چهارراه نجات
اقتصاد ایران بدون اصلاحات توانایی گذار از شرایط موجود را دارد؟
معین حسینپور: در این چهارراه، همه چراغها همزمان سبز است. باید به آمبولانسی دست یافت که قادر باشد این چهارراه را به سلامت طی کند تا بیمارش نجات یابد. رفتن در یک مسیر، با نادیده گرفتن دیگر مسیرها منجر به نجات بیمار نمیشود، هرچند شاید بتواند اندکی تنفس بیشتر برای بیمار بخرد. اگر این بیمار اقتصاد ایران باشد، در تابلوهای این چهارراه، «روابط خارجی پایدار و پیشبینیپذیر»، «پایان دادن به سیاست سرکوب قیمتها»، «اصلاح قیمت انرژی» و «آزادسازی و بهبود فضای کسبوکار» نصب شده است. تابلوهایی که اقتصاددانان از آن به عنوان اقداماتی یاد میکنند که میتواند برای نجات اقتصاد ایران ظرفیت ایجاد کند. مسعود نیلی اخیراً اصلاحاتی را که در لایحه بودجه 99 گنجانده شده به یک ترک اعتیاد خشن برای دولت تشبیه کرده است. چراکه دولت میتوانست در شرایطی که ثبات در اقتصاد حاکم بود، به شکل نرم، اعتیاد به سیاستهای مخرب را ترک کند، اما اکنون ناچار به پذیرش اصلاحات تند در ساختار بودجهای کشور شده است. میتوان از تعبیر نیلی، برای پروسه نجات هم استفاده کرد. مثلاً اصلاح جزئی قیمت انرژی که در سال 94 اجرا شد، آثار تورمی محسوسی بهجا نگذاشت و میتوانست در سالهای بعد هم دنبال شود. اما دولت از آن خودداری کرد. اقدامی که میتوانست یک نجات نرم برای اقتصاد ایران باشد. اکنون اصلاح قیمت در شرایطی که تورم بیثبات است و نرخ دلار در یک سال اخیر جهش کرده، برای خانوارها همانند یک نجات خشن است. نجاتی که در سالهای اولیه، شاید فشاری مضاعف بر وضعیت رفاهی بیاورد اما در سالهای آتی، در نهایت به نفع خانوارها تمام شود. در حالی که این فرآیند نجات میتوانست بدون اثرات تورمی محسوس در شرایط باثبات عملی شود. نکته دیگری که در فرآیند نجات اقتصاد ایران به چشم میآید، این است که تمامی این راهها از مدتها قبل توصیه شده اما هیچگاه اجرا نشده است. آیا میتوان در این شرایط سخت به اجرای آنها امید داشت؟ نکته بعدی اینکه آیا اجرای یک اقدام بدون در نظر گرفتن اقدامات دیگر میتواند به نتیجه مطلوب منجر شود؟ اگر دولت فرضاً در سال آتی، به اصلاح قیمت حاملهای انرژی بپردازد، در صورتی موفق است که به معنی دست کشیدن از سیاست سرکوب قیمتها باشد. در کنار اینها، آزادسازی فضای اقتصادی هم باید اجرا شود تا فضای کسبوکار بهبود یابد. همه اینها اگر اجرایی شود و همچنان ریسک شوکهای بیرونی موجود باشد، آیا میتوان اقتصاد را نجات داد؟ در نتیجه سیاست خارجه پیشبینیپذیر هم باید در کنار این پازل قرار گیرد. اما بدون این چارچوب، یعنی اگر هیچکدام از موارد بسته نجات عملی نشوند، اقتصاد ایران قابل احیا خواهد بود یا به سمت نقطهای حرکت خواهد کرد که دیگر بازگشت از آن میسر نیست؟ این خطر وجود دارد که کشور به جایی رسد که در برخی شاخصها امکان بازگشت نباشد، مانند اتمام منابع طبیعی که با هیچ سیاست و اصلاحاتی قابل جبران نیست. کارشناسان در این پرونده به این ابهامات و سوالات پاسخ خواهند داد.