تلاش اقتصاددانان برای مطالعه دلیل و نتایج دروغگویی ادامه دارد
مدلهای فریب
نظریه بازیها یکی از مهمترین نظریههایی است که تاکنون در اقتصاد مطرح شده است و قدرت تشریح مسائل مختلفی را دارد.
نظریه بازیها یکی از مهمترین نظریههایی است که تاکنون در اقتصاد مطرح شده است و قدرت تشریح مسائل مختلفی را دارد. با استفاده از نظریه بازیها و اقتصاد اطلاعات میتوان جزئیات بیشتری در مورد اتفاقات مختلف اجتماعی و انسانی شناسایی و نتیجه بازیهای مختلف را پیشبینی کرد هرچند مسائلی از قبیل بلوف زدن در جریان بازی یا دروغگویی در خارج از حالت تعادلی میتواند باعث دور شدن نتیجه واقعی بازی از نتیجه انتظاری باشد.
دروغگویی یا بلوف زدن یکی از اولین مسائلی بود که توسط بنیانگذاران نظریه بازی مورد مطالعه قرار گرفت زیرا در شمار زیادی از بازیهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و تجاری دیده میشد. دلیل دروغگویی در نظریه بازی تلاش برای تاثیرگذاری روی بازیکن مقابل و ترساندن وی از نحوه بازی بازیکن اول ذکر شد. در واقع دروغگویی در جریان بازی ابزاری است که سبب میشود تا نتیجه مطلوب حاصل شود. اما در نظریههای مدرنتر اقتصادی مدلهای بازیهای تکراری با چندین مرحله طراحی شد که به اتفاقات دنیای واقعی نزدیکتر بود. طبق این نظریه بازیکنی که دروغ میگوید در مراحل اول تلاش میکند نقش افراد مثبت را ایفا کند تا بتواند اعتبار لازم را در فضای بازی کسب کند. کسب اعتبار از این جهت اهمیت دارد که باعث میشود بازیکن مقابل به او اعتماد کند. به همین دلیل در مراحل اول بازی از دروغگویی و بلوفزنی خبری نیست ولی در زمان مقتضی از همین اعتبار بهدستآمده استفاده میکند تا با فریب دادن طرف مقابل خود بازی را به نفع خودش به اتمام برساند.
نظریهپردازان مدرن بر این باورند که نمیتوان مدل همهجانبهای برای تشریح فرآیندی که باعث دروغگویی میشود یا تبعاتی که برای فرد و طرف مقابلش در بازی ایجاد میشود ارائه داد زیرا در نظریه بازی کلاسیک این طور فرض شده است که هیچیک از طرفین به طور کامل فریب نمیخورند و پیشفرض اولیه در زمان آغاز بازی این است که بازیکن مقابل در بخشهایی از بازی دروغ میگوید تا به اهدافش برسد.
بلوف زدن در نظریه بازی
اولین بار فون نیومن و بورل در دهه 1930 میلادی مقالهای تالیف کردند و بازیهای با جمع صفر با در نظر گرفتن احتمال بلوف زدن در جریان بازی را تشریح کردند و این نظریه در زمان خود انقلابی بزرگ در علم اقتصاد ایجاد کرد. جان نش، ریاضیدان مطرح دنیا در رساله پایاننامه خود در دهه 1950 میلادی هم مدل بازی دونفرهای را طراحی کرد که هر یک از بازیکنان میتوانند در جریان بازی بلوف بزنند. آنها بلوف میزنند حتی اگر ابزار لازم برای پیروزی را نداشته باشند. این بلوف زدن تنها با هدف ترساندن بازیکن مقابل و تلاش برای تاثیرگذاری روی او در جریان بازی است که منجر میشود حتی در صورتی که بازیکنان کارت برندهای در اختیار نداشته باشند ولی احتمال پیروزی خود را افزایش دهند. جان نش در این مقاله نوشت: گاهی در یک بازی یکی از طرفین ادعا میکند که برگ برنده را در اختیار دارد و طرف مقابل هم این ادعا را درست فرض میکند و حرکت بعدی را بر مبنای درستی این ادعا برنامهریزی میکند. البته ممکن است طرف اول بلوف زده باشد ولی برای بازیکن مقابل او فرقی نمیکند که این ادعا درست باشد یا خیر، او بر مبنای داشتههای خود و فرض اینکه طرف مقابل بهترین بازی ممکن را ارائه میدهد عکسالعمل نشان میدهد. به عبارت دیگر تنها عاملی که باعث میشود این بلوف اعتبار داشته باشد، این است که احتمال دروغ بودن ادعا یا دروغ نبودن آن از طرف شنونده 50 -50 است.
