سیاه بازی
چرا تجربه «جمعه سیاه» در ایران موفق نبود؟
خرید علاوه بر برطرف کردن نیازهای مادی انسان برای بسیاری از افراد یک تفریح نیز محسوب میشود. لذت قدم زدن در قفسههای اجناس مختلف و انتخاب کردن از میان چندین مدل از یک کالای خاص میتواند جذابیت بسیار زیادی داشته باشد. حال اگر این لذت با لذت ارزان خریدن و تخفیفهای چندده درصدی همراه باشد، یک روز به یادماندنی برای مشتری به ارمغان خواهد گذاشت.
محمد علینژاد: خرید علاوه بر برطرف کردن نیازهای مادی انسان برای بسیاری از افراد یک تفریح نیز محسوب میشود. لذت قدم زدن در قفسههای اجناس مختلف و انتخاب کردن از میان چندین مدل از یک کالای خاص میتواند جذابیت بسیار زیادی داشته باشد. حال اگر این لذت با لذت ارزان خریدن و تخفیفهای چندده درصدی همراه باشد، یک روز به یادماندنی برای مشتری به ارمغان خواهد گذاشت. با این حال امروزه و با گسترش فناوری اطلاعات و شبکههای اینترنتی، هر فردی قادر خواهد بود از منزل و در حالی که روی مبل خود نشسته یا روی تخت دراز کشیده کالای مورد نظرش را با بررسی میان چندین برند مختلف انتخاب کرده، سفارش داده و آن را دم در منزل خود تحویل بگیرد. با اینکه فروشگاههای بزرگ آنلاین امروزه تقریباً همه کالاهای مورد نیاز هر فردی را پوشش میدهند اما هنوز فروشگاههای آفلاین مشتریان خاص خود را دارد به خصوص در زمان حراجهای ویژه. یکی از روزهایی که این فروشگاههای بزرگ با سیل مشتریان مواجه میشوند، جمعه سیاه (black Friday) است؛ روزی که در تقویم ایالات متحده (به عنوان بنیانگذار این روز) چهارمین جمعه ماه نوامبر و یک روز پس از عید شکرگزاری است. در این روز بسیاری از کالاهای گرانقیمت (نظیر تلویزیونها، کنسولهای بازی و انواع مختلف لوازم الکترونیکی) با تخفیفهای فوقالعاده بالا (حتی برخی تا 70 درصد) به فروش میرسند. به همین دلیل مردم جلوی این فروشگاهها صفهای طولانی تشکیل میدهند که حتی برخی اوقات این هجوم موجب شکسته شدن در فروشگاهها نیز میشود. به همین خاطر برخی این کالاهای باارزش را «Doorbuster» نامگذاری کردهاند. با فراگیرتر شدن اینترنت و فروشگاههای مجازی، این تخفیفهای ویژه به فروشگاههای بزرگ آنلاین نیز کشیده شد و از سال 2005 به بعد روزی به نام «دوشنبه اینترنتی» (Cyber Monday) نیز برای حراج ویژه این فروشگاهها در نظر گرفته شد. بسیاری از فروشگاههای اینترنتی بزرگ نیز مدتهاست پا به عرصه گذاشته و در این روز اقدام به اعمال چنین تخفیفهای بزرگی میکنند که برای خریداران بسیار جذاب است. با ورود فروشگاههای اینترنتی از حدود 10 سال پیش به جمعه سیاه، تاریخ نوع جدیدی از فروش حراجی را به خود دید و در این مدت نیز هر سال شاهد هر چه بیشتر شدن وسعت این تخفیفها هستیم. در حال حاضر فروشگاههای آمازون، ایبی، علیبابا و بستبای از اصلیترین برگزارکنندگان حراج بلکفرایدی به حساب میآیند و خریداران از سراسر جهان اقدام به خرید محصولات آنها در این روز میکنند. در این میان فروشگاههای آنلاین کشور نیز از این قافله عقب نمانده و در چند سال اخیر در روز جمعه سیاه با تبلیغات گسترده اقدام به برگزاری حراجهای فوقالعاده کردند هرچند نحوه برپایی این حراجها در کشور با انتقادات فراوانی مواجه است.
