شاید وقتی دیگر
آیا استقراض به پول ملی به کار ایران میآید؟
پاول کروگمن میگوید اقتصادهای پیشرفته که به پول ملی خود قرض میکنند، توانستهاند نسبتهای بالای بدهی به تولید ناخالص ملی را تحمل کنند. آیا این گفته کروگمن منطبق بر واقعیات است؟ بدهی به پول داخلی چه تفاوتی با استقراض خارجی دارد و آیا این گزاره به کار دولت ایران میآید؟ قبل از اینکه به بررسی این مساله بپردازم لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که علتالعلل بسیاری از مشکلات اقتصادی فعلی ایران همان است که همه میدانند و آن تحریم است.
پاول کروگمن میگوید اقتصادهای پیشرفته که به پول ملی خود قرض میکنند، توانستهاند نسبتهای بالای بدهی به تولید ناخالص ملی را تحمل کنند. آیا این گفته کروگمن منطبق بر واقعیات است؟ بدهی به پول داخلی چه تفاوتی با استقراض خارجی دارد و آیا این گزاره به کار دولت ایران میآید؟ قبل از اینکه به بررسی این مساله بپردازم لازم میدانم به این نکته اشاره کنم که علتالعلل بسیاری از مشکلات اقتصادی فعلی ایران همان است که همه میدانند و آن تحریم است. تمام مشکلات دیگر در برابر این مشکل از نوع درجه دوم حساب میشوند. اگر برای این مشکل راهحلی اندیشیده نشود، آثار اقتصادی و غیراقتصادی آن، هر دفعه به شکل جدیدی باعث بروز مشکلات جدیدی خواهد شد. با وجود تحریم، به تعبیر آن مثال طنزآمیز، ماست و قیمه سیاستهای اقتصادی با هم قاطی میشوند. در چنین فضایی، تحلیل نتایج سیاستهای درست و غلط دشوار میشود. و از اینرو دفاع از سیاستهای درست اقتصادی در چنین میدانی سختتر است.
بدهی دولتهای غربی در سالهای اخیر رشد بسیاری را تجربه کرده و به مرزهایی رسیده است که مثلاً تصور آن در 20 سال پیش غیرممکن بود. بدهی دولت ژاپن بسیار بیشتر از 200 درصد تولید ناخالص داخلیاش است و بدهی دولت آمریکا به مرز 23 هزار میلیارد دلار رسیده که از درآمد ملی یک سال این کشور بیشتر است. اکثر کشورهای اروپایی هم بدهیهای قابل مقایسه و در بسیاری موارد بزرگتر از تولید ملی سالانه خود دارند. سوال این است که با این بدهیهای بالا، آیا مشکلی برای این کشورها به وجود نمیآید؟ ادعای کروگمن این است که خیر و کشورهای پیشرفتهای که به پول ملی خود قرض میکنند، توانستهاند نسبتهای بالای بدهی به تولید ناخالص ملی را تحمل کنند. اما اینکه از سخن پاول کروگمن اینگونه استنباط شود که اقتصادهای پیشرفته که به پول ملی خود قرض میکنند [نه استقراض خارجی] توانستهاند نسبتهای بالای بدهی به تولید ناخالص ملی را تحمل کنند. قسمت داخل کروشه (نه استقراض خارجی) حرف کروگمن نیست و در ترجمه این قسمت اضافه شده است که غلط است. استقراض به پول ملی خود میتواند استقراض خارجی باشد. برای مثال آمریکا را در نظر بگیرید. تمام قروض آمریکا به دلار است. کشوری که تمام قروضش به واحد پول آن کشور است منکر پرداخت بدهیهای خود به طلبکاران نمیشود. (گر چه روسیه یکبار این کار را کرده است!) اگر هیچ چاره دیگری نباشد آن کشور میتواند فقط با چاپ پول بیشتر بدهیهای خود را بپردازد. به این کار پولی کردن بدهی یا Monetizing Debt گفته میشود. پولی کردن تمام بدهی میتواند عواقبی مانند تورم شدید داشته باشد. ولی در همان حال تضمینی است برای اینکه آن دولت بدهی اسمی خود را پرداخت میکند. البته انجام این کار به وسیله دولت آمریکا تقریباً محال است. (در عمل درصد کمی از بدهی دولت آمریکا به اصطلاح پولی میشود ولی اندازه و زمان آن در دست فدرالرزرو است که مستقل از دولت آمریکا عمل میکند و بحث مستقلی را میطلبد.) در مقابل کشوری مانند ترکیه، یونان و آرژانتین را در نظر بگیرید که بدهیهای عمده خارجی ولی نه به واحد پول خود دارند. فرض کنید بازار سرمایه بینالمللی به این