رنگ و بوی سیاسی
کرونا و قرنطینه چگونه بزرگترین اقتصاد جهان را تکان داد؟
در اوایل ژانویه که ویروس ناشناخته به چین و بعدها به برخی کشورهای دیگر حملهور شد، کمتر کسی پیشبینی میکرد بزرگترین اقتصاد جهان به آسیبپذیرترین اقتصاد جهان در مقابل این بیماری تبدیل شود. اما دیری نپایید که آمریکا به بیمار شماره یک جهان تبدیل شد و موجهایی پیاپی از بحرانهای اقتصادی از سقوط بازارهای مالی گرفته تا بیکاری به اقتصاد این کشور حملهور شد.
در اوایل ژانویه که ویروس ناشناخته به چین و بعدها به برخی کشورهای دیگر حملهور شد، کمتر کسی پیشبینی میکرد بزرگترین اقتصاد جهان به آسیبپذیرترین اقتصاد جهان در مقابل این بیماری تبدیل شود. اما دیری نپایید که آمریکا به بیمار شماره یک جهان تبدیل شد و موجهایی پیاپی از بحرانهای اقتصادی از سقوط بازارهای مالی گرفته تا بیکاری به اقتصاد این کشور حملهور شد. مواجهه آمریکا با این بیماری کشنده را میتوان به چهار فاز تقسیم کرد. فاز «اجتناب» که در آن مردم و مسوولان بهاندازه کافی خطر را جدی نگرفتند و از مواجهه اصولی با واقعیت پرهیز کردند. فاز دوم فاز «مواجهه نرم» بود که در آن سیاستهای پولی حمایتی و محدودیتهای مقرراتی اعمال شد. فاز سوم «رویارویی سخت» بود که در آن سیاستهای مالی کمسابقه و محدودیتهای مقرراتی و فاصلهگذاری اجتماعی اعمال شد. فاز چهارم که رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت، فاز بازگشایی اقتصاد بود که تا روزهای اخیر ادامه داشته است.
فاز اول: اجتناب
اولین فاز مواجهه آمریکا با بیماری را میتوان فاز «اجتناب» نامید؛ یعنی فازی که در آن خطر بهاندازه کافی جدی گرفته نشد و مسوولان بلندپایه تا حدودی از مواجهه اصولی با خطر پرهیز میکردند و مردم هم بالطبع فعالیتهای معمولی و روزمره خود را که خطر همهگیر کردن ویروس را زیاد میکرد ادامه میدادند. این فاز از نیمه دوم ژانویه تا دهه اول مارس به طول انجامید. یعنی از زمانی که اولین مبتلا در آمریکا گزارش شد تا زمانی که سیاستگذاران اقدامات تقابلی را شروع کردند. در تاریخ ۲۱ ژانویه یعنی حدود سه هفته بعد از آغاز اعلام وجود ویروس در چین، اولین مورد مبتلا در واشنگتن گزارش شد. بااینحال برخی از مقامات ارشد آمریکا خطر شیوع ویروس را برای شهروندان آمریکایی پایین اعلام کردند. ۳۰ ژانویه آمریکا اولین مبتلای انسان به انسان را در این کشور گزارش داد. در این تاریخ مسوولان آمریکایی برای اولین بار تهدید را احساس و اعلام وضعیت اضطراری کردند. بدین ترتیب در ۱۲ژانویه یعنی بعد از حدود شش هفته شناسایی ویروس در چین، اولین مرگ در آمریکا گزارش شد. در تاریخ ۳ مارس مبتلایان آمریکا به ۱۰۰ نفر رسید درحالیکه آمار در کشورهای دیگر بسیار بالا بود.
فاز دوم: مواجهه نرم
فاز دوم مواجهه آمریکا با ویروس از دهه ابتدایی مارس آغاز شد و تا اواخر ماه ادامه داشت. در این فاز اقتصاد آمریکا اقدامات نرم را برای مهار بیماری جدید از سر گرفت. هشت روز بعد از اینکه آمار مبتلایان در آمریکا به عدد روزانه ۱۰۰ نفر رسید، یعنی در ۱۱ مارس، آمار مبتلایان ۱۰ برابر شد و به ۱۰۰۰ نفر رسید. در این تاریخ محدودیتهای مسافرتی جدی بینالمللی بهویژه توقف کامل پروازهای اروپا اعمال شد. ترامپ که در ابتدا مساله ویروس را جدی نگرفته بود در تاریخ ۱۳ مارس اعلام وضعیت ملی اضطراری کرد. همزمان محدودیتهایی در چگونگی تعامل اجتماعی اعمال شد. بهطوریکه تجمعهای بیش از ۱۰ نفر در فضاهای مختلف از جمله تالارها و بارها ممنوع اعمال شد؛ در این زمان مقامات آمریکایی تایید کردند که ممکن است اقتصاد این کشور وارد یک دوره رکودی شود. همزمان دولت آمریکا از قانون اقدامات دفاعی در زمانهای بحرانی استفاده کرد و دستور تولید برخی از تجهیزات بهداشتی را به برخی از شرکتهای بزرگ این کشور داد. در تاریخ ۲۶ مارس برای اولین بار تعداد مبتلایان آمریکا از کشورهای دیگر پیشی گرفت و آمریکا با حدود ۸۴ هزار مبتلا به صدر جدول رسید. مهمترین اقدامات تقابلی این فاز سیاستهای کمسابقه فدرال رزرو از جمله کاهش نرخ بهره به نزدیک صفر درصد بود.
