پرش کالاییها از خاکستر هند
بازار کامودیتیها از نگرانیهای کرونایی عبور کرده است
جریان غالب در بازارهای کالایی در جهان افزایشی است و بسیاری از بازارها به یک قدمی رکوردهای تاریخی خود رسیدهاند. بازار فلزات پایه همچنین بازار محصولات کشاورزی هر دو از یک روند افزایشی قدرتمند برخوردار شدهاند و سایر بازارها نیز با سیگنال گرفتن از این وضعیت؛ میل به افزایش نرخ داشته و روند صعودی در شاخصهای کالایی به وضوح نشان میدهد که جریان غالب در کلیت کامودیتیها افزایش قیمتهاست که میتواند آینده جذابی را به همراه داشته باشد. اینکه نوسان بهای کالاییها از ریسک شیوع ویروس کرونا گذر کرده شاید مهمترین اتفاق روزهای بازار باشد. استمرار این روند به معنی آن است که ریسک کرونا دیگر اولویت اول بازارهای کالایی نیست بنابراین وزن دادههای بنیادین، سیگنالهای اقتصادی اثرگذار بر بازارها و ذهنیت افراد و معاملهگران و بیش از همه حجم تقاضاست که آینده قیمتها را تعیین میکند.
بازارهای کالایی با محوریت مس وارد یک بازی افزایشی جدید شدهاند که این روند صعودی را به خوبی در نوسان شاخصهای کالایی میتوان مشاهده کرد. هر سه شاخص اصلی کالایی در بازارهای جهانی توانستهاند به سطوحی بالاتر از سال ۲۰۱۸ دست پیدا کنند و هم اکنون خود را در ابعاد سال ۲۰۱۵ به نمایش گذاشتهاند. این روند نشان میدهد که بازارها نهتنها از ریسک کرونا عبور کردهاند بلکه به کمک فراز وفرود نرخ و نوسان عرضه و تقاضا سطوح قدرتمندتری را به دست آورده که نشاندهنده چهره جدیدی از بازارها در اقصی نقاط جهان است. اما این پارادوکس که به رغم افزایش شیوع ویروس کرونا در نقاط پرجمعیت جهان و عدم رشد برجسته بهای نفت خام خودنمایی میکند؛ شاهد هستیم که بازارها از دو مسیر فلزات پایه با محوریت مس و سپس آلومینیوم و همچنین محصولات کشاورزی در یک بازی افزایشی قدرتمند قرار گرفته و به صورت روزشمار رکوردهای جدیدی را ثبت میکنند. این نکته قابل توجه است که گویا ادبیات قدیمی بازارهای کالایی دیگر در بازارهای امروز قابل درک نیست و به ادبیات جدیدی نیاز داریم. اینکه در هند روزانه حداقل ۳۰۰ هزار نفر به ویروس کرونا مبتلا میشوند و تعداد کشتهها فراتر از آمارهای سه هزار نفری رسمی روزانه است باز هم نتوانست سرعتگیر مهمی در برابر رشد قیمتها در جهان باشد. اینکه کشورهای غربی به کمک واکسیناسیون گسترده اتباع خود در حال بهبود عملکرد اقتصادی خود هستند نکته قابل توجهی است آن هم در شرایطی که تزریق نقدینگی در اقتصاد آنها هنوز ادامه دارد. به عنوان مثال در اقتصاد آمریکا شاهد تزریق مستقیم نقدینگی هستیم اما در اقتصاد اروپا با کاهش مالیات و حمایتهای مالی باز هم یک تحریک واقعی به اقتصاد وارد میشود؛ سیگنالهای مهمی که از تغییر فاز اقتصادی در جهان حکایت دارد. به عبارت سادهتر وضعیت عمومی بازارهای جهانی در یک مسیر افزایشی قرار گرفته اگر چه نمیتوان از نگرانیهای فزاینده در اقصی نقاط جهان چشمپوشی کرد. اما بازارها از این نگرانیها نه تنها عبور کرده بلکه توجه چندانی به آنها ندارند. نکته جالب توجه اینکه در روزهای اخیر، بازارهای جهانی چند نقطه خاص را برای سوختگیری انتخاب کردهاند و به سایر کشورهای درگیر و شیوع ویروس کرونا توجه نمیکنند. دادههای مثبت اقتصادی از چین و انتظار استمرار رشد تقاضای این کشور با محوریت سرمایهگذاری در زیرساختها و سپس صادرات، این کشور را به عنوان یک جزیره ثبات در اقتصاد جهانی حتی در شیوع ویروس کرونا لقب داده که کشف سریعتر واکسن در این کشور در این خصوص بیاثر نبوده است. اگرچه تجربه پیشین چین و کشورهای آسیای جنوب شرقی در مقابله با شیوع ویروسهایی همچون سارس هم مهم بود.
