تناقضهای معمولی
چرا اقتصاد ایران درگیر سیاستهایی متناقض با هدف است؟
رضا طهماسبی: تصور کنید قرار است از تهران حرکت کنید و به مشهد بروید. تمام لوازم سختافزاری و نرمافزاری را فراهم میکنید و هزینه کامل سفر را هم تامین میکنید، عده زیادی را هم با خود همراه میکنید اما سوار قطاری میشوید که در جهت مخالف حرکت میکند و به سمت تبریز میرود. از شروع مسیر عدهای به شما اعلام میکنند که قطار در مسیر اشتباهی حرکت میکند و از این مسیر به مقصد مورد نظر نمیرسد اما شما سرعت قطار را بیشتر میکنید، به دیگران گوشزد میکنید که هنوز برای نتیجهگیری زود است و اگر فرصت بدهند به مقصد معین خواهید رسید. در این بین زمان زیادی صرف پاسخگویی به نقدها و مخالفتها میشود، با این حال سیاست یا تغییر نمیکند چون شما اشتباهتان را نمیپذیرید و وقت و هزینه را بیهوده صرف میکنید یا اینکه در 10کیلومتری تبریز بالاخره میفهمید که مسیر به مشهد نمیرسد. این تجربه شما البته به سرعت به فراموشی سپرده میشود و افراد دیگری همین خطا را مرتکب میشوند. این قصه کوتاه بیمنطق، داستان سیاستگذاری اقتصادی در ایران است؛ جایی که مثلاً در کشوری نیمهخشک و نیمهبیابانی، شعار تولید محصولات کشاورزی آببر تا مرز خودکفایی داده میشود تا رفاه مردم فراهم شود، یعنی چند سالی گندم و هندوانه بیشتر تولید شود به بهای از بین رفتن منابع گرانبهای آب زیرزمینی و فرونشست زمین و لمیزرع شدن زمینها و خالی شدن روستاها و شهرها.
سیاستهای متناقض در اقتصاد ایران پرشمار است و هر روز هم بر تعداد آنها، اعم از خرد و کلان، افزوده میشود. مثلاً واردات لوازم خانگی ممنوع میشود تا تولید داخلی حمایت شود، در حالی که تجربه سهمگین خودروسازی پیش روی ماست. صادرات مرغ و تخممرغ ممنوع میشود تا قیمت بازار داخل کاهش یابد در حالی که تجربه عدم جوجهریزی تولیدکنندگان به دلیل این ممنوعیت و کمبود مرغ در بازار و افزایش قیمت را با تمام وجود حس کردهایم. قیمت ارز سرکوب میشود تا تورم کنترل شود اما بعد از مدتی ارز جهش میکند و تورم انباشت را نمایان میکند و همه بادآوردهها را باد میبرد. بدترین قسمت همه این اشتباهات، درس نگرفتن سیاستگذار و تکرار مداوم آن در چرخههایی باطل است.
قاعدتاً عدم آگاهی و درک کافی از علم اقتصاد و دانش سیاستگذاری، در این خطاهای مکرر نقش دارد اما قطعاً باید سهمی هم برای رانتجویی در این مدل سیاستگذاری قائل شد. چرا که هر کدام از این سیاستها منابع زیادی مانند ارز ترجیحی، تسهیلات ارزانقیمت، زمین قسطی، برق و قیر رایگان و... را به دنبال دارد که نصیب هر کس شود میتواند یکشبه او را از فرش به عرش ببرد.