آگاهی طبیعی
مردم تهران چقدر از حوادث طبیعی آگاهی دارند؟
کشورهای جهان کموبیش با حوادث طبیعی مواجه هستند. در ایران طی یک قرن اخیر بیش از 250 حادثه طبیعی رخ داده است، حوادثی از قبیل سیل، زلزله، خشکی، طوفان و... . این حوادث بر بیش از 60 میلیون جمعیت کشور اثر گذاشته، حداقل 158 هزار نفر را به کام مرگ کشانده و بالغ بر 53 میلیارد دلار آسیب به بار آورده است. در دوره زمانی مشابه (1922 تا 2021)، تهران و استانهای مجاور آن (البرز، مرکزی، قزوین و قم) 28 حادثه طبیعی -اغلب سیل و زلزله- را تجربه کردهاند، حوادثی که روی حدود 11 میلیون نفر جمعیت اثر گذاشته، حداقل 55 هزار نفر را به کام مرگ کشانده و موجب آسیب 22 میلیارددلاری شده است. بنا بر ویژگیهای زمینشناختی تهران نظیر واقع شدن کوهها در شمال، کوهپایه در مرکز و ناحیه بیابانی در جنوب شهر احتمال وقوع سیلابهای ناگهانی و سرریز شدن رودهایی که منابع آبی را از شمال به جنوب شهر میرسانند نیز بالاست. در این شرایط آموزش و آگاهیبخشی شهروندان و همچنین بهبود و مقاومسازی ساختوسازها به منظور آمادگی در برابر حوادث طبیعی حیاتی است. سه اقتصاددان به نامهای محمدرضا فرزانگان، سِون فیشر و پیتر نوآک از دانشگاه فیلیپس ماربورگ آلمان در مقالهای که به تازگی (دسامبر 2023) در «مجله بینالمللی کاهش خطر حوادث طبیعی» به چاپ رسیده است، به ارزیابی میزان آگاهی مردم تهران از حوادث طبیعی پرداختهاند. این ارزیابی بر اساس نظرسنجی است که به صورت مصاحبه تلفنی با بهرهگیری از فناوری رایانهای انجام گرفته است. بر این اساس آمارهای چندوجهی از 502 مشارکتکننده مصاحبهشونده جمعآوری شده است. این مصاحبه در بازه زمانی دسامبر 2020 تا ژانویه 2021 انجام گرفت. در تعیین رابطه میان تجربه حوادث طبیعی و شاخصهای سواد مشارکتکنندگان، از مدلهای رگرسیونی لگاریتمی بهره گرفته شده است. پرسش اصلی مقاله این است: مهمترین عامل تعیینکننده آگاهی جمعیت تهران پیرامون حوادث طبیعی چیست؟ پس از تعیین عوامل تعیینکننده سواد حوادث طبیعی مردم، یک شاخص سواد حوادث طبیعی چهارمرحلهای (DLI) بر مبنای مقاله براون و همکارانش (2014) بسط داده میشود: سواد حوادث طبیعی ابتدایی، سواد حوادث طبیعی عملکردی، سواد حوادث طبیعی تعاملی و سواد حوادث طبیعی بحرانی. اعتبار و اطمینان شاخص نهایی نیز با استفاده از روشهای اقتصادسنجی آلفای کرونباخ، آزمون کایسر-میر-اولکین و آزمون کروی بارتلت ارزیابی میشود. همچنین با در نظر گرفتن شاخص سواد حوادث طبیعی نهایی و چهار دستهبندی آن به عنوان متغیر وابسته، عوامل تعیینکننده سواد حوادث طبیعی از طریق روش اقتصادسنجی حداقل مربعات معمولی (OLS) نیز مورد بررسی قرار میگیرد. از جمله کمکهای مقاله به ادبیات علمی این حوزه این است که در آن شواهد تجربی جدیدی از ویژگیهای فردی که روی آمادگی در برابر حوادث طبیعی و سطح سواد و آگاهی مردم اثرگذارند ارائه میشود. این مقاله جزو معدود مطالعاتی است که به موضوع سواد حوادث طبیعی پرداخته است، بهخصوص اینکه برای اولین شاخص سواد حوادث طبیعی برای تهران یا ایران محاسبه میشود. تفاوت مقاله هم این است که سواد حوادث طبیعی مورد مطالعه، ابعاد مختلف روابط افراد با حوادث طبیعی را در خود جای داده است، شامل فهم ابتدایی از حوادث طبیعی و نقش فعال یاریرسانی در زمان وقوع این حوادث. بهعلاوه این مقاله دنبالهرو مطالعات پیشین روی جمعیت تهران است. بنابراین اطلاعاتی بهروز از میزان آمادگی جمعیت پایتخت ایران در برابر حوادث طبیعی ارائه میشود.
