تلنگر مسموم
گفتوگو با محمدحسین عمادی درباره دلایل سمی شدن کشاورزی ایران
کشاورزی ایران در روزگاری که به دلیل کمبود آب در آستانه ورشکستگی است، با برگشت خوردن محصولات آلوده به سموم نیز در مخاطره قرار گرفته و اعتبار بینالمللیاش در حال کم شدن است. محمدحسین عمادی، نماینده دائم و سفیر سابق ایران در سازمان خواربار جهانی (فائو) و عضو شورای مشورتی تنوع زیستی کشور و مدرس دانشگاههای چین معتقد است؛ تحریم از یکسو و بالا رفتن نرخ ارز از سوی دیگر سبب شده اقتصاد ایران با حجم وسیعی از صادرکنندگان و تاجران یکشبه مواجه شود و در این شرایط اقدام به صادرات هر محصولی بکنند. در کنار این وضعیت واردکنندگان سم یکشبه در ایران رشد کرده و محصولات بیکیفیتی به ایران وارد کرده و سبب به وجود آمدن این شرایط بغرنج و مخرب شدهاند.
♦♦♦
این روزها شاهد عودت محصولات کشاورزی ایران از سوی برخی کشورها به بهانههایی مانند آلودگی بهداشتی، بالا بودن سموم و مسائلی از این دست هستیم. تحلیل شما از چنین وضعیتی چیست و این اقدامات محصول چه اتفاقاتی است؟
در اخبار و اطلاعاتی که اخیراً پخش شده است دقیقاً دلیل و چرایی مرجوع شدن محصولات کشاورزی مشخص نشده است. یکی دو مورد را من در رسانهها پیگیری کردم. دلایل مرجوع شدن محصولات مربوط به، به همراه نداشتن مجوزهای آزمایشگاهی و پروانه بهداشتی سموم بهکاررفته بوده است. بر اساس سوابق مشکلات میتواند دلایل متنوعی داشته باشد از جمله باقیمانده مواد سمی حاصل از کاربرد مواد شیمیایی همچون سموم آفتکش و استفاده بیش از حد از کودهای نیترات. هر چند کم و کیف این اخبار دقیقاً تایید نشده است اما نشاندهنده هشدار و زنگ خطری برای مسوولان بخش کشاورزی و ضابطین بهداشت و سلامت غذا در کشور است. این هشدار از سوی رسانهها باید مثبت تلقی شود چرا که به این بهانه میتوان موانع و مشکلات ساختاری ایمنی غذا در کشور را شناخت و با همفکری و هماهنگی آن را رفع کرد. شاید به چند شیوه مختلف میتوانیم با این هشدار و زنگ خطر برخورد کنیم. میتوانیم زنگ خطر یا سنسورهای این زنگ خطر را خاموش کنیم یا میتوانیم مشکلات را از ابعاد مختلف بهخصوص سیاستگذاری، فنی و تجاری مورد بررسی قرار داده و برای رفع مشکل در بلندمدت برنامهریزی کنیم. رسانههای رسمی و غیررسمی کشور وظیفه خود را انجام داده و بحث را به جامعه منتقل کردهاند و حال نهادهای متولی سیاستگذاری از جمله وزارت کشاورزی و وزارت بهداشت و مجلس باید وارد عمل شده و بخشهای فنی و کنترلی همچون: سازمان غذا و دارو، سازمان استاندارد کشور و سازمان حفظ نباتات و دامپزشکی وارد عمل شده و ضوابط خود را بازبینی کنند. البته دستگاههای متولی تجارت کشور نیز باید بهصورت جدی وارد عمل شوند. وزارت صمت و اتاق بازرگانی نیز باید بر بازبینی صدمات وارده به اعتبار سیستم تجاری کشور و شیوههای رفع آن متمرکز شوند.
در دنیای کنونی و حجم گسترده تبادلات تجاری مواد غذایی رعایت پروتکلهای بهداشتی و سلامت مواد غذایی پیششرط هرگونه تعامل در بازار جهانی است. ایران بیش از نیمقرن است که نهادهای بهداشتی و قوانین مربوطه را بهخوبی پایهگذاری کرده است و در این زمینه از بسیاری کشورهای همسایه از سابقه و تاریخچه طولانیتری برخوردار است. مشکل حاد کنونی که مطرح شده است عمدتاً به دلیل تغییر در شیوههای تولید و ظهور تحریمها و شرایط اقتصادی بهوجودآمده در چند سال گذشته و گرایش شدید به صادرات بدون ضابطه برای تامین ارز به وجود آمده است. از اینرو باید به ریشههای مشکل توجه بیشتری کرد و هر گونه اقدامی بهجای اینکه بر ذهنیت مردم تاثیر منفی داشته باشد باید به اصلاح سیستم تولید و بهبود فرآیند صادرات منجر شود.
