راهکار مبارزه با تروریسم در گفتوگو با سیدمحمود میرلوحی
تبعیضها پایان یابد
سیدمحمود میرلوحی میگوید: منافقین به عنوان مخالف سیاسی، از همان ابتدا رویکرد مسلحانه را در پیش گرفته بودند این در حالی بود که هیچ مقامی مانع برگزاری تجمعات آنها نشده بود و رویکرد آنها و به خاک و خون کشیدن مردم موجب شد که استراتژی متفاوتی در پیش گرفته شود.
حادثه تروریستی 17 خرداد یادآور خاطرات تلخ خرداد سال 1360 شد. روز 17 خرداد 96 تعدادی تروریست به صورت همزمان وارد مجلس و مرقد امام خمینی (ره) شدند و اقدام به تیراندازی کردند و تعدادی از هموطنان بیگناه را به شهادت رساندند و جمعی را روانه بیمارستان کردند. شاید این اتفاق برای بسیاری در نسل جدید با شگفتی و پرسشهای زیادی همراه باشد اما نسلی که انقلاب را به ثمر رساند به خوبی حوادث سال 60 را به خاطر دارد که گروهک منافقین چگونه بسیاری از نیروهای مهم و تاثیرگذار انقلاب را به شهادت رساند. این دغدغه که چطور میتوان مانع تکرار این حوادث تلخ شد به محور پرسشهای ما از سیدمحمود میرلوحی معاون پارلمانی وزارت کشور دولت اصلاحات و منتخب شورای شهر پنجم تهران تبدیل شد که در ادامه میخوانید.
♦♦♦
رخداد 17 خرداد و حادثه تروریستی در مجلس که منجر به شهادت و مجروح شدن چندین نفر از هموطنان شد، ملت را عزادار و حوادث تلخ دهه 60 را یادآوری کرد. این سوال به صورت جدی مطرح شده که چطور میتوان جلوی تکرار حوادث تروریستی را گرفت، به هر حال کشور از این نظر متحمل خسارت سنگینی شده است؟
در سال 1357 انقلابی در کشور به پیروزی رسید که همه جهانیان به مردمی بودن آن مهر تایید زدند و آن را به رسمیت شناختند. تاکید بر مردمی بودن انقلاب تنها توسط دوستان صورت نگرفت بلکه دشمنان این مرز و بوم نیز اذعان کردند که این انقلاب خواست ملت ایران بوده و لازم است تا به آن احترام گذاشته شده و به رسمیت شناخته شود. فارغ از انقلابی که با تلاش مردم به ثمر نشست باید به این نکته اشاره کرد که بعد از انقلاب انتخابات متعددی برگزار شد که مردم به صورت گسترده در آن شرکت کردند و با حضورشان، بار دیگر مردمی بودن این انقلاب را به رخ جهانیان کشیدند. البته به محض پیروزی انقلاب، کشور درگیر تجاوز عراق به ایران و جنگ هشتساله شد. در دوران جنگ، تمام توان کشور بر اداره جنگ قرار گرفته بود. همزمان با جنگ به عنوان یک مشکل خارجی، در داخل هم مسائل زیادی به وجود آمد و درگیریهای داخلی و ترورها، وضعیت را بحرانیتر کرد.
شما به درگیریهای داخلی دهه 60 اشاره کردید که کشور را با مشکلات زیادی روبهرو کرد. به نظر شما چه شرایطی سبب شد تا درگیریهای داخلی ایجاد شده و کشور آسیب ببیند؟
انتظار آنها این بود که در مصدر امور قرار بگیرند و به محض اینکه این موضوع محقق نشد این اتفاقات تلخ را برای کشور رقم زدند.
