سیاست بهینه واکسن
حجت قندی از سیاست دولتها در رابطه با واکسیناسیون میگوید
در سیاستنامه مقابله با فساد در واکسیناسیون کووید 19 که از سوی UNODC منتشر شده و همچنین در متون مربوط به سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی، صراحتاً تاکید شده واکسن کووید 19 باید به عنوان کالای عمومی جهانی در نظر گرفته شود. مدافعان میگویند اگر واکسن کرونا کالای عمومی جهانی تلقی شود، سرعت تولید آن در جهان افزایش مییابد و پاندمی کرونا سریعتر متوقف خواهد شد. اما مخالفان ماجرا را به این سادگیها نمیبینند. اما حجت قندی معتقد است واکسن یک کالای خصوصی است، چراکه هم رقابتی است و هم قابل استثنا. رقابتی به این معنا که مصرف واکسن، باعث کاهش دسترسی به آن نمیشود و قابل استثناست به این معنا که میتوان هر فردی را از استفاده از آن محروم کرد. قندی، از اقتصاددانان ایرانی مقیم آمریکاست. او سابقه تدریس در دانشگاههای ویرجینیاتک و واشنگتن اند لی آمریکا را دارد و هماکنون در دانشگاه وندربیلت مشغول تدریس و تحقیق در زمینه اقتصاد است. در ادامه گفتوگوی تجارت فردا را در رابطه با اینکه سیاستگذار در ایران بهتر است واکسن را کالای عمومی بشمرد یا کالای خصوصی میخوانید.
♦♦♦
سیاستهای دولت در رابطه با واکسیناسیون شهروندان، به گواه آمارها موفق نیست. ارزیابی شما از نقشه راه دولت برای خرید و تولید واکسن چیست؟
در پاسخ به این سوال ابتدا باید به موج ملیگرایی واکسیناسیون اشاره کرد که در دنیا به راه افتاده است. این موج برای دولت ایران درسهایی را با خود حمل میکند. یکی از درسها این موضوع را گوشزد میکند که باید روی ساخت واکسن برای آینده، سرمایهگذاری کرد تا بتوان در صورت بروز هر اتفاقی چون تحریمها، واکسن را به دست مردم رساند.
با وجود این آنچه در آمار و فضای جامعه ایران مشاهده میشود، نارضایتی از روند واکسینه شدن گروههای مختلف جامعه از اولویتدار تا افرادی است که در اولویتهای بعدی واکسیناسیون قرار میگیرند. واقعیت این است که در شرایط فعلی، بسیاری از کشورهایی که تولیدکننده واکسن نیستند، دسترسیشان به واکسن کرونا محدود است و ایران هم از همه آنها دسترسی محدودتری دارد.
درس دومی که باید از به پا شدن موج ملیگرایی واکسیناسیون در دنیا برداشت کرد این است که سیستم تولید واکسن باید از اعضا و بخشهای مختلف، مستقل و خصوصی تشکیل شده باشد. بیایید نگاهی به سیستم ساخت واکسن در آمریکا، کشورهای اروپایی یا چین و روسیه بیندازیم. سیستم تولید واکسن در این کشورها کاملاً مشابه با بانک مرکزی است؛ از جهت رگولاتوری و از جهت تنظیماتی کاملاً مستقل عمل میکنند به این دلیل که اعتماد مردم را کسب کنند. به نظر شما چرا به واکسنی که در آمریکا یا کشورهای اروپایی ساخته میشود اعتماد بیشتری داریم؟ به این دلیل است که پروسه تولید و تایید واکسن در این کشورها از نفوذ سیاسی مصون است و سیستم دولتی نیست.
در آمریکا، شرکتهای خصوصی تولیدکننده، مستقلاً واکسن را تولید میکنند و عموماً این واکسنها در دانشگاهها تست و تزریق میشوند. اما اطلاعاتی که از این واکسنها به دست میآید، هیچکدام از آنها نه به وسیله دانشگاهها آنالیز میشوند و نه از سوی شرکتی مانند فایزر آنالیز میشود. همه این اطلاعات به شرکتهای مستقلی انتقال داده میشوند که به شرکتهای دارویی خدمات ارائه میدهند. استقلال دیدهشده در پروسه تایید و تولید واکسن در آمریکا، به افراد این اطمینان را میدهد که واکسن تولیدشده از نظر هزینه فایده، واکسنی است که استفاده از آن با درصد خطای بسیار پایینی روبهروست. در نتیجه میتوان گفت سیستم ساخت واکسن در این کشورها، مقداری شبیه بانک مرکزی است. شما اگر بانکی داشته باشید که مستقل از نفوذ سیاسی است در نهایت این بانک میتواند به مردم خدمات بهتری ارائه دهد و پروسه تولید واکسن هم همینگونه است.
