دست برنده در فلزات گرانبها
طلا و نقره چگونه از همه بحرانها جان سالم به در میبرند؟
معاملات آتی نقره در روزهای گذشته به شگفتیساز بازارهای جهانی تبدیل شدند. اتحاد سرمایهگذاران خرد در شبکه اجتماعی ردیت سبب شد در ساعات نخست شروع معاملات در روز دوشنبه قیمت نقره به یکباره ۱۲ درصد افزایش پیدا کند و به محدوده ۳۱ دلار در هر اونس برسد. این افزایش اگرچه در ساعات بعدی معاملات تا حد زیادی خنثی شد، با این حال نشان از آمادگی سرمایهگذاران برای ورود به داراییهای کمریسک دارد که در مقابل تغییرات پایه پولی دلار آسیب نمیبینند و میتوانند موقعیتی برد-برد برای سرمایهگذاران رقم بزنند. در این گزارش به عواملی اشاره شده که هر یک میتوانند تاثیر فزاینده یا بازدارنده بر قیمت فلزات با ارزشی نظیر طلا و نقره داشته باشند.
بازار فلزات گرانبها از جمله بازارهای مالی در سراسر جهان است که طی سالهای گذشته به خصوص دو سال پایانی ریاست جمهوری ترامپ در ایالات متحده آمریکا و ماههای نخست ریاست جمهوری بایدن در این کشور تحولات گوناگونی را تجربه کرده است. از آنجا که دو فلز اصلی این بازار یعنی طلا و نقره از جمله کالاهایی هستند که مصرف صنعتی اندکی دارند و بیشتر به قصد حفظ ذخیره ارزش پوشش ریسک و اغلب در شرق آسیا به عنوان زیورآلات استفاده میشوند، در بسیاری از موارد طی دوره یادشده نوسانهایی متضاد با سایر بازارهای کالایی را به ثبت رساندهاند.
دلیل این حرکتهای بعضاً متضاد نیز دقیقاً در عاملی نهفته است که در چند سطر قبل به آن اشاره شد. در واقع طلا و نقره به عنوان دو فلز باارزشی که از دیرباز برای حفظ ارزش و مبادله مورد داد و ستد بودهاند، به این دلیل که عرضه محدودی دارند و برخلاف پولهای بدون پشتوانه فعلی (Fiat money) از لحاظ مقداری قابلیت تغییر چندانی ندارند، به منظور پوشش ریسک به خصوص ریسکهای سیستماتیک مورد توجه عامه سرمایهگذاران به خصوص سرمایهگذاران نهادی قرار میگیرند.
همین مساله سبب شده در طول چند سال اخیر یعنی دقیقاً از زمانی که دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا رسید و جنگ تعرفهای با جمهوری خلق چین و تا حدی کمتر با کشورهای آمریکای شمالی در قالب انتقاد از پیمان نفتا (NAFTA) و اتحادیه اروپا به راه انداخت، شاهد ثبت نوسانهای عمده در قیمت طلا و متعاقباً نقره باشیم.
با این حال به دلیل رشد قیمت فلزات گرانبها به خصوص اونس جهانی طلا و نقره تنها در تنشهای سیاسی و افزایش ریسکهای سیستماتیک مستتر نبوده است. پس از بحران مالی رخ داده در سال ۲۰۰۸ میلادی تاکنون نقدینگی دلار بیش از ۱۰ درصد رشد داشته و پایه پولی به سبب لزوم آنچه سیاستمداران حمایت از بخشهای مختلف اقتصاد میدانند مسیر فربه شدن را پیموده است. چنین مسیری در شرایطی سپری میشود که وضعیت اقتصادی به خصوص بعد از شیوع کرونا بدتر شده و اساساً صعود حجم نقدینگی تزریق شده در بیشتر اقتصادهای بزرگ منطبق با جریان تولید کالا و خدمات نیست.
