بیقراری در نقطه آغاز 2024
بازارهای مالی هفته گذشته را چگونه سپری کردند؟
بازارهای مالی طی هفته گذشته روزهای پرتلاطمی داشتند. افزایش تنشهای سیاسی ایران و غرب، افزایش درگیریها در دریای سرخ و انتشار دادههای ایالاتمتحده در بازارهای مالی نقش مهمی ایفا کردند. نماگر اصلی بورس تهران در این هفته با افت یکدرصدی به کار خود پایان داد. همچنین نفت برنت نیز به دلیل کاهش خوشبینیها در خصوص پایان سیاست انقباضی بانک مرکزی آمریکا وارد کانال 75 دلار شد. این در حالی است که نفت برنت در پایان هفته گذشته در نزدیکی کانال 80 دلار معامله میشد. اسکناس آمریکایی به دلیل داغ شدن خبر تحرکات یمنیها در دریای سرخ و ممنوعیت معاملات صرافیهای عراقی با ایران وارد کانال 50 هزار و 500 تومان شد. ضمن آنکه سکه امامی در نتیجه رشد قیمت دلار و انتظارات در خصوص رکوردزنیهای جدید اونس طلا در سال جدید میلادی تا نزدیکی کانال 29 میلیون و 900 هزار تومان پیش رفت.
نقطه امن بورس؟
بورس تهران، طی هفتهای که سپری شد، شرایط نسبتاً هیجانی را تجربه کرد. تب داغ هفتههای گذشته تا حدودی جای خود را به سردی و رکودی دوباره داد. بهطوری که نماگر اصلی بازار سهام که از آن به عنوان شاخص کل یاد میشود، با افت 01 /1درصدی هفته دوم دیماه را در محدوده دو میلیون و 155 هزار واحد به پایان رساند. نماگر هموزن نیز روندی خنثی را تجربه کرد و با ثبات بیشتری نسبت به شاخص کل همراه بود. نگاهی کلی به دو نماگر یادشده، این سیگنال را به سرمایهگذاران مخابره میکند که سهام بزرگ بازار بهطور هیجانی افت قیمت را در تابلوی سهام تجربه کردهاند. ارزش معاملات خرد طی هفته قبل، دوباره به محدوده سه هزار و 900 تا چهار هزار و 300 میلیارد تومان بازگشت. خروج 740 میلیاردتومانی پول حقیقی نیز حکایت از رویگردانی اهالی بازار سرمایه از معاملات بورس دارد. کاهش ارزش معاملات بازار مشتقه سهام، یا اختیار معاملهها در هفتهای که گذشت سیگنال منفی را به بازار مخابره کرد. افت قیمت پرمیومهای قراردادهای این بازار در قیمتهای اعمال نزدیک به قیمت بازار حکایت از تحکیم روند نزولی در بازار داشت. قطعاً ریسکهای سیاسی و خبرهایی که در خصوص تنشهای منطقهای منتشر میشود، میتواند سهامداران را نسبت به بازار سهام و محرکهای آن دلسرد کند. شدید شدن لحن طرفهای ایرانی با کشورهای اروپایی و منطقهای و همچنین احتمال داغ شدن اخبار جنگ در دریای سرخ به شدت بر روی تصمیمات اهالی بازار تاثیرگذار است. طی یک یا دو ماه اخیر بحث تجدید ارزیابیها در بازار و افزایش زمزمههایی در خصوص رشد احتمالی بازار با محرک مذکور سبب شد تا شاخص کل با رشد قابل توجهی کانال دو میلیون و 200 هزار واحد را فتح کند. همانطور که در گزارش هفتگی بازارها در هفتهنامه 529 تجارت فردا با عنوان «بهار بورس در پایان خزان» اشاره شد، تجدید ارزیابیها صرفاً میتوانند موتور رشد بازار را روشن کنند و فضای بازار را گرم نگه دارند. اما این موضوع نمیتواند موجب بهبود خلق ارزش در شرکتهای بورسی شود. بازار سرمایه طی چند سال گذشته به دلیل عدم شفافیت آسیبهای فراوانی را متحمل شده است. قطعاً برای بورسیهایی که از این موضوع زخم خوردهاند، شفافیت صورتهای مالی و کارایی نسبتهای مالی میتواند اقبال آنها را به بازار سهام افزایش دهد. اما بازاری که محرک اصلی، یعنی نقدینگی کافی نداشته باشد، محکوم به سقوط خواهد بود. محرک اصلی و افزایش نقدینگی در بازار نیز در گرو عوامل پولی و ارزی است. تجربه گذشته نیز نشان داده است که بازار زمانی میتواند قلههای جدید را فتح کند که رشد قیمت دلار را در بهبود درآمد شرکتها ببیند. بنابراین صرف انتشار اخبار تجدید ارزیابی و تغییر برخی از اصول حسابداری نمیتوان بازار را تکان اساسی داد. ضمن آنکه گرم شدن موتور رشد بازار با انتشار اخبار افزایش جنگ و تنش و احتمال درگیریهای سیاسی در تناقض است. بازاری که به واسطه تجدید ارزیابی آماده رشد است، به جای محرکهای قویتر، از سیاستگذاریهای یکشبه نظیر دو برابر شدن نسبت حقوق دولتی معادن تاثیر میپذیرد.