به نظر میرسد که مهمترین مشکل این بود که این افراد اسلحه خود را تحویل ندادند و در نهایت همین موضوع موجب شد که وقایع سال 1360 رقم بخورد؟
لازم است به این نکته توجه شود که این افراد در انتخابات شرکت هم کردند اما در انتخابات مجلس رای نیاوردند. پیش از حضور در انتخابات، مسوولان از منافقین خواستند که اسلحه خود را کنار گذاشته و تحویل بدهند چون دوران مبارزه به پایان رسیده است. اما آنها این درخواست را نادیده گرفتند.
به عبارتی بعد از سهیم نشدن در قدرت تنها راهکار را اقدام مسلحانه دانستند؟
دقیقاً. آنها این کار را تنها راه باقیمانده تشخیص دادند. حال اگر شما رویکرد جریانهای سیاسی معتقد به انقلاب و امام (ره) را بررسی کنید متوجه خواهید شد که همه آنها از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون، بر تلاش خود به منظور پیروزی از طریق صندوقهای رای تاکید کردهاند و به هیچوجه حاضر نیستند برای رسیدن به اهداف خود از چنین رویکردهای مذمومی بهره بگیرند.
این جریان تروریست، در توجیه اقدامات خود به این نکته متوسل میشوند که مسوولان در آن مقطع زمانی گوش شنوایی برای شنیدن نظرات آنها نداشتند و همین مساله موجب گرایش به اقدام مسلحانه شد؟
نه، اتفاقاً آنها در آزادی کامل از حق برگزاری اجتماعات برخوردار بودند. با این حال جریان منافقین به عنوان مخالف سیاسی، از همان ابتدا رویکرد مسلحانه را در پیش گرفته بودند این در حالی بود که هیچ مقامی مانع برگزاری تجمعات آنها نشده بود و رویکرد آنها و به خاک و خون کشیدن مردم موجب شد که استراتژی متفاوتی در پیش گرفته شود.
برخی از کارشناسان مدعی هستند که نحوه برخورد حکومت با منافقین موجب شد تا آنها رویکرد تندی را در پیش بگیرند. شما این تحلیل را تا چه حد واقعبینانه میدانید؟
حکومت با برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز مشکلی نداشت. مشکل زمانی حاد شد که این افراد تلاش کردند با اسلحه کار خود را پیش ببرند. مردم ما هنوز خاطرات تلخ 30 خرداد سال 1360 را به فراموشی نسپردهاند. منافقین بعد از این مقطع زمانی، تظاهرات مسلحانه را در پیش گرفتند. البته تحلیلی هم وجود دارد که بهتر بود تا حکومت در برابر این افراد صبوری بیشتری از خود نشان بدهد. به نظر من این تحلیل را نمیتوان قبول کرد.
چرا منتقد رویکرد اعمال صبوری در برابر اقدامات این گروه تروریستی هستید؟
چون در ابتدای امر در مواجهه با این افراد صبوری اعمال شد اما تداوم آن به کشور بیشتر ضربه میزد. لازم است تا این موضوع را مدنظر قرار دهید که کشور با جنگ روبهرو شده بود و مشکلات بسیار زیادی داشت و دیگر این رویکرد قابل تحمل نبود که عدهای با در دست گرفتن اسلحه بخواهند کشور را متشنج کرده و آشوب به پا کرده و حوادث تلخ خیابانی را ایجاد کنند. حوادث ناگوار هفتتیر و هشت شهریور منجر به شهادت آیتالله بهشتی و برخی از اعضای حزب جمهوری و تعدادی از وزرا و نمایندگان مجلس و آقای رجایی و باهنر شد. این ترورهای کور در آن مقطع زمانی به کشور آسیب رساند و سبب شد که روند رو به پیشرفت کشور با مانع روبهرو شود. به عبارت دیگر این اقدام به روند دموکراسی در کشور لطمه وارد کرد. از یکسو این اقدامات نافی روشهای دموکراتیک است و از سوی دیگر سبب شد انقلاب افراد شاخصی را از دست بدهد که حضورشان میتوانست روند پیشرفت و توسعه را سرعت بدهد.