همین امر سبب شده در تحلیل بیشتر تحلیلگران اقتصادی فردی و نهادی زمینه برای افزایش بهای کامودیتیها فراهم باشد. چنین دیدگاهی در حال حاضر محتملترین رویداد ممکن برای بازارهای کالایی در نظر گرفته شده و میتواند منتج به این مساله شود که برخلاف شرایط عادی یعنی نوسانهای غیرتورمی قیمت داراییها شاهد وضعیتی باشیم که در آن هم قیمت طلا و نقره رشد میکند و هم کالاهایی که رشد بهای آنها نیازمند افزایش تقاضا برای تولید است. برای یادآوری ذکر این نکته ضروری است که به طور کلی تقاضا برای طلا و نقره زمانی افزایش مییابد که نگرانی یا عدم اطمینان نسبت به آینده بین سرمایهگذاران افزایش پیدا کند و آنها بخواهند از طریق داراییهایی نظیر فلزات یادشده تنوع سبد سرمایهگذاری خود را افزایش و ریسک آن را کاهش دهند.
تمامی این عوامل سبب شده در دو سال و نیم اخیر قیمت اونس طلا از محدوده 1260 دلار و نقره از 91 /13 سنت به ترتیب با اوج 2099 دلاری و 30 دلار و 31 سنتی رشد کنند و هر کدام از این قیمتها سقف تاریخی طلا و نقره هستند. با این حال باید توجه داشت که رشد اخیر نقره مرهون عامل دیگری نیز هست.
نقره شگفتیساز شد
اونس نقره در روزهای گذشته به لطف شبکه اجتماعی ردیت (Reddit) بر سر زبانها افتاد. داستان از این قرار بود که برخی از کاربران این شبکه اجتماعی با هم متحد شدند و اقدام به خرید این فلز گرانبها در بازار مربوطه کردند. به موجب این امر نقره که در طول سالیان متمادی به دلیل بیتوجهی سرمایهگذاران با تقاضایی اندک همراه بود، توانست رکورد میانمدت قبلی خود را باز پس گیرد و به بالای محدوده ۳۰دلاری برسد.
اما جریان افزایش قیمت ۱۲درصدی نقره در طول نخستین روز هفته اخیر از این قرار بود که اتحاد سرمایهگذاران خرد حاضر در بازار فلزات گرانبها سبب شد ناگهان فشار خرید غیرمنتظره در روز دوشنبه و در دقایق ابتدایی معاملات وارد چرخه داد و ستدهای نقره شود و همین امر باعث شد قیمت آن تنها در طول یک روز از ۲۷ دلار به سطح ۳۱ دلار در هر اونس برسد. البته باید توجه داشت که این فلز براق همچنان راهی طولانی برای رسیدن به رکورد ۴۹ دلار و ۸۳سنتی خود در ماه آوریل ۲۰۱۱ دارد.
با اینکه کاهش نرخ مالیات بر واردات طلا و نقره در هند توانست به یاری این فعالان خردهپای اقتصادی بشتابد با این حال افزایش میزان وجه تضمین در بازار کالایی شیکاگو (CML) در ادامه راه و هیجانی تلقی شدن صعود یادشده در نهایت راه را برای افت قیمت نقره به محدوده ۲۷ دلار در هر اونس هموار کرد.
با این حال آنطور که بسیاری از کارشناسان حوزه مربوطه میگویند با توجه به انبساط دلار که راه را برای تضعیف آن در ماهها و سالهای پیشرو فراهم میکند، تاثیر عواملی همچون نرخ بازده منفی محرکهای اقتصادی بیشتر و سیاست پولی انبساطی و نهایتاً رشد انتظارات تورمی باعث میشود زمینه برای افزایش قیمت اونس جهانی نقره فراهم شود و بیراه نخواهد بود اگر در انتظار بازپسگیری رکورد قبلی این فلز قیمتی در محدوده ۵۰ دلار باشیم.