وقتی کشوری کشاورزیاش وارد حوزه صادرات میشود باید حساسیت بیشتری نسبت به مسائل مطروحه داشته باشد. آیا در این حوزه موارد و استانداردهای لازم رعایت میشود؟
طبیعی است وقتی کشوری کشاورزیاش وارد حوزه صادرات میشود باید جهانی فکر کند. باید بپذیرد که نمیتواند با استانداردهای محلی و منطقهای عمل کند. بلکه قطعاً باید قوانین بازی در میدان جهانی را بپذیرد. این به خودی خود مساله مثبتی است که دارد اتفاق میافتد. ما وقتی محصولاتمان را صادر میکنیم یعنی قوانین و استانداردها را باید دقیقاً بشناسیم و بیشتر و بهتر رعایت کنیم. اگر این صادرات اتفاق نمیافتاد شاید تا سالها کنترلها انجام نمیشد و این عوارض مشخص نمیشد و کسی به این موارد توجهی نمیکرد. مساله مهم این است که قوانین دنیا در زمینه صادرات محصولات کشاورزی قدمت دارد و حدود 70 سال است که سازمان فائو با همکاری سازمانهایی مثل OIE و WHO این استانداردها را تعیین کردهاند و هر کشوری موظف است قوانین و استانداردها را رعایت کند. بنابراین موضوع ثابت و پذیرفتهشدهای است و کشور ما نیز اتفاقاً در برخی موارد حتی سختگیرتر از بسیاری از کشورهای دنیا و همسایگان است. در حوزه واردات گوشت، لبنیات و غلات دقت ایران بسیار زیاد است. باید قوانین بازی را پذیرفت چرا که وقتی وارد حوزه صادرات میشوید، باید بپذیرید که تولید غذای سالم و مقوی اولویت اول است. اما نکته بسیار مهمی که هماکنون افکار عمومی کشور به آن میاندیشد آن است که قطعاً اولویت اصلی، حقوق شهروندی و ایمنی غذا برای مصرفکنندگان داخلی است. سازمانهای ناظر و استانداردکننده مواد غذایی در کشور باید در مبادی تجارت داخل همچون میادین اصلی میوه و ترهبار خود قبل از آنکه محصولات کشاورزی به دست خردهفروش برسد میزان آفات، سموم و باقیماندههای مضر و مسموم غذایی را بهصورت مستمر کنترل کرده و آن را تایید کند.
ما در مرور اخبار مرتبط با ممنوعیت ورود محصولات کشاورزی به این ابهام برخورد میکنیم که ایران خود یکی از سختگیرترین مقررات واردات محصولات مرتبط با سلامت و بهخصوص غذا را دارد. دلایل حتی گاه سیاسی در آن دخیل میشود و حتی توصیه مقامات عالیرتبه کشور نیز حساسیت بر کیفیت و سلامت محصولات است. چطور با وجود مقررات بینالمللی در رصد کیفیت محصولات صادراتی ما با چنین مشکلی مواجه شدهایم؟
اگر بخواهیم به پدیدهای که هماکنون با آن روبهرو هستیم و ریشههای آن بپردازیم میتوانیم سه عامل اصلی را در آن پیگیری کنیم. عوامل اقتصادی، فنی و تجاری که همگی بهصورت پویا در این مساله دخیل بوده است. اجارهکاری در اراضی کشور باعث شده بهرهگیری مفرط از منابع آب و خاک صورت گیرد و برای حداکثر تولید از انواع نهادههای شیمیایی چون علفکشها، آفتکشها و کودهای شیمیایی استفاده کنند. همین امر باعث شده است که تولید در هکتار افزایش یافته اما متاسفانه کیفیت غذایی یا مغذی بودن و بهداشت آن کاهش چشمگیر پیدا کرده است. از سوی دیگر با تحولات سیاسی-اقتصادی اخیر و تحریمهای شدیدی که به وجود آمده نرخ دلار بسیار بالا رفته است. در نتیجه صادرات مواد غذایی که به منابع داخلی ارزان بهخصوص نیروی کار، انرژی و آب و خاک بسیار ارزان وابسته است، سودآوری بالایی دارد. بنابراین با دلار 30 هزار تومان صادرات هر کالایی به خارج از کشور سودمند است. از بعد تجاری نیز تعداد زیادی از صادرکنندگان حرفهای و ماهر ایران متاسفانه در چند سال گذشته از دور خارج شدهاند و تعداد زیادی نیروی غیرحرفهای برای جلب و جذب سود زیاد وارد حوزه صادرات شدهاند. وزارت بازرگانی نیز به هر کسی که درخواست داده کارت بازرگانی داده و هر کسی میتواند با داشتن چنین کارتی هر چیزی را که سود کلان داشته