جیب خالی توسعه
آیا 160 میلیارد دلار سرمایهگذاری خیال است؟
وقتی روسیه در سال 2013 کریمه را به خاک خود منضم کرد، تحریمهای غرب فقط توسعه آینده بخش انرژی این کشور را هدف گرفت و خللی در صادرات نفت، گاز، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای پالایشی روسیه ایجاد نشد. در جریان جنگ اخیر میان روسیه و اوکراین هم تحریمها دفعتاً اعمال نشد و پلهپله و به صورت بستههای متفاوت و پیاپی تصویب شد. البته که اعمال قطعیاش هم با تردید روبهرو است. دلیل اصلی برخورد نسبتاً ملایم اروپا و آمریکا با روسیه، میزان وابستگی بالای دنیا به نفت و گاز روسیه بوده و هست. چه، اگر این میزان وابستگی کم بود، تحریم شدید و یکباره روسیه بسیار محتمل بود. همین حالا که بستههای تحریمی پیاپی علیه روسیه تصویب میشود، تردیدهای فراوانی برای گذر کمهزینه از این وضعیت وجود دارد و چهبسا در آلمان علیه تحریم روسیه، تظاهرات برگزار شده و در پاریس، وضعیت سوخت خودروها و تورم ازجمله در بخش انرژی آنقدر بغرنج شده که مردم را به خیابانها سرازیر کرده است. دلیل مماشات 10 سال پیش غرب با روسیه که امروز هم تا حد کمتری شاهدش هستیم، میزان تولید بالای نفت و گاز در روسیه است که چشمپوشی از آن برای دنیا حتی با وجود تهاجم روسیه به اوکراین در دو مقطع امکانپذیر نبوده است. اما ما که در تمام سالهای گشادهدستی و درآمدهای خوب، تلاش مجدانهای برای توسعه صنعت نفت و گاز در میادین با پتانسیل بالای خود نداشتیم و حتی میادین مشترک را به راحتی به همسایگان واگذار کردیم، از اهمیت میزان بالای تولید غافل بودیم و صادرات نفتمان به راحتی تحریم و جایگزین شد. البته اوضاع امروز بدتر است. چند سالی است که به ویژه در بخش گاز که دومین دارنده منابع و سومین تولیدکننده دنیا هستیم، در بعضی ماههای سال با مشکل ناترازی روبهرو هستیم.
وزیر نفت اخیراً در مجلس گفته «به حدود 80 میلیارد دلار سرمایهگذاری در بالادست و پاییندست گاز نیاز داریم و اگر این رقم محقق شود، ظرف سه تا چهار سال آینده ناترازی نخواهیم داشت. اگر حداقل 10 درصد از سقف صندوق توسعه ملی برای توسعه میدانهای گازی تخصیص داده شود و همچنین 100 درصد منابع ماده 12 (قانون رفع موانع تولید) اختصاص یابد، میتوان به رفع مشکلات این حوزه کمک چشمگیری کرد.»
هدفگذاری شرکت ملی نفت این است، با توجه به آنکه کشور تا افق 1408 به حدود 160 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد؛ ظرفیت تولید نفت به 7 /5 میلیون بشکه و ظرفیت تولید گاز به 5 /1 میلیارد مترمکعب در روز برسد.
پیش از همه، رئیس مجلس با عتاب به وزیر، پاسخ این درخواستها را داده است و کاملاً هم واضح است که امکان جذب چنین ارقامی در چنین افقی با شرایط فعلی در بخش نفت و گاز کشور فراهم نیست.
در برنامه ششم توسعه مقرر شده بود که روزانه معادل یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز خام تولید شود، در حالی که عملکرد این دوره، روزانه ۸۵۰ میلیون مترمکعب بوده که طبیعتاً علت آن عدم سرمایهگذاری در توسعه میدانهای گازی است.
برای اینکه شمایی از وضعیت جذب سرمایه در بخش نفت و گاز کشور و چشمانداز واقعبینانهای از آینده آن داشته باشیم، مناسب است که به آمار منتشرشده توسط معاونت برنامهریزی وزارت نفت هم نگاهی داشته باشیم.
سال 1392 و پیش از احیای برجام، میزان سرمایهگذاریهای انجامشده در بخش بالادستی صنعت نفت، در مجموع 10 میلیارد و 400 میلیون دلار بوده که چهار میلیارد و 200 میلیون دلار آن از منابع داخلی نفت تامین شده و شش میلیارد و 200 میلیون دلار آن از منابع خارج از نفت. این عدد در سالهای بعد، عموماً روند کاهشی داشته و در سال 1398 به مجموع سه میلیارد و 300 میلیون دلار رسیده که سهم منابع داخلی نفت دو میلیارد و 300 میلیون و سهم منابع خارج از نفت یک میلیارد دلار بوده است.