اما آمریکا با گستردهترین آمار از تزریق واکسن در مقایسه با سایر کشورهای جهان در روزها و هفتههای اخیر، دومین جزیره ثبات اقتصادی جهان به شمار رفته که این داده اثر مستقیمی بر بازارهای کالایی برجای گذاشته است. این در حالی است که به احتمال قوی تا پیش از یک ماه آینده امکان واکسینه شدن تمام مردم این کشور وجود دارد بنابراین یک داده بسیار مهم در این خصوص ایجاد شده است. گذار از نگرانی ویروس کرونا در کشوری همچون آمریکا به معنی قدرتنمایی برجستهای برای دورنمای اقتصادی این کشور است که ذات حمایت از تقاضا را دربر دارد. در لایه بعدی کشورهای اروپایی هستند که آنها نیز از تلاش حداکثری برای واکسینه کردن اتباع خود عقبنشینی نمیکنند و این روند ادامه خواهد داشت بنابراین شاهد ریسک چندانی از بابت این کشورها نخواهیم بود و احتمالاً بهبود اقتصادی در این حوزههای غربی آینده جذابی را از مسیر تقاضا ترسیم خواهد کرد.
چهره کرونازده هندیها
اما در برابر تمام این خوشبینیها وضعیت هند، کشورهای آمریکای جنوبی، آفریقا و بسیاری از نقاط آسیبپذیر در دنیا در هالهای از ابهام قرار دارد. اینکه جهشهای آفریقایی یا هندی ویروس کرونا چه بر سر کشورهای دیگر خواهد آورد نکتهای است که در خصوص آن ابهام جدی وجود دارد و نمیدانیم آینده کوتاهمدت تا میانمدت اقتصاد کشورهای مختلف همچون هند، پاکستان یا کشورهای اقتصادی ضعیف مشابه چه خواهد شد. البته این انتظار را باید در نظر داشت که روزهای وخیمی پیشروی حیات اقتصادی و اجتماعی این کشورها خواهد بود. نکته جالب توجه آنکه بهرغم شیوع گسترده ویروس کرونا و ریسکهای اقتصادی و اشتغالزایی آن اما اثر چندانی بر بازار نفت شاهد نیستیم. حتی بازار محصولات شیمیایی هندی نیز با اظهار نظرهایی در خصوص عدم کاهش تقاضا روبهرو شده است. به عنوان نمونه اختلاف طبقاتی از لحاظ اقتصادی یا اجتماعی در خصوص دسترسی یا تمایل به مایهکوبی واکسن کرونا خود یکی از سرعتگیرهای مهم در برابر موفقیت کشورها در مبارزه با شیوع ویروس کرونا خواهد بود که این موارد نیز به مرور زمان اثر خود را بر اقتصاد این کشورها بر جای میگذارد. اینکه هند با قتلعام کرونایی روبهروست مطلبی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت اما رفتار اقتصادی بازارها نشان میدهد همین موضوع از نگاه بازارهای کالایی نادیده گرفته شده و این مرگومیرها چندان هم برای بازار مهم و موثر نبوده است. اینکه چرا چنین اتفاقی رخ داده موضوعی است که باید در آینده در مورد آن صحبت کرد تا با دادههای در اختیار بیشتر بتوان اظهار نظر دقیقتری داشت اما چیزی که میتوان از وضعیت فعلی برداشت کرد، آن است که رشد تقاضا در برابر عرضه به قدری برجسته است که اجازه افت بازارها را نمیدهد و توانمندی این اختلاف به قدری است که نگرانی از شیوع ویروس کرونا را اولویت دوم بازارها قلمداد کرده است. مهمترین نشانه از روند فعلی قیمتها و فرازوفرود آن را میتوان در اوضاع بازار مس در جهان مورد بررسی قرار داد.