فاز سوم: رویایی سخت
فاز سوم، فاز رویارویی سخت بود. یعنی زمانی که اقتصاد و بیزینسها بلاک شدند، موجهای بیسابقه از تشدید بیکاری شکل گرفت، دولت به سیاستهای مالی بیسابقه روی آورد و قرنطینه کامل اعلام شد و این فاز از اواخر مارس شروع شد و تا اواسط آوریل، که برخی از ایالتها به اعتراض علیه قرنطینه پرداختند، ادامه یافت. در تاریخ ۲۷ مارس ترامپ بزرگترین بسته حمایتی اقتصادی را با حدود دو تریلیون دلار امضا کرد. بستهای که به هر فرد حقیقی آمریکایی حدود ۱۲۰۰ دلار و به شرکتها نیز کمکهای مختلف مالی میکرد تا تقاضای کاهشیافته را جبران کند و موتور تولید را متحرک نگه دارد. در آن تاریخ آمار مبتلایان مرز ۱۰۰ هزار نفر را رد کرده بود. تنها سه روز بعد یعنی ابتدای آوریل مبتلایان آمریکا دو برابر شد و به ۲۰۰ هزار نفر رسید. در تاریخ ۳۰ آوریل برنامه فاصلهگذاری اجتماعی اعلام شد که منجر به قرنطینه عمومی شد. محدودیتهای اجتماعی تحت برنامه فاصلهگذاری اجتماعی را میتوان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول محدودیتهای قانونی بود که از سوی دولت اعلام میشد و مردم را وادار به رعایت آن میکردند. از جمله این محدودیتها میتوان به تعطیلی و کار از راه دور اشاره کرد. مشاغلی که در دسته غیرضروری قرار میگرفتند مانند خدمات رفاهی، رستورانها، هتلها و بارها، بهطور کامل تعطیل شدند و در صورت تخطی با برخورد قانونی دولت مواجه میشدند. مشاغل دیگر که در گروه ضروری قرار میگرفتند به سیستم کار از راه دور پیوستند. بهعنوان مثال بیمارستانها زمینه را برای ادامه کار کارمندان بخش اداری خود در منزل فراهم کردند، دانشگاهها و مراکز آموزشی به کلاسهای آنلاین روی آوردند. سیاست مهم دیگر که بهمنظور تسهیل درمان بیماران کرونایی صورت گرفت، نحوه مواجهه با بیماران غیرکرونایی بود. در دوره قرنطینه بسیاری از بیمارستانها و مراکز بهداشتی از طریق وبسایتها و اپلیکیشنهای مختلف ویزیت آنلاین را برای بیماران غیرکرونایی فراهم کردند. گروه دوم، اقدامات خودکنترلی بود که نه به دلیل فشار دولت بلکه به صورت درونزا از سوی مردم رعایت میشد. به طور کلی در فازهای اولیه بیماری، مردم آمار تلفات کرونا را با ویروسهای متداول مانند آنفلوآنزا مقایسه میکردند و با استناد به تلفات بالنسبه پایین آن کمتر مراقبت میکردند، اما به تدریج که گزارشها از تلفات جانی شهرهای بزرگ بهویژه نیویورک منتشر شد، عموم مردم به مراقبتهای شخصی روی آوردند. مهمترین علامت از ظهور نگرانی عمومی، هجوم مردم به فروشگاههای بزرگ بود که منجر به خالی شدن قفسه بسیاری از کالاهای ضروری شد؛کالاهایی که بعضاً مرتبط با بیماری کرونا نبودند. به عنوان مثال، در برخی روزها قفسه کالاهایی مانند مرغ و تخممرغ در ساعات اولیه روز خالی میشد. این وضعیت بعد از یک هفته آرام شد و به تدریج مردم تنها به اندازه نیاز کوتاهمدت خود خرید میکردند. مردم همزمان به مراقبتهای کنترلی روی میآوردند. به عنوان مثال، تجمع در فضاهای عمومی مانند پارکها تقریباً کنترل شد، در مکانهای ضروریتر مانند صف فروشگاهها مردم ضمن اینکه از ماسک و دستکش استفاده میکردند، فاصله با افراد کنار خود را به بیش از دو متر افزایش میدادند. این روزها هم اگرچه محدودیتهای قانونی برداشته شده است اما مردم هنوز به رفتار محافظهکارانه خود ادامه میدهند و از انجام فعالیتهای روزمره قبل از دوره کرونا پرهیز میکنند.
فاز چهار: بازگشایی اقتصاد
در فاز آخر محدودیتها به تدریج برداشته شد و مردم و شرکتها فعالیتهای عادی خود را از سر گرفتند. البته مرحله بازگشایی اقتصاد در آمریکا بدون حاشیه نبود و تا حدودی رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت. از یک طرف دولت و موافقان آن در تلاش بودند تا اقتصاد را به روال عادی برگردانند تا شانس بالای پیروزی ترامپ را در انتخاب بالا نگه دارند. از طرف دیگر مخالفان دولت با هشدار خطرات احتمالی، سعی داشتند توپ را در زمین دولت بیندازند. به طوری که بازگشایی اقتصاد با اعتراضهایی محدود آغاز شد. در اواسط آوریل در برخی از ایالتهای آمریکا مانند میشیگان، کنتاکی، اکلاهاما و کارولینای شمالی شهروندان به خیابانها ریختند و علیه قرنطینه اعتراض کردند. در نهایت به دلیل فشار اعتراضات و اصرار دولت در تاریخ ۱۶ آوریل دستورالعمل توقف برنامه فاصلهگذاری اجتماعی منتشر شد. در ۲۰ آوریل فرمانداران برخی ایالتها مانند جورجیا و تنسی اقتصاد را باز کردند. سایر ایالتها بهویژه ایالتهایی که فرمانداران موافق دولت داشتند به تدریج به بازگشایی اقتصاد روی آوردند.