ادبیات علمی
مفهوم سواد حوادث طبیعی با سایر مفاهیم این حوزه نظیر تجربه حوادث طبیعی، ادراک خطر و آمادگی در برابر حوادث طبیعی مرتبط است. گفتنی است آمادگی در برابر حوادث طبیعی را میتوان اینگونه تعریف کرد: ظرفیت افراد برای خوانش، فهم و استفاده از اطلاعات به منظور اتخاذ تصمیمات آگاهانه و انجام دستورالعملها در راستای تسکین، آمادگی، پاسخ و بهبود از یک حادثه طبیعی. کالیسکان و اونر (2021) با بررسی مطالعات مختلف این حوزه سعی کردند آن را اینگونه تعریف کنند: سواد حوادث طبیعی عبارت است از: ظرفیت افراد برای ارزیابی، فهم، برآورد و بهکارگیری اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه و دنبال کردن دستورالعملها در زندگی روزمره به منظور آمادگی، جلوگیری، واکنش، تخفیف و بهبود از حوادث طبیعی. بهطور کلی ادبیات این حوزه را میتوان به دو دسته ادبیات نظری و تجربی تقسیم کرد.
ادبیات نظری
براون و همکارانش (2014) الگویی برای رسیدگی به شکاف میان نیازها و تواناییهای گروههای آسیبپذیر و اطلاعاتی که در رابطه با حوادث طبیعی موجود است و همچنین آمادگی مفاد آموزشی بسط دادهاند. الگوی آنها را میتوان به این ترتیب توضیح داد. سواد حوادث طبیعی بیانگر زنجیرهای است که در آن دانش و مهارتها به ترتیب فزاینده جای گرفتهاند. در این زنجیره، پایینترین مرحله، سواد حوادث طبیعی ابتدایی است که به معنی توانایی اولیه برای خوانش و فهم است. مرحله دوم، سواد حوادث طبیعی عملکردی است که به توانایی آمادگی، واکنش و پیامهای بهبود از حوادث طبیعی اشاره دارد. مرحله سوم، سواد حوادث طبیعی ارتباطی و تعاملی است که مهارتهای حرفهای جستوجوی کمک و مدیریت تجارب ناگوار ناشی از حوادث را معنی میدهد. مرحله چهارم سواد حوادث طبیعی بحرانی است که الگو را کامل میکند. این مرحله شامل ظرفیتهای تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط با حوادث طبیعی، توانمندی برای رسیدگی به موانع، تحت کنترل گرفتن ایمنی شخصی و مدیریت و بهبود از حوادث طبیعی است. در مقاله براون و همکارانش ویژگیهای فردی و عوامل خارجی در فهم پیامدهای حوادث طبیعی بااهمیت دانسته شدهاند. از جمله ویژگیهای فردی میتوان به مهارتها، دانش، اعتقادات، انگیزهها و... اشاره کرد. عوامل خارجی نیز عبارتاند از: پیچیدگی حادثه طبیعی، منابع در دسترس، فناوریهای یاریرسان، عملکرد رسانهها و... . در نتیجه این عوامل بر سواد حوادث طبیعی افراد نیز اثرگذارند.