اما مطالعات انجامشده در حوزه اقتصادی در اینجا پایان پیدا نکرد. در ادبیات مدرنتر اقتصادی روی مدلهای پویا و چندمرحلهای مطالعه شد و در این مدلها در مورد احتمال معتبر بودن یا از بین رفتن اعتبار بلوفی که یک بازیکن در جریان بازی و در مراحل مختلف میزند، صحبت شد. این مدلهای چندمرحلهای قرابت بیشتری با زندگی عادی دارد و به همین دلیل تحلیل آنها میتواند نتایج بهتری ارائه دهد ولی برای تحلیل آنها باید دانش بالای اقتصاد و ریاضی داشت.
ژول سوبل یکی از اقتصاددانان مطرح آمریکایی در سال 1985 مقالهای با عنوان «نظریه اعتبار» در نشریه گذر اقتصادی آمریکا منتشر کرد و در این مقاله نوشت: در هر بازی دو بازیکن وجود دارد که یکی از آنها شاه و دیگری جاسوس است. شاه در مورد انگیزههای جاسوس نامطمئن است. او نمیداند که بازیکن جاسوس میخواهد در جریان بازی به او کمک کند یا اینکه سیاستهایی برخلاف منافع شاه در پیش گیرد و به تعبیری جاسوس دوجانبه باشد. بازیکن دوم که در اینجا به عنوان جاسوس نامگذاری شده است هم در هر بازی تلاش میکند شاه را تحت تاثیر قرار دهد. او هم وضعیتی مشابه شاه دارد و در مورد نتیجه تصمیماتش هیچ قطعیتی ندارد و نمیداند که بعد از انجام یک حرکت چه پیامدی برای او ایجاد خواهد شد. در عرصه دیپلماتیک میتوان این دو بازیکن را به صورت فرد تصمیمگیر و مشاورانش در نظر گرفت که بازی هر یک از آنها میتواند در نتیجه نهایی بسیار تاثیرگذار باشد.
اصول مهم در مدلهای فریب
مدلهای فریب، مدلهایی از بازی هستند که به دلیل دارا بودن شرایط خاصی احتمال بلوف زدن یا دروغگویی در آنها وجود دارد. برای اینکه یک مدل فریب بتواند شکل گیرد اولین و مهمترین عامل، عدم وجود اطلاعات برابر است. در شرایط نابرابری اطلاعات انگیزه یکی از بازیکنها یا هر دو نامشخص است و به همین دلیل است که هر یک از طریق بلوف زدن تلاش میکنند ضمن آگاه شدن از انگیزه بازیکن دیگر، نتیجه بازی را به نفع خود به پایان برسانند.
دومین مساله ظاهر یکسان بازیکنان است که باعث میشود تا نوع بازیکن در ابتدای بازی مشخص نباشد. بنابراین در جریان بازی هیچیک از طرفین نمیتوانند عکسالعمل و نیت طرف مقابل را تشخیص دهند. در نتیجه تا انتهای بازی باید پیش رفت تا نوع بازیکنها و بلوف زدن یا نزدن آنها مشخص شود.
سومین مساله هم تلاش بازیکنان برای ایجاد اعتبار و محبوبیت و سپس از بین بردن این اعتبار در زمان مناسب به منظور کسب حداکثر منفعت شخصی است.
یکی از تاثیرگذارترین مطالعاتی که تاکنون در این زمینه انجام شده در مقاله تالیفشده توسط جورج میلاث و لاری ساموئلسون منتشر شد. این مقاله که «بازیهای تکراری و محبوبیت: روابط بلندمدت» نام دارد با استفاده از مدلهای ریاضی بسیار پیشرفته به تشریح وضعیت در مدلهای فریب پرداخته است و در انتها بر این نکته تاکید کرد که در بازیهای امروزی دنیا مساله فریبکاری و بلوف زدن زیاد دیده میشود.
هیچکس فریب نمیخورد
اما نکته مهم و قابل تامل این است که هیچیک از بازیکنها در این بازی به طور کامل فریب نمیخورند زیرا هر یک تصویری از احتمال بلوف زدن طرف مقابل دارند و خود هم برای کسب حداکثر منفعت بهترین بازی ممکن را ارائه میدهند. این بازی در عرصه اقتصادی و تجاری دیده میشود و در حوزه صنعت و سیاست هم بسیار کاربرد دارد. البته در بازیهایی که بازیکنان بارها در یک بازی یا بازیهای مشابه شرکت کردهاند احتمال فریب خوردن بسیار کمتر است و بلوف زدن کارایی چندانی ندارد زیرا بازیکن مقابل به دلیل شناختی که از طرف مقابلش به دست آورده است تا حد زیادی بلوف را از حقیقت تشخیص میدهد. مسالهای که در سالهای اخیر مطرح شد این است که دروغهای مهم در خارج از فضای تعادلی و در شرایطی بیان میشود که نهتنها بازیکن مقابل بلکه تمام بازیکنانی که در مراحلی از بازی حضور داشتند و حال دیگر جزئی از بازی نیستند هم انتظار آن را ندارند. این دروغها تاثیر زیادی روی نتیجه بازی دارند. این موضوع در مقالهای که تینگر و جیحل در سال 2010 میلادی در نشریه گذر اقتصادی آمریکا منتشر کردهاند، مطرح شده است.