شاخهای بیهنر
علت اقبال به برخی افراد در شبکههای اجتماعی چیست؟
نسیم نجفیاقدم، زن ایرانی 39سالهای با چند هزار فالوئر در یوتیوب که طبق ادعای خودش از محدودیتهای این شبکه اجتماعی برای فعالیتهایش عصبانی بود، اواسط فروردینماه به دفتر یوتیوب واقع در کالیفرنیای آمریکا رفت، با تیراندازی به سوی کارکنان آنجا چند نفر را زخمی کرد و بعد خودش را کشت.
فاطمه شیرزادی: نسیم نجفیاقدم، زن ایرانی 39سالهای با چند هزار فالوئر در یوتیوب که طبق ادعای خودش از محدودیتهای این شبکه اجتماعی برای فعالیتهایش عصبانی بود، اواسط فروردینماه به دفتر یوتیوب واقع در کالیفرنیای آمریکا رفت، با تیراندازی به سوی کارکنان آنجا چند نفر را زخمی کرد و بعد خودش را کشت. نسیم یکی از چهرههای خاص فضای مجازی بود؛ خاص بودن این زن نه به سبب جذابیت شخصیت او و نه ناشی از اشاعه دانش و نمایش هنری خاص، بلکه به سبب فعالیت مستمر او در تولید و اشتراکگذاری ویدئوهایی بود که از نظر فنی و هنری به شدت بیکیفیت و سخیف و از نظر محتوایی خالی از ایدهای قابل توجه بودند. نسیم با همین ویدئوها توانسته بود هزاران دنبالکننده و بیننده برای خودش دستوپا کند و به یکی از «شاخ»های فضای مجازی تبدیل شود. «شاخ» واژهای است که در شبکههای اجتماعی در توصیف کسانی به کار میرود که در این فضا فعالیت مداوم و تعداد زیادی فالوئر یا دنبالکننده دارند و از طریق زیر پا گذاشتن قوانین و هنجارها، بروز رفتارهای غیرمعمول یا شیوه پوشش نامتعارف جلبتوجه میکنند. البته این تعریف از اصطلاح «شاخ» ممکن است چندان مانع و جامع هم نباشد. نکته دیگری که درباره شناختن شاخها باید مورد توجه قرار بگیرد این است که این افراد «سلبریتی» نیستند، اگرچه برخی سلبریتیها نیز ممکن است با فعالیتهای خاصی در فضای مجازی به شاخ تبدیل شوند، اما شاخهای فضای مجازی عمدتاً هیچ چیز نیستند جز «شاخ». با این حال به نظر میرسد برخی از همین افراد غیر از دیده شدن، به دنبال اهداف دیگری هم هستند. تعداد معدودی از آنها مانند نسیم بهزعم خود مشغول انتقاد اجتماعی هستند. عامل تیراندازی ساختمان یوتیوب که با اسم «نسیم سبز» در شبکههای اجتماعی فعالیت میکرد، در ویدئوهایش به شیوه خود از دغدغههای زیستمحیطی و معایب گوشتخواری حرف میزد. او از سانسور در آمریکا، قوانین یوتیوب و از دنیای سرمایهداری هم انتقاد میکرد، خاصه اینکه تصور میکرد در این دنیا سایتهای اشتراک ویدئو باعث شدهاند او کمتر از آنچه باید به چشم بیاید چون مثل دیگران ویدئوهای مستهجن منتشر نمیکند و منافع شرکتهای اقتصادی بزرگ را به خطر انداخته است. گذشته از خودشیفتگی و خودبزرگبینی که در این انتقادهای نسیم آشکار است، میتوان گفت این زن نسبت به دیگر شاخهای مجازی دغدغهمند محسوب میشود، چراکه بیشتر چهرههای مطرح این فضا حتی در همین سطح هم ایده و مطالبهای ندارند. گویی این افراد فقط و فقط میخواهند دیده شوند. اما نقش دیگر کاربران در این میان چیست؟ آیا کسانی که با دنبال کردن فعالیت برخی افراد خودشیفته در فضای مجازی باعث میشوند این افراد دچار توهم شهرت شوند، در آسیب دیدن آنها نقش دارند؟ متاسفانه اخیراً برخی کودکان و نوجوانان ایرانی هم در فضای مجازی شاخ شدهاند. این فضا برای آنها چه آسیبهایی به دنبال دارد؟ نوجوانان و جوانان به دنبال الگو و مرجع در عرصههای مختلف هستند. اگر یکی از نشانههای مرجعیت در فضای مجازی تعداد فالوئر باشد، این همه فالوئری که شاخهای بیمایه پیدا میکنند میتواند نشانه خلئی باشد که بر اثر محدود کردن و حذف چهرههای فرهنگی ایجاد شده است؟