ادبیات تجربی
از آنجا که در مقاله به منظور ارزیابی وضعیت سواد حوادث طبیعی جمعیت تهران از یک نظرسنجی بهره گرفته میشود، مرور برخی مطالعاتی که در ارزیابیهای مشابه کشورهای دیگر از نظرسنجی استفاده کردهاند جالب توجه است. عبدالرحیم و وو (2015) از مدل سواد حوادث طبیعی پیشگیرانه مقاله چین و لی (2012) به منظور ارزیابی دانش، مهارت و رفتار دانشآموزان تایوانی در برابر زلزله استفاده کرده و نشان دادهاند شهروندانی که حداقل تحصیلات ابتدایی دارند، از برخی اطلاعات پیرامون زلزله برخوردارند. این یافته اهمیت تحصیل ابتدایی و آگاهیبخشی به دانشآموزان پیرامون حوادث طبیعی را نمایان میکند. ژانگ و همکارانش (2021) وضعیت سواد حوادث طبیعی در چین را با استفاده از مدل مقاله براون و همکارانش مورد مطالعه قرار دادهاند. آنها نشان میدهند ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی شهروندان نظیر سن، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات، محل سکونت، سطح تحصیلات والدین و وضعیت اشتغال روی نمره سواد حوادث طبیعی آنها اثرگذار است. در نهایت مطالعه اخیر جنک و همکارانش (2022) روی یک نمونه بیش از دو هزارنفره از مردم ترکیه نشان میدهد بیش از 50 درصد از مشارکتکنندگان سواد حوادث طبیعی ناکافی دارند. در حالی که تعداد مطالعاتی که به موضوع سواد حوادث طبیعی پرداختهاند معدود هستند، اما مقالات مربوط به آمادگی در برابر حوادث، ادراک خطر و کاهش خطر حوادث طبیعی به فراوانی به چشم میخورد. این مطالعات عمدتاً روی ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی بهخصوص مانند جنسیت، سن، درآمد، تحصیلات، مذهب، مالکیت مسکن، وضعیت تاهل، ترس، اعتماد به دولت و... متمرکز هستند.
آمارها، فرضیه و روششناسی
هدف این مقاله ارزیابی سطح سواد حوادث طبیعی جمعیت تهران است. به این منظور از آمارهای چندوجهی بهدستآمده از یک نظرسنجی که از طریق مصاحبه تلفنی کامپیوتری انجام شده، استفاده شده است. چهارچوب نظری مقاله براون و همکارانش و همچنین برخی مطالعات تجربی پیشین مبنای بسط نظرسنجی مذکور بوده است. این نظرسنجی در مجموع دربردارنده 61 پرسش است، شامل 32 پرسش مرتبط با تجربه حوادث طبیعی و مولفههای سواد حوادث طبیعی و 29 پرسش مربوط به ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی و رفتاری مشارکتکنندگان. مصاحبهها در بازه زمانی 28 دسامبر 2020 و 8 ژانویه 2021 از یک نمونه 502نفره از شهروندان تهرانی انجام گرفت. در این نظرسنجی نرخ برقراری تماس 9 /88 درصد، همکاری 82 درصد و پاسخگویی 70 درصد بود. زمان گفتوگوها هم با توجه به سن و تحصیلات مشارکتکنندگان، از 17 تا 67 دقیقه متغیر بود، با میانگین 33 دقیقه.
فرضیهها
بر اساس نتایج مطالعات تجربی و نظری مطالعات، برخی فرضیات در راستای پاسخ به پرسش اصلی مقاله بسط داده شده است. هدف این است که رابطه میان سواد حوادث طبیعی با عواملی نظیر تجربه حوادث طبیعی پیشین، احساسات نسبت به حوادث طبیعی، سطح تحصیلات، درآمد خانوار و... مورد ارزیابی قرار گیرد. در اینباره پنج فرضیه مطرح شده است:
فرضیه 1: آیا داشتن تجربه حوادث طبیعی با داشتن سواد و آگاهی بیشتر پیرامون این حوادث در ارتباط است؟ فرضیه 2: آیا ترس از حوادث طبیعی با داشتن سواد و آگاهی بیشتر پیرامون این حوادث در ارتباط است؟ فرضیه 3: آیا سطح تحصیلات بالاتر با داشتن سواد و آگاهی بیشتر پیرامون حوادث طبیعی در ارتباط است؟ فرضیه 4: آیا درآمد و ثروت بالاتر با داشتن سواد و آگاهی بیشتر پیرامون حوادث طبیعی در ارتباط است؟ فرضیه 5: آیا اعتماد به مدیریت حوادث طبیعی در ایران با داشتن سواد و آگاهی بیشتر پیرامون حوادث طبیعی در ارتباط است؟
آزمون این فرضیهها سه مرحله دارد. نخست، 14 مولفه از 61 پرسش نظرسنجی به عنوان معیاری از سواد حوادث طبیعی افراد انتخاب میشود. در این باره از رگرسیونهای لگاریتمی برای ارزیابی تجربی عوامل تعیینکننده سواد حوادث طبیعی استفاده شده است. در مرحله دوم، شاخص کلی سواد حوادث طبیعی برای شهر تهران ساخته میشود که چهار دسته دارد: ابتدایی، عملکردی، ارتباطی /تعاملی و بحرانی. در نهایت در مرحله سوم از روش اقتصادسنجی برآوردهای حداقل مربعات معمولی (OLS) برای شناسایی عوامل تعیینکننده سواد حوادث طبیعی مردم تهران بهره گرفته میشود.