بازار سهام با سه محرک میتواند روزهای سبزتری را به خود ببیند. اول، کاهش تنشهای سیاسی و بهبود اوضاع منطقهای با کاهش درگیریهای لفظی است. دوم، اتخاذ تصمیمات درست در خصوص بودجه سال آینده و کاهش ریسکهای ناشی از سیاستهای مالی دولت است. تعیین تکلیف نرخ حقوق دولتی، نرخ خوراک و گاز سوخت شرکتها و همچنین، سیاستهای مالیاتی دولت میتواند تا حدودی فضای غبارآلود فعلی را بهبود بخشد. سومین محرک که میتواند قویتر از دو محرک دیگر باشد، تصمیم بانک مرکزی برای کاهش فاصله میان نرخ ارز نیما و بازار آزاد است تا شرکتهای بورسی بتوانند به این وسیله بخشی از کاستیهای سال جاری خود را جبران کنند. چرا که با سیاست دولت در قبال نرخ ارز و تثبیت آن، حداقل تا پایان سال جاری نمیتوان محرک جدی را برای بورس تعریف کرد. لذا افزایش قیمت دلار نیما برای کاهش فاصله آن با بازار آزاد میتواند نسبت قیمت به سود انتظاری بازار را افزایش دهد و بازار را با رشد چشمگیری همراه کند. هرچند برخی از تحلیلگران بر این عقیده هستند که بازار سرمایه تا پایان سال شرایط مطلوبی را تجربه نخواهد کرد و شرایط رکودی بر بازار حاکم خواهد شد. گزارشهای ماهانه منتشرشده در کدال گویای آن است که با وجود ریسک بالای شرکتهای دولتی که سهم بزرگی در ارزش بازار دارند، سهام کوچک گزارشهای خوبی منتشر کردهاند و احتمالاً بازدهیهای بهتری را به ثبت خواهند رساند. لذا بورس تهران از دو جهت میتواند برای سرمایهگذاران اهمیت داشته باشد. افرادی که دید کوتاهمدت دارند، میتوانند با ریسک بالاتری اقدام به خرید سهام کوچک کرده و سهم سهام بزرگ را کاهش دهند. به لحاظ بلندمدت نیز بازار به احتمال قوی تا انتشار گزارشهای 9ماهه صبر خواهد کرد. چرا که در صورت بهبود سودآوری در گزارشهای 9ماهه و پاییز، بازار سهام به انتظارات در خصوص سودآوری سال آینده شرکتها وزن بیشتری میدهد. با توجه به احتمال رشد سودآوری شرکتها در سال آینده، بازار سهام در نقطه امنی قرار دارد. سرمایهگذاران احتمالاً برای بلندمدت در محدودههای فعلی با طمانینه بیشتری به خرید سهام اقدام میکنند. چرا که احتمالاً قیمتهای فعلی برای متغیرهای اقتصادی اثرگذار بر سودآوری سال آینده شرکتها، ارزان است.
سرکوب نفتی فدرالرزرو
نفت برنت که طی هفتههای گذشته در کانال 80 دلار معامله میشد، اکنون با افت قیمتی قابل توجهی همراه شده و با از دست دادن کانالهای مختلف قیمتی اکنون در محدوده 75 دلار قرار دارد. در حال حاضر، بازارهای جهانی به اقتصاد اول دنیا یعنی ایالاتمتحده و نگرانیها در خصوص تنش در دریای سرخ اهمیت بسیار بالایی میدهند. چرا که کاهش رشد اقتصادی ایالاتمتحده و افزایش تنشها در دریای سرخ میتواند به کاهش عرضه و رشد قیمت نفت کمک کند. هرچند قیمت طلای سیاه، به دلیل تنشها در دریای سرخ در ابتدای روز دوشنبه با افزایش همراه بود. بهطوری که با ورود کشتی جنگی ایران نیز قیمت نفت برای روند صعودی هیجانیتر شد. بررسیها حکایت از آن دارد که با یک درگیری گستردهتر آبراههای حیاتی برای حملونقل نفت میتواند مسدود شود. چرا که جریان تجاری دیگر نیز از این طریق مختل خواهد شد.
