بازگشت اعتماد
محسن جلالپور از ضرورت توسعه کسبوکارهای اینترنتی در اقتصاد ایران میگوید
این روزها دیگر نمیتوان کسبوکارهای اینترنتی را نادیده گرفت یا برای آنها نسخههای خلقالساعه پیچید، به خصوص اینکه شیوع ویروس کرونا آنقدر در دنیا تغییرات ایجاد کرده است که بسیاری از کسبوکارهایی که تا پیش از این، علاقهای به ورود به فضای تجارت الکترونیکی و معاملات مجازی نداشتند هم، اکنون دیگر ادامه فعالیت بدون شبکههای اجتماعی و فضای مجازی را نمیتوانند تصور کنند. همه چیز تغییر کرده و دنیا درهمتنیدگی عجیبی با اینترنت و فضای مجازی پیدا کرده است؛ پس دیگر زمان آن نیست که با تهدید به فیلترینگ و محدودیتهای اینچنینی، مانع از ادامه مسیر توسعه کسبوکارها شد. محسن جلالپور، فعال اقتصادی و رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران بر این باور است که تنها مسیری که میتواند اقتصاد ایران را به سرمنزل مقصود برساند این است که بزرگان کشور برای خروج از وضعیت فعلی و برای ایجاد فضای مناسب کسبوکار و اشتغال، برنامهریزی کرده و فضای مجازی را به رسمیت بشناسند؛ نه اینکه مانع خلق ثروت شده و نقش کسبوکارهای اینترنتی را در اقتصاد ایران نادیده بگیرند.
♦♦♦
این روزها نقش فضای مجازی در کسبوکارها و حتی تسهیل شرایط آنها در دنیای پررقابت کنونی بر هیچکس پوشیده نیست. اما این اهمیت در ایران کموبیش نادیده گرفته میشود و هنوز هم دولت به دنبال این است که بر سر راه این کسبوکارهای اینترنتی و مبتنی بر شبکههای اجتماعی مانعتراشی کند. زیر پوست گسترش فضای مجازی در اقتصاد ایران چه اتفاقی افتاده است؟
تصور من بر این است که هر کسی که در فعالیتهای اقتصادی و تجاری قرار داشته و موفقیتی دارد، حتماً یکی از عوامل اصلی موفقیت خود را نگاه رو به جلو میداند و به این موضوع اذعان دارد که باید در هر زمانهای هر اتفاقی در اقتصاد رخ میدهد، به نفع پیشبرد اهداف اقتصادی از آن استفاده کرد؛ چراکه این اتفاقات، یک تجربه تاریخی و پیشنگری رو به آینده است. وقتی که به تاریخ نگاه کنیم، طی صدسال اخیر چندین تغییر اساسی در بخشهای مختلف تولید و تجارت اعم از صادرات و واردات رخ داده و اصولاً با توجه به اینکه تجارت یک موجود زنده، پویا و رو به تکامل بوده و رونده به شمار میرود، بنابراین کاملاً باید انتظار تغییر را برای آن متصور بود. به همین دلیل این امکان برای همه کسانی که در حوزه کسبوکار فعال هستند، فراهم میآورد که خود را با شرایط جدید تطبیق دهند؛ البته باید این انتظار را هم داشت که هر روز، تغییراتی اتفاق بیفتد. دو سه نمونه مثال عرض میکنم و بعد به سراغ امروز و آینده و روابط فضای مجازی با کسبوکار در این روزها میروم. از استان کرمان الگو میگیرم که الگوی شاخصی است. اگر در صدسال گذشته تجارت کرمان را مرور کنید، روزی اصلیترین فعالیت در بحث تجارت کرمان، صادرات محصولات متعددی همچون شال، فرش و محصولات نساجی بوده است و در کنار این، تولید محصولاتی مثل پنبه، کرک و پشم نیز صورت میگرفته و جریاناتی که عمدتاً از حاصل آنها میتوانست مواد اولیهای برای کالایی تولید شده و جریان تجاری در داخل و خارج از کشور را به وجود آورد، شکل گرفته است.
