شناسه خبر : 45074 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

دره جهنمی

آینده خاورمیانه با بی‌آبی و تغییر اقلیم چگونه خواهد بود؟

 

جواد حیدریان / دبیر تحریریه 

این گزارش شبیه یک دایره است. شبیه خورشید، زمین، حتی شبیه زمان و تاریخ. گویی همه چیز شکل یک دایره گرد است و دور خود می‌چرخد. این گزارش در دایره تاریخ و زمان می‌چرخد و باز به نقطه اول بازمی‌گردد. این گزارش زمین خاورمیانه را می‌کاود. زمینی کم‌آب و تفتیده از آتش خورشید. این گزارش مثل یک چرخ سفالی می‌چرخد و می‌چرخد تا سفال تمدنی کهن را زیباتر کند یا چون سرنوشت حیات در این نقطه از زمین، احتمالاً زودتر از هر جای دیگری از هم متلاشی شود. اینجا خاورمیانه، زمان هم از شدت گرما خمیده است و ضلع‌های آن دارند آرام‌آرام به هم نزدیک‌تر می‌شوند تا شکل یک دایره را تکمیل کند. تاریخ این نقطه زمین، سرشار از شگفتی است. گهواره تمدن بشری، سرمنشأ نزاع‌های خونین، مهد صلح و ادیان، زیستگاه کفر و ایمان. اینجا آرامگاه زمین است. آتشگاهی که گویی به خدا نزدیک شده است.  

♦♦♦

سال 2500 میلادی است. از زمان جلو زده‌ایم تا جهان و به‌خصوص خاورمیانه را از دریچه خیال نظاره کنیم. خاورمیانه همان گهواره تمدن انگار مثل تکه یخی تبخیر شده است. نه، مثل یک گلوله آتشین در حصار دریاهای کهن می‌گدازد. تغییرات اقلیمی اثرات مرگبار خود را گذاشته و افزایش شدید درجه حرارت، خشکسالی و سیل که برای هزاران سال دغدغه مردم اینجا بوده و با این همه چه تمدن‌ها که نساختند، عاقبت کار خود را کرده است. سیل و طوفان تمام شهرها را جارو کرده است. چشمه‌ها خشکیده‌اند. درختان زغال شده‌اند و لاشه‌های پرنده مثل برگ بر زمین ریخته. بوی تعفن لاشه حیات وحش در سراسر یک بیابان وسیع پراکنده است. محوطه‌های باستانی اما ایستاده‌اند تا بوی تعفن مردار جانوران و انسان‌ها را به یاد بسپارند. آدم زنده‌ای دیده نمی‌شود. آسمان غبارآلود و طوفان گردوغبار برپاست. رودخانه‌ها و مزرعه‌ها خشک شده‌اند. بیابان‌ها پیشروی کرده و شهرها را مثل یک اژدها بلعیده است. نفت تمام شده و تتمه چاه‌ها در آتش می‌سوزند. رد هیچ انسانی نیست. هرچه هست لاشه روی لاشه انباشته است. نه خبری از شهرهای هوشمند است، نه استادیوم‌هایی چند‌ده‌هزارنفری که رونالدو، کریم ‌بنزما، نیمار و... آنجا بازی می‌کردند. اینجا جهنم خاورمیانه است؛ سیمایی از توصیف قرآنی آخرالزمان...