به نظر شما اگر آن حوادث ناگوار تروریستی رخ نمیداد و انقلاب بسیاری از نیروهای موثر و شاخص خود را از دست نمیداد در حال حاضر کشور چه شرایطی را تجربه میکرد؟ آیا میتوان این برآورد را داشت که کشور در جایگاه بهتری قرار میگرفت؟
اگر آقایان بهشتی و مطهری و رجایی و باهنر در جریان آن حوادث شوم جان خود را از دست نمیدادند، کشور شرایط بهتری را از نظر دموکراسی تجربه میکرد کما اینکه حضور این افراد میتوانست در بزنگاههای حساس، کشور را یاری برساند همچنان که آقای هاشمی توانست به خوبی این نقش را ایفا کند. آقای هاشمی در چند سال اخیر به تثبیت دموکراسی در کشور کمک شایانی کرد و در ضمن حاضر شد تا بهای آن را بپردازد. ایشان برای جلوگیری از حضور افراد تندرو در مصدر امور تلاش زیادی کردند.
مواجهه مردم با حوادث سال 1360 چگونه بود بهخصوص اینکه این واقعه موجب شده بود که مردم متحمل آسیبهای زیادی شوند؟
مردم همواره نسبت به وقوع این اتفاقات ابراز نگرانی و انزجار میکردند. حوادث تلخ سال 1360 آنقدر به کشور آسیب وارد کرد که مردم حتی از یادآوری آن هم گریزان هستند به ویژه اینکه منافقان در نهایت در کنار صدام قرار گرفتند و حاضر به همکاری با فردی شدند که جوانهای این مرز و بوم را به خاک و خون کشیده و آسیب بسیار زیادی به کشور وارد کرده بود.
شما رویکرد در پیش گرفته از سوی انقلابیون را در مواجهه با این گروه تروریستی و اقدامات مسلحانه تایید میکنید؟
من بر این باور نیستم که تمام اقدامات انقلابیون و مبارزان درست بوده است اما این نکته را باید مدنظر قرار بدهید که رفتار انقلابیون در واقع همان رفتاری بود که بسیاری از کشورها در برابر اقدامات گروههای تروریستی در پیش میگیرند. شما در صورت مرور رفتارهای صورتگرفته متوجه خواهید شد که این رفتار واکنشی و درست بود. این واکنش پس از آن صورت گرفت که ترورهای کور به صورت گسترده انجام شد و تعداد زیادی شهید شدند. ترورها فقط مسوولان کشوری را هدف قرار نمیداد، این افراد حتی به مردم کوچه و بازار هم رحم نمیکردند. این نحوه ترور، همان زمان هم در نوع خود بینظیر بود همچنان که در خاورمیانه شما کشوری را پیدا نمیکنید که ترورهایی در این سطح را انجام داده باشند. البته امکان داشت که افرادی به صورت موردی ترور شوند اما در این حد وسیع با برنامهریزی قبلی نبود. به نظر من افرادی که این رویه نادرست را در کشور پایهگذاری کردند باید در پیشگاه ملت ایران پاسخ بدهند که چرا مطالبات خود را از طریق دموکراتیک دنبال نکردند و این فجایع را رقم زدند و موجب شدند که کشور متحمل خسارت گستردهای شود.
