خیال خام
آیا تلاش سیاستگذار برای حل معضل کسری بودجه به نتیجه میرسد؟
مرضیه محمودی: نیمه دوم هر سال دولتها برای اصلاح ساختار بودجه خیز برمیدارند. همه آنها سودای کاهش وابستگی بودجه به نفت را دارند و میخواهند به منابع غیرنفتی متکی باشند. آرزویی که حداقل نیم قرن است برآورده نشده. چه آنوقت که تحریم بودهایم و پیشبینی میشد درآمد نفتی دولت کمتر از 20 هزار میلیارد تومان در سال باشد و چه دوره وفور درآمدهای نفتی. حالا دولت میخواهد رویا و راه نرفته نیمقرن گذشته را یکی دوساله طی کند.
سازمان برنامه و بودجه اخیراً از «نسخه مقدماتی چارچوب اصلاح ساختاری بودجه با محوریت قطع وابستگی مستقیم به نفت» رونمایی کرده است. در این نسخه «بودجه، ذخایر ارزی و نقدینگی» سه نقطه آسیبپذیر اقتصاد ایران عنوان شده و دولت دو نکته را در ضرورت این اصلاحات عنوان کرده است. اول اینکه «تحریمها، درآمد ارزی کشور را با کاهش مواجه میکند و اگر بودجه اصلاح نشود، کسری بودجه میتواند دولت را وادار به دستاندازی به منابع بانکها کند و این مساله افزایش نقدینگی و تورم را در پی دارد». نکته دوم، تقدم حل معضل بودجه برای حل دیگر چالشهای اقتصاد است. معضلاتی مانند انباشت بدهیهای دولت، کسری صندوقهای بازنشستگی و ناترازی نظام بانکی که شرایط نامطلوبی دارد و حل آنها نیازمند بودجه است. اما فشار تحریمها بر درآمدهای نفتی، حل آنها را دشوارتر از همیشه میکند. حال به نظر میرسد چون حل و فصل بسیاری از مشکلات اقتصادی، منوط به حل معضل بزرگتر یعنی کسری بودجه است، سیاستگذار در صدد حل آن برآمده. برای اصلاح بودجه هم چهار محور کلی عنوان شده است. تقویت نهادی بودجه، درآمدزایی از منابع جدید، مدیریت هزینههای فعلی و ثباتسازی اقتصاد. این چهار مورد، از طریق برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت تحقق خواهد یافت.
آنچه در این نسخه آمده، روی کاغذ خوب است. مانند همه برنامههای سالانه بودجه و طرحهای توسعه. سیاستگذاران و دولتها در ایران ثابت کردهاند، اصولاً برنامه نمینویسند، بلکه لیستی بلندبالا از آرزوهای خود برای اصلاح امور را مکتوب میکنند که مخاطبی هم ندارد. آیا سیاستگذار این بار هم لیست آرزوهای خود را در این نسخه آورده؟ چه چیزی خیز این بار دولت را با دفعات قبل متفاوت میکند؟ آیا واقعاً تحریمهای سخت در کنار چالشهای اقتصادی، دولت و مجلس ناگزیر از اصلاحات ساخته و میتوان امیدوار به تغییر بود؟ پاسخ این سوالات احتمالاً از نگاه سیاستگذار مثبت است. شاید در حالت امیدوارانه بتوان گفت چوب بودجه، سیاستگذار و دولت را هوشیار کرده و چارهای جز اصلاحات اساسی ندارد. اما چقدر میتوان امید داشت دولتی که در دوران آرامش، زیر بار اصلاحات نرفته، در دوره بحرانی حاضر به اصلاحات باشد؟ این دولت، بهترین فرصت اصلاحات ساختاری را رها کرد، مجلس سه سال از هر تغییر ساختاری، شانه خالی کرد و حالا درست در سال انتخابات مجلس، آیا نمایندگان واقعاً دغدغه اصلاحات ساختاری در بودجه را دارند؟ حتی در صورت دغدغه، آیا زمانی برای بررسی این تغییرات میماند؟ دولت چه؟ شش سال از فعالیت دولت روحانی گذشته و عمر این دولت به زودی تمام میشود. شاید ماجرای برنامه ششم توسعه این بار هم تکرار شود. اینکه دولت نخواهد مجلس در آستانه اتمام تصمیمگیر تغییرات باشد و مجلس تازهکار، توضیحاتِ دولتِ در حال خداحافظی را نپذیرد. در پرونده پیشرو به این سوالات جواب دادهایم.