رمان «باغ‌های بابل» حسن بلاسم عراقی دیگر پیشگویانه نیست. گویی حسن بلاسم دیوانه بوده که چنین نوشته است: «شرکت‌های چینی قصد دارند یک کلانشهر گنبدی‌شکل، مملو از باغ‌های سایبری بسازند. در این کلانشهر دستگاه‌های تصفیه هوا و قطارهای سریع ساخت ایران کار می‌کنند که آب گران‌بها را از شمال اروپا حمل می‌کند. یک خودکامه دست‌نشانده عراقی بر بابل حکومت می‌کند. بابل به مرکز نوآوری دیجیتال تبدیل شده است. اینجا هوشمندترین نرم‌افزارها را به بقیه جهان صادر می‌کند. اما در این «عصر صلح و رویا» فرضی، هیچ چیز خوب نیست. کامیون‌های خودکار و زره‌پوش سنگین آب جیره‌بندی‌شده را به شهروندان می‌رسانند، اما به نظر می‌رسد مردم اعتبار الکترونیکی کافی برای پرداخت سهمیه خود را ندارند. در حالی که در مناطق غنی، کامیون‌های ویژه‌ای را می‌بینید که استخرهای شنا را پر می‌کنند. شورشی توسط شورشیان آب آغاز می‌شود که از ابزارهای سایبری شرکت چینی برای هک کردن سیستم زیرساخت آب استفاده می‌کنند...» رمان حیرت‌انگیز باغ‌های بابل اگرچه مثل این گزارش تلاش دارد از آینده حرف‌های نو بزند اما به یکباره مثل آن سر دایره به سر دیگرش وصل می‌شود و حکایت امروز و دیروز و آینده خاورمیانه را روایت می‌کند که به آتش و جنگ و گرما و بی‌آبی و مرگ ختم می‌شود. آیا این وعده‌ای بود که خدا در کتاب‌های آسمانی‌اش داده بود؟ گرمای جانفرسای خاورمیانه، مثل یک دایره، دوباره حماسه گیلگمش به عنوان قدیمی‌ترین اثر ادبی و اسطوره‌ای ثبت‌شده در تاریخ بشر را بازآفرینی می‌کند؛ «دوست من، ما جنگل را به یک زمین بایر تبدیل کردیم، چگونه به انلیل در نیپور پاسخ دهیم؟» بررسی‌های اسطوره‌شناسی و مطالعات متون تاریخی حتی فروپاشی امپراتوری اکدی در بابل (عراق امروزی) را تا حد زیادی به «مرگ خشکسالی» ناشی از تغییر اقلیم مرتبط می‌دانند که اثرات زیان‌بار آن بر اکدی‌ها جامعه با حکمرانی ضعیف، تمرکز، و سوء‌مدیریت محصولات کشاورزی همراه شد. تا جایی که کشاورزی از بین رفت و تولید غله متوقف شد. «ابرهای جمع‌شده باران نباریدند.»

62

♦♦♦

گزارش‌های بین‌المللی مراکز علمی و تحقیقاتی جهان می‌گویند؛ تا سال 2050، کل منطقه خلیج‌فارس ممکن است با کاهش 50درصدی در دسترس بودن سرانه آب مواجه شود که خطرات قابل توجهی برای امنیت غذایی و ثبات اقتصادی به همراه خواهد داشت. همچنین این روند می‌تواند موجب افزایش انتشار کربن در برخی از این کشورها شود. چرا که این کشورها برای توسعه زیرساخت‌های اقتصادی خود نیاز به انرژی دارند. تامین آب کافی برای توسعه شهرها و بلندپروازی‌های سیاسی و اقتصادی سبب ایجاد تنش‌های محیط ‌زیستی بیشتر در خاورمیانه خواهد شد. ظرفیت سرزمینی در این منطقه از جهان روبه کاهش است. منابع آبی ته کشیده‌اند اما مصرف رو‌به فزونی است. عربستان، قطر، امارات و... هر روز بر میزان ابرپروژه‌های خود می‌افزایند. ایران درگیر سوءمدیریت داخلی است ولی از مصرف منابع حیاتی آب‌های زیرزمینی دست برنداشته و در عین حال به دلیل تنش دائمی و فرساینده با جهان با محرومیت تکنولوژی‌های نو مواجه است. بنابراین منابع آبی خود را صرف تولید غیراقتصادی مواد غذایی و کشاورزی سنتی می‌کند. از سویی تلاش برای استقلال و خودکفایی منابع را هدر داده و محیط ‌زیست ایران را که به مراتب قوی‌تر و غنی‌تر از همسایگان جاه‌طلب خود است، به یغما برده است. اما با این همه سرنوشت مردم خاورمیانه تقریباً شبیه هم است. گویی دایره تقدیر اینجا نیز دست از سر مردمی برنمی‌دارد که از آغاز آفرینش بشر در این نقطه تاریخی جهان زیسته و تولیدمثل کرده‌اند.

بنیاد کارنگی در گزارش بسیار مفصلی به «تغییر اقلیم و آسیب‌پذیری جوامع در خاورمیانه» پرداخته است. البته تاکید اصلی این گزارش بر فعالیت در کشورهای عربی خاورمیانه است. فردریک وهری، جاستین دارگین، زینب مهدی، مروان معشر، ماها یحیی، عصام کیسی، زاها حسن، مدیسون اندروز، متیو مداین، محمد المیلام، عمرو حمزاوی، سارا یرکس، هیلی کلاسن، ژیل یابی و... از جمله پژوهشگران، روزنامه‌نگاران و متخصصانی هستند که در جولای 2023 این مقاله بلندبالا را تولید کرده‌اند. خلاصه آنچه این پژوهشگران ارائه کرده‌اند بر روندی غیرقابل بازگشت تاکید دارد: «تغییرات اقلیمی در خاورمیانه آسیب‌پذیری‌های قبلی ناشی از درگیری و نزاع سیاسی، جابه‌جایی مهاجرتی، حاشیه‌نشینی مردم در شهرها و فساد ساختاری را تشدید می‌کند و در عین حال خطرات جدیدی نیز برای جوامع انسانی و محیط طبیعی در خاورمیانه ایجاد می‌کند.» تاکید نویسندگان این مقاله بر این است که دولت‌های منطقه باید اصلاحات فراگیرتری را به عنوان بخشی از استراتژی‌های سازگاری آب‌وهوایی خود اتخاذ کنند تا از تبعات هولناک آن بکاهند.

