خوره بودجه
چرا نیمی از درآمد نفت، صرف مستمری صندوقهای بازنشستگی میشود؟
یارانهها و طرح سلامت و حقوق مزایای خود دولتیها کم نبود، حالا صندوقهای بازنشستگی هم به یکی از خورندگان اصلی بودجه تبدیل شدهاند.
مرضیه محمودی: یارانهها و طرح سلامت و حقوق مزایای خود دولتیها کم نبود، حالا صندوقهای بازنشستگی هم به یکی از خورندگان اصلی بودجه تبدیل شدهاند. رئیسجمهوری گفته باید در سال جاری «۵۲ هزار میلیارد تومان به مستمریبگیران پول بدهیم. پول نفت ما چقدر است؟ کمتر از صد هزار میلیارد تومان ... ۵۵ درصد پول نفت را ما میگیریم میدهیم به مستمریبگیران». اگرچه سالهاست صندوقهای بازنشستگی بودجه زیادی از دولت میگیرند، اما این عدد با شیب تندی در حال افزایش است و کسری صندوقها هر سال رقمی بزرگتر از بودجه را به خود اختصاص میدهد. این رقم سال 96، 40 هزار میلیارد تومان بود، امسال 52 هزار میلیارد تومان است. آمارها میگوید سالانه 28 درصد به این رقم اضافه میشود. پس سال 98 این رقم به 80 و سال 99 به 100 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. یعنی عددی معادل درآمد کنونی فروش نفت ایران! این یعنی اگر فکری نشود، یکی از دو منبع مهم درآمدی دولت در بودجه، تا همیشه باید صرف حقوق بازنشستگان شود. اگرچه ابعاد امنیتی این ماجرا چنان است که دولت چارهای جز در اولویت قرار دادن چنین خرج گزافی ندارد. اما در این میان دو سوال وجود دارد؛ اول اینکه در این میان، سهم بودجه عمران چه میشود و دیگر آنکه، آیا تخصیص نیم یا حتی کل درآمد نفت کشور به صندوقهای بازنشستگی گامی در جهت حل مشکل است یا تنها حکم مُسکن را دارد و قرار است کابوس صندوقها هر ماه و هر سال همراه دولت باشد؟ دیماه سال 96 و موعد بررسی بودجه بود که حسن روحانی در جلسه با روسای کمیسیونهای مجلس از بار سنگین هزینههای جاری بر دوش بودجه گله کرد و گفت: «از 360 هزار میلیارد تومان بودجه عمومی، 200 هزار میلیارد تومان آن در اختیار دولت نیست و صرف امور از پیش تعیینشده میشود؛ اموری مانند صندوقهای بازنشستگی، یارانههای نقدی و پاداش بازنشستگی و...» کسری صندوقها معادل بودجه مصوب بخش عمران است. اما نکته این است که بودجه عمران همیشه روی کاغذ میماند و تنها درصد بسیار اندکی از آن تخصیص مییابد. پس شاید محاسبه دقیقتر این است که بگوییم اعتبار 52 هزار میلیارد تومانی صندوقهای بازنشستگی، حداقل چهار برابر بودجه محققشده بخش عمران است. کمتر کارشناسی است که نداند، در چند سال گذشته، دولت سهم بودجه عمرانی را به هزینههای جاری داده است. اما دغدغه مهم این است که چنین اقتصادی بدون بودجه عمرانی، چگونه میتواند از رکود خارج شود و رشد اقتصادی خلق کند؟ سوال دیگر اما این است که آیا هزینهکرد نیمی از درآمد نفت برای جبران کسری صندوقها راهحل خروج از این بحران است یا تنها مُسکنی است برای جلوگیری موقتی از اعتراضات بازنشستگان؟ دولت در همه این سالها بخش عمران و رشد اقتصادی را فدای مسکوت نگهداشتن بحران صندوقها کرده بیآنکه در کنار آن گامهایی هرچند کوچک برای حل بحران انجام دهد. کارشناسان صندوقهای بازنشستگی معتقدند دولت باید اصلاحاتی در سن بازنشستگی و موارد دیگر انجام دهد یا با ایجاد اشتغال و افزایش حق بیمههای پرداختی، ورودی به صندوقها را افزایش دهد. اما نه دولت پولی برای رشد اقتصادی و افزایش ورودی صندوقها دارد و نه تلاشی برای کاهش خروجی میکند. گویا دولت هر سال دارد نیمی از درآمد نفتش را میدهد تا سر ماه با اعتراض بازنشستگان مواجه نشود!