تحرک بیشتر، تنفس آلودگی بیشتر
شینا انصاری از خطرات آلایندههای محیطی بر سلامت کودکان میگوید
آلودگی هوا طی 50 سال اخیر مساله شهری مثل تهران بوده است. در دهه 40 پیشبینیهایی برای مساله آلودگی هوا طی سالهای بعد انجام شد اما هرگز سازوکار و برنامه کنترلی برای آلودگی هوا به وجود نیامد. آلودگی هوا حالا در تابستان و البته بیشتر در فصلهای سرد سال شهرهای بزرگ ایران را درمینوردد و حجم بالایی از بیماریهای مرگبار را به جای میگذارد. کودکان اغلب بیشترین و مهمترین قربانیان آلودگی هوا هستند. بررسیها نشان میدهد کودکان بیشتر در معرض آلودگی هوا و اثرات مرگبار آن قرار دارند. شینا انصاری متخصص محیط زیست که سالها تجربه مدیریت در زمینه محیط زیست و آلودگیهای محیط زیستی دارد معتقد است: مطالعاتی در سطح دنیا انجام شده و اثر آلودگی هوا بر سلامت گروههای حساس بهخصوص کودکان ارزیابی و سنجش شده است و نتیجه این مطالعات قابل اثبات است اما اینکه آیا در ایران چنین مطالعهای صورت گرفته مشخص نیست. با این حال مشهود است که کودکان عمدتاً در معرض آسیب بیشتر هستند. دلیل این است که کودکان تنفس بیشتری میکنند و هوای آلوده بیشتری را به مجاری تنفسی خود میبرند. ارگانهای بدن کودکان هنوز کامل نیست و سیستم ایمنی پایینتری دارند. بنابراین آنها بیش از دیگران در معرض خطر هستند. کودک وقتی تحرک دارد به نسبت وزن خود پنج برابر بیشتر از یک فرد بالغ هوا وارد ریه خود میکند. این هوای آلوده به میزان بیشتری وارد ریه کودک میشود.
♦♦♦
بر اساس گزارشهای منتشرشده ظاهراً کودکان بیشترین تاثیر را از آلودگیها بهخصوص آلودگی هوا میگیرند. در شهرهای بزرگ ظاهراً آلودگیها سلامت روان و جسم کودکان را درگیر کرده و آنها در مقایسه با همسالان خود در شهرهای غیرآلوده کیفیت سلامتی پایینتری دارند. دلیل این اتفاق چیست؟
آلودگی هوا بر گروههای حساس اثر بیشتری دارد. کودکان جزو دسته حساسترین گروهها محسوب میشوند. به همین خاطر در پارامترهای AIQ (شاخص کیفی هوا) ردهبندی برای گروههای حساس در نظر گرفته شده است. کودکان، سالمندان و افراد دارای بیماریهای زمینهای از جمله بیماریهای تنفسی و قلبی نیز در این گروه جای میگیرند. کودکان هم به دلیل تعداد تنفسهای بیشتری که نسبت به بزرگسالان در طول دوران رشد خود دارند و به دلیل اینکه برخی از ارگانهای آنها به صورت کامل رشد نکرده، آسیبپذیری و شکنندگی بیشتری نسبت به گروههای دیگر دارند. کودکان به دلیل قد کوتاهتری که دارند بیشتر در معرض آلودگیهای سطحی هستند. بنابراین وارونگی هوا برای کودکان خیلی خطرناک است چرا که هم ذرات معلق کمتر از 5 /2 میکرون و هم آلایندههای ناشی از فلزات سنگین را دریافت میکنند. مطالعات نشان داده ذرات معلق خودشان حاوی فلزات سنگینی مثل سرب، نیکل، کادمیوم و... باشند. پایداری یا وارونگی هوا میتواند فلزات سنگین معلق در هوا را به سطوح پایینتر بیاورد و کودکان به دلیل اینکه به سطح زمین نزدیکتر هستند، میتوانند با تعداد تنفس بالایی که دارند آنها را جذب ریههای خود کنند. بنابراین کودکان به دلیل اینکه هنوز ارگانهای کاملی ندارند، این ذرات معلق حاوی فلزات سنگین وارد بدن آنها و در نهایت مغز آنها خواهد شد و اثرات مخربی بر هوش و توانایی بچهها خواهد گذاشت. اینها محصول مطالعات جهان در زمینه اثر آلودگی هوا بر کودکان است چرا که آلودگی هوا فقط متعلق به ایران نیست. تقریباً اغلب شهرهای بزرگ و پرتحرک دنیا دچار چنین مشکلاتی شده و میشوند اما آنها راهکارهایی برای مقابله و کاهش اثرات آلودگی بر گروههای حساس داشتهاند و برخی در این زمینه موفق بوده و برخی مثل ما هنوز درگیر تشدید آلودگی هوا هستیم. بررسیهای انجامشده نشان میدهد اگر کودکان در معرض آلودگی هوا قرار بگیرند، آلودگی میتواند ضریب هوشی کودکان را کاهش دهد.