♦♦♦

کم‌آبی و تغییرات آب‌وهوایی ناشی از تغییر اقلیم یک قطعیت است، نه یک احتمال ژورنالیستی. آب‌وهوای سخت در حال تبدیل شدن به بخشی از زندگی روزمره مردم است. بنابراین سازگاری و تطبیق سبک زندگی و سیاستگذاری‌های اقتصادی و سیاسی باید مبتنی بر این واقعیت اکولوژیک باشد. این توضیح خلاصه همه برآوردهای جهان علم در بسیاری از نقاط دنیا به‌خصوص در مورد خاورمیانه است.

 دمای منطقه خاورمیانه در حال حاضر بسیار بالاتر از میانگین جهانی است. برای مثال موج گرمای شدید در سال 2021 در ایران، کویت، عمان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به بیش از 50 درجه سانتی‌گراد رسید. پژوهشگران انتظار دارند بخش‌های بزرگی از منطقه خاورمیانه تا پایان قرن جاری غیرقابل سکونت شود. اقلیم‌شناسان هشدار داده‌اند که در کوتاه‌مدت، این منطقه تا سال 2050، چهار درجه گرم‌تر خواهد شد که بسیار فراتر از حد 5 /1درجه‌ای است که برای جلوگیری از فروپاشی اکولوژیک جهانی لازم است. ۸۰ درصد خاک ایران تحت تاثیر تغییر اقلیم بوده و در برابر این پدیده بسیار آسیب‌پذیر شده است. ایران یک‌سوم میانگین جهانی بارندگی و سه برابر میانگین جهانی تبخیر دارد. همچنین میزان سرانه بیابان در ایران سه برابر میانگین جهانی است و یک‌سوم میانگین سرانه جهانی جنگل دارد. بنابراین اگر روند مدیریت سرزمین چنین باشد، دیری نمی‌پاید که بیابان ایران را در خود فرو خواهد برد.

خبرگزاری دویچه وله آلمان در گزارشی با عنوان «آب‌های زیرزمینی در خاورمیانه به زودی تمام خواهد شد؟»، به وضعیت محیط ‌زیست در این منطقه واکنش نشان داده است. در این گزارش آمده: «محصول گندم امسال عراق مدیون آب‌های زیرزمینی است. همچنین تونس با استفاده از همین آب‌ها تعداد نخلستان‌های خود را افزایش داده است. کشاورزی یمن به‌رغم جنگ، با استفاده از آب‌های زیرزمینی سرپاست و آب مورد نیاز شهرهای ساحلی لیبی به مدد آب‌های زیرزمینی تامین می‌شود.» هر آنچه در این خط از گزارش آمده، پیشتر تبعات آن درباره سیاست‌های بلندپروازانه کشاورزی عربستان سعودی و البته فروپاشی آب‌های فسیلی در لیبی در دو دهه گذشته هشدار داده شد که البته سعودی‌ها روند غیراقتصادی و مخرب برداشت آب از منابع زیرزمینی و فسیلی را در سال 2018 متوقف کردند. پروژه‌ای که از دهه 1970 آغاز شده بود. سعودی‌ها متوجه شدند که به خاطر کشت گندم، دارند آب‌های زیرزمینی خود را به شکل بی‌رویه‌ای تخلیه می‌کنند. اما این روند در ایران به شکلی بی‌رحمانه جلو رفته و مصرف آب زیرزمینی متوقف نشده اگرچه هنوز به مصرف آب‌های ژرف نرسیده است. نمونه چنین وضعیتی را می‌توان در سیمای شکسته و واژگون‌شده کشتی دریاچه ارومیه در شمال غرب کشور مشاهده کرد. دریاچه ارومیه به پایین‌ترین سطح تراز اکولوژیک خود یعنی عدد 1270 رسید و خشک شد. چرا که تمامی منابع آب دریاچه یا از روی زمین یا از زیر زمین برداشت شد. دریاچه ارومیه اکنون یک الگوی زشت از مدیریت منابع آبی در جهان به‌شمار می‌رود.