طبیعی است که به دلیل تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان، شرکتهای بزرگ چندملیتی و بانکها و تامینکنندگان مالی برای سرمایهگذاری و توسعه پروژههای نفت و گازی کشورمان قدمی جلو نمیگذارند و فضا برای جذب سرمایههای بینالمللی اصلاً فراهم نیست. ناگفته پیداست که کاهش سرمایهگذاری در این بخش که مزیت رقابتی ایران است؛ هم در بعد کسب درآمدهای صادراتی برای کشور خلل ایجاد کرده و هم به ویژه در بخش گاز در حوزه داخلی باعث مشکلات فراوانی در ماههای سرد و گرم سال شده است. با توجه به شروع افت فشار مخازن گازی میدان پارس جنوبی و افزایش سالانه میزان مصرف، مشکل ناترازی گاز بسیار جدی است. در ماههای گرم، مشکل تولید برق داریم و در ماههای سرد نیز با مشکل بزرگ تامین گاز مصرف خانگی و صنعتی روبهرو هستیم. اگر بخواهیم برای مردم مشکلی در تامین گرمایش ایجاد نشود، مجبوریم گاز موردنیاز صنایع مهم و ارزآور کشور در دوره تحریمها از جمله پتروشیمیها، فولاد و سیمان را قطع کنیم و در غیر این صورت، با مسائل مختلف دیگری روبهرو خواهیم بود. اخیراً کمیسیون انرژی مجلس نیز در این باره هشدار داده است. توصیف کمیسیون انرژی مجلس از شرایط کشور در صورت عدم برنامهریزی و اقدام سریع برای سرمایهگذاری در این بخش هم عجیب و ترسناک است: «بازگشت به خرید و توزیع وسایل گرمایشی نفتی و زغالی بین مردم».
مطابق گزارش شرکت نفت و گاز پارس که متولی اصلی میدان گازی پارس جنوبی است، از سال 1405 تا 1410، سالانه ۲۵ میلیون مترمکعب و از سال 141۰ تا 1415 سالانه 56 میلیون مترمکعب تولید روزانه گاز کشور کاهش خواهد یافت و در صورت عدم سرمایهگذاری در فشارافزایی، تولید گاز از میدان گازی پارس جنوبی از حدود 680 میلیون مترمکعب تولید روزانه در سال 14۰1 به روزانه ۳۵۰ میلیون مترمکعب در افق 141۰ خواهد رسید. بنابراین، نه فقط نمیتوان به طرحهای تخیلی مثل صادرات گاز به اروپا و سایر نقاط جهان فکر کرد که وضعیت صنایعی مثل پتروشیمی، فولاد و... کشور نیز بغرنج خواهد بود و حتی مصرف داخلی کشور نیز با مسائل و مصائب فراوانی روبهرو خواهد شد.
در بخش نفت نیز که مشخص است طی سالهای گذشته، به دلیل تحریمها چقدر رقبا از ما پیشی گرفتند و نهتنها از درآمدهای بسیار بزرگی محروم شدیم که موقعیتهای سیاسی و بینالمللی داشتن عنوان «یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اوپک و جهان» را نیز از دست دادیم. در این بخش نیز تا مدتها درگیر جدالهای کمحاصل مربوط به مدلهای قراردادی بودیم و هم از جذب سرمایههای بینالمللی بازماندیم و فرصتها را از دست دادیم و هم برنامه جدی و قابل اجرایی برای تامین مالی داخلی طرحهای توسعهای نداشتیم.
در سالهایی که مشکل تحریم وجود نداشت، بیش از 70 درصد از منابع لازم در بخش بالادستی صنعت نفت از طریق سرمایهگذاری خارجی تامین میشد که این عدد در سالهای اخیر بهشدت کاهش یافته و به اعداد بسیار پایین و کماهمیتی رسیده است. کاهش صادرات نفت خام از سال 1398 نیز سهم منابع داخلی برای تامین سرمایهگذاری را کاهش داده است. هرچند در آن سالها نیز به دلیل نقش پررنگ نفت در تامین بودجه کشور، سهم قابل ملاحظهای برای سرمایهگذاری در این صنعت در نظر گرفته نمیشد. مطابق برآوردها در سالهای زیادی، بیش از 85 درصد درآمدهای نفتی در بودجه عمومی دولت مورد استفاده قرار میگرفت و صنعت نفت نتوانست راساً بهعنوان یک صنعت مولد ثروت برای کشور در نظر گرفته شود و رشید و بالنده شود.