آیا این ذهنیت که کودکان در شهرهای بزرگ از جمله تهران، اهواز، اصفهان، مشهد، تبریز و اراک و... به دلیل اینکه در معرض آلایندههای صنعتی و شیمیایی و آلودگی سوخت خودروها و گردوغبار هستند، کیفیت هوشی و روانی و جسمی بدتری نسبت به کودکان شهرهای پاکتر دارند درست است؟ چقدر این ادعا قابل اثبات است؟
مطالعاتی در سطح دنیا انجام شده و اثر آلودگی هوا بر سلامت گروههای حساس بهخصوص کودکان ارزیابی و سنجش شده است و نتیجه این مطالعات قابل اثبات است اما اینکه آیا در ایران چنین مطالعهای صورت گرفته یا خیر برای من شخصاً قطعی نیست. این سوال را بهتر است دوستان در وزارت بهداشت پاسخ دهند که اثر آلودگی هوا بر سلامت روح و روان و جسم کودکان در ایران چگونه است؟ بهخصوص اثر آلودگی بر هوش کودکان به چه نحوی است؟ اما بررسیها نشان میدهد در دنیا در این زمینه کار کردهاند. چرا که نتایج نشان میدهد کودکانی که در معرض آلایندهها در شهرهای صنعتی و بزرگ هستند هوش آنها تحت تاثیر قرار گرفته است. اینکه ضریب هوشی در افراد به چه میزان کاهش پیدا میکند متفاوت است. مثلاً در شهر تهران شاخص اصلی آلودگی هوا متعلق به ذرات معلق کمتر از 5 /2 میکرون است. ولی در شهرهایی مثل اراک و اهواز آلودگی متاثر از آلایندههای صنعتی و بعضاً گردوغبار است. اخیراً آلاینده دیاکسید گوگرد در برخی از شهرها از جمله تهران وجود داشته است. در نهایت میتوان گفت اگر آلایندهها پایدار باشند و کودکان دائم در معرض آلودگی باشند، در بلندمدت اثر قطعی بر سلامت آنها بهخصوص بر ضریب هوشی آنها خواهند داشت. البته به دلیل فراوانی آلودگی و تنوع آنها دیگر تقریباً تفاوتی هم میان فصل سرد و گرم وجود ندارد، چرا که آلودگیهای فصل گرم نیز سلامت مردم و گروههای حساس را تهدید میکند. البته اخیراً مطالعه جدیدی -که من منبع مشخصی برای آن پیدا نکردهام- تاکید میکند آلودگی هوا ضریب هوشی کودکان تهرانی را پنج تا 10 درصد بیشتر از بقیه شهرها تحت تاثیر قرار داده است. به غیر از هوش کودکان آلودگی بر تمرکز کودکان تاثیر زیادی دارد که تمرکز بر فرآیند یادگیری بسیار موثر است. از نظر جسمی نیز کودکان در شهرهای بزرگ به شدت تحت تاثیر آلودگی هوا هستند. اختلالات تنفسی و تشدید زمینههای آلرژی از جمله اثرات مشهود آلودگی بر سلامت جسم کودکان است. با این حال فلزات سنگین موجود در آلایندهها چون اثر تجمعی دارند، میتوانند فرد را در بلندمدت با بیماریهای زیادی مواجه کنند و البته بهطور مستقیم بیماریهای خطرناکی را در کودکان بهوجود میآورند. بیماریهای مزمن را تشدید میکنند. مثلاً عوارض بیماریهایی مثل سرماخوردگی طولانیمدتتر میشود. بعد از یک سرماخوردگی ساده روزها و ماهها کودکان آبریزش دارند، سرفه میکنند و در روند سلامت آنها اختلال ایجاد میشود. کمخونی نیز از جمله بیماریهایی است که کودکان در معرض آلودگی هوا با آن مواجه هستند. کمبود ویتامین دی نیز در افراد بهخصوص کودکان به شدت زیاد میشود. چرا که استمرار آلودگی هوا سبب میشود خورشید به درستی بر سطح نتابد و ویتامین مفید به بدن افراد از جمله کودکان نرسد. به هر صورت کودکان به دلیل فعالیت جسمانی بیشتر و تعداد تنفس بیشتر هم حساسیت بیشتری برای دریافت بیماری دارند و هم زمینه تشدید بیماری در آنها بیشتر میشود. بیماریهای ریوی و عفونتی در این شرایط در کودکان بالا میرود. از این جهت خطرات آلایندههای محیطی در کودکان بسیار بیشتر از بزرگسالان است.