این رسانه آلمانی در توصیف آب‌های زیرزمینی در خاورمیانه نوشته است: این آب‌های شیرین ذخیره‌شده در زیر زمین که دسترسی به آن عمدتاً از طریق حفر چاه ممکن می‌شود، نقش مهمی در ثبات کشورهای خشک خاورمیانه دارد. کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای غرب آسیا ESCWA در گزارش سال 2020 خود اعلام کرد از آنجا که آب‌های زیرزمینی تحت تاثیر خشکسالی و گرما نیست، منبع اصلی آب شیرین حداقل 10 کشور عربی محسوب می‌شود. از آنجا که تغییرات اقلیمی و میزان کم بارندگی بر این کشورها تاثیر گذاشته، تابستان‌ها را بسیار گرم کرده و رودخانه و دریاچه‌های بیشتری را خشک کرده است، آب‌های زیرزمینی اهمیت بیشتری یافته‌اند.

♦♦♦

اگر به وضعیت سوریه به عنوان یک کشور تاثیرپذیر از روندهای تغییر اقلیم و کاهش منابع آبی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم این کشور دقیقاً یک قربانی تمام‌عیار است. برخی تحلیلگران از بین رفتن منابع آبی را سبب مهاجرت طبقات پایین اجتماعی به حاشیه شهرها و البته تخلیه روستاها و شهرهای کوچک و تجمع آنها در حاشیه شهرهای بزرگ را عامل فاجعه سال 2011 می‌دانند. اتفاقی که در نهایت موجب آن حادثه بزرگ و شورش و در نهایت شیوع جنگ داخلی و سربرآوردن داعش (دولت اسلامی عراق و شام) و در نهایت تضعیف دولت سوریه و دخالت خارجی و از بین رفتن تاسیسات و زیرساخت‌های کشور در نتیجه حملات دشمنان آنها به‌خصوص اسرائیل شد. این روزها در ایران و احتمالاً بسیاری از کشورهای دیگر خاورمیانه، مردم به حکمرانان و البته به صورت متقابل آنها به مردم، نسبت به سوریه‌ای نشدن کشور هشدار می‌دهند. هشداری که به نظر می‌رسد مهم‌ترین دلیل نگرانی آنها اثر کاهش منابع آبی و افزایش تغییر اقلیم و کاهش راندمان اقتصادی و در نتیجه ایجاد شورش منجر به فروپاشی ساخت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.

در مطالعه بنیاد کارنگی البته به این نکته از زاویه دیگری پرداخته شده است؛ تغییرات آب‌وهوایی محرک اصلی یا حتی عامل اصلی درگیری خشونت‌آمیز، اعتراض‌ها یا شورش‌ها در خاورمیانه نیست. نظریه رایجی که رابطه‌ای مستقیم میان گرم شدن کره زمین، خشکسالی، مهاجرت روستاییان به شهرها و ناآرامی‌های اجتماعی سال 2011 که به جنگ داخلی سوریه منجر شد، مطرح می‌کند، به‌طور قانع‌کننده‌ای از سوی چندین پژوهشگر بر اساس بررسی دقیق عوامل دیگر، از جمله عوامل بدخیم، بی‌اعتبار شده است. اثر سیاست‌ها و ایدئولوژی دولت سوریه و عدم حضور مهاجران اقلیمی در تظاهرات اولیه خود یکی از دلایل رد این نظریه است.

به نظر می‌رسد نگرش تحلیلگران در رد نظریه اثر تغییرات اقلیمی بر ظهور داعش بیش از آنکه بخواهد آن را کم‌اهمیت کند، در تلاش است سیاستگذاری‌های غلط و سوءمدیریت دولت را بهانه این تعدی قرار دهد. تحلیلگران بر این باور هستند که سیاستمدارها علاقه‌مند هستند از تغییر آب‌وهوایی و تنش‌های اقلیمی به‌عنوان محرک یا «ضریب‌ساز تهدید» یا شتاب‌دهنده یا تقویت‌کننده خطرات امنیتی و عامل استرس برای جامعه استفاده کنند و روش‌های غلط و سیاست‌های نادرست خود را زیر لوای هولناکی این پدیده پنهان کنند. چنین خوانشی، می‌خواهد ریشه‌های آسیب‌پذیری تغییرات آب‌وهوایی را پنهان کند و حاکمان منطقه را از اذعان به اینکه سیاست‌های ناقص و اشتباه و فسادزای آنها موجب تشدید چنین روندی شده، پرهیز دهد. از سویی تشویق به اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و نه فقط اصلاحات فنی، می‌تواند انعطاف‌پذیری جوامع در برابر اثرات تغییرات آب‌وهوایی را در تمامی کشورهای خاورمیانه بیشتر کند.

