حساسیت دوپهلو
آیا قیمت کالاها و خدمات از پایین چسبنده است؟
بررسی روند حرکت نرخ ارز و شاخص قیمت در ماههای اخیر سناریوی چسبندگی قیمتها در بازار کالاها و خدمات را میان اقتصاددانان باز کرده است. این در حالی است که عمده ادبیات اقتصادی در خصوص چسبندگی، روی چسبندگی دستمزدها در بازار کار متمرکز بوده است.
رسول فروغفرد: بررسی روند حرکت نرخ ارز و شاخص قیمت در ماههای اخیر سناریوی چسبندگی قیمتها در بازار کالاها و خدمات را میان اقتصاددانان باز کرده است. این در حالی است که عمده ادبیات اقتصادی در خصوص چسبندگی، روی چسبندگی دستمزدها در بازار کار متمرکز بوده است. در ماههای اخیر اگرچه نرخ ارز نوسانات پیاپی را تجربه کرده است اما قیمت کالاها و خدمات همواره روند افزایشی داشته است. به طوری که در مقاطع افزایشی نرخ ارز، قیمت کالاها و خدمات به سرعت تعدیل شده اما در مقاطع کاهشی نرخ ارز مقاومت کرده و کاهش نیافته است. بنابراین به عقیده برخی اقتصاددانان گویی کشش قیمتی کالاها و خدمات نسبت به متغیر نرخ ارز از بالا و پایین نامتقارن است. به این معنی که شاخص قیمتها در سمت کاهشی چسبندگی دارد. افزون بر این بررسیها نشان میدهد که شدت این چسبندگی در بازارهای با ساختار مختلف، متفاوت بوده است. به طوری که در بازارهایی که درجه رقابت بالاست تعدیل با سرعت بیشتری صورت میگیرد این در حالی است که تعدیل در بازارهای انحصاری یا صورت نگرفته یا با سرعت پایین صورت میگیرد. در خصوص ریشههای تورم در ماههای اخیر پولیون رشد شاخص قیمت را به متغیر نقدینگی نسبت میدهند و عقیده دارند شاخص قیمت در بلندمدت متناسب با نقدینگی رشد میکند. این در حالی است که نرخ رشد نقدینگی در سالهای گذشته نهتنها از روند بلندمدت خود تبعیت کرده بلکه به میزان خفیفی انقباضی نیز بوده است. عدهای دیگر رشد شاخص قیمت را به محدودیتهای سمت عرضه نسبت میدهند و معتقدند افزایش نرخ ارز در ماههای اخیر باعث شد تا شاخص قیمت از جانب کالاهای مصرفی وارداتی و کالاهای واسطهای وارداتی روند جهشی را تجربه کند این در حالی است که روند جهشی شاخص قیمت از اردیبهشتماه سال جاری و با شش ماه تاخیر نسبت به افزایش نرخ ارز شروع شد. گروه سوم ریشه اصلی تورم جاری را به متغیر مهم «انتظارات» نسبت میدهند. به طوری که انتظارات آحاد اقتصادی به کمک متغیرهای نقدینگی و نرخ ارز روند صعودی شاخص قیمت در ماههای گذشته را توضیح میدهد. در صورتی که ریشه تورم جاری رشد نرخ ارز باشد و با توجه به اینکه قیمت کالاها و خدمات در ماههای اخیر با مسیر افزایشی نرخ ارز تعدیل شده است، این سوال مطرح میشود که آیا چسبندگی رو به پایین در بازار کالاها و خدمات به صورت واقعی اتفاق افتاده است یا نه؟ اگر اتفاق افتاده است آیا لازم است سیاستگذار سیاستهای واکنشی متقابل را پیریزی کند؟ در این صورت، چه سیاستها و ابزارهایی لازم است از سوی سیاستگذار دنبال شود؟ اگرچه برخی چسبندگی قیمت را به متغیر «هزینههای منو» نسبت میدهند و عقیده دارند که این هزینه باعث میشود تا عوامل سمت عرضه قیمتهای خود را به صورت آنی تعدیل نکنند اما برخی تئوری انتظارات را مطرح کرده و فرضیه چسبندگی قیمتها در مقطع کنونی را رد میکنند. به عبارت دیگر، برخی کارشناسان عقیده دارند اگرچه نرخ ارز در ماههای اخیر گاهی نزولی بوده اما انتظارات آحاد اقتصادی به سمت ثبات بلندمدت هدایت نشده و همین چسبندگی قیمتها را توجیه میکند.