باشد صادر کند. با اینکه مواد غذایی از جمله مواردی است که صادرکننده آن بسیار فنی و تخصصی است و این حوزه بر اساس سفارشی که از خارج دریافت میکند، محصول را در داخل تولید میکنند. طبیعی است کسانی که دلار آزاد را در نظر دارند، میتوانند روی هر محصولی که کشورهای همسایه نیاز داشته باشند، برنامهریزی کنند و محصول را از مزارع جمعآوری میکنند و با یک بستهبندی ظاهراً مطلوب بدون اینکه استانداردهای دیگر از جمله مقررات و قوانین مرتبط با مسائل بهداشتی و سموم و... را رعایت کرده باشند اقدام به صادرات میکنند و در گمرک و مرز کشور مبدأ به سد قوانین مرتبط و البته شاید یکسری دلایل سیاسی و اقتصادی برخورد میکنند و نمیتوانند محصول را صادر کنند. بنابراین این تولیدات به بازار محصولات کشاورزی و مواد غذایی ایران برمیگردد و بدون هیچ نظارتی به دست مردم میرسد. این مساله ریشه در نیاز اقتصاد ملی و دولت به ارز دارد که اجازه صادرات به هر کسی را میدهد تا به صادرات مواد غیرنفتی اقدام کنند و چنین مسالهای یک جو رسانهای منفی علیه کشور به وجود میآورد. در نظر بگیرید یک بخش این مساله اقتصادی است. بنابراین افرادی هستند که به واسطه بروز چنین شرایطی در کشور دنبال صادرات هر چیزی هستند که بتوانند در ازای آن ارز 30 هزارتومانی دریافت کنند.
کشورهای دیگر جهان در این زمینه به چه روشی عمل میکنند؟
هماکنون تریلیونها دلار محصولات غذایی در جهان مبادله میشود و مشکلات بسیار محدودی در مبادله آن وجود دارد. کشورهای مختلفی در دنیا هستند که وقتی میخواهند صادرات انجام دهند بین تجار و تولیدکننده حتی قبل از تولید قرارداد بسته میشود. به این معنا که بزرگترین فروشگاه زنجیرهای مثلاً در اروپا فهرست اقلامی را که نیاز دارد اعلام و استانداردهای ملی و شرکتی خود را نیز بیان میکند. بنابراین واردکننده میداند از چه گونهای، از چه رقمی، با چه استانداردی در حوزه بهداشتی و سموم و آفتها از کشورهای طرف قرارداد محصول را وارد کند و صادرکننده نیز بر اساس سفارش کشور مبدأ محصول را تولید میکند. یعنی مدتها قبل از اینکه محصول را تولید و صادر کند، بازار آن تعیین شده و خریدار آن مشخص است. در بسیاری از کشورهای جهان بهخصوص اتحادیه اروپا همه استانداردها مشخص است و همه کشورها با این قوانین خود را هماهنگ میکنند و در آن مشترک هستند. تولید بر اساس سفارش و تقاضا انجام میشود. اینطور نیست که یک واسطه پیاز و سیبزمینی را از کشاورز به زیر قیمت میخرد و بعد بستهبندی کرده به مرز حمل کرده و آنجا تازه متوجه میشود که یک کشور نیترات، دیگری سم موجود، دیگری... را اندازهگیری میکند و به بنبست برمیخورند و بعد این به یک جو تبلیغاتی و مشکلات عمومی علیه کشور تبدیل میشود و همه به آن حساس میشوند.
مشکلاتی که مرجوع شدن محصول کشاورزی برای یک کشور به همراه دارد چیست؟
مرجوع شدن محصول یک کشور عملاً سه نتیجه منفی به بار میآورد. اول، ضرر مالی و اقتصادی به تاجر و صادرکننده وارد میشود. دوم، و مهمتر از مشکل اول لطمه به حیثیت تجاری و اعتبار کشور صادرکننده است که تا سالها ادامه مییابد و مرتبه و اعتبار کشور در اذهان عمومی و رسانههای جهانی کاهش مییابد و پر کردن این خلأ و اعتبار ممکن است سالها به کشور صادرکننده لطمه اقتصادی و مالی وارد کند. بدیهی است در بعد ملی نیز اعتبار و ذهنیت مصرفکنندگان داخلی نیز کاهش یافته و بازار مصرف محصولات داخلی لطمه خورده و باعث کاهش تقاضای بازار میشود. این امر عملاً باعث میشود قیمت محصولات کشاورزی در بلندمدت کاهش یافته و سودآوری بخش نیز کاهش یابد. بدیهی است که این یک بازی دو سر باخت است که به تولیدکننده و مصرفکننده ضربه خواهد زد.