نتایج
بر اساس نتایج نظرسنجی، مهمترین مولفههای از سواد حوادث طبیعی که مشارکتکنندگان روی آنها تاکید کردند مربوط به مولفههای ارتباطاتی و تعاملی است. در اینباره 6 /80 درصد مشارکتکنندگان کاملاً موافق این موضوع هستند که پس از حوادث طبیعی باید با خانوادههای خود ارتباط برقرار کنند. 6 /36 درصد نیز از مسیرهای تخلیه خانه خود آگاه هستند. در طرف مقابل پاسخهای منفی وجود دارد: 2 /54 درصد از مشارکتکنندگان در نظرسنجی گفتهاند فهم پایین از حوادث طبیعی دارند، 7 /62 از آنها تاکنون هیچ پیام تشویقی برای کسب آمادگی دریافت نکردهاند، 4 /35 درصد نمیدانند کدام سازمانهای دولتی متولی کاهش آسیبهای ناشی از حوادث طبیعی هستند، 6 /65 درصد تاکنون در هیچ برنامه آموزشی /تمرینی برای آمادگی در برابر حوادث طبیعی شرکت نکردهاند و در نهایت 3 /45 درصد نمیدانند در صورت تخریب خانههایشان کجا باید بمانند. در مورد عوامل تعیینکننده سواد حوادث طبیعی، برآوردها حاکی از آن است که برخی متغیرها با شاخصهای مربوط به این نوع سواد رابطه مثبت دارند: ترس، تناوب، تمرین و آموزش، اعتماد، اینترنت، اشتغال و درآمد. در مقابل تاهل و تحصیلات، رابطه منفی با سواد حوادث طبیعی، و معیارهای سن، جنسیت و مذهب نتایج ترکیبی دارند. در رابطه با شاخص کلی سواد حوادث طبیعی هم برای نمونه مورد بررسی جمعیت تهران نمره میانگین 4 /41 (از 100) با انحراف معیار 6 /13 حاصل شده است. کمترین نمره 2 /5 و بیشترین 1 /88 است. در میان چهار دستهبندی شاخص کل، بالاترین نمره میانگین مربوط به سواد ارتباطاتی /تعاملی و کمترین نمره مربوط به سواد عملکردی است. بر اساس مناطق هفتگانه مخابراتی تهران نیز که طبق دو رقم نخست شمارههای تلفن ثابت دستهبندی شدهاند (مناطق 2 تا 8)، بیشترین میانگین نمره برای منطقه مخابراتی 8 با مقدار 32 /45 و کمترین نیز برای منطقه مخابراتی 3 با مقدار 64 /38 برآورد شده است. تصویر نمرات مناطق هفتگانه مخابراتی تهران (شکل 1)، یک شکاف شمال به جنوب را نمایان میکند، جایی که مناطق شمالی نسبت به جنوبی میانگین نمره سواد حوادث طبیعی بالاتری دارند. این شکاف در راستای سایر نابرابریهای شهر تهران از قبیل ساختمانهای ایمن در برابر زلزله، خطر زلزله، فقر، رفاه زندگی و... است. طبق بررسیها، مناطق شمالی ساختمانهای مقاومتری در برابر زلزله دارند و احتمال مخاطرات زلزله هم کمتر است، در حالی که در مناطق جنوبی نرخ فقر بالاتر و رفاه اقتصادی پایینتر است و در نتیجه جمعیت بیشتر در معرض مخاطرات حوادث طبیعی قرار دارند.
در این مقاله سعی شد میزان سواد و آگاهی مردم تهران در رابطه با حوادث طبیعی مورد ارزیابی قرار گیرد. یافتههای مقاله نشان داد که سطح درآمد خانوار، اعتماد به مدیریت بحران دولت، ترس از فجایع طبیعی، انتظار وقوع حوادث، استفاده از اینترنت، شاغل بودن و مشارکت در برنامههای آموزشی و تمرینی با سطح سواد حوادث طبیعی افراد رابطه مثبت معنادار دارد. در مقابل، عواملی نظیر تجربه حوادث پیشین، سطح تحصیلات، اندازه خانوار و مالکیت خانه اثرگذاری منفی روی سواد حوادث طبیعی دارد. نتایج در مورد سن، جنسیت و دینداری هم مرکب است. طبق یافتهها، تجارب حوادث طبیعی به تنهایی نمیتواند سواد