وعده‌های سبز سعودی

عربستان سعودی، مانند سایر کشورهای منطقه، به ویژه در برابر تغییرات آب‌وهوایی آسیب‌پذیر است. زیرا محیط فیزیکی این کشور که متاثر از کم‌آبی و تغییر اقلیم است، سبب تشدید تهدید جامعه و نهادهای دولتی خواهد شد. یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌ها در این کشور افزایش دماست. دمای منطقه در حال حاضر بسیار بالاتر از میانگین جهانی است و موج گرمای شدید در سال 2021 در ایران، کویت، عمان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به بیش از 50 درجه سانتی‌گراد رسید. اگر این روند ادامه یابد، انتظار می‌رود بخش‌های بزرگی از منطقه تا پایان قرن جاری غیرقابل سکونت شود. اقلیم‌شناسان هشدار داده‌اند که در کوتاه‌مدت، این منطقه تا سال 2050، چهار درجه گرم‌تر خواهد شد که بسیار فراتر از حد 5 /1درجه‌ای است که برای جلوگیری از فروپاشی اکولوژیک جهانی لازم است. سیل ناگهانی یکی دیگر از نگرانی‌های اصلی است. عربستان سعودی به‌رغم اینکه کشوری بسیار خشک است، اغلب در معرض بارندگی‌های شدید دوره‌ای است. سیل یک اتفاق قابل توجه و رایج در منطقه کوهستانی جنوب غربی عربستان سعودی است و در چند سال گذشته خسارات جانی و مالی زیادی به بار آورده است. به‌طور متناقض، خشکسالی نیز نگران‌کننده است. به‌رغم افزایش بارندگی شدید، پیش‌بینی می‌شود که تغییرات آب‌وهوایی باعث کاهش کلی الگوهای بارندگی و افزایش نرخ تبخیر شود. پیش‌بینی‌های تغییرات آب‌وهوایی نشان می‌دهد که کشور دوره‌های خشک گسترده‌تری را تحمل خواهد کرد، که به تخلیه سریع مخازن آب زیرزمینی و تشدید کمبود آب برای جمعیت‌های آسیب‌پذیر و حاشیه‌نشین منجر می‌شود. به‌رغم سرمایه‌گذاری چند میلیارددلاری عربستان سعودی در کاهش تغییرات آب‌وهوایی، این کشور در پیگیری اقدامات سازگار با تغییرات آب‌وهوایی، ایجاد چارچوب‌های نهادی حمایتی و ایجاد انعطاف‌پذیری در میان جوامع خود کند بوده است. ابتکار سبز سعودی که در مارس 2021 راه‌اندازی شد، طرحی چشمگیر است که برای ارتقای حفاظت از محیط زیست، انتقال انرژی و پایداری اقتصادی در کشور طراحی شده است. این برنامه شامل چندین بخش است که هدف آن کاشت 10 میلیارد درخت، کاهش انتشار کربن و بهبود کیفیت هوا در شهرهای کشور است.

باتلاق عراقی

65تالاب‌های بین‌النهرین که به نام‌های هورهای جنوب عراق یا باتلاق‌های عراق نیز شناخته می‌شوند، یک مکان شناخته‌شده میراث جهانی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) است. تالاب‌های عراق دچار کم‌آبی شدید هستند. شرایط زمانی بدتر می‌شود که وضعیت تالاب‌ها و اکوسیستم‌های همجوار، معیشت جوامع محلی را که از قبل هم با مشکل مواجه بودند بیش از پیش تهدید می‌کند. وزارت منابع آب عراق تخمین زده که 25 درصد از آب شیرین این کشور ممکن است در 10 سال آینده از بین برود که این امر تالاب‌ها را در آستانه ناپدید شدن قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد مهم‌ترین بحران عراق علاوه بر کم‌آبی تالاب‌ها بحث گردوغبار نیز هست. مسدود شدن منابع آبی عراق در بالادست رودهای مهم و تاریخی دجله و فرات با سدسازی‌های جنون‌آمیز از سوی ترکیه به این مشکل دامن زده است. در سوریه و ایران نیز سدهایی بر روی رودخانه‌های ورودی به عراق ساخته شده که طرفین را متضرر کرده است. البته تخریب تالاب‌های عراق با زهکشی برخی مناطق برای توسعه میادین نفت در جنوب این کشور آغاز شد. فعالیت‌های دولت عراق در طول جنگ با ایران (1988-1980) آسیب شدیدی به هویزه (مرداب فرامرزی) و باتلاق‌های مرکزی (واقع در میان رودخانه‌های دجله و فرات) وارد کرد. اشاره این بخش گزارش به دخالت‌های نظامی صدام حسین و ارتش بعث در تخریب هورها برای حمله به مرزهای ایران از طریق این تالاب‌هاست. عراق در حال مذاکره بی‌پایان با همسایگان بالادست خود است تا آب بیشتری از مرز خود عبور دهد، اما وضعیت هنوز بهبود نیافته است چرا که مذاکرات میان رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه و محمد شیعه السودانی، نخست‌وزیر عراق در مقطعی در فوریه 2023 انجام نشد چرا که انتخابات عراق و زلزله ترکیه و سوریه مانع شکل‌گیری مذاکرات بر سر آب شد. عراق پنجمین کشور آسیب‌پذیر جهان در برابر تغییرات اقلیمی است. این کشور با چالش‌های جدی مانند افزایش دما، کاهش بارندگی و شوری و طوفان‌های گردوغبار مواجه است. واضح است که دولت کنونی عراق باید موضوع تغییر اقلیم را در اولویت قرار دهد.

