دوربرگردان رونق
بازار سهام در دولت سیزدهم به مسیر رونق خواهد رفت؟
محمدامین خدابخش: انتخابات هم تمام شد و بالاخره پس از کلی گمانهزنی سیزدهمین پیروز انتخابات ریاستجمهوری، سیدابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور منتخب این کارزار معرفی شد. هنوز مشخص نشده که دقیقاً آینده بازارها با روی کار آمدن رئیسجمهور بعدی به چه صورت خواهد بود، با این حال بیراه نخواهد بود اگر فرض را بر این بگذاریم که کشتی را کشتیبانی دگر آمده و از همین رو احتمال انجام تغییرات در تمامی بازارها نیز امری محتمل است.آنطور که رئیسی وعده داده، قرار است تا دولت او بازار سهام را به چشم قلک خود نبیند و کسری بودجه را به هر ترتیبی که شده از منابع دیگری رفع و رجوع کند. با وجود این از آنجا که خود عامل کسری بودجه سایه سنگینی بر تورم دارد نمیتوان اینطور قلمداد کرد که بهطور غیرمستقیم بر بازار سرمایه اثر نخواهد گذاشت. نگاهی به وعدههای انتخاباتی و پساانتخاباتی رئیسجمهور بعدی حکایت از آن دارد که روح نگاه حمایتی از بازار سهام پابرجاست و همین امر اگرچه ممکن است در نگاه اول رضایتبخش به نظر بیاید، اما از لحاظ کارشناسی و حتی با در نظر گرفتن تمامی مصائبی که در این مدت متوجه سهامداران شده است، ممکن است آدرسی غلط نیز به ذینفعان بازار سهام بدهد.نخست اینکه بازار سهام فینفسه بازاری پرریسک است و با هیچ معیاری تضمین زیان برای فعالان بازار حتی آنهایی که سرمایهای اندک به آن آوردهاند اتفاق درستی نیست و ممکن است از سوی مردم به عنوان آدرس غلط تعبیر شود؛ آدرسی که زمینه را برای زیان بیشتر مردم عادی در بازار سهام هموار خواهد کرد. سایر وعدهها نیز بهطور کلی خالی از جزئیاتی است که بتوان آن را در حال حاضر در معرض قضاوت گذاشت. با وجود این آنچه از ابهام اندکی در این میان برخوردار است و نیازمند تاکید، این است که بورس هم مانند سایر بخشهای اقتصاد کشور نیاز به بازبینی جدی در ساختارها و مناسبات مدیریتی دارد تا اولاً بتواند راه را برای تعمیق کنترلشده بازار سرمایه فراهم کند و ثانیاً رونق آن به جای گره خوردن به تورم، مبتنی بر تحلیل و تشخیص موقعیتهای سرمایهگذاری و پوشش ریسک مناسب باشد.ایجاد آرامش در بورس نیازمند ایجاد آرامش در کل اقتصاد است و برای تحقق این هدف کشور نیاز به سیاستهایی دارد تا فضای کسبوکار را برای تمامی بخشهای اقتصاد هموار کند. شاید بتوان گفت که یکی از مهمترین مسائلی که به حصول این نتیجه منجر میشود کاهش هزینههای مبادله، اصلاح ساختار بوروکراتیک و امن شدن فضای کسبوکار است. در صورتی که این هدف محقق شود، بازار سهام نیز به عنوان بازتابدهنده تمامی این مسائل میتواند رونقی پایدار را تجربه کند که در آن حبابی شدن بازار سهام چندان محتمل نخواهد بود. این امر ناشی از این واقعیت است که در شرایط رونق اقتصادی هر سهمی متناسب با تحولات خود شاهد کاهش یا افزایش قیمت خواهد بود و به دلیل تورمی نبودن دلار هیچ عاملی در آن مانند ارز تکلیف همه قیمتها را مشخص نمیکند. چنین حالتی هم فضای سرمایهگذاری را معقول کرده و هم از انگیزه مردم عادی برای پذیرش ریسکهای نامعقول میکاهد.