این موضوع مربوط به سالهای 1320 و 1330 کرمان است که اندکاندک، شرایط ارتباطات ایران و اتصال به بازارهای جهانی، کار ماندگار در این حوزه تولیدی را برای صاحبان این کسبوکار در رقابت با دنیا، سخت کرد؛ به نحوی که تولید پنبه و محصولات نساجی عملاً با توجه به قیمت تمامشده بالا و شرایط سایر کشورهای دنیا که در این حوزه فعالیت داشتند، غیرقابل انجام شد. اینجاست که کرمانیها عملاً از جهت تولید، از پنبه به پسته حرکت کرده و مزارع پنبه، به باغات پسته تبدیل میشود؛ به نحوی که از جهت تجارت و صادرات، به جای محصولات نساجی، محصولات باغی از جمله پسته و خرما تولید و صادر شد. اما امروز هم، اثری از تولید پنبه در کرمان نیست و شاید تعجب کنید که زمانی، کرمان مرکز تولید پنبه و محصولات نساجی ایران بوده است. همچنین در یک دهه گذشته نیز، به دلیل شرایط نامناسب کشاورزی و محدودیت منابع آبی، کرمانیها از محصولات کشاورزی به مواد معدنی حرکت کرده و معادن گلگهر، مس، زغالسنگ، تیتانیوم و کرومیت در استان کرمان به شدت فعال شده و صادرات محصولات معدنی، مس و فولادی در کنار تولید شکل گرفته است و این حرکت دیگری در تجارت، تولید و صادرات است که تجارت برونمرزی به شمار میرود. در دهه گذشته نیز از اوایل سال 90 فضای جدیدی در استان به وجود آمده و اصولاً کرمانیها در زمینه تولید و تجارت و فعالیتهای دانشبنیان اقدامات مناسبی را انجام دادهاند که این یک حرکت پویا برای جریان تجاری جدید و عملاً اقتصادی جدید است که در آن، دانشبنیانها، فعالیت نویی را آغاز کردهاند.
این اتفاق بر اثر نیاز زمان و شرایط دنیا رخ داده است. باید بدانیم که همواره باید با نیازهای زمانه و آنچه در دنیا رخ میدهد، زنده و پویا رو به جلو حرکت کرد و گاهی تغییرات اساسی به وجود آورد. شاید در دو دهه دیگر، هیچکس باور نکند که زمانی 93 درصد صادرات کرمان پسته بوده و 100 هزار خانواده کرمانی در صنعت پسته فعال بودند، چراکه تجارت همواره رو به تغییر است؛ اما اینکه در طول دهه گذشته، کسبوکارها در دنیا به سمتوسوی کسبوکار آنلاین و فضای مجازی حرکت کردهاند، امری واضح بوده و یکی از عوامل تسریع و کاتالیزور آن، قرنطینه و خانهنشینی و دورکاری است؛ پس باید به خوبی دانست که اگر از این بخش از اقتصاد عقب بیفتیم، حتماً در این زمینه دچار غبن و خسران اساسی و عقبماندگی خواهیم شد. این یک بحث فوقمدرن و تکنولوژیک نیست و دنیا به این سمت میرود که فعالیتهای تجاری، از راه دور به صورت ریموتکنترل و فضای آنلاین انجام شود.
به هر حال هر حرکتی در اقتصاد با تحلیل سود و زیان صورت میگیرد. آورده این هجرت برای اقتصاد ایران چه خواهد بود؟
به اعتقاد من، سه آورده اساسی در این زمینه وجود دارد که مهمترین آن، کاهش شدید هزینه است؛ به نحوی که وقتی در یک فضای مجازی کار میکنید، حداکثر مصرف اینترنت است؛ در حالی که گرمایش، سرمایش، رفتوآمد و هزینه حملونقل و پذیرایی کم میشود. دومین منفعت، شفافسازی است؛ چراکه دیگر هیچ پنهانکاری در کار نیست نمیتوان کار مخفیانه و پنهانی انجام داد؛ پس فساد هم کم میشود. یکی از محسنات دیگر، تسریع در امور و صرفهجویی در زمان است که میتوان در کمترین زمان و با کمترین هزینه، کار را جلو برد.