چالش‌های ژئوپولیتیک اردن

اردن در مواجهه با طیف گسترده‌ای از چالش‌های اقتصادی و ژئوپولیتیک، ممکن است همیشه تغییرات آب‌وهوایی را در فهرست تهدیدات استراتژیک خود قرار ندهد. با این حال، تاثیرات عمیق و بلندمدت تغییرات آب‌وهوایی، در صورت عدم توجه کافی، ممکن است یک تهدید وجودی برای ثبات کشور ایجاد کند. تغییرات اقلیمی یک مساله مهم در اردن است، زیرا این کشور به ویژه در برابر اثرات گرمایش جهانی آسیب‌پذیر است. اردن در حال حاضر دماهای بالاتر، خشکسالی‌های مکرر و شدید، افزایش تبخیر و رویدادهای شدید آب‌وهوایی را تجربه می‌کند. همچنین هنوز به شدت به سوخت فسیلی وارداتی وابسته است. بدون اقدام سریع و مشخص، انتظار می‌رود این تغییرات بدتر شود و به کمبود آب بیشتر، کاهش بهره‌وری کشاورزی و افزایش خطرات سلامتی بینجامد. تغییرات اقلیمی همچنین احتمالاً تاثیرات منفی بر رقابت‌پذیری سایت‌های مهم گردشگری اردن از جمله گنجینه صخره‌های مرجانی و شرایط ایمنی در پترا خواهد داشت. در حالی که این کشور تاثیر ناچیزی بر انتشار جهانی کربن دارد، اردن مطمئناً تحت تاثیر چنین انتشاراتی قرار دارد. به‌‌رغم این چالش‌ها، و این واقعیت که اردن یکی از کم‌آب‌ترین کشورهای جهان است، واکنش این کشور تاکنون فاقد رویکرد یکپارچه‌ای بوده است که به مسائل درهم‌تنیده آب، انرژی و امنیت غذایی -از نظر هر دو اینها- بپردازد. در سال 2021، اردن یادداشت تفاهم بحث‌برانگیزی با اسرائیل و امارات متحده عربی امضا کرد تا از طریق انرژی خورشیدی در اردن برق تولید کند و سپس آن را به اسرائیل بفروشد تا از آن برای شیرین کردن آب و ارسال آب به اردن و امارات متحده عربی استفاده کند.

اقتصاد سبز لبنان راه خروج از فروپاشی

از اکتبر 2019، لبنان با طوفانی از بحران‌ها روبه‌رو است که می‌تواند به فروپاشی کامل این کشور منجر شود. اقتصاد این کشور تضعیف شده است و نهادهای سیاسی کارآمدی کافی ندارند. در نتیجه، پرداختن به نگرانی‌های مربوط به تغییرات آب‌وهوایی ممکن است از اولویت بالایی برخوردار نباشد. عدم توجه به اثرات تغییر اقلیم و کم‌آبی بر لبنان، همراه با بن‌بست سیاسی و سوءمدیریت مزمن منابع، اثرات تغییرات آب‌وهوایی را تشدید کرده و لبنان را در برابر بحران‌های آینده آسیب‌پذیرتر کرده است. بنابراین مبارزه با تاثیر تغییرات آب‌وهوایی باید یک اصل اساسی در سیاست عمومی این کشور باشد و تغییر به سمت اقتصاد سبز برود تا بتواند وضعیت اقتصادی این کشور را بهبود بخشد. بحران‌های آبشاری و به‌هم‌پیوسته لبنان با مشکلاتی از جمله بی‌ثباتی سیاسی، فروپاشی اقتصادی، سوءمدیریت نهادی و منابع، وخامت زیرساخت‌ها و هجوم گسترده پناهجویان سوری تشدید شده است. بارزترین پیامد تغییرات آب‌وهوایی برای لبنان کاهش پوشش برف در این کشور است. افزایش سال به سال دما، که موجب بارش برف کمتر در کوه‌های لبنان می‌شود، آب‌های زیرزمینی، منبع اصلی آب مصرفی و کشاورزی این کشور را کاهش داده است. کمبودهای ناشی از آن، زیرساخت‌ها و سیستم‌های مدیریتی آب کشور را زیر فشار قرار داده و باعث افزایش هزینه‌های مصرف و توزیع آب و کاهش قابلیت اطمینان و کیفیت آب شده است. سوءمدیریت لبنان بر منابع نیز به افزایش آلودگی هوا و اثرات بهداشتی آن کمک کرده است. این کشور اکنون یکی از بالاترین هزینه‌های آلودگی هوا را در منطقه با نزدیک به سه درصد تولید ناخالص داخلی دارد.