اگر اهل خرید اینترنتی باشید، حتماً تبلیغات گسترده فروشگاههای بزرگ آنلاین را در خصوص حراج شگفتانگیز جمعه هفته گذشته مشاهده کردهاید. اگر هم در خیابانهای شهرهای بزرگ تردد کرده باشید، بدون شک شاهد بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی با عنوانهای مختلفی نظیر «حراجمعه» یا «جمعهبهخرید» بودهاید؛ روزی که قرار بود این فروشگاههای بزرگ اینترنتی کالاهای خود را با تخفیف چشمگیر به فروش برسانند اما در عمل هنگامی که زمان آغاز این حراج فرا میرسد، مشتریان با از دسترس خارج شدن سایتهای این فروشگاههای بزرگ مواجه شده و پس از اینکه مشکل بارگذاری سایت حل میشود، تخفیفهای اعلامشده اصلاً در حد شگفتانگیزی نیستند. چهبسا بسیاری از کالاها حتی با تخفیف ویژه نیز هنوز گرانتر از آنچه در بازارهای سنتی و آفلاین یافت میشود در این فروشگاهها ارائه شده است. البته از کار افتادن سرورهای سایتهای ایرانی، موضوعی است که کاربران ایرانی چندان با آن غریبه نیستند. ثبتنام در کنکور سراسری، مشاهده نتایج آزمونها، خرید بلیت جشنواره فیلم فجر و بسیاری از موارد دیگر همواره با هجوم کاربران و از دسترس خارج شدن سایتها مواجه میشود. حال این پرسش به میان میآید که چرا این فروشگاههای بزرگ این موقع از سال را برای چنین حراجی انتخاب کردهاند؟
در واقع این حراجی تقلیدی از جمعه سیاه (black Friday) است که در آمریکا و بسیاری دیگر از کشورهای غربی در آستانه سال نو میلادی انجام میشود. این حراجی تقریباً یک ماه قبل از سال جدید میلادی برگزار میشود و فلسفه آن خالی شدن انبارهای فروشگاهها در آستانه سال نو و همچنین خرید سال نو با قیمتهای پایینتر برای خریداران است. به همین دلیل هم فروشندگان با فروش بالاتر و سود کمتر میتوانند بازدهی خوبی داشته باشند و هم مشتریان میتوانند برخی از کالاهای مورد نیاز خود را با تخفیف ویژه خریداری کنند. در کشورهای غربی جمعه روز تعطیل محسوب نمیشود و بسیاری از فروشگاهها در این روز از ساعات اولیه بامداد درهای خود را به روی مشتریانی باز میکنند که از شب قبل در صفهای طولانی این فروشگاهها منتظر بودهاند؛ موضوعی که در کشور به نوعی دیگر مشاهده میشود. مشتریان در ایران در خانهشان در صف فروشگاههای اینترنتی منتظر مانده و با آغاز حراج با سایتهای خارج از دسترس مواجه شدند. در سالهای اخیر حراجی اینترنتی در کشورهای غربی با عنوان cyber Monday مطرح است؛ روزی که در آن فروشگاههای مجازی و آنلاین اقدام به حراج اجناس خود میکنند. شاید اگر قرار بود فروشگاههای داخلی روزی مشابه با همتایان خارجی خود داشته باشند، این روز را انتخاب میکردند نه جمعه سیاه که بیشتر مختص فروشگاههای حقیقی است. بسیاری از منتقدان داخلی، تنها برنده این حراج را فروشگاههای اینترنتی میدانند که به اسم حراج فوقالعاده از دست بسیاری از کالاهای در انبار مانده و کممشتری خود خلاص شدند چراکه برخی از اجناس ارائهشده در این حراجیها حتی در صورت رایگان بودن نیز طرفدار زیادی ندارد.