پرسشی که ممکن است ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده باشد این است که آیا میان گروههای سنتی تفاوتی در برابر استنشاق آلودگی هوا وجود دارد؟ مثلاً چرا گروههای سنی کودکان و سالمندان بیشتر در معرض خطر هستند؟
دلیل این است که کودکان تنفس بیشتری میکنند و هوای آلوده بیشتری را به مجاری تنفسی خود میبرند. ارگانهای بدن کودکان هنوز کامل نیست و سیستم ایمنی پایینتری دارند. بنابراین آنها بیش از دیگران در معرض خطر هستند. کودک وقتی تحرک دارد به نسبت وزن خود پنج برابر بیشتر از یک فرد بالغ هوا وارد ریه خود میکند. این هوای آلوده به میزان بیشتری وارد ریه کودک میشود. به همان نسبت که تردد بیشتری در هوای آزاد دارد، آلاینده بیشتری وارد بدن خود میکند. کودکان وقت بیشتری را بیرون از اتاق میگذرانند. فرد بالغ شاغل است و ممکن است در ساختمان و در محیط دربسته باشد اما کودکان عمدتاً در فضاهای باز مشغول بازی و تحرک هستند. همین که کودکان تحرک بیشتری دارند یعنی میزان آلاینده بیشتری ممکن است وارد بدن خود بکنند.
مکانیسم آلودگی هوا چگونه بر سلامت کودک اثر میگذارد؟ ریههای کودک در مواجهه با حجم آلودگی چه واکنشی دارد؟
انواع آلایندهها در هوا وجود دارد. ذرات معلق کوچکتر که در فصل تابستان داریم ناشی از گردوغبار تابستانه است. ما در شهر تهران تقریباً در همه فصول آلودگی داریم. در تابستان ذرات معلق کمتر از 10 میکرون داریم و البته آلاینده ازن نیز در تابستان بیشتر وجود دارد که آلاینده خطرناکی است که البته چون شرایط اینورژن یا پایداری هوا در تابستان وجود ندارد چندان محسوس نیست. اما به هر حال این آلودگی در تابستان وجود دارد. در فصل سرما ذرات معلق کمتر از 5 /2 میکرون شاخص اصلی آلودگی هوا در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر است. این ذرات به خاطر اینکه بسیار ریز هستند به راحتی وارد ریه میشوند و میتوانند به قسمتهای تحتانی ریه بروند و از این جهت میتوانند ایجاد مشکل کنند. اگر این ذرات ریز حاوی فلزات سنگین مثل سرب، نیکل و... باشند به مراتب خطرات بیشتری را متوجه سلامت افراد بهخصوص گروههای حساس و اغلب کودکان میکنند. این فلزات سنگین از طریق خون وارد ارگانهای بدن میشوند و میتوانند اثر مخرب خود را بر سلامت بگذارند. اما یک آلودگی بسیار مهم در اوایل دهه 90 در شهر تهران وجود داشت که به خاطر سوخت نامناسبی که مصرف میشد، پدید آمده بود. سازمان محیط زیست باید این مساله را مجدداً بررسی کند که آیا کیفیت سوخت از نظر ترکیبات آروماتیک بهخصوص آلاینده «بَنزن» در چه وضعیتی است. در اوایل دهه 90 که مسوولیتی در دفتر پایش سازمان محیط زیست داشتم تحقیقات و اندازهگیریهایی در میادین مختلف شهر تهران انجام دادیم و ترکیبات عالی ذرات مثل بنزن و آروماتیک اندازهگیری شد. آنجا متوجه شدیم میزان این آلایندهها در میادین مختلف تهران بسیار بالاست. این آلایندهها سرطانزایی بسیار آشکاری دارند و آلاینده بسیار خطرناکی هستند. طبیعتاً اگر این آلودگی در هوا جریان داشته باشد و وارد بدن کودکان شود خیلی میتواند خطرناک باشد چرا که همانطور که توضیح داده شد، کودکان حجم بیشتری هوا را تنفس میکنند و عمدتاً وقت بیشتری در محیط باز میگذرانند و این آلایندهها میتواند سلامت نسل آینده را در صورتی که تمهیدی اندیشیده نشود به شدت تهدید کند.