بنابراین اگر در ایران بخواهد پروسه تولید واکسن آغاز شود دو حالت دارد. در حالت نخست، افرادی که واکسن تولید میکنند، افراد سیاسی نباشند و مستقل باشند و دوم اینکه نفوذ سیاسی در مراحل تایید واکسن هیچ تاثیری نداشته باشد تا مردم جامعه نسبت به روند تولید واکسن اطمینان حاصل کنند.
در بخش پایانی پاسخ به این سوال به دولت ایران پیشنهاد میکنم با توجه به اینکه موج ملیگرایی واکسیناسیون در دنیا به وجود آمده است که بسیار هم اتفاق تلخی است، لازم است در ایران از مسیرهای مختلف سرمایهگذاری برای تولید واکسن ایجاد شود. البته ورود به این فرآیند نیز به پیشنیازهایی احتیاج دارد. دولتمردان ایرانی باید بدانند سرمایهگذاری روی تولید واکسن بدون همکاری با بسیاری از کشورهای دنیا، بسیار پروسه سخت و زمانبری خواهد بود. به کشورهایی چون آمریکا و روسیه و کشورهای اروپایی نگاه کنید، این کشورها برای اینکه بخواهند واکسن تولید کنند به یک زنجیره از مواد برای تولید واکسن نیاز دارند. این زنجیره تنها در یک کشور وجود ندارد و واقعیت این است که در یک کشور نمیتوان تمام تجهیزات و مواد اولیه مورد نیاز برای تولید واکسن را تهیه کرد. بنابراین برای اینکه بتوانید در آینده واکسن تولید کنید، قطعاً شما نیاز دارید با سایر کشورها همکاری کنید، ولی امکان تولید آن باید در کشور خودتان هم وجود داشته باشد.
در اقتصاد کالای عمومی کالایی است غیررقابتی و غیرقابل استثنا. غیررقابتی به این معنا که مصرف آن کالا موجب کاهش دسترسی به آن نمیشود. غیرقابل استثنا یعنی که هیچکس را نه میتوان از استفاده از آن محروم کرد و نه میتوان به پرداخت هزینه برای استفاده از آن مجبور کرد. به نظر شما واکسن یک کالای عمومی است یا کالایی است خصوصی؟
زمانی که صحبت از کالای عمومی میکنیم، میتواند چند مفهوم به خواننده مخابره کند. آیا زمانی که میگوییم کالای عمومی منظورمان تعریف اقتصادی از یک کالای عمومی است یا منظور تعریف حقوقی آن است. مثلاً زمانی که مردم میگویند کالای عمومی، عموماً منظورشان این است که یک کالا را رایگان دریافت کنند و دولت پول آن را پرداخت کند.
از نظر اقتصادی، کالای عمومی کالایی است که دو ویژگی دارد. غیررقابتی به این معنا که اگر به فرض مثال، من یک کالا را مصرف کنم، مانعی برای مصرف شما ایجاد نشود. اما کالای رقابتی چیست؟ مثل یک سیب میماند که زمانی که خورده شد، دیگر برای شما موجود نیست.
در ذکر تفاوت مفهوم کالای رقابتی و کالای غیررقابتی باید گفت، مهمترین مزایای کالاهای غیررقابتی «امنیت» است. وقتی کالایی غیررقابتی باشد، هزینه حاشیهای آن صفر است. از نظر اقتصادی اگر کالایی غیررقابتی باشد، نتیجهاش این میشود که قیمت کارای آن کالا باید صفر باشد. اما کالاهایی هم هستند که به آنها استثناناپذیر میگویند. اگر کالایی غیررقابتی و استثناناپذیر نباشد، در آن صورت این کالا، کالایی عمومی است.
اما اینکه از نظر اقتصادی آیا واکسن کالای غیررقابتی است باید در پاسخ گفت خیر. اگر یک واکسن در آمریکا باشد من میتوانم از آن استفاده کنم اما شما در ایران نمیتوانید. معلوم است که واکسن غیررقابتی نیست. در ادامه باید بررسی کرد که آیا واکسن استثناناپذیر است؟ پاسخ به این سوال باز هم خیر است. یعنی اینکه اگر واکسن را در اختیار دارید، میتوانید تصمیم بگیرید که این واکسن را به فردی ندهید، بله به راحتی میتوان این تصمیم را گرفت. بنابراین واکسن هم رقابتی است هم استثناپذیر است و در نهایت باید گفت یک کالای خصوصی است.
با توجه به اینکه تقریباً تمام دولتها هزینه تهیه و توزیع و تزریق واکسن کرونا را بر عهده گرفتهاند، شرط غیرقابل استثنا بودن چندان مسالهساز نیست. اما برای اینکه بتوان واکسن کرونا را در تعریف کالای عمومی جهانی گنجاند باید میزان تولید آن را نیز افزایش داد تا شرط غیررقابتی بودن تضمین شود.