تاریخچه جمعه سیاه
جمعه سیاه چگونه به وجود آمد؟ تاریخچه جمعه سیاه از آنچه بسیاری از مردم تصور میکنند قدیمیتر است. از اواخر قرن نوزدهم تاکنون روز پس از عید شکرگزاری، آغاز غیررسمی فصل کریسمس محسوب میشود. رئیسجمهور لینکلن آخرین پنجشنبه ماه نوامبر را به عنوان تعطیلات و عید شکرگزاری نامگذاری کرد. در آن زمان روز بعد از عید شکرگزاری، جمعه سیاه نامیده نمیشد. در 24 سپتامبر 1869، دو سفتهباز به نامهای جی گولد و جیمز فیسک با ایجاد نوسان در قیمت طلا برای نخستین بار نام جمعه سیاه را بر سر زبانها انداختند. با افت 20 درصدی قیمت طلا، قیمت کالاهای اساسی نیز سقوطی 50درصدی را تجربه کرد. البته فسادی که در تامانی هال (Tommany Hall) وجود داشت، باعث شد تا گولد و فیسک بدون مجازات از معرکه بگریزند.
در سال 1905، فروشگاه دولتی ایتون با آوردن بابانوئل روی یک واگن در خیابانهای تورنتو، برای نخستین بار مراسم روز شکرگزاری را برگزار کرد. در سال 1913، هشت گوزن زنده که سورتمه بابانوئل را میکشیدند، به این مراسم اضافه شدند و در سال 1916، هفت کوتوله به نمادهای این جشن اضافه شدند. در سال 1924 مراسم ایتون الهامبخش فروشگاه میسی شد تا مراسم روز شکرگزاری معروف خود را در نیویورک برپا کند. میسی میخواست موفقیت خود را در قرن بیستم جشن بگیرد. این مراسم میزان خرید مردم را در روز بعد از شکرگزاری تقویت کرد. از آن به بعد خردهفروشان نیز با هم توافق کردند فروش ویژه خود را در این زمان برگزار کنند. در سال 1939 و در دوران رکود بزرگ، عید شکرگزاری در پنجمین هفته ماه نوامبر واقع شد. در آن زمان خردهفروشان نگران بودند به دلیل کوتاه بودن فصل خرید تعطیلات ممکن است با ورشکستگی مواجه شوند از اینرو از رئیسجمهور فرانکلین روزولت درخواست کردند تعطیلات شکرگزاری را به چهارمین پنجشنبه نوامبر منتقل کند. متاسفانه این تصمیم اواخر ماه اکتبر اعمال شد و بسیاری از مردم برنامههای خود را برای عید شکرگزاری چیده بودند. از همینرو بسیاری از مردم ناراحت شده و به جای روز شکرگزاری، آن را تعطیلات فرانگزگیوینگ نامیدند. تنها 33 ایالت از این جابهجایی رئیسجمهور روزولت تبعیت کردند. بقیه ایالتها دو تعطیلات را جشن گرفتند. همین موضوع باعث شد برخی از کشورها مجبور شوند به کارمندانشان یک روز مرخصی اضافی دهند.
در سال 1941 کنگره به این سردرگمی پایان داد و قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن در هر صورتی چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر به عنوان روز شکرگزاری تعیین شد. عبارت جمعه سیاه برای اولین بار در سال 1966، به طور رسمی به یک عبارت مشهور تبدیل شد. در آن زمان اداره پلیس فیلادلفیا برای توصیف بار ترافیکی و هجوم جمعیت زیاد در فروشگاهها این لفظ را به کار برده بود. این عبارت با تبلیغی که در مجله امریکن فیتالئیست منتشر شد میان عموم مردم رواج یافت. در سال 2014 یک ایده اینترنتی، افسانهای را در خصوص بردگان و جمعه سیاه خلق کرد. این افسانه به اشتباه ادعا کرده بود تجار برده یک روز پس از عید شکرگزاری در خرید و فروش برده تخفیف اعمال میکردند و به همین دلیل نام این روز را جمعه سیاه نامیدهاند.
