباره ابهام و عدم قطعیت ریسک در جوامع دانشگاهی در نظر گرفته میشود. السبرگ در سال 2001 بررسی گستردهتر مقاله پایاننامه دکترای خود را به صورت کتابی با عنوان «ریسک، ابهام و تصمیم» منتشر کرد.
تحقیقات تجربی او دو آزمایش فکری مجزا را شامل میشد: سناریوی دو کوزه با دو رنگ گوی و سناریوی یک کوزه با سه رنگ گوی. در سناریوی اول دو کوزه وجود دارد که هر کدام شامل 100 توپ است. مشخص است که کوزه A حاوی 50 توپ قرمز و 50 توپ سیاه است، اما کوزه B حاوی ترکیب ناشناختهای از توپهای قرمز و سیاه است. شروط نیز به این ترتیب است که اگر قرمز از A بیرون بیاید یک دلار دریافت میشود و در غیر این صورت صفر دلار؛ اگر سیاه از A بیرون کشیده شود یک دلار دریافت میشود و در غیر این صورت صفر دلار؛ شروط بیرون آمدن گویهای سیاه و قرمز از کوزه B نیز به همین شکل است. مشاهدات او نشان داد که بهطور معمول شرکتکنندگان میان شرط اول و دوم کوزه A بیتفاوت بودند که مطابق با نظریه مطلوبیت مورد انتظار است، اما شرکتکنندگان شرط اول A را به شرط اول B و شرط دوم A را به شرط دوم B ترجیح دادند. این نتیجه عموماً به عنوان پیامد ابهامگریزی تفسیر میشود. افراد ذاتاً از موقعیتهایی که نمیتوانند احتمالات را به نتایج متصل کنند خوششان نمیآید، بلکه شرطی را ترجیح میدهند که در آن احتمال و نتیجه مطلوب را میدانند.
پیوستن به وزارت دفاع
السبرگ در تابستان 1958 کار خود را به عنوان تحلیلگر استراتژیک در شرکت رند (RAND Copperation) آغاز کرد و تمرکزش عمدتاً بر استراتژی هستهای و فرماندهی و کنترل سلاحهای هستهای بود. رند یک اندیشکده سیاستگذاری غیرانتفاعی آمریکایی است که در سال 1948 شرکت هواپیماسازی داگلاس با هدف ارائه خدمات تحقیقاتی و تحلیل سیاسی به نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا تاسیس کرد. السبرگ در سال 1964 رند را ترک کرد تا به وزارت دفاع بپیوندد؛ جایی که او وظیفه تجزیه و تحلیل گسترش تلاشهای نظامی ایالات متحده در ویتنام را داشت. او سال بعد به وزارت امور خارجه منتقل شد و دو سال به ویتنام جنوبی رفت. آن زمان او به این نتیجه رسید که پیروزی در این جنگ وجود ندارد. او در ژوئن 1967 به آمریکا بازگشت و دوباره به رند پیوست و به سفارش وزیر دفاع وقت آمریکا رابرت مک نامارا در ارتباط با تصمیمگیری ایالات متحده در ویتنام یک گزارش فوق محرمانه کار کرد. محتوای این گزارش مخالفت السبرگ با جنگ را تقویت میکرد. او در اکتبر 1969 شروع به کپیبرداری از گزارش به قصد عمومی کردن آن کرد. در طول 18 ماه آینده السبرگ این سند را به چند تن از اعضای کنگره پیشنهاد کرد اما هیچکدام حاضر نشدند اقدامی قانونی انجام دهند. او در همین سال شرکت در رویدادهای ضدجنگ را آغاز کرد در حالی که هنوز در رند در سمت خود بود.
السبرگ سال بعد رند را برای سمتی در موسسه فناوری ماساچوست ترک کرد و به دنبال گسترش جنگ به کامبوج و لائوس بخشهایی از گزارش را در اختیار نیویورکتایمز قرار داد. در 13 ژوئن 1971 تایمز نیز شروع به انتشار مقالاتی بر اساس اسناد پنتاگون کرد و وزارت دادگستری آمریکا قرار منع این روزنامه را صادر کرد. پس از دو هفته کشمکش حقوقی، دیوان عالی حکم داد که دولت فدرال دلایل مستدلی برای جلوگیری از انتشار ارائه نکرده است. السبرگ بر اساس قانون جاسوسی متهم شد و اتهامات مطرحشده علیه او میتوانست به 115 سال زندان برای او بینجامد. محاکمه او در ژانویه 1973 آغاز شد، چهار ماه طول کشید و پس از آشکار شدن شواهدی مبنی بر سوءرفتار دولت با رد تمام اتهامات به پایان رسید.