حس و درک برسد که تمام این بدهی خارجی (در زمانهای سررسید در آینده) قابل بازپرداخت نیست. دارندگان اوراق بدهی در بازار به ناگهان و همین الان شروع به فروختن بدهیهای آن کشور خواهند کرد. (توجه کنید که بدهی کشورها به صورت مداوم در بازارهای سرمایه خرید و فروش میشوند.) فروش ناگهانی بدهیها باعث سقوط قیمت آنها میشود، هزینه استقراض کشور بلافاصله بالا میرود، چرخاندن قرض (roll-over) پرهزینهتر میشود و همین باعث میشود که توانایی کشور در بازپرداخت کمتر شود و این چرخه باطل میتواند به ورشکستگی این کشور منجر شود. اگر استقراض به پول داخلی باشد بازپرداخت اسمی قرض (با چاپ پول) ممکن است و همین احتمال برآشفتگی بازار و گرفتاری در این چرخه باطل را (در مقایسه با کشوری که با پول دیگران قرض میکند و نمیتواند پول دیگران را چاپ کند) کمتر میکند. به عبارت دیگر، حرف کروگمن کاملاً درست است. بنابراین بدهی میتواند به پول داخلی و همزمان استقراض از خارج باشد. حدود 30 درصد بدهی دولت آمریکا (که تمامش به پول داخلی این کشور است) در عمل استقراض از خارج است. اما این استقراض به دلار است. برای قرض کردن، دولت آمریکا اوراق قرضه چاپ میکند که خریداران بسیاری از خارج از آمریکا متمایل به خرید این اوراق هستند. فقط به این دلیل که استقراض خارجی در ایران به ریال متصور (و فعلاً عملاً) ممکن نیست نباید ما را به این اشتباه بیندازد که این امر کاملاً غیرممکن یا بیهوده است.
استقراض خارجی به دلار برای آمریکا ممکن است و استقراض خارجی به ریال برای ایران غیرمتصور است. به این دلیل که برای به دست آوردن اعتبار برای ریال ایران تلاش نشده است. آن دلاری که خزانهداری آمریکا عملاً از خارج استقراض میکند دلاری است که یک خارجی آن را در مقابل صدور کالا به آمریکا به دست آورده و قبول کرده است. تجار خارجی کمی حاضر خواهند شد در مقابل صادرات به ایران ریال دریافت کنند. (دولت ایران متاسفانه برای کسب رتبه و اعتبار در بازارهای سرمایه برای استقراض بر پایه پول خارجی هم تلاش نمیکند.)
اما آیا دولت ایران کم به پول داخلی بدهی دارد که چنین نسخهای تجویز میشود؟ به نظر من دولت ایران بدهی به پایه پول داخلی که عملاً پولی نشده باشد یا در معرض تهدید پولی شدن نباشد ندارد. آن به اصطلاح بدهی اسمی به بانک مرکزی هم چیزی غیر از یک مساله حسابداری مسخره نیست. چیزی نیست که عملاً قابل پرداخت باشد. به عبارت دیگر دولت ایران راهحل تورمی را پذیرفته است. تا ایجاد بازار سرمایهای که بتواند آلترناتیوی بر این روش باشد هم فاصله زیادی داریم.
در اینجا این سوال پیش میآید که آیا کشورهای مدنظر با این بدهی به رشد و توسعه دست یافتهاند؟ من به یک قسمت کوچک آن میپردازم. بدهی آمریکا، ژاپن و بسیاری از کشورهای اروپایی پس از بحران سال 2008 افزایش چشمگیری یافت. در زمان رکود اقتصادی، کشورهای توسعهیافته مصارف دولتی را بالا میبرند و مالیات را کاهش میدهند. همین باعث میشود کسری بودجه افزایش یابد و بدهی دولتی زیاد شود. اگر به هر کلکی، جلوگیری از رکود 2008 ممکن بود (که به نظر من ممکن بود) احتمالاً ما در همین حدود تولید ناخالص داخلی میبودیم بدون اینکه بدهی دولتها تا این حد افزایش یابد.
نکته آخر و قابل تامل؛ بدهی کشورهای غربی افزایش یافته است اما هزینه بدهی این کشورها کاهش یافته است. نرخ بازگشت بر روی بدهی آمریکا هیچگاه کمتر از زمان حاضر نبوده و نرخ بازگشت بدهی کشورهای آلمان، ژاپن، فرانسه و چند کشور دیگر منفی است. به عبارت دیگر اگر میخواهید به دولت آلمان قرض بدهید بهره منفی خواهد بود و دولت آلمان پول کمتری از پولی که به آن قرض دادهاید به شما پرداخت خواهد کرد. دنیایی چنین را برای اقتصاد ایران باید آرزو کرد.