در شکلگیری حوادث تلخ سال 1360 آیا عوامل دیگری به جز عامل داخلی هم تاثیرگذار بود؟
فارغ از برخی از عوامل داخلی که موجب سرخوردگی این افراد شد شما نباید نقش عوامل خارجی را نادیده بگیرید. بسیاری از این عوامل خارجی تلاش کردند تا با تحریک برخی از گروههای سیاسی در داخل کشور، انقلاب نوپای کشور را با بحران مواجه کرده و کشور را به آشوب بکشانند تا از این طریق بتوانند به اهداف خود نائل شوند. از سویی این افراد تصور میکردند که به دنبال ترورهای گسترده، نظام در برابر آنها کوتاه خواهد آمد. این افراد برای انجام این اقدام ناشایست محاسبات غلطی داشتند که آنها را نزد مردم بسیار خوار و خفیف کرد و حتی قصد فتح تهران را داشتند. این رفتار در حالی صورت گرفت که بسیاری از گروههای سیاسی بهرغم شکست در انتخابات همچنان رفتار مدنی در پیش گرفتند و در نهایت توانستند از سوی مردم انتخاب شوند. اما منافقین برای کسب قدرت رویکرد نادرستی را در پیش گرفتند و به خاطر اهداف خود حاضر شدند که افراد زیادی را به کشتن بدهند. بدتر اینکه این رویکرد موجب شد تا ترور در خاورمیانه ریشه دوانیده و این منطقه را متشنج کند. تلخی این حوادث بعد از گذشت 36 سال همچنان ملت ایران را آزرده کرده است. به گونهای که حاضر به یادآوری آن دوران نیستند.
در حال حاضر نزدیک به چهار دهه از حوادث سال 1360 گذشته است و مردم ما در سالهای گذشته همواره از این اقدامات ابراز انزجار کردهاند. به نظر شما یافتهها و دستاوردهای ما از آن سالهای سخت برای عصر حاضر چیست تا کشور با مدنظر قرار دادن آن بیش از این تاوان تروریسم را نپردازد و دیگر ناچار نشویم تا عزادار مردم عزیزمان شویم که جان خود را در این حوادث از دست دادند، بدتر اینکه خانوادهها عزادار شده و امنیت روانی جامعه مخدوش شد؟
بهترین رویکرد این است که فضای آزاد و رقابتی در جامعه نهادینه شود و افراد با نظرات مختلف این امکان را پیدا کنند که بتوانند نظرات خود را مطرح کنند. در این میان حکومت هم باید سعهصدر بیشتری از خود نشان بدهد تا تندروها شرایط را برای فعالیت خود مساعد نبینند. این اصل ضروری است که همه باید تلاش کنیم که تبعیضهای موجود از بین برود. این احساس باید ایجاد شود که هر گروه، قومیت و نژادی دارای امتیاز برابر بوده و هیچ قومیتی بر دیگر برتری ندارد.
یعنی اعتقاد دارید وجود برخی از تبعیضها در میان شهروندان موجب گرایش به سمت گروههای تندرو میشود؟
بله، تبعیضها باید پایان بیابد. فارغ از شعار باید در عمل فرصتهای برابر را برای همه اقشار جامعه فراهم کرد. با توجه به منشور حقوق شهروندی دولت، آقای روحانی باید اولویت کاری خود را بر حذف تبعیض قرار دهد و شرایط برابری را فراهم کند که هیچ جریانی احساس نکند که مورد بیتوجهی قرار گرفته است. پاشنه آشیل دولت در این بزنگاه این است که قومیتها یا گروههایی این احساس را پیدا کنند که مورد توجه قرار نمیگیرند. البته دولت یازدهم با انتصاب افراد بومی در بخشداریها و فرمانداریها گامهای بسیار خوبی برداشته است اما این اقدامات کافی نبوده و لازم است تا فرصتهای بیشتری به همه مردم از هر گروه، قومیت و نژادی به ویژه در مناطق مرزی داده شود تا تلاش گروههای تندرو محکوم به شکست باشد. در این میان باید حساب افراد شرور را از سایر مردم شریفمان جدا کرد کمااینکه نمایندگان برخی مناطق در بیانیههایی به این نکته اشاره کردند. برای قضاوت باید این نکته را از یکسو مدنظر قرار داد که این افراد نباید فریب بخورند اما در عین حال دولت و حکومت هم باید در این زمینه تلاش کافی را انجام بدهد تا فقر از همه مناطق رخت بربسته و مردم از شرایط حداقلی برای استمرار زندگی بهرهمند شوند. ما هیچگاه فراموش نخواهیم کرد که مردم مناطق محروم و مرزی چه جانفشانیهایی را در کارنامه خود ثبت کرده و تا پای جان از این مرز و بوم دفاع کردند.