روزهای طلایی فلز سرخ
مس که مدتها در ادبیات اقتصادی بازارهای کالایی به عنوان یک معرف از واقعیتهای قیمتی و وضعیت اقتصاد جهان با محوریت بازارهای کالایی به شمار میرفت در سطوح بسیار بالایی قرار گرفته است.
بازار مس را باید از دو جنبه مختلف مورد بررسی قرار دهیم؛ یکی ویژگیهای ذاتی در این بازار و روند عرضه و تقاضای آن و دیگری اثرپذیری مس از دادههای اقتصاد کلان در دنیا و این احتمال که مس به عنوان یک لیدر قیمتی برای سایر بازارهای کالایی ایفای نقش کند که خروجی قدرتمندی را برای کلیت بازارها از محصولات پتروشیمی و پلیمری تا فلزات و محصولات کشاورزی دربر خواهد داشت. این داده به تنهایی نشان میدهد که آینده پیچیده و جذابی در برابر بازارهای کالایی ترسیم شده است. در کنار مس باید به بازار محصولات کشاورزی نیز اشاره کرد که آنها هم در ارقامی بسیار قدرتمند قرار دارند به عنوان مثال گوشت قرمز در رکورد تاریخی خود قرار گرفته و هنوز امکان رشد قیمتهای این بازار دور از ذهن نیست و اثر خود را بر بازار خوراک دام برجای گذاشته است. اما در خصوص دادههای بنیادین بازار مس باید به سیگنالهای محرک آن نیز اشاره کرد. اعتصاب کارگران در شیلی، روند صعودی به وجود آمده در کلیت بازار فلزات پایه، سیگنالهای کاهشی از بهای دلار در بازارهای جهانی در مقایسه با سبدی از ارزهای معتبر و رشد تقاضای مصرفی برای این فلز مهمترین دلایل رکوردزنی جدید بهای مس در بازارهای جهانی بود که باعث شد این فلز به بیش از 9 هزار و 900 دلار و به اوج قیمتی خود پس از آگوست ۲۰۱۱ برسد. شیلی بزرگترین تولیدکننده معدنی مس دنیا بوده و بیشترین میزان ذخایر مس دنیا متعلق به این کشور است بنابراین باید به دادههای آن توجه جدی داشت. بر اساس گزارش سازمان زمینشناسی ایالاتمتحده آمریکا از ۸۷۰ میلیون تن ذخایر قطعی (محتوی) مس دنیا برابر ۲۰۰ میلیون تن معادل ۲۳ درصد متعلق به شیلی است. برآورد میشود میزان تولید معدنی مس شیلی در سال ۲۰۲۰، ۵ / ۲۸ درصد کل تولید معدنی مس جهان باشد. در سال گذشته میلادی حدود دو میلیون و ۴۷۰ هزار تن مس تصفیهشده در شیلی تولید شده که این رقم برابر ۶ / ۹ درصد تولید این فلز در جهان است.
رئیسجمهور شیلی در تصمیمی جدید از ممنوعیت برداشت پیش از موعد پول از صندوقهای بازنشستگی این کشور خبر داد که این موضوع به اعتصاب گسترده کارگران این کشور انجامید. در عین حال این کشور آمریکای جنوبی در هفتههای اخیر با موج جدیدی از همهگیری کووید 19 نیز روبهرو شده که این موضوع روند تولید و تجارت در این کشور را با اخلال روبهرو کرده است. مجموع این عوامل به افت تولید در بزرگترین تولیدکننده مس در دنیا انجامید و تکانههای آن در روند رو به رشد بهای جهانی مس ظرف روزهای گذشته نمایان شده است.
گلدمن ساکس در جدیدترین پیشبینی خود تحقق قیمت 15 هزار دلار را برای این فلز سرخ تا سال 2025 برآورد کرده است. در این گزارش آمده: دنیا به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به جای نفت حرکت میکند و این جایگزینی بدون فلز مس امکانپذیر نیست. بنابراین انتظار میرود این فلز سرخ در این دهه با اوجگیری تقاضا روبهرو شود. این رشد قابل ملاحظه تقاضا در شرایطی که سمت عرضه آمادگی آن را ندارد میتواند به جهشی قابل ملاحظه در بهای این فلز بینجامد. در این میان برخی تحلیلگران نسبت به این روند افزایشی به وجود آمده هشدار داده و معتقدند با توجه به احتمال همهگیری مجدد کووید 19 در دنیا از میزان تقاضای جهانی این فلز کاسته شده و این موضوع به ریزش قیمتها در بازار منجر میشود. با وجود این اغلب تحلیلگران آینده این فلز سرخ را با توجه به حرکت دنیا به سمت انرژیهای پاک، امری گریزناپذیر میدانند.
مس، لیدر ابرچرخه اخیر
اگر به گزارشهای قبلی مجله تجارت فردا در خصوص بازارهای کالایی مراجعه کنیم واژه ابرچرخه بارها در لحن و گفتمان ما تکرار شده و بهای نزدیک به ۱۰ هزاردلاری مس باز هم این ذهنیت را تعمیق کرد. این رشد قیمتهای اخیر، با ادبیات سالهای نزدیک به 2000 که با افزایش شدید سفارش خرید چین روبهرو بودیم و روند صعودی قدرتمندی را در بازارهای جهانی به همراه داشت همپوشانی دارد بنابراین یک داده دیگر از اثبات قرار گرفتن در ابرچرخه کالایی مخابره شده است. از سوی دیگر، درست در زمانی که انتظار میرود تقاضا برای مس بار دیگر افزایش پیدا کند، نگرانیهای فزایندهای درباره کمبود عرضه به دلیل مشکلات فنی و فشار رگولاتوری بر تولیدکنندگان وجود دارد.
در شیلی این وضعیت جدیتر است و حتی برای بلندمدت، تولیدکنندگان نگران هستند که برنامههای افزایش حق امتیاز معدنکاری مانع سرمایهگذاری شده و توان رقابتی این کشور را کمتر کند. مس که معیاری برای سنجش اقتصاد جهانی است، از برنامههای محرک اقتصادی و وعدههای اقلیمی دولتهای جهان بهره برده و پرچمدار صعود فلزات شده است. تقاضای سرمایهگذاران برای خرید در قراردادهای مس در بازار بورس شانگهای به بالاترین میزان در بیش از یک سال اخیر رسید. ویوک دهار، تحلیلگر بانک کامن ولث استرالیا در یادداشتی با اشاره به شاخصهای تولید صنعتی و تولید در سراسر جهان نوشت: آمار اقتصادکلان همچنان به وجود تقاضای قوی برای مس اشاره دارد.
اثر خشکسالی و بیماری بر بازار کشاورزی
شیوع ویروسکرونا در کنار کاهش بارش، دو داده مهم برای احتمال افت حجم تولید محصولات کشاورزی در سالجاری است آن هم در شرایطی که شتاب رشد قیمتها بیش از همه در روزهای اخیر (دو هفته تا یکماه گذشته) خودنمایی میکند. بهعنوان مثال سویا در دو هفته گذشته نزدیک به 12 درصد افزایش نرخ داشته که یک رشد قیمت برجسته محسوب میشود. نکته مهمتر آنکه اگر این بازار تنها ۱۲ درصد رشد قیمت بیشتر داشته باشد به رکورد تاریخی خود دست پیدا میکند. به عبارت دقیقتر، تنها مس نیست که خود را به آمارها و رکوردهای تاریخی خود نزدیک کرده بلکه در بازار محصولات کشاورزی هم موفقیتهای بزرگی حاصل شده و شاید آینده جذابی همچون مس داشته باشند اگرچه برای بسیاری از کالاها همچون گوشت قرمز وضعیت فراتر از انتظار غالب تحلیلگران بوده است.