با توجه به اینکه سیاستهای پولی فدرالرزرو طی ماهها و سالهای اخیر به طور فزایندهای انبساطی شده و به دلیل نیاز به بهبود آثار نامطلوب به کرونا، دلار به طور پیوسته رقیق میشود میتوان انتظار داشت که انتظارات تورمی تقاضای موثر برای نقره را به شکل محسوس افزایش دهد. گواه این مدعا افزایش تقاضای خرد در یک ماه نخست سال ۲۰۲۱ است که توانسته رکورد تاریخی تقاضا در سال ۱۹۹۹ را بشکند.
نکته حائز اهمیت در تحلیل رویدادهای هفته گذشته که منجر به افزایش قابل توجه قیمت نقره شد، کوچک بودن حجم بازار این فلز نسبت به فلزاتی نظیر طلاست.
رشد ۱۲درصدی قیمت نقره آن هم تنها طی چند ساعت در شرایطی اتفاق افتاده که بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی ردیت موافق افزایش قیمت طلا نبودند و بنا به گفته کارشناسانی که این رویداد را بررسی کردهاند معاملاتی مخالف صعود در کوتاهمدت انجام دادند. گفتنی است در ادامه معاملات روز دوشنبه هفته گذشته نقره نهایتاً افتی هشتدرصدی را شاهد بود و رفتهرفته برآیند معاملات آن به ثبات نسبی قیمت و معقول شدن جریان نوسانات انجامید.
این در حالی است که آمار به ثبترسیده از معاملات آتی نقره حکایت از آن دارد که بسیاری از مدیران سبدگردان همچنان معاملات خرید قبلی خود را نگه داشتهاند و در انتظار روزهای بهتری برای نقره هستند.
همه چیز به نفع طلا
پس از نقره که در هفته گذشته بر حسب اتفاق به مهمترین فلز گرانبها در بازارهای جهانی بدل شد طلا به عنوان محبوبترین فلز قیمتی بازار نوسان اندکی را تجربه کرد. این فلز اگرچه در روزهای گذشته با افت قیمت محدوده ۱۸۴۰دلاری همراه بود با این حال مقایسه تحولات قیمت آن با شاخص دلار و کالاهای اساسی که نقش عمدهای در جریان تولید دارند، حکایت از آن دارد که روند صعودی قیمت حداقل بر اساس شواهد فعلی در آن متوقف نشده و جنس نوسانهای آن بیش از آنکه ناشی از تغییر روند از صعودی و نزولی باشد اصلاحی است برای تقویت دست خریداران در مرور زمان تا طلا را روی نمودار قیمت به سمت بالاتر بکشند.
از سوی دیگر نگاهی به تحولات شاخص دلار در هفتههای اخیر نشان میدهد که رشد ضعیف این نماگر که از تغییر نرخ برابری دلار در مقابل شش ارز قدرتمند مورد معامله با آن به دست میآید، با فرض آنکه اتفاقی غیرمنتظره در بازار پول ایالات متحده نیفتد و افزایش حجم پایه پولی که با بسته حمایتی 9 /1 تریلیون دلاری بایدن بزرگتر نیز خواهد شد اثر طبیعی خود را در بازار جهانی ارز بگذارد، طلا در میانمدت راهی جز رفتن به سوی سقف دو هزار و ۹۹دلاری قبلی ندارد و چهبسا در سال جاری موفق به ثبت رکوردهای بهتری نسبت به ۲۰۲۰ شود.
بر اساس آنچه در تحلیلهای تکنیکی میتوان مشاهده کرد شاخص دلار در هفتههای پیشرو مقاومت مهم ۹۲ واحدی را پیشروی خود دارد که با توجه به موارد ذکرشده احتمال شکسته شدن آن چندان قوی نیست.