حالا چرا سازمان ملل اعلام کرده واکسن کالای عمومی است، از دیدگاه من منظورشان چیز دیگری است و به معنای اقتصادی آن نیست. کار اشتباهی کردند که اسم این واکسن را کالای عمومی گذاشتند، احتمالاً میخواستند این سیگنال را به دولتها بفرستند که واکسن را به صورت مجانی برای مردم و در اختیارشان بگذارند. با این حال به نظر من، اینکه واکسن باید به صورت مجانی در اختیار مردم قرار گیرد، توجیه مناسبی برای اینکه به واکسن کالای عمومی بگوییم نیست.
آیا دولت باید واکسن را تهیه کند و به صورت رایگان در اختیار شهروندان بگذارد یا بازاری را شکل دهد و از بازوهایی مانند شرکتها و فعالان بخش خصوصی درخواست کند که به حوزه تولید و واردات ورود کنند؟
بله، اعتقاد دارم که دولت باید واکسن رایگان در اختیار مردم قرار دهد، به یک دلیل بسیار مهم. تزریق واکسن آثار خارجی مثبت دارد. ادبیاتی در علم اقتصاد وجود دارد به اسم «اثر خارجی». فرض کنید جلوی خانهام گل میکارم و همسایه بدون اینکه هزینهای بابت این کار به من پرداخت کرده باشد، از روبهروی خانه من عبور میکند و از این منظره لذت میبرد. این اثرگذاری همان اثر خارجی است. من پول گل را دادهام اما همسایهها هم همانند من از این تصویر لذت میبرند.
یا به طور مثال تحصیلات آثار خارجی مثبت دارد یا میتوان گفت آثار خارجی منفی را کاهش میدهد. تحقیقات نشان میدهد تحصیلات بیشتر، جرم و جنایت را کم میکند. واکسن هم دقیقاً از چنین روندی فرمانبرداری میکند و اثر خارجی مثبت دارد. دلیل آن این است که اگر من واکسن بزنم، احتمال سرایت بیماری را کم میکنم. اگر درصد کافی از مردم یک جامعه واکسن بزنند، حتی آنهایی هم که واکسن نزدهاند از منافع این موضوع سود خواهند برد. به این دلیل که افرادی که واکسن زدهاند، ایمن میشوند و دیگر ویروس را انتقال نمیدهند و این اثر بسیار بزرگ خواهد بود. به دلیل اینکه مشاهده شد که شیوع کرونا به اقتصادهای بزرگ دنیا چه صدماتی وارد کرد و میلیونها انسان زندگیشان با تغییرات منفی روبهرو شد، بنابراین اینکه یک نفر هم واکسن بزند، اثر خارجی آن را میتوان در تمام افراد دیگر جامعه نیز مشاهده کرد که اتفاقاً اثر مثبت آن هم به حدی بالاست که به هیچ عنوان قابل مقایسه با قیمت و هزینه برای خریداری واکسن نیست.
باید پذیرفت زمانی که اقتصاد ایران را باز بگذاریم تا مردم واکسن بزنند، شاهد تاثیرات بسیار مثبتی بر روی روحیه مردم و همچنین بر شغل و کسبوکار آنها خواهیم بود و در نتیجه آن بسیاری از افراد به شغلهای خود بازمیگردند. بنابراین باید این موضوع را با جدیت مطرح کرد که اثر خارجی مثبت واکسن از هزینه آن به مراتب بالاتر است. به همین دلیل، دولت باید سوبسید بسیار عظیمی بابت خرید و تزریق واکسن پرداخت کند. این موضوع به این ارتباطی ندارد که شما طرفدار بازار آزاد باشید یا بازار بسته و دولتی. این مطلب کاملاً اقتصادی است چراکه حتی اگر با کسانی که ضدساختار دولتی اقتصاد و طرفدار بازار آزاد هستند این صحبت را در میان بگذارید که دولت باید واکسن را با پرداخت سوبسید برای شهروندان تهیه کند و حتیالمقدور آن را رایگان توزیع کند، آنها هم با این روند موافق خواهند بود.
اما حالت دیگری نیز وجود دارد. اگر دولت فکر میکند گروهی در جامعه هستند که در اولویت دریافت واکسن هستند مانند پرستاران یا پلیسها، این گروه زمانی که واکسینه شوند اثر خارجی مثبت بیشتری دارد. به دلیل اینکه آنها در معرض خطر بیشتری هستند چه برای مبتلا شدن به ویروس و چه برای انتقال آن به سایر افراد جامعه. اگر دولت فکر میکند، با واکسن زدن این گروه میتواند اثر خارجی واکسیناسیون را بیشتر کند، آنوقت دولت لازم است این افراد را واکسینه کند. بنابراین توجیه بسیار خوبی است که دولت اگر به تعداد محدودی واکسن دسترسی دارد، این فرمول را پیش گیرد. اگر هم این مورد وجود نداشت و آثار خارجی زدن واکسن برای همه یکی بود، آن زمان دیگر فرقی ندارد که بخش خصوصی واکسن را بدهد یا بخش دولتی.
