چرا باید با تصمیم عقلانی رای داد؟
ارزش انتخاب
در شرایط کنونی که مسائل اقتصادی یکی از پررنگترین مباحث در رقابتهای انتخاباتی است، مردم چگونه میتوانند رئیسجمهوری را انتخاب کنند که بهترین تصمیمهای اقتصادی را برای کشور اتخاذ کند؟
«انتخابات یک حادثه یکروزه است، ظرف یک روز انجام میگیرد؛ اما از آن حوادثی است که تاثیر آن، تاثیر بلندمدت است. انتخابات ریاستجمهوری را شما در ظرف یک روز انجام میدهید، اما اولاً کسی را یا کسانی را برای مدت چهار سال بر سرنوشت کشور و جریانهای عمده کشور حاکم میکنید؛ ثانیاً دامنه تاثیر آن به همان چهار سال هم محدود نمیماند. گاهی اوقات دولتها کارهایی میکنند که تاثیرات آن تا سالها باقی میماند؛ چه کارهای خوب، چه خدای نکرده کارهای غیرخوب؛ تاثیر آن منحصر نمیماند به آن چهار سال؛ مثل یک جریانی ادامه پیدا میکند. پس شما در یک روز یک حرکتی میکنید، یک انتخابی میکنید، یک اقدامی میکنید که تاثیر آن در کوتاهمدت، در چهار سال، و در بلندمدت، گاهی در 40 سال باقی میماند؛ اینقدر انتخابات مهم است.» این سخنان بخشی از اظهارات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم از استانهای مازندران، گیلان، گلستان و کهگیلویه و بویراحمد در تاریخ 25 اردیبهشتماه سال 92 است.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری و کاندیدای این دوره از انتخابات، نیز در جریان دومین مناظره انتخاباتی گفت: «مردم عزیز هوشیار باشید؛ میخواهید فردای فرزندان شما چگونه باشد؟ محدودیت میخواهید یا آزادی؟ توسعه میخواهید یا آشفتگی؟ عزت بینالمللی میخواهید یا انزوای بینالمللی؟ تنش میخواهید یا آرامش؟ شما یک لحظه رای میدهید و آینده کشور رقم میخورد.»
در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری بار دیگر موضوع اهمیت حضور در انتخابات مطرح میشود. اما حضور یافتن در انتخابات اگرچه امری مهم و اثرگذار است، اما شیوه انتخاب کاندیدایی که نامش را به صندوق رای میاندازیم نیز اهمیتی اگرنه بیشتر که همپایه اهمیت حضور در انتخابات دارد. با توجه به اینکه دولت به عنوان قوه مجریه با دامنه اختیارات و مسوولیتهای قابل توجه نقشی اساسی در زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم ایران دارد، تاثیر تصمیمات و اقدامات رئیسجمهور به عنوان رئیس این قوه قابل توجه است. اما برای چنین انتخاب سرنوشتسازی که آثار آن تا چندین سال باقی میماند، باید از چه ابزاری استفاده کرد؛ عقل مالاندیش یا احساسات هیجانی؟ البته فضای انتخابات همیشه با شور و نشاط همراه است و هیجان و احساسات نیز در گرمی بخشیدن به تنور انتخابات موثر است، اما چگونه میتوان در عین حفظ این شور و هیجان، معیارهای عقلانی را برای انتخاب رئیسجمهور در نظر گرفت؟ نامزدها برای جذب آرای مردمی در ایام انتخابات انواع وعدههای مختلف اقتصادی و اجتماعی را مطرح میکنند، اما آیا آنها میتوانند در صورت پیروزی به این وعدهها عمل کنند؟ رایدهندگان چگونه میتوانند وعدههای درست و شدنی را از وعدههایی که شائبه فریب در آنها وجود دارد، تفکیک کنند و سپس با در نظر گرفتن معیارهای عقلانی و اصولی برای رئیسجمهور، با توجه به این معیارها، به شخص منتخب خود رای دهند؟ در شرایط کنونی که مسائل اقتصادی یکی از پررنگترین مباحث در رقابتهای انتخاباتی است، مردم چگونه میتوانند رئیسجمهوری را انتخاب کنند که بهترین تصمیمهای اقتصادی را برای کشور اتخاذ کند؟