در سالهای گذشته که مساله آلودگی هوا را بررسی میکردیم عمدتاً روی این نکته تاکید میشد که اثر آلودگی هوا بر مرگ بهطور مستقیم قابل تایید نیست. البته عمدتاً بر اثر غیرمستقیم تاکید میشد. اما اخیراً وزارت بهداشت و سازمان محیط زیست به صراحت از مرگ 27 تا 30 هزار انسان در 27 استان کشور با جمعیت حدود 30 میلیون نفر در سال 1400 بر اثر آلودگی هوا خبر دادند. این آمار بسیار تکاندهنده است. چرا با وجود چنین وضعیت خطرناکی مساله آلودگی هوا هنوز به شکل یک ابربحران مرگزا مورد توجه واقع نشده است؟
مرگومیر ناشی از آلایندههای محیطزیستی در همه جای جهان بسیار بااهمیت است و به آن توجه ویژه میشود. اما ما چون در فصل سرد سال با حالت فوری و مشهود آلودگی هوا در شهرهای بزرگ بهخصوص پایتخت مواجه میشویم، نسبت به آن بهطور موقت واکنش نشان میدهیم. بنابراین رسانهها از مسوولان مطالبه بیشتری دارند. متاسفانه مرگومیر ناشی از آلودگیهای محیط زیستی هرگز مثل بیماری مهلکی مانند کرونا که اثر فوری و آنی داشت و خیلی سریع مورد رسیدگی قرار گرفت، نیستند. بلکه عوارض آلایندههای محیطزیستی در جوامع انسانی در میانمدت و بلندمدت نشان داده میشوند. به همین خاطر مرگومیر منتسب به آلودگی هوا به شکل دقیقی مطرح نمیشود. مثلاً همین آماری که در شهر تهران در سال 1400 بهطور میانگین مرگ شش هزار و 398 نفر را به قرار گرفتن طولانیمدت در معرض آلاینده ذرات معلق PM2.5 منتسب کرده است. این آمار بر اساس محاسبه افزایش بیماریهای قلبی و ریوی و سرطانها اندازهگیری میشود که اثر آلودگی هوا بر آنها بسیار مهم است و البته من سازوکار این اندازهگیری را نمیدانم چون کار تخصصی است اما مشکلی که وجود دارد این است که مرگومیر ناشی از آلایندههای محیط زیستی که در آب و خاک مثل هوا نیز وجود دارد، بهطور مشخص قابل ارزیابی و اندازهگیری دقیق نیست. وقتی بحث آفتکشها را بررسی میکنیم میبینیم اثر این آلایندهها بر مواد غذایی تازهخوری مثل سبزیجات زیاد است و قطعاً بر انواع سرطانهای گوارشی و... اثر دارد اما ما بهطور مشخص نمیدانیم این میزان چقدر است. اینکه چه ارتباط معناداری وجود دارد، مقداری پیچیدگی دارد اما تقریباً میدانیم که اثر آلودگیهای محیطزیستی در کوتاهمدت بر سلامت انسان و بهخصوص کودکان مشخص نمیشود. باید منتظر نتایج بررسیها در میانمدت و بلندمدت باشیم. یک نمونه از این وضعیت را میتوان در استان اصفهان مشاهده کرد که ظاهراً بیماریهای اماس در این استان بیشتر شده است. این بحث باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. اما این وضعیت را به آلودگیهای صنعتی ربط میدهند. به هر حال جایی که آلودگیهای محیطی بهخصوص صنایع آلاینده باشد زمینه بروز و شیوع بیماریهای مزمن و انواع سرطانها و مرگومیرهای ناشی از این آلایندهها نیز بالا میرود. اغلب شهرهای بزرگ و صنعتی ما با چنین مشکلی مواجه هستند. اما اینکه چه ارتباط دقیقی میان آلایندهها و نوع بیماری و مرگ وجود دارد کمی پیچیدگی دارد و شبیه بیماریهای ویروسی نیست که بتوان با دقت نظر بالایی مطالعه و ارزیابی انجام داد.