هزار راه رفته
تشکیل مجدد وزارت بازرگانی چه مشکلی از اقتصاد ایران حل میکند؟
مرضیه محمودی: تشکیل وزارت بازرگانی و انتزاع آن از وزارت صمت، به اندازه کافی مخالف داشت، حالا دولت تیر آخر را هم زده و ماموریتی برای وزارتخانه جدید تعریف کرده تا انتقادات را به نهایت برساند. ماموریت تعریفشده برای وزارت بازرگانی «تنظیم بازار، کنترل قیمتها، اختصاص منابع محدود، تامین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم» است. این جملهای است که جمشید انصاری، رئیس سازمان اداری استخدامی کشور در مجلس در ضرورت تفکیک وزارت بازرگانی عنوان کرد و گفت «باید سازوکار متفاوتی مانند وزارت بازرگانی برای ساماندهی بازار در نظر گرفته شود.» پیش از او حسن روحانی هم گفته بود «اگر وزارت بازرگانی تاسیس شود، هفته بعد زندگی مردم و وضع بازار با کنترل به موقع صادرات و واردات و قیمت اجناس بهتر میشود.»
اما آیا این ساختار و سازمان راهحل مشکلات اقتصاد ایران است؟ جمله مهدی غضنفری، وزیر بازرگانی دولت احمدینژاد و وزیر اسبق صمت که وعده ساماندهی یکهفتهای بازار بعد از تشکیل وزارت بازرگانی را «نوعی فرافکنی» خواند و گفت: «وقتی مشاوران، نشانی غلط میدهند رئیسجمهور در تیراندازی به جای سیبل، دره و تپه را میزند» را مهدی کرباسیان، معاون سابق وزیر صمت هم گفته بود: «نمیتوان تمام مشکلات کنونی اقتصاد کشور و تامین معیشت مردم را به نبود وزارت بازرگانی گره زد، مشکلات بازار یکشبه حل نمیشود.»
اما گویا هم دولت در فرافکنی دستی تمام دارد و هم در توجیه اقدامات خود و دادن وعدههای بیپایان. این مساله حتی انتقاد مجلسیها را هم به دنبال داشت. از آن جمله سیدمحمد حسینی، نماینده مجلس گفته بود اگر ما نمیتوانیم سیاستگذاری دقیقی در تنظیم بازار اعمال کنیم نباید عدم توانمندی خود را با تشکیل ساختار سازمانی جدید توجیه کنیم. سیدتقی کبیری، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هم گفته بود ضعف مدیریتی و تخصیص ارز ۴۲۰۰تومانی باعث ایجاد مشکلات اقتصادی شده و ربطی به تفکیک و ادغام وزارتخانه ندارد.
اما گویا دولت میخواهد هزار راه رفته را بار دیگر هم برود. این دومینباری است که وزارت بازرگانی تفکیک میشود تا بازار را ساماندهی کند. بعد از آن نوبت دولت بعدی است که پس از مدتی دریابد مشکل با ادغام مجدد وزارتخانه حل میشود و آن را ادغام کند تا این روند وصل و فصل سازمانها و ساختارها در اقتصاد ایران تداوم پیدا کند.
اما کاش دولت به جای اصرار بر تفکیک وزارتخانه و تشکیل ساختاری تکراری، به این سوال پاسخ میداد که حتی اگر کنترل بازار و تعیین قیمت، سیاست درستی است، چرا این همه سازمان تنظیمگر نتوانستهاند بازار را گوش به فرمان دولت کنند؟ ضعف آن ساختارهای قبلی چه بود و وزارت جدید چه مزیتی بر آن دیگریها دارد؟ ساختار جدید شکل گرفته و احتمالاً چند ماهی وقت دولت و مجلس برای تعیین وزیر و رای اعتماد و تغییرات میگذرد و شاید وزارتخانه جدید نتواند در دولت فعلی کاری کند. اما کاش اکنون که دولت چنین سازمانی را شکل داده، حداقل ماموریتی خوب برای آن تعریف میکرد. به جای کنترل بازار داخل، بر گشایش بازارهای خارجی تمرکز میکرد و به جای بازرگانی داخلی، بازرگانی خارجی را گسترش میداد. این ماموریتی خوب است که هیچکدام از نهادها و سازمانهای عریض و طویل داخلی به آن مشغول نیستند.