دلهره در فلسطین

چشم‌انداز آب‌وهوا برای فلسطین دلهره‌آور است. به ویژه وقتی صحبت از تاثیر بالقوه بر منابع آب می‌شود. طبق یک سناریوی تحقیقی، میانگین دمای سالانه در فلسطین تا سال 2100 به‌طور متوسط حدود 4 /4 درجه سانتی‌گراد افزایش می‌یابد که در پایان پیش‌بینی‌های جهانی بالاتر است. کاهش 20درصدی بارندگی در شرق مدیترانه تا سال 2050 موجب دوره‌های خشکسالی مکرر می‌شود که مستقیماً بر سیستم‌های غذایی تاثیر می‌گذارد و آسیب‌پذیری‌های موجود را تشدید می‌کند. اسرائیل با توجه به نزدیکی خود (و مرزهای مبهم بین دولت اشغالی و قدرت اشغالگر)، با چالش‌های مشابهی روبه‌رو است. اگرچه سرنوشت آب‌وهوای فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها سرنوشت مشترکی است، اما همکاری اندکی در مورد کاهش و سازگاری آب‌وهوا وجود دارد. حکومت خودگردان فلسطین (PA) صلاحیت اداری را فقط بر مردم ساکن در یک‌سوم کرانه باختری (به مساحت حدود دو هزار کیلومترمربع) اعمال می‌کند. مقامات حماس در غزه در نوار کوچکی از زمین (365 کیلومترمربع) که آن را اداره می‌کنند و حدود 2 /2 میلیون فلسطینی در آنجا حرف بیشتری می‌زنند، اما این منطقه تحت محاصره کامل اسرائیل قرار دارد و عملاً هیچ سطح یا آب زیرزمینی قابل شرب ندارد. با توجه به اشغال 56ساله اسرائیل و تکه‌تکه شدن سازمان‌های حکومتی فلسطین، تشکیلات خودگردان مجبور به ارائه سناریوهای متفاوتی برای محاسبه سهم تعیین‌شده ملی خود (NDC) برای رسیدگی به تغییرات آب‌وهوایی شده است: یکی که در آن اسرائیل به اشغال نظامی خود ادامه می‌دهد و دیگری سناریوهای متفاوتی را برای محاسبه سهم تعیین‌شده ملی خود ارائه می‌کند. جایی که فلسطین یک کشور کاملاً مستقل است (شامل غزه، کرانه باختری و اورشلیم شرقی).

آسیب‌پذیری روستایی و حکومت بر منابع در مصر

حتی بدون در نظر گرفتن تغییرات آب‌وهوایی، محیط خشک مصر امنیت آب و تولید مواد غذایی را محدود می‌کند. بخش بزرگ کشور از صحرای خالی از سکنه تشکیل شده است و در جنوب قاهره باران به سختی می‌بارد. در نتیجه، تولیدات کشاورزی به حدود چهار درصد از کل زمین مصر محدود می‌شود که در دلتای نیل و اطراف آن متمرکز شده است. این امر آبیاری از رودخانه نیل را برای کشاورزی ضروری و تقریباً تمام نیازهای آب شیرین مصر را تامین می‌کند. از دهه 1990، رشد انفجاری جمعیت مصر و توسعه سریع اقتصادی تقاضای آب را تشدید و به تامین آب کمیاب کشور فشار وارد کرده است. حتی بدون در نظر گرفتن تاثیرات تغییرات آب‌وهوایی، مصر با فشارهای زیاد و متفاوتی در مورد کاهش آب مواجه است. تغییرات جمعیتی مصر، افزایش تقاضای آب و رشد بخش کشاورزی در کنار هم به شیوه‌های آبیاری ناکارآمد و سیاست‌های سنجیده‌نشده منجر شده و سیستم‌های منابع ضعیف مصر را حتی ضعیف‌تر کرده است. مصر باید فوراً در شیوه‌های مصرف آب خود تجدیدنظر کند، به ویژه با توجه به تاثیرات فزاینده‌ای که تغییرات آب‌وهوایی بر عرضه آب این کشور خواهد داشت. اگرچه کمبود آب مصر عمدتاً از محدودیت‌های زیست‌محیطی و سیاست‌های سنگین کشاورزی ناشی می‌شود، اما تغییرات آب‌وهوایی فشار بیشتری را بر سیستم‌های آبی ناپایدار آن وارد می‌کند.

