سنگرهای سنگی
چگونه میتوان شفافیت در حکمرانی را افزایش داد؟
شاید بتوان گفت نهایت تلاش برای شفافیت این است که خانههای آهنی موجود را به خانههای شیشهای تبدیل کنیم. اما در هم کوبیدن خانههای آهنی، با ساختار محکم، کاری بس دشوار است و زمانبر.
مرضیه محمودی: شاید بتوان گفت نهایت تلاش برای شفافیت این است که خانههای آهنی موجود را به خانههای شیشهای تبدیل کنیم. اما در هم کوبیدن خانههای آهنی، با ساختار محکم، کاری بس دشوار است و زمانبر. بهخصوص در جوامعی که فساد سیستماتیک، ساختاری تودرتو و روابطی گرهخورده ایجاد کرده و نهادها و گروههای ذینفع سنگرهای سخت و سنگی خود را به راحتی رها نمیکنند. در چنین جامعهای برخورد با فساد داوطلبانه نخواهد بود. بلکه برای حل آن باید انگارههای حاکمیت تغییر کند و اصول حکمرانی خوب در جامعه حاکم شود.
یکی از اصول شکلگیری حکمرانی خوب در جامعه شفافیت و جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی سهل و آسان به اطلاعات توسط همه اعضای جامعه است تا بتوان فرهنگ شفافیت را به جای فرهنگ اسرارگرایی نشاند. در مقابل میتوان گفت در حکمرانی بد، فرهنگ اسرارگرایی بر جامعه حاکم میشود. برآیند فرهنگ اسرارگرایی این است که آگاهی مردم از چند و چون امور جامعه ضرورت ندارد مگر در حدی که مقامات و مسوولان جامعه صلاح بدانند. در چنین فرهنگی تاسیسهای حقوقی حافظ اسرارگرایی همچون مصلحت عمومی، اطلاعات طبقهبندیشده، هتکحرمت، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و حریم خصوصی مدام مورد تاکید قرار میگیرد و تاسیسهای مرتبط با شفافیت نظیر آزادی بیان، حق دسترسی به اطلاعات و شفافیت دارایی و درآمد مسوولان و کارگزاران نظام نیز کاملاً تحتالشعاع تاسیسهای اسرارگرا قرار دارند. نتیجه این سبک خاص حکمرانی ایجاد فساد سیستماتیک است و این فساد و ناکارآمدی، در نهایت اعتماد عمومی را در جامعه از میان میبرد. به عبارتی سه ضلع اصلی حکمرانی، یعنی دولت، بخش خصوصی و عموم مردم درگیر تبعات عدم شفافیت در جامعه میشوند. بررسی سیاستها، قوانین و مقررات و رویههای موجود نشان میدهد فرهنگ اسرارگرایی بر حوزههای مختلف جامعه ایران هم حاکم است. فرهنگ اسرارگرایی به فساد گستردهای دامن زده و هر روز اخباری جدید از فسادهای عجیب و غریب در بخشهای مختلف منتشر میشود و اندیشمندان علوم اجتماعی هشدار میدهند، این اخبار، اعتماد عمومی به حاکمیت را نشانه گرفته است. حال دولت در تلاشی برای شفافسازی پیشنویس «لایحه شفافیت» را منتشر کرده است. لایحهای که در آن دولت در مادههای متعدد وظایف و قوانینی برای بخشها و نهادهای مختلف حاکمیت تعیین کرده و کوشیده با وضع قوانین و البته با اتکا به رسانهها جامعه را به سمت شفافیت اقتصادی سوق دهد. اما به نظر میرسد حلقه مفقوده این پیشنویس، بیتوجهی به انگیزههای اقتصادی در شکلگیری فساد و همینطور حفرههای سیاستگذاری غلط است. به نظر میرسد دولت امیدوار است فساد موجود، داوطلبانه متوقف شود و رسانهها با گزارش موارد فساد و سازمانها با انتشار اطلاعات متعدد خود در وبگاهها و پایگاههای اطلاعرسانیشان، خود به خود وارد اتاقهای شیشهای شوند و خود را در معرض قضاوت عموم قرار دهند. قطعاً هر گامی در راستای شفافیت در اقتصاد ایران، مطلوب است. اما شرط موفقیت این لایحه، آن است که دولت هم به تعارض منافع توجه کند و هم به روابط تودرتوی نهادها. اما شاید شرط مهمتر آن باشد که دولت سیاستهای توزیعکننده رانت و موجد فساد را متوقف کند.