اینها محسنات بسیار بزرگی است که بشر دههها به دنبال آن بوده تا فضای کمهزینه و رقابتی را در تجارت تجربه کند. همه اینها باعث شده در طول دهه گذشته کشور ما خیز جدی برای بهکارگیری اینترنت بردارد و امروز بخش عمدهای از فعالیتها در این مسیر حرکت کند. البته هنوز در ابتدای راه هستیم.
شما به محسنات رشد فضای مجازی در اقتصاد ایران از یکسو و آسیبهای عدم توجه به این تغییرات از سوی دیگر اشاره کردید. این خود نشان نمیدهد که تصمیمگیری برای این فضا، چقدر حساس و سخت است و نمیتوان نسبت به حساسیت در عرصههای تصمیمگیری پیرامون این موضوع، بدون تفاوت بود. سیاستگذار باید در این فضا چطور حرکت کند؟
مهم این است که این باور در سیاستگذار به وجود آید که در قبال هزینهها و مشکلات احتمالی که ممکن است وجود داشته باشد، دستاوردهای بزرگتری حاصل میشود. حتماً در این فضا ما دچار خسران و هزینهها و مشکلاتی خواهیم شد؛ اما اگر به عنوان یک فعال اقتصادی، همه چیز را در یک کفه ترازو قرار دهیم و وزن مثبتها بیشتر باشد، باید به آن بپردازیم.
به هر حال جریان حرکت به سمت فضای مجازی و بردن کسبوکارها به سیستم اینترنتی، ممکن است آسیبهایی از جمله کم شدن اشتغال و بیرونرفتن بسیاری از کسانی که در فضای حقیقی مشغول کار بودهاند، داشته باشد؛ ولی در این طرف فضا شفاف، سرعت رقابت بیشتر و امور کمهزینهتر است؛ ضمن اینکه اگر بخواهیم در دنیا قد علم کنیم و ارتباط اقتصادی داشته باشیم، لازم است حتماً سرعت در تصمیمگیری و حرکتی را که در پیشرو داریم بیشتر کنیم؛ در غیر این صورت، با یک تصمیم مقطعی نمیتوان دیگر بهروز شد.
یکی از عرصههایی که در سالهای گذشته پا به پای دنیا پیش رفتیم و از دنیا عقب نیستیم، تجارت آنلاین است که در خیلی از عرصهها وارد شده است؛ به نحوی که بخشخصوصی، جوانان، مبتکران و خلاقان ایرانی و صاحبان ایده و طرح و ابتکار در ایران، پا به پای دنیا جلو آمدهاند؛ پس کوچکترین وقفه و تعلل، خسارت غیرقابل جبرانی به دنبال داشته و ما را عقب میاندازد. حتماً باید سیاستگذار به آوردههای این موضوع توجه کند و اجازه ندهد موانع، هر چند به صورت موقت، سرعت حرکت ایرانیها را در این عرصه از تجارت دنیا کند کند.
این حساسیتها در شرایطی مطرح میشود که مجلس به دنبال اجرای «طرح صیانت» است؛ اصولاً برخوردهایی مثل فیلترینگ چه تبعاتی برای اقتصاد ایران دارد؟
مهمترین موضوع، فضای بیاعتمادی و عدم سرمایهگذاری و حضور نداشتن در این فضاست که در بسیاری از زمینهها در سالهای گذشته با تصمیمات غلط، موفق نشدیم سرمایهگذاری را در ایران رشد دهیم؛ بلکه در دو سال اخیر، خالص استهلاک از سرمایهگذاری بیشتر بوده و اولینبار است که در اقتصاد این اتفاق میافتد که عدم سرمایهگذاری و بیاعتمادی به این سطح رسیده که آفت اصلی آن، ایجاد فضای عدم همراهی با سرمایهگذاران است که هزینههایی را در بسیاری از شرکتها وارد میکند که غیرقابل جبران است و فضای اشتغال را کند کرده است. اکنون در تمام دنیا تلاش برای اتصال اینترنت در تمامی شهرها و کشورها بدون نیاز به وایفای در حال انجام است و این کار به سرعت عملیاتی خواهد شد؛ پس ما فقط با مباحثی همچون فیلترینگ، فرصتهای سرمایهگذاری خود را از دست دادهایم و این عدم سرمایهگذاری، مشکلات اقتصادی را بیشتر خواهد کرد. در نهایت از این مسیر عبور خواهیم کرد، ولی زمانی عبور میکنیم که رقابت، امکانپذیر نیست و حتی اگر تصور کنیم که میتوانیم در آینده نیز این جریان را حفظ کنیم، این اتفاق نمیتواند مداوم باشد و این جریان از طریق امکانات و تکنولوژیهای جدید به چالش کشیده خواهد شد.