تحریمها بر وضعیت موجود تا چه حد تاثیرگذار است؟
تحریمهای جدی دهه گذشته در ایران بدون شک در تمامی ابعاد زندگی مردم بهخصوص بخش کشاورزی تاثیر منفی داشته است. تحریمهای اقتصادی از چند سو بر بخش کشاورزی تاثیر گذاشته است. از یکسو تامین نهادههای وارداتی کشاورزی بهخصوص بذر، سموم و کود شیمیایی را با محدودیت روبهرو کرده است. از سوی دیگر همین امر باعث میشود که نهادههای غیراستاندارد و کمکیفیت توسط واسطهها و از مجاری غیرقانونی وارد کشور شود و به دست کشاورز برسد که طبعاً از کیفیت محصولات میکاهد و ایمنی بهداشتی مواد غذایی را مورد تهدید قرار میدهد. از سوی دیگر افزایش قیمت این نهادهها باعث افزایش قیمت محصول نهایی و کاهش تقاضا از سوی مصرفکننده میشود.
اثر این وضعیت در صادرات محصولات کشاورزی و مرجوع شدن آنها با عنوان سمی بودن محصولات بر اقتصاد کشور چیست؟ آیا این هجمه میتواند یک شوی تبلیغاتی علیه اعتبار کشور باشد یا یک مساله ریشهدار است که حل نشده و اکنون بیش از گذشته سر باز کرده است؟
من تلاش دارم خبرهای موثق را دنبال کنم و منبع خبر را عمدتاً چک میکنم. برای من این مساله کمی زیر سوال و دارای ابهام است. حتی تناژ دقیق محصولات، تاریخ دقیق و نوع محصولات را هم بهصورت دقیق تعیین نکردهاند. صورتمساله هنوز به طور دقیق روشن نیست. در تمامی رسانههایی که دنبال کردم هیچ خبر دقیق مکتوب، مستند و شفافی از سوی وزارتخانههای کشورهای خارجی و گمرکات و بخش مبادلات مرزی آنها مشاهده نکردم. این ادعا البته به این معنی نیست که بخواهم منکر اصل قضیه شوم. باید بپذیریم ممکن است موردی غلو هم شده باشد ولی باید تاکید کرد که این مساله در گذشته نیز بوده و باید راهحل اساسی و ساختاری برای آن پیدا کرد. استمرار چنین وضعیتی همین جوی است که علیه کشور وجود دارد. مصرفکننده ایرانی وقتی به فضای مجازی برای تهیه خبر متکی است و هر روز اخبار منفی و تلخ و ناامیدکننده به گوش میرسد، بنابراین اثر این اخبار این است که رغبت مردم به مصرف محصولات کشاورزی از بین میرود. این موضوع میتواند تولید محصول را کاهش دهد. مردم به هر چیزی مشکوک میشوند و در نهایت وقتی تقاضا کم شود عرضه و تولید نیز کم میشود و قیمت آن افزایش پیدا میکند و مردم و اقتصاد اساساً ضربه میبینند. در نهایت این کشاورز است که ضرر میکند. جو جهانی نیز بدتر از این است. با فشار رسانهها قطعاً تجار خارجی نیز تحت تاثیر قرار میگیرند و ایران بازار محصولاتش را از دست میدهد.
اثرات محیطزیستی استفاده از سموم در کشاورزی بر آب و خاک و بهطور کلی طبیعت ایران چه خواهد بود؟
طبیعت یک چرخه دوسویه است. بهرهگیری از روشها و نهادههای سالم کشاورزی نقش حیاتی در پایداری محیط زیست دارد. اگر ما از محیط زیست مراقبت نکنیم طبعاً اثر آن نهادههای آلوده روی محصولات کشاورزی و سپس روی سلامت مردم خود را نشان میدهد. هرچه نهادههای شیمیایی و سموم بیشتری استفاده شود و هرچه این نهادهها کمتر استاندارد باشند قطعاً پایداری محیط زیست را بیشتر تهدید میکنند. در دنیا بحث امنیت و ایمنی غذایی بهطور ویژه مورد توجه است. در امنیت غذایی، ایمنی غذایی نیز نهفته است. امنیت غذایی یعنی داشتن غذای سالم، کافی، مغذی، بهداشتی و قابل دسترس برای آحاد مردم کشور. این یک اصل حاکمیتی است. بنابراین وظیفه حاکمیت است تا از طریق سازمانهای نظارتی مثل دامپزشکی، حفظ نباتات و استاندارد و سازمان غذا و دارو... که متولی رعایت استانداردهای غذایی هستند، امنیت و ایمنی غذایی مردم کشور را تامین کنند. چه محصولاتی که در داخل تولید و مصرف یا صادر میشوند، چه محصولاتی که از خارج کشور وارد میشوند.