اما حالت سومی نیز وجود دارد. یک زمان است که دولت واقعاً توانایی مالی ندارد و میگوید باید برای هر واکسن مثلاً یک میلیون تومان هزینه کنم و الان این پول را ندارم. در آن صورت بسیاری از افراد جامعه هستند که حاضرند این پول را خودشان پرداخت کنند. در این شرایط دولت میتواند زمینهای را فراهم کند که شرکتهای خصوصی از طریق درستی واکسن را وارد و مردم را از این مسیر ایمن کنند. منتها دولت باید اولویتی بگذارد و به بخش خصوصی گروههای حساس جامعه را معرفی کند. اما در نهایت سیاستگذاران باید هر کاری که زودتر روند واکسیناسیون جامعه را تسهیل میکند، در دستور کار قرار دهند.
فرض کنیم دولت برای تامین واکسن ناکارآمد است و حالت سومی که شما مطرح کردید در جامعه ایران شکل گرفته است. دولت چگونه میتواند شرایط را برای ورود راحت بخش خصوصی فراهم کند؟
برای ورود بخش خصوصی به مقوله واردات واکسن نیز شروطی وجود دارد. شرطی که بخش خصوصی بتواند واکسن را به طریق ایمن به داخل کشور وارد و توزیع کند این است که کشورهایی که تولیدکننده واکسن هستند بازار واکسن را به رسمیت بشناسند اما متاسفانه بازار واکسن آنطور که باید به رسمیت شناخته نشده است و این موضوع جای تاسف دارد. این انتقاد همواره مطرح است که چرا دولت آمریکا و کشورهای اروپا بازار واکسن ایجاد نکردند. بنابراین با به رسمیت نشناختن بازار واکسن در دنیا، کار بخش خصوصی در ایران سختتر میشود، زیرا باید اعتماد مردم را جلب کند که واکسنها ایمن هستند و در آنسو دولت هم باید اعتماد مردم را جلب کند برای خرید واکسن از شرکتها.
از سوی دیگر این را که حسن روحانی، رئیسجمهور حامی واردات واکسن از سوی بخش خصوصی شده، باید به فال نیک گرفت و این مساله نشان میدهد دولت متوجه شده راهحل مشکلات اقتصادی بخش خصوصی است. اما این اتفاق دیرهنگام است، بخش خصوصی میتواند این کار را انجام دهد و همه مسائل اقتصادی را تسهیل کند به شرط آنکه بوروکراسیهای دولتی و اداری رفع شود.
هماکنون تمام کشورهای جهان در دیپلماسی واکسن بسیار فعال هستند و سرمایهگذاریهای کلی برای احداث کارخانه، تولید و صادرات از قبل انجام دادهاند. ما در این زمینه بسیار دیر به فکر افتادهایم و اعداد و ارقام گویای مشکل است. در شرایط کنونی حتی اگر پول نقد هم داشته باشیم واکسن آماده برای فروش در این مقطع نیست. اما این وضعیت در حال عوض شدن است.
از دیدگاه من به تنهایی مشکل دولت یا بخش خصوصی نیست. تحریمهای بانکی، FATF و مسائلی از این دست باعث میشود نتوانیم پول را به سازنده اصلی برسانیم. در شرایطی ممکن است با سازنده توافق کنیم و شماره حساب هم داشته باشیم اما دولت نمیتواند پول به حساب آن واریز کند و در این زمینه بخش خصوصی راهکار ماجراست. نمیتوان توقع داشت بخش خصوصی با سرمایهگذاری خودش پا در این راه بگذارد و ریسک آن را به جان بخرد. بالاخره ابزار کنترل اقتصاد دست دولت است و باید قوانین قبلی را در حوزه اقدام ضروری واکسن کووید ۱۹ کاهش دهد تا بخش خصوصی مایل به ورود باشد. اگر برخورد واردات معمول را با مقوله کرونا هم داشته باشیم، این مساله شدنی نیست. واکسن کرونا پدیدهای عجیب است که بیش از ۱۵۰ کشور جهان برای خرید از تعداد معدود تولیدکننده معتبر واکسن رقابت دارند. بازار فروشنده است و بازار خریدار نیست. حتی شاید مجبور باشیم که مبالغ کلانتری هم برای خرید واکسن درنظر بگیریم.