قاتق نان یا قاتل جان؟
خطرات بودجه 98 برای اقتصاد ایران چیست؟
لایحه 14جلدی بودجه 1398 کل کشور به زودی به طور رسمی به مجلس شورای اسلامی تقدیم خواهد شد. سقف کل بودجه در این لایحه -در مقایسه با قانون بودجه 1397- بیش از 40 درصد رشد کرده1 که البته بخش عمده آن ناشی از جهش 52درصدی بودجه شرکتهای دولتی است («منابع عمومی» با حدود 434 هزار میلیارد تومان اعتبار در سال آینده، 3 /12 درصد رشد را به ثبت رسانده است).
هادی چاوشی: لایحه 14جلدی بودجه 1398 کل کشور به زودی به طور رسمی به مجلس شورای اسلامی تقدیم خواهد شد. سقف کل بودجه در این لایحه -در مقایسه با قانون بودجه 1397- بیش از 40 درصد رشد کرده1 که البته بخش عمده آن ناشی از جهش 52درصدی بودجه شرکتهای دولتی است («منابع عمومی» با حدود 434 هزار میلیارد تومان اعتبار در سال آینده، 3 /12 درصد رشد را به ثبت رسانده است).
اینها البته ارقام مهمی هستند، اما تنها پوسته ظاهری بودجه به حساب میآیند. مهمتر از این پوسته، کاری است که بودجه دولت با اقتصاد ایران میکند. محسن جلالپور، رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران میگوید: «هر سال موعد تدوین و تصویب بودجه که میرسد مضطرب و نگران میشویم. قاعدتاً بودجه باید خونی تازه در رگهای اقتصاد کشور جاری کند و این باید خبر خوبی برای آحاد اقتصادی باشد، اما در فرآیند تدوین و تصویب بودجه اتفاقاتی رخ میدهد که آن را تبدیل به تهدیدی برای اقتصاد کشور میکند.»2
بزرگترین تهدیدی که بودجه دولت برای اقتصاد ایران ایجاد کرده -و زمینهساز ابرچالشهای فراوان شده- «کسری مزمن» آن است. مسعود نیلی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف از «کسری بودجه مزمن» به عنوان «بزرگترین و مخربترین مشکل» و «اساسیترین بیماری» اقتصاد ایران یاد کرده و معتقد است: «کسری بودجه که از دهه ۱۳۴۰ در اقتصاد ایران ظاهر شده، به زخم کهنه و عمیقی تبدیل شده که تا به امروز ادامه پیدا کرده است» و دلیل آن هم همیشه یک چیز بوده است:«[از دهه 1340 به بعد] سیاستمداران دیگر خود را مقید به قید بودجه نمیدیدند و تصور میکردند که باید به هر قیمت کارهای بزرگی به انجام برسانند. نقل قولی از نیکیتا خروشچف وجود دارد که میگوید «سیاستمداران پل میسازند، حتی اگر رودخانهای وجود نداشته باشد.» در آن سالها دولتمردان کشور به فکر کارهای بزرگ و پروژههای بزرگ بودند و به هشدارهای کارشناسان مبنی بر محدودیت منابع توجه نمیکردند. نکته جالب و مهم از نظر تبیین مبانی رفتاری سیاستمداران این است که حتی در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ نیز که سالهای اوج درآمدهای تاریخ اقتصاد ناشی از صادرات نفت است، باز هم بیماری کسری بودجه همچنان ادامه داشته است.»3
وقتی در دوران وفور چنین معضلی وجود داشته، اکنون که اقتصاد ایران بار دیگر در تله تحریم گرفتار شده، بدیهی است که دولت برای ایفای تعهدات بلندمدت خود دچار مشکل شود و بیماری مزمن کسری بودجهاش عود کند. اتفاقی که بار دیگر باعث فشار به منابع بانک مرکزی، افزایش پایه پولی و حجم نقدینگی و مآلاً تورم بالاتر خواهد شد. روشن است که خطرات بودجه برای اقتصاد ایران یکی دو تا نیست، اما پرونده پیشرو به دنبال ارزیابی این خطرات رفته است.