از طرفی نرخ برابری طلا به نقره که هماکنون به محدوده ۶۸ واحد رسیده حکایت از آن دارد که با توجه به افت بالای قیمت طلا در مقابل نقره در ماههای اخیر اگرچه احتمال رشد این فلز سفیدرنگ منتفی نیست با این حال طلا نیز از شانس خوبی برای صعود برخوردار است. گفتنی است در ماه مارس سال گذشته میلادی نرخ برابری اونس طلا در مقابل اونس نقره به ۱۲۸ واحد رسیده بود.
اثر مضاعف از تورم
اما چه چیزی باعث میشود تا در بلندمدت سرمایهگذاران تمایل به خرید طلا داشته باشند، به عبارت بهتر چه عاملی قیمت طلا را هنگام اعمال بستههای کمکی برای اقتصاد به خصوص در ایالات متحده تقویت میکند؟
پیشتر گفتیم که در ماههای اخیر همچنین در روزهای جاری بستههای حمایتی بسیاری از سوی کنگره آمریکا برای کمک به اقتصاد بهخصوص کسبوکارهای خرد در نظر گرفته شده است که تمامی آنها با افزایش پایه پولی میتواند تورمی قابل توجه در دلار آمریکا به وجود آورد.
اگرچه رقیق شدن دلار آمریکا به واسطه تصمیمات سیاستمداران امری است که در تاریخ اقتصادی این کشور سابقه چندانی نداشته و از نظر بسیاری از اقتصاددانان امری خطرناک تلقی میشود، اما در کوتاهمدت و میانمدت حداقل مسالهای است که میتواند با تقویت کسبوکارهای آمریکایی منجر به افزایش نرخ اشتغال، سطح معیشت خانوار و در نهایت بهبود تولید ناخالص داخلی کشور یادشده شود.
مشکل از جایی شروع میشود که تقابل بین خیر و شر یعنی حمایت پولی از اقتصاد و افزایش ریسک تورم خود میتواند در آینده منجر به شکلگیری یا تشدید حبابهای قیمتی در بازارهای گوناگون شود. فلزات گرانبها بهخصوص طلا و نقره در هر صورت در طرف برنده خواهند ایستاد.
همانطور که جرمی پاول رئیس فدرالرزرو در ماههای اخیر به آن اشاره کرد، سقف تورم دودرصدی دیگر خط قرمز ایالات متحده نبوده و سیاستگذاران پولی این کشور در نظر دارند تا به هر قیمتی که شده بازارها را به حرکت و تکاپو وا دارند. همین رویکرد دقیقاً نقطه قوت فلزات گرانبها را تشکیل میدهد.
در حالی که افزایش پایه پولی شاخص دلار را که سنجهای در برابر شش ارز قدرتمند دیگر است، تضعیف میکند، روند صعودی فلزات گرانبها با توجه به افزایش نیافتن مقادیر مورد معامله آنها به میزان رشد پایه پولی بیش از پیش تقویت میشود. در این رهگذر اگر فدرالرزرو بتواند دستکاری در میزان پول را به شکلی قابل قبول مدیریت کند و از بروز بحران جلوگیری به عمل آورد انتظار میرود که روند صعودی فلزات یادشده تا حد قابل قبولی به دور از نوسانهای غیرمعمول در هر دو جهت افزایش و کاهش تداوم یابد.
بر همین مبنا بسیاری از موسسات سرمایهگذاری بینالمللی در چند ماه اخیر رشد قیمت طلا تا محدوده ۲۳۰۰ دلار در هر اونس و قیمت نقره را تا ۵۰ دلار در هر اونس محتمل دانستهاند. اگر نگاهی به تحلیلهایی که در خصوص ارزهای اساسی و حتی بیتکوین انجام میشود بیندازیم خواهیم دید که اتکا به رشد پایه پولی برای توجیه تداوم روند افزایش قیمتها امری است که مقبولیت جمعی دارد. بنابراین دور از انتظار نخواهد بود که فلزاتی نظیر طلا، نقره، پالادیوم و پلاتین مسیر سایر کالاها را طی کنند.