به هر حال سیاستگذاری در چنین فضایی به طور قطع، بسیار حائز اهمیت است. سیاستگذاریها در این حوزه چقدر میتواند بازدارنده باشد؟
یکی از مشکلات اصلی که در فضای اقتصادی داریم، این است که فضای اقتصادی تاثیرگرفته از فضای سیاسی است؛ همانطور که به دلیل اتفاقات سال 98 چند روز اینترنت قطع شد و چندین میلیارد به اقتصاد ایران خسارت وارد آمد؛ البته محاسبات دقیقی در اتاق صورت گرفت و عدد محاسباتی کاملاً منطقی و بر اساس مستندات است.
بسیاری از کسانی که حرکتی در حوزه کسبوکار شروع کرده بودند، به دلیل اینکه میترسیدند جریان قطعی اینترنت، تکرارشونده باشد، از ادامه سرمایهگذاری منصرف شده و اعلام کردند هر روز جریان سیاسی ممکن است این مسائل را برای آنها رقم بزند. به هر حال دولت اینترنت را به دلیل مسائل سیاسی قطع کرد، ولی هزینه سنگینی را بر اقتصاد و کسبوکارهای اینترنتی به جا گذاشت که میدانید و ما بیشتر از شما میدانیم که چه هزینهای به اقتصاد تحمیل شد. وقتی که برجام هم رخ داد، بسیاری از کشورهای دنیا آمدند و هیچ وقت باور نمیکردند که اسنپبک داشته باشیم؛ پس وقتی که یک بار از برجام برگشتیم، این بار دیگر آنها از حضور در ایران استقبال نمیکنند؛ چراکه میترسند دوباره این اتفاق تکرار شود.
پس چنین تحرکاتی، عملاً فرصتها را از ما میگیرد و بعد هم که متوجه شویم، دیگر فایده ندارد. نکته اصلی این است که وقتی از اتاق ایران بیرون آمدم، فکر کردم در کدام زمینه باید حرکت کنم که این حرکت در اقتصاد ایران و در بخش خصوصی ایران موثر واقع شود؛ پس در زمینههای متعدد کشاورزی، تجارت، صنعت و معدن کار و مطالعه کردم و تجربه به دست آوردم. از نظر من تنها مسیر برای بخشخصوصی ایران و خروج ایران از وضعیت فعلی، گام نهادن در توسعه تجارت الکترونیک و استفاده از نفوذ اینترنت در اقتصاد ایران است که نباید بر این اساس، تصمیمی گرفت که کشور را دچار مساله کند. از زمانی که آمریکا از برجام خارج شد و اتفاقات سال 98 و بحران بنزین رخ داد، اقتصاد ایران عاصی شده است و به شخصه 80 درصد وقت خود را در این زمینه گذاشتم و صدها شغل ایجاد کردم و فعالیت جدید تعریف کردم؛ پس کل سرمایهگذاری خود را در این فضای مجازی صورت دادم و امروز نگران هستم که با این اتفاقاتی که رخ داده، باز هم اقتصاد
به عقبتر رانده شود. پس تنها راه و منفذ خروج ایران از شرایط کنونی و وقوع رشدی که در بخش خصوصی میتواند رخ دهد این است که بخشخصوصی غیررانتی فعال شود و این هم با یک فضای شفاف و غیررانتی میسر است. تنها مسیری که میتواند اقتصاد ایران را به سرمنزل مقصود برساند، این است که بزرگان کشور برای خروج از وضعیت فعلی و برای ایجاد فضای مناسب کسبوکار و اشتغال و تولید، به خلق ثروت از طریق فضای مجازی و استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا در تولید و تجارت روی بیاورند.