رونق مصنوعی
فصل جدید بورس با رونق آغاز شد این رونق مصنوعی است؟
محمدحسین بابالو: صعود بورس و سپس افول آن در کنار خیل عظیم سرمایهگذارانی که به این بازار وارد شدهاند جایگاه بازار سرمایه را در مقایسه با سالهای گذشته تغییر داده و همین تغییر ابعاد به تغییر در ویژگیهای مختلفی در بازار منتهی شده است. این در حالی است که شیوع ویروس کرونا و همهگیری مجدد آن موجب شده تا شرایط این بازار مشابهتهای بسیاری با وضعیت اسفندماه داشته باشد و تکانههای مقطعی رشد شاخص در اوایل هفته گذشته، ذهنیت داغ شدن مجدد بورس را مطرح کرده است. اما این نوسان شاخص به نسبت رشدهای نجومی ماههای پیش چیزی بیش از جرقههای مقطعی نیست بنابراین ذهنیت رشد قیمتها ناخودآگاه افزایش نرخ ماههای گذشته را برای بسیاری از سرمایهگذاران زنده کرده است. اما شاخصهای اقتصاد کلان، انتظارات تورمی، ریسکهای ژئوپولتیک جدید و ورود و خروج سرمایه شباهت چندانی با روزهای سبز شاخص ندارد تا جایی که برخی از تحلیلگران این رشد مقطعی اخیر را رونقی مصنوعی دانستهاند. اما رشد قیمتها در بازار سرمایه نکتهای است که شاید دولت هم چندان بیمیل به آن نباشد بنابراین ریسک انتقال نقدینگی از سرمایهگذاران حقیقی به سمت عرضهکنندگان بزرگ حقوقی را دربر دارد. حال در شرایطی که دولت مایل به رونق بازار سهام است و البته این رونق میتواند حجم انتقادات از عملکرد تصمیمسازان اقتصادی را کاهش دهد؛ گزینه بهبود تصنعی و حتی رونق این بازار تقویت شده است اما منتقدان خاص خود را دارد. در دوره پیشین رشد نرخ در بازار سرمایه، شرکتهای بزرگ کالامحور صادراتی یا صندوقهای سرمایهگذاری و هلدینگهای چندرشتهای، لیدر و راهبر رشد قیمتها بودند و وزن بالای این شرکتها در محاسبه شاخص، موجب شد تا نگاه سرمایهگذاران با سرعت و شدت بیشتری به سمت بازار سرمایه جلب شود. اما هماکنون با تعدیل بهای ارز و کاهش انتظارات تورمی، این روند کلی تغییر کرده و عدم رشد شاخص را میتوان به نوسان منطقیتر در این سهمهای بزرگ وابسته دانست. از سوی دیگر باید این پتانسیل را در نظر گرفت که با تغییر ذهنیت سرمایهگذاران از مناسبات سیاسی و بینالمللی شاید شرکتهای دیگری که بعضاً واردکننده یا حتی مصرفکنندگان مواد اولیه هستند به عنوان لیدر بازار ایفای نقش کرده اما هنوز فضا برای خودنمایی رشد نرخ این شرکتها و اثرگذاری بر سایر ارکان بازار پدید نیامده است آن هم در شرایطی که ریسکهای مضاعفی حتی برای این شرکتها تعریف شده است. بازار سرمایه اما بازاری اثرپذیر از دادههای اقتصاد کلان و ذهنیت افراد و جو روانی حاکم است بنابراین رونق هرچند تصنعی به منظور فروش سهام دولتی در ذهن بسیاری از افراد ایجاد شده اما به زیرساختهای خاص خود نیاز دارد که چندان هم در دسترس نیست. تورم انتظاری و تورم واقعی، کسری بودجه، ورود و خروج سرمایه و حتی انتظار برای جذب سرمایهگذاری خارجی در کنار صورتهای مالی شرکتها واقعیتهایی است که باید از بازار سرمایه حمایت کند. در این پرونده قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا با این شرایط، بورس دوباره درگیر رونق مصنوعی ولی با شدت و مدت کمتر نسبت به ابتدای سال خواهد شد؟