ساخت سیاست
رابطه سازندگان و سیاستمداران چگونه است؟
بزرگترین مشتریان فعالان صنعت احداث و ساختوساز، سیاستمداران هستند. این مدیران ارشد دولت و نمایندگان مجلس هستند که تصمیم میگیرند کدام پروژهها در کدام مناطق ساخته شود و برایش در بودجه سالانه کشور، ردیف و تبصره تعیین میکنند. پس طبیعی است که همواره یک چشم سازندگان به دست و دهان سیاستمداران باشد که قلمشان چگونه میچرخد و چه سخنانی از دهانشان بیرون میآید. حالا اگر بخواهند در میدان بازی سیاست و صنعت ساخت، نقشآفرینی موثری داشته باشند، تلاش میکنند که یا یک گام عقب بیایند و قبل از تعیین سیاست روی سیاستمدار اثر بگذارند یا اینکه اصلاً خودشان سیاستمدار را تعیین کنند. طبیعی است که آنها تلاش کنند با حمایت مالی و فعالیتهای تبلیغی برای یک سیاستمدار که پیشتر با او بدهبستان فکری داشته و او را همراه با نظرات و خواستههای خود دیده یا کردهاند، او را به عنوان شهردار به قدرت برسانند، برای استاندار شدنش تلاش کنند، کمکش کنند تا به یک مدیر ارشد تصمیمگیر در دولت تبدیل شود یا اینکه به مجلس قانونگذاری مملکت پا بگذارد. همه این فعالیتها نه غیرقانونی است و نه غیراخلاقی، به شرطی که شفافیت داشته باشد و همانند کشورهای توسعهیافته ردوبدل شدن حمایتهای مالی مشخص باشد. اما یک راه دیگر هم وجود دارد، اینکه خود سازندگان وارد کارزار سیاست شوند و از جایگاه مهندسان ساختوساز بناها بر صندلی تصمیمگیری برای آبادانی یک کشور بنشینند. برای سیاستمداران نیز این رابطه وجه شیرینی دارد که میتوانند نیاز خودی نشان دادنشان را برطرف کنند و با کمک سازندگان زیرساختهای ماندگار بسازند. در این رابطه هیچ ایرادی نیست اما بستر آن مستعد فسادهای بزرگی است که نیازمند چشم بیدار و هشیار حاکمیت قانون و مردم است.