حادثه تروریستی 17 خرداد شوک بزرگی بر جامعه وارد کرد زیرا تروریستها توانستند داخل مجلس شوند و تعدادی از مردم بیگناه را شهید کردند. این سوال به صورت جدی مطرح میشود که چه شرایطی موجب شده حوادث تروریستی تکرار شود، با توجه به اینکه چنین اقداماتی همواره محکوم شده است؟
موضوع داعش و ترورهای کور در واقع از تعصبهای کور مذهبی و فقر و اختلاف طبقاتی سرچشمه میگیرد. این عوامل سبب شده داعش به عنوان یک تهدید جدی در منطقه خاورمیانه مطرح شود. البته پیش از حادثه 17 خرداد تاکنون حوادث تروریستی از سوی این گروه در کشور ما اتفاق نیفتاده بود. خوشبختانه مردم ما عقلانیت و متانت زیادی داشته و همواره این اقدامات را محکوم کردهاند. همین زمینهها باعث شده که داعش نتواند در سرزمین ما ظهور و بروز کرده و افرادی را جذب کند. این نظریه در کشور ما کاملاً نهادینه شده است که هر تغییری تنها از طریق صندوق رای امکانپذیر است.
اما برخی از تروریستها اهل مناطق مرزی بودند. به نظر شما در این زمینه باید چه کاری انجام داد؟
این موضوع نباید موجب افتراق و ایراد تهمت به مردم شریف این مناطق شود. شما تنها لازم است تا میزان مشارکت سیاسی در انتخابات در سراسر کشور را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که میزان مشارکت در استانهای مرزی و... به مراتب بالاتر است. درست است که برخی از این افراد تروریست به این مناطق مرزی تعلق داشتند اما این نباید موجب شود که شما این افراد را به صورت کلی متهم کنید کمااینکه این اقدام بارها از سوی مردم خود این مناطق مورد نکوهش قرار گرفته است. فارغ از این مساله، شما لازم است تا این نکته را مدنظر قرار دهید که کشور ما هشت هزار کیلومتر مرز داشته و برای جلوگیری از تکرار این حوادث باید تلاش گستردهای صورت بگیرد و بسیاری از تبعیضها برطرف شود تا به عاملی برای جذب افراد به داعش تبدیل نشود. مرزنشینان ما شایسته احترام و کرامت بیشتری هستند. نباید این موضوع را به پای مرزنشینان و اقلیتهای کشور بنویسیم. حقوق مردم این مناطق باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد تا ریشه این اقدامات خشکیده شود.
با توجه به انگیزه مالی برای همکاری با این گروههای تروریست باید چه تدابیری را به کار گرفت و اجرایی کرد تا بار دیگر چنین حوادثی رخ ندهد؟
به منظور مبارزه با انگیزه مالی برای همکاری با تروریستها باید شرایطی فراهم شود تا فقر اقتصادی و فقر فرهنگی در همه مناطق برطرف و تبلیغات داعش و سایر گروههای تروریستی بدون اثر شود. در شرایط عادی، هیچ فردی حاضر نیست تا حقوق خود را از این طریق پیگیری کند در حالی که قاطعانه میداند مرگ سرنوشت محتوم وی خواهد بود. این رویکرد در جهانی که ابزارهای مختلف رسانهای برای بیان نظرات وجود دارد، قابل قبول نیست. در سراسر جهان موضوع ترور مورد نکوهش قرار گرفته و یک نفرت عمومی علیه تروریسم شکل گرفته است. این امید وجود دارد که دیگر جهان شاهد ترور نباشد و دنیا شرایط بهتری را در صلح و آرامش سپری کند.