در روزهای معاملاتی پس از روز دوشنبه، افت خوشبینیها در خصوص کاهش نرخ بهره نیز به سرکوب قیمتی نفت کمک کرد. دادههای اشتغال ایالاتمتحده نیز آتش انتظارات در خصوص کاهش نرخ بهره را سرد کرد. با وجود سرکوب قیمتی توسط فدرالرزرو، خبرها از نشست اوپک نیز حکایت از آن دارد که عرضهها در سال 2024 محدودتر از گذشته خواهد بود. همین امر میتواند یک حمایت قیمتی برای بازار نفت به وجود آورد. برخی از تحلیلگران نیز وضعیت ژئوپولیتیکی نفت را نگرانکنندهتر از قبل میدانند. با این حال، خبرهایی در خصوص افزایش ذخایر نفت و فرآوردههای نفتی نیز میتواند به سرکوب بیشتر قیمت نفت کمک کند.
ثبات دلار در تندباد حوادث
قیمت اسکناس آمریکایی پس از شروع تنشهای غزه در نیمه مهرماه با عبور از کانال 49 هزار تومان که سه ماه متوالی در آن درجا میزد، وارد کانال 50، 51 و حتی 52 هزار تومان شد. اما با کنارهگیری ایران از جنگ غزه و اعلام مستقل بودن جنگ توسط حماس، تا حدودی تب دلار خوابید. هرچند اقدامات بانک مرکزی و عرضه دلار در بازار، نیز بر ثبات قیمتها تاثیر بالایی داشته است. بهطوری که قیمت دلار در ابتدای هفته گذشته قصد ورود به کانال 49 هزار تومان را داشت که با تقاضای بالایی همراه شد و دوباره در کانال 50 هزار تومان جا خوش کرد. چرا که بهرغم بهبود تنشها در غزه، افزایش درگیریها در دریای سرخ میتواند دلار را در محدودههای بالایی حفظ کند. همچنین نزدیک شدن به پایان سال میلادی و آغاز سال 2024 میتوانست بهطور تاریخی قیمتها را در بازار ارز تکان دهد. اما همچنان برخی از تحلیلگران اعتقاد دارند، بانک مرکزی برای مواجهه با هرگونه تقاضایی پول کافی برای عرضه دارد و احتمالاً تا پایان سال شرایط بازار ارز به همین منوال خواهد بود. خبرهایی از بازار بغداد و اعلام ممنوعیت معاملات صرافیهای عراقی با صرافیهای پنج کشور که نام ایران نیز در میان آنهاست، میتوانست بر بازار ارز کشور اثرگذار باشد و قیمتها را به سمت صعودی شدن سوق دهد. با این حال، همچنان قیمت دلار در کانال بالاتری نسبت به اواخر هفته ماقبل هفته گذشته قرار دارد. بهطوری که نرخ اسکناس آمریکایی در بازار آزاد با پرش از کانال 50 هزار و 100 وارد کانال 50 هزار و 500 تومان شده است.
نقش مکمل اونس در بازار سکه
بازار سکه امامی نیز به واسطه تقویت قیمت دلار و نزدیک شدن به آغاز سال میلادی و همچنین روز مادر در ایران، رشد قیمتی خوبی را تجربه کرد. بهطوری که قیمت سکه از کانال 29میلیون و 300 هزار تومان خارج شده و پس از رشد قابلتوجهی به کانال 29 میلیون و 900 هزار واحد نیز نزدیک شد. در خصوص رشد قیمت سکه نقش اونس طلا و رکوردزنیهای آن را نیز نمیتوان نادیده گرفت. اونس طلا، اکنون در سقف تاریخی خود قرار دارد. گمانهزنیها در خصوص ثبت سقف تاریخی جدید در ژانویه طلایی داغ شده است. بهطوری که میتوان دو عامل را به عنوان محرک قیمتی اونس معرفی کرد. اول احتمال پایان چرخه انقباضی فدرالرزرو است که میتواند پس از مدتها بازار طلا را به جایگاههای خود بازگرداند. چرا که پس از استقبال از ارزهای مجازی بسیاری از سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در طلا رویگردان شدند. همچنین افزایش تنشها در خاورمیانه و دریای سرخ نیز میتواند تا حدودی به هیجانات خرید در طلا کمک کند. با این حال، به نظر تحلیلگران فنی، بازار طلا با تثبیت در بالای محدوده دو هزار واحد میتواند روند صعودی خود را با شتاب کمتری آغاز کند. همچنین این تحلیلگران بر این عقیده هستند که اگر ضعف و نوسان در اقتصاد آمریکا مشاهده شود میتواند بر شتاب مذکور بیفزاید. بنابراین به نظر میرسد حتی اگر محرک ارزی نیز به کمک سکه امامی نیاید، احتمالاً اونس طلا میتواند بازار طلا و سکه را در داخل کشور با نوسانات مثبتی همراه کند.