تنش بر سر تنگه تایوان
از زمان پایان جنگ ویتنام السبرگ به فعالیت سیاسی خود ادامه داد؛ تورهای سخنرانی میگذاشت و در مورد رویدادهای جاری اظهارنظر میکرد. در 22 می 2021 نیویورکتایمز گزارش داد که السبرگ اسناد طبقهبندیشدهای را منتشر کرده است که نشان میدهد پنتاگون در سال 1958 در بحبوحه تنشها بر سر تنگه تایوان طرحهایی را برای حمله هستهای به چین طراحی کرده است. بر اساس این اسناد رهبران نظامی ایالات متحده آمریکا از یک حمله نظامی به چین حمایت کردهاند، حتی در حالی که معتقد بودند اتحاد جماهیر شوروی تلافی خواهد کرد و میلیونها نفر از بین خواهند رفت. او علت انتشار این اسناد در این زمان را نگرانیاش از تشدید تنش میان ایالات متحده و چین بر سر سرنوشت تایوان اعلام کرد. السبرگ مداخله ایالات متحده در خاورمیانه را نیز بارها مورد انتقاد قرار داد و از دیگران خواست تا هرگونه مقالهای را که نشاندهنده فریب دولت در مورد تهاجم به عراق باشد افشا کنند. او دستگیری جولیان آسانژ بنیانگذار ویکی لیکس را که جنایات جنگی آمریکا در عراق را افشا کرده بود مورد انتقاد قرار داد. او همچنین در سپتامبر 2006 در مجله هارپر نوشت که امیدوار است کسی اطلاعاتی در مورد حمله احتمالی ایالات متحده به ایران قبل از وقوع تهاجم به بیرون درز دهد تا جنگ متوقف شود.
السبرگ در سالهای بعد از محاکمهاش وارد جنبش ضدهستهای شد؛ بخشی از زندگیاش که در مقایسه با اسناد پنتاگون کمتر شناخته شده است. او دورههایی را در مورد مسابقه تسلیحات هستهای در دانشکده پزشکی استنفورد و هاروارد تدریس کرد و صدها سخنرانی در این زمینه ارائه کرده است. او نزدیک به 90 بار در اقدامات غیرخشونتآمیز نافرمانی مدنی دستگیر شده است. السبرگ در سال 2006 «جایزه زندگی درست» را دریافت کرد؛ افتخاری که خود را به عنوان «جایزه جایگزین نوبل» معرفی میکند. او از طرفداران سرسخت سازمان رسانهای ویکی لیکس محسوب میشود و جولیان آسانژ بنیانگذار این سازمان از السبرگ به عنوان الهامبخش خود یاد کرده است.
فصل ترک جهان
السبرگ که به تازگی به سرطان مبتلا شده است در مصاحبهای با نیویورکتایمز اعلام کرد که جهان را در شرایطی ترک میکند که در طول سالها تلاش کرده است آن را بهتر کند. به عقیده او این گفته بایدن که از زمان بحران موشکی کوبا این خطرناکترین زمان در رابطه با جنگ هستهای است صحیح است؛ جهان با بحران آبوهوایی نیز مقابله نخواهد کرد چراکه از زمان توافق پاریس در سال 2016 ایالات متحده باید انتشار گازهای گلخانهای را تا سال 2030 به نصف کاهش دهد، ولی این اتفاق نخواهد افتاد. السبرگ علاوه بر کتاب «ریسک، ابهام و تصمیم» که بررسی گستردهتری از مقاله پایاننامه دکترایش محسوب میشود، کتابهای دیگری نیز منتشر کرده است که «مقالاتی درباره جنگ» (1972)، «اسرار: خاطرات ویتنام و اسناد پنتاگون» (2002) و «ماشین روز قیامت: اعترافات یک طراح جنگ هستهای» (2017)، در میان آنها هستند. زمانی که او 15 سال داشت مادر و خواهر کوچکتر خود را در تصادف رانندگی از دست داد. به گفته السبرگ، پدرش مدام میگفت برای رانندگی خسته است اما مادرش اصرار داشت به مسیر ادامه دهند؛ بنابراین تصادف کلمه اشتباهی است؛ این یک تصادف بوده است به این معنا که کسی قصد آن را نداشته است، اما پدر و مادرش هر دو خطرات را میدانستند و به هر حال این قمار را انجام دادند. به گفته او جنگ هستهای نیز حادثهای است که در انتظار وقوع است؛ جهان در حال حاضر 70 سال است که برای یک فاجعه هستهای آماده میشود. این حادثه به السبرگ آموخت که رهبرانی که به آنها اعتماد دارید یا حتی آنها را دوست دارید، میتوانند با هر چیزی که برایشان عزیز است قمار کنند.