تکرار رنج
آیا بودجه 1401 مرهمی بر زخمهای مردم است؟
آرین فلاح: در حالیکه اقتصاددانان بودجههای سالانه را سرچشمه ابرچالشهای اقتصادی میدانند، سخنگوی دولت 40 ویژگی به سود مردم برای بودجه 1401 برشمرده است.
بودجه در سالهای اخیر یکی از مهمترین کلیدواژههای اقتصاد ایران شده است و بسیاری معتقدند راه علاج اقتصاد از بودجه میگذرد. در واقع کسری بودجه هر ساله، درمان اقتصاد بیمار ما را به تاخیر انداخته و این درد را تبدیل به یک درد مزمن کرده است. همواره در زمان تنظیم سند بودجه یا تصویب آن، میشنویم که اولویت بودجه مردم هستند و همه تلاشها برای رفاه حال ایشان در حال رقم خوردن است. اما وقتی به تصویب میرسد و مفاد آن علنی میشود، میبینیم بودجه تنها به نام «مردم» تدوین شده و به کام دیگران.
معمولاً مردم کلیدواژهای برای اسناد مالی دولتها هستند و همان «مردم» زمانی که قانون تصویبشده بودجه به اجرا میرسد، مسوول پوششدهی کسری حاصل از دخل و خرج همان بودجه میشوند؛ کسری بودجهای که از طریق استقراض بانک مرکزی جبران میشود و اثر آن به صورت کاهش قدرت خرید بر سر مردم هوار میشود.
بودجه ۱۴۰۱ نیز از این قاعده مستثنی نبود و از همان مراحل اولیه انتقادات زیادی را متحمل شد. حتی رفتوبرگشتهای میان مجلس و دولت نیز نتوانست اصلاحات مورد انتظار اقتصاددانان را در حد معقولی برآورده کند و با وجود نکات مثبت در لایحه، همچنان نگرانیهایی در اینباره وجود دارد.
از افزایش نرخهای مالیاتی تا دل بستن به فروش نفت، افزایش بودجههای بسیاری از سازمانهایی که بدون صرفه اقتصادی در حال فعالیت هستند، در کنار نااطمینانی از آینده توافق و برجام، شرایط متزلزلی را برای بودجه ۱۴۰۱ رقم زده است.
چند روز پیش نیز سخنگوی دولت، با برشمردن ۴۰ مورد از ویژگیهای روی کاغذ بودجه ۱۴۰۱، ادعا کرد که این بودجه به نفع «مردم» نوشته شده است. از اتمام طرحهای نیمهکاره تا شروع پروژههای جدید عمرانی، تغییرات عمده مالیاتی، طرحهای حمایتی در قالب مسکن و جوانی جمعیت و… مواردی هستند که سخنگوی دولت آنها را برنامههای جدی دولت در سال ۱۴۰۱ اعلام کرده است اما اقتصاددانان در توصیف این ویژگیها از عبارت «همان همیشگی» استفاده میکنند. یعنی اینکه این بودجه هم مثل بودجههای قبل نهتنها به کام مردم نیست که بر رنج آنان میافزاید.
در این پرونده تلاش میکنیم با بررسی دقیقتر این ویژگیها و به طور کلی شرایط بودجه، صحت این ادعا را بررسی کنیم. اینکه آیا این برنامهها قابلیت اجرایی شدن دارند یا خیر. اگر دارند، نتایج آن به نفع چه افرادی است؟ معیشت و زندگی «مردم» با اجرای این طرحها به چه سمتی میرود؟ اجرای این طرحها رفاه آنها را بهبود میبخشد؟