اما نقطه قوت طلا و نقره دقیقاً از همین جا شروع میشود. اگر فدرالرزرو اشتباه کند و تغییر در متغیرهای پولی آنچنان که انتظار میرود ثمر خوشبینانه نداشته باشد (همانطور که توسط بسیاری از اقتصاددانان این رویه نکوهش شده و آنها افزایش مقدار پول را پیشزمینهای برای بحران اقتصادی بعدی در اقتصاد آمریکا و اقتصاد جهانی برشمردهاند)، بازی اصلی فلزات گرانبها از اینجا شروع میشود.
این دو فلز باستانی که بیشتر به دلیل دارا بودن ارزش ذاتی وسیلهای برای حفظ ارزش داراییها و پساندازهای مردم بودهاند، بار دیگر به میدان میآیند و مورد تقاضای قابل توجه افرادی قرار میگیرند که قصد خروج سرمایههای خود را از بازار سهام یا کامودیتی دارند. نمونه این مساله را زمانی که دونالد ترامپ در کشمکش تجاری با دیگر قدرت اقتصادی آن سوی اقیانوس آرام یعنی چین به سر میبرد، در افزایش قیمت طلا مشاهده کردیم. در آن روزها قیمت طلا رفتهرفته از محدوده هزار و ۳۰۰ دلار بالاتر رفت و در حالی که با پایان یافتن سال ۲۰۱۹ و کاهش تنشهای تجاری میان دو قدرت عمده اقتصادی انتظار میرفت تا وضعیت بهبود یابد، شیوع کرونا که نمونه دیگری از ریسک بود توانست روند صعودی طلا را تا محدوده ۲۱۰۰ دلار در هر اونس افزایش دهد.
منحنی بازده و افزایش تولید
دو عامل دیگر نیز وجود دارد که بر قیمت فلزات گرانبها اثر مستقیم خواهد گذاشت. عامل نخست افزایش ۱۱درصدی میزان تولید در سه ماه سوم سال گذشته میلادی است که نشان از بهبود چشمانداز بازار از سوی تولیدکنندگان دارد. در حالیکه تعداد معادن و اکتشافات لازم برای دسترسی به منابع جدید حدود پنج سالی میشود که محدود شده است با این حال اضافهبرداشت از همان منابع فعلی نشان از آن دارد که 10 شرکت برتر تولیدکننده طلا که برندهایی نظیر Newmonte ،Barrick و Anglo gold Ashanti در صدر آنها قرار دارند کمابیش برای بلندمدت به تحلیلی از جنس آنچه در این نوشتار به میان آمد، اعتقاد پیدا کردهاند.
اما دیگر عاملی که میتواند به طور غیرمستقیم بر قیمت طلا اثر بگذارد افزایش شیب منحنی بازده در اقتصاد ایالات متحده است که در کوتاهمدت نشان از کاهش هزینه تامین مالی در بازه زمانی دوساله نسبت به دوره ۱۰ساله دارد. این منحنی که از مجموع نرخ بازده اوراق خزانهداری آمریکا از بازه زمانی دو ماه تا ۳۰ سال محاسبه میشود، سنجش پیشنگر است که وضعیت آینده اقتصاد را پیشبینی میکند. زمانی که منحنی بازده نزولی شود، احتمال رکود افزایش خواهد یافت و زمانی که با شیب تند افزایش یابد، گواهی بر بهبود وضعیت خواهد بود. پرواضح است که صعود تند این منحنی نشان از آن دارد که به ظن سرمایهگذاران در بازارهایی مانند سهام و اوراق قرضه وضعیت در کوتاهمدت و میانمدت مناسب خواهد بود، این عامل اگر همسو با حباب دارایی در بازار سهام نباشد، بر قیمت طلا اثر مثبت نخواهد داشت اما اگر در شرایطی روی دهد که بازار سرمایه دارای بیشواکنشی نسبت به ارزشهای ذاتی است، میتواند نویدبخش روزهای بهتر برای داراییهای کمریسک مانند اوراق قرضه و فلزات گرانبها باشد.