موانع فدرال برای حرکت آب‌وهوایی تونس

در تونس، اثرات تغییرات آب‌وهوایی، نابرابری‌های اجتماعی-اقتصادی موجود را تشدید می‌کند و بیشترین ضربه را به مناطق داخلی و جنوبی که به‌طور سنتی به حاشیه رانده شده‌اند، می‌زند. در حالی که دولت تونس از سال 1975 برای رفع نگرانی‌های زیست‌محیطی از طریق قوانین و گزارش‌های مختلف تلاش کرده است، در واقعیت، دولت نتوانسته تغییرات آب‌وهوایی را از نظر منابع و اراده سیاسی در اولویت قرار دهد.

چالش‌های آب‌وهوایی تونس از کمبود آب تا دمای گرم‌تر تا ناامنی غذایی را شامل می‌شود. بر اساس گزارش بانک جهانی، به دلیل ترکیبی از عوامل سیاسی، جغرافیایی و اجتماعی، «تونس به عنوان یکی از کشورهای مدیترانه‌ای شناخته می‌شود که بیشتر در معرض تغییرات آب‌وهوایی قرار دارد». دو تا از بزرگ‌ترین بخش‌های اقتصادی کشور -گردشگری و کشاورزی- به ویژه در برابر تغییرات آب‌وهوایی آسیب‌پذیر هستند. افزایش تنش گرمایی و کاهش ذخایر آب می‌تواند بر عملکرد مکان‌های توریستی تونس تاثیر بگذارد و کاهش بیشتر بارندگی می‌تواند معیشت اکثریت قریب به‌اتفاق مردم تونس را که به بخش کشاورزی متکی هستند، تحت تاثیر قرار دهد. جمعیت مناطق داخلی کشور به ویژه در معرض خطر هستند، زیرا «بخش قابل توجهی از درآمد خود را از کشاورزی به دست می‌آورند که از 7 /13 درصد جمعیت فعال در تاتاوئین تا 4 /30 درصد در کاسرین متغیر است، در مقایسه با میانگین ملی 5 /16 درصد». با این حال، با وجود تهدید آشکار تغییرات آب‌وهوایی برای اقتصاد و ثبات تونس، دولت تونس در اولویت‌بندی این موضوع شکست خورده است.

لیبی پهناور و آسیب‌پذیر در برابر دما

لیبی کشوری پهناور با هفت میلیون نفر جمعیت، در برابر تغییرات آب‌وهوایی بسیار آسیب‌پذیر است. میانگین دمای سالانه لیبی سریع‌تر از هر کشور دیگری در حال افزایش است و انتظار می‌رود تا سال 2050 دو درجه سانتی‌گراد افزایش یابد. طوفان‌های گردوغبار و خشکسالی از نظر طول مدت، فراوانی و شدت -تا حدی به دلیل گرم شدن کره زمین- با اثراتی مخرب در حال افزایش هستند. بارندگی در این کشور در حال کاهش است و این روند نامنظم‌تر می‌شود. در حالی که باران‌های شدیدتر باعث سیل‌های ویرانگر می‌شود. به ویژه در شهرهایی که دارای برنامه‌ریزی شهری ضعیف هستند. آب آشامیدنی -که 80 درصد آن از سفره‌های فسیلی غیرقابل تجدید در اعماق بیابان جنوبی از طریق سیستم عظیم لوله‌هایی به نام رودخانه بزرگ انسان‌ساخت استخراج می‌شود- به دلیل تبخیر مخازن باز و استخراج ناپایدار به سرعت ناپدید می‌شود. سطح دریاها در امتداد خط ساحلی طولانی لیبی بسته به بادها و جریان‌های منطقه تا سه میلی‌متر در سال افزایش می‌یابد که در نهایت می‌تواند شهر ساحلی بنغازی را غرق آب کند یا به شدت آسیب برساند. اما این همه مشکلات لیبی نیست. آسیب‌پذیری لیبی در برابر تغییرات اقلیمی به دلیل عوامل انسانی از جمله حکومت‌داری ضعیف، درگیری‌های مسلحانه و بی‌توجهی به زیرساخت‌ها نیست. در ابتدایی‌ترین سطح، بحران مشروعیت سیاسی کشور، نخبگان و بازیگران خارجی لیبی را به این استدلال سوق داده است که قبل از روی آوردن به اصلاحات بلندمدت، از جمله اصلاحاتی که برای جلوگیری از اثرات مضر آب‌وهوایی لازم است، ابتدا باید کشور را متحد و تثبیت کرد.