میزان فروش در جمعه سیاه
از منظر تاریخی فروشندگان نیمی از فروش تعطیلات خود را در روز جمعه سیاه به ثبت رساندند. بر اساس تعریف فدراسیون ملی خردهفروشان (NRF) فصل تعطیلات دو ماه نوامبر و دسامبر را دربر میگیرد. در سال 2008، فروش تعطیلات آمریکا نسبت به سال 2007 افتی 6 /4درصدی را به ثبت رساند. این نخستین بار بود که میزان فروش در مقایسه با سال قبل کاهش مییافت. این در حالی بود که به طور میانگین، میزان فروش تعطیلات آخر سال فروشگاههای بزرگ آمریکا 4 /3 درصد رشد میکرد. در سال 2009، میزان فروش 3 /0 درصد رشد داشت و پس از آن در سال 2010 میزان فروش رشد چشمگیر 2 /5درصدی را به ثبت رساند. در آن سال میزان فروش جمعه سیاه بیش از 45 میلیارد دلار گزارش شد. در سال 2011 برای نخستین بار فروشگاهها از بعدازظهر روز شکرگزاری درهای خود را به روی مشتریان گشودند تا میزان فروش در بلکفرایدی رشدی 6 /4درصدی را تجربه کند. این رشد بالای چهاردرصدی در آمریکا همچنان ادامه داشته و هر سال مشتریان بسیاری در صفهای طویل فروشگاههای بزرگ به خرید اجناس مورد نیاز خود روی میآورند.
جمعه سیاه امسال مصادف با 24 نوامبر بوده اما فروشگاههای بزرگ در سراسر دنیا به پیشواز این روز رفته و حراج فوقالعاده پایان سال خود را از دو هفته زودتر آغاز کردند. شرکت آمازون، غول فروش اینترنتی دنیا، فروش فوقالعاده خود را از 17 نوامبر آغاز کرد. با این وجود جمعه سیاه تنها مختص ایالات متحده نمیشود. جز آمریکا، کشورهایی چون روسیه و بریتانیا، چین، هند، فرانسه و کانادا نیز در سالهای اخیر با رونق عجیب بلکفرایدی مواجه شدهاند. فروش نزدیک 20 میلیارد دلاری چین در جمعه سیاه 2016 یکی از رکوردهای فروش آنلاین در این روز به حساب میآید.
یکی دیگر از کشورهایی که در سالهای اخیر جمعه سیاه در آن نفوذ کرده، روسیه است؛ کشوری که همواره یک روز پس از کشورهای دیگر این حراجی را برگزار میکند. با این حال مردم روسیه تا پنج سال گذشته تمایل چندانی به جمعه سیاه نشان نداده بودند و این روز به تدریج رونق گرفت و وارد فرهنگ آنها شد. در دهه 2010 میلادی برخی از مغازهداران به ویژه فروشگاههای لوازم الکترونیکی، در آخرین جمعه ماه نوامبر کالاهای خود را با تخفیف ویژه و تحت عنوان تخفیف پایان سال به فروش میرساندند. با وجود این، بلک فرایدی در روسیه ابتدا به صورت کاملاً اشتباهی ترویج شد. فروشگاههای بزرگ این کشور که آوازه صفهای طولانی پشت در فروشگاهها را در کشورهای غربی شنیده بودند، تنها با استفاده از عنوان این حراجی و چسباندن برچسبهای تخفیف روی ویترین خود به جلب مشتری روی آوردند و این در حالی بود که بسیاری از آنها حتی برخی از کالاهای خود را با قیمتی بالاتر از روز عادی عرضه میکردند. چنین رویکردی موجب ناامیدی و بیاعتمادی مشتریان شده و در نتیجه تاثیری معکوس در مقایسه با آنچه تصور میشد، داشت.
به تدریج با گذشت تنها چند سال فرهنگ جمعه سیاه در بین فروشندگان جزء و بزرگ روسیه نیز جا افتاد و کالاها با تخفیفهای چشمگیرتری عرضه شدند. البته در این میان غولهای آنلاینی همچون آمازون نیز در گسترش اقبال عمومی نسبت به فرهنگ خرید در این کشور نقش بسزایی داشتند. در سال ۲۰۱۵ تب بلکفرایدی به حدی بالا رفت که طبق نظرسنجی صورتگرفته بیش از ۹۰ درصد فروشندگان برای شرکت در بلکفرایدی ۲۰۱۶ اظهار علاقه کردند. بر اساس تحلیل کارشناسان با توجه به خرید 680 میلیوندلاری سال گذشته پیشبینی میشود بلکفرایدی 2017 در روسیه رکورد تازهای از خود بر جا گذارد.