گندم هم با ۲۰ درصد رشد نرخ در کمتر از یکماه اخیر روبهرو شده و ذرت با رشد ماهانه ۲۶درصدی، یکی دیگر از برندههای این بازار است. ذرت هم تا روزهای اوج قیمتی خود تنها ۲۱ درصد فاصله دارد. همانگونه که عنوان شد، گوشتقرمز در بالاترین ارقام تاریخی خود قرار دارد و بهای آن از جولای ۲۰۱۹ تاکنون دو برابر شده و از اول جولای ۲۰۲۰ نیز تاکنون ۵۳ درصد رشد نرخ داشته است. همین مطلب خود یکی از دلایل مهم برای افزایش بهای خوراکدام در دنیا بود و محرکی برای افزایش بهای جو دامی، ذرت (علوفهای) و سویاست. البته بهنظر میرسد این روند صعودی هنوز ادامه داشته باشد. توجه کشورها به کشت غلات موجب شد تا ناخودآگاه خوراک دام از نگاه آنها اندکی مغفول بماند و همین داده در کنار کاهش بارش و رشد تقاضا برای مواد غذایی حاوی پروتئین یا دمنوشهایی همچون چای و قهوه باعث شد تا سبد تقاضا در بازارهای جهانی تغییر کند. تاکنون مس اگرچه برنده اصلی بازارهای کالایی رایج بوده اما در گام دوم خوراک دام است که رشد نرخهای عجیبی را تجربه میکند. اینکه گوشت قرمز بیشترین رشد نرخ در تمام بازارها را به خود اختصاص داده و سیگنال بسیار برجستهای است که بخشی از آینده اقتصاد محصولات کشاورزی را در دست دارد. به نظر میرسد هنوز تا تعدیل انتظارات افزایشی در بازار محصولات کشاورزی زمان بسیاری باقی مانده است آن هم در وضعیتی که شیوع ویروس کرونا در کشورهای قدرتمند در این حوزه همچون هند یا کشورهای آفریقایی که در کنار جمعیت بالا، حجم تولید بالاتری دارند اثر برجستهتری برجای خواهد گذاشت و سرعتگیر مهم و قدرتمندی در برابر رشد حجم تولید به شمار خواهد رفت. اینکه میزان بارش در سال جاری کاهش داشته خود یک نگرانی از عدم امکان رشد حجم تولید است بنابراین از هم اکنون باید منتظر بود تا ریسکهای جدیدی به این بازار تزریق شود.
روزهای خوب شاخصهای کالایی
شاخصهای کالایی اصلی همچون CRB، GSCI و شاخص بورس فلزات لندن اغلب به سطوح سال ۲۰۱۵ رسیدهاند و این یعنی هم اکنون گفتمان غالب قیمتی در بازارهای کالایی در بالاترین میزان در شش سال اخیر قرار دارد آن هم در وضعیتی که بهای نفت خام نه تنها رشد چندانی نداشته بلکه از پتانسیل نوسان در قیمتهایی در همین سطوح بین ۶۰ تا ۷۰ دلار نیز برخوردار است. البته جریان غالب افزایشی در بازارهای کالایی اثر خود را بر بازار نفت هم بر جای خواهد گذاشت اما شاید به نسبت سایر بازارها به زمان بیشتری نیاز داشته باشد. نگاهی به شاخصهای کالایی نشان میدهد وزن بهای نفت در محاسبات رقم شاخص همیشه برجسته بوده است بنابراین در حالی که نفت خام رشد چندانی ندارد اما شاخصهای کالایی افزایش نرخ قدرتمندی نشان میدهند به معنی آن است که بازارها از ابعاد و بسترهای مختلفی سوختگیری میکنند که شاید مهمترین آن بازارهای فلزی و در لایه بعدی بازار محصولات کشاورزی خواهد بود. تجمیع موارد فوق نشاندهنده آن است که کلیت بازارها افزایشی است و میتوان به استمرار رشد قیمت امیدوار بود.