شناسه خبر : 30058 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اشک‌ها و لبخندها

کامیابی‌ها و ناکامی‌های اقتصادی چهار دهه گذشته کدام‌اند؟

  هادی چاوشی: سراسر تاریخ بشر داستان کامیابی‌ها و ناکامی‌هاست و انقلاب ایران هم بخشی از تاریخ است. وقتی کارنامه 40ساله انقلاب ایران در حوزه اقتصاد را مرور می‌کنیم، کامیابی‌ها و ناکامی‌های زیادی در آن می‌بینیم. کامیابی‌ها را در پروژه‌های بسیار مهمی می‌توان سراغ کرد که از ابتدای انقلاب با هدف محرومیت‌زدایی در گوشه‌گوشه کشور اجرا شده است و ناکامی‌ها را در سیاستگذاری برای رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی. در چهار دهه گذشته تامین و ارتقای کیفیت زیرساخت‌هایی مثل راه و ارتباطات، آبرسانی، آموزش عمومی و توسعه بهداشت به کاهش محرومیت‌ها انجامیده است، اما پایین بودن میانگین رشد اقتصادی، باعث شده سفره مردم -دست‌کم با سرعت متوسط جهانی- بزرگ نشود.1

کسانی معتقدند یکی از دلایل ضعف امروز اقتصاد ایران، نوع نگاه سیاستمداران ایرانی به توسعه اقتصادی است. آنها می‌گویند در دهه‌های اخیر (و حتی قبل از انقلاب) نگاه غالب به توسعه یک نگاه پروژه‌محور بوده است. اینکه بزرگ‌ترین افتخار اکبر هاشمی‌رفسنجانی -به عنوان توسعه‌گراترین رئیس‌جمهوری اسلامی ایران- در عبارت «سردار سازندگی» نمود پیدا می‌کند، نشانه‌ای از همین نوع نگاه است. عباس آخوندی، اقتصاددان و وزیر پیشین راه و شهرسازی، اخیراً در یادداشتی تلگرامی2 از این نوع نگاه با عنوان «کالایی شدن» جامعه ایرانی یاد کرد و نوشت: «امروز جامعه ایران با کالایی شدن بسیار جدی در تحولات اجتماعی روبه‌رو است. چیزی که از توسعه در رسانه‌های مختلف، از صداوسیما گرفته تا نشریات مکتوب بازنمایی می‌شود، توسعه به مثابه پروژه است. منظورم این است که توسعه با پروژه تعریف می‌شود و اگر رسانه‌ها بخواهند نشان دهند که در حوزه‌ای خوب کار شده است، پروژه‌های مربوط به آن حوزه را نشان می‌دهند. این پروژه‌ها می‌تواند پروژه‌های عمرانی یا پروژه‌های مربوط به پتروشیمی و عسلویه باشد؛ مهم این است که همه چیز پروژه است.»

مهم‌ترین ناکامی نظام سیاسی و دولت‌های ایران در دهه‌های گذشته در شکست سیاستگذاری اقتصادی متبلور شده است. اما چرا در ساخت راه و مدرسه و دانشگاه و بیمارستان و... موفق بوده‌ایم و در سیاستگذاری نه؟ در سال‌های پس از انقلاب که نقش تصدی‌گری دولت در فعالیت‌های اقتصادی به طور کلی در حال افزایش بوده، به نظر می‌رسد اصولاً سیاستگذاری مساله دولت‌ها نبوده است. گویی سیاستمداران ما کار «سخت و بلندمدت» سیاستگذاری را بلد نبوده‌اند و به همین دلیل ترجیح داده‌اند صرفاً روی کارهای «آسان و کوتاه‌مدت» پروژه‌ای متمرکز شوند. آیا توان فنی و اجرایی‌شان فقط در حد انجام پروژه‌ها بوده یا پای نوعی اولویت‌بندی در میان بوده است؟ یا شاید هم به جبر زمانه به این سمت و سو رفته‌اند؟ پرونده پیش رو این احتمالات را واکاوی خواهد کرد.

پی‌نوشت‌ها:
1- آمارهای بانک جهانی نشان می‌دهد در حالی که درآمد سرانه ایرانیان (به دلار جاری) از حدود 2168 دلار در سال 1978 به حدود 5594 دلار در سال 2017 رسیده، میانگین درآمد سرانه جهانی در همین مدت از 1991 دلار به 10722 دلار افزایش یافته است.
2- منتشرشده در تاریخ 30 دی 97 در این آدرس:
 https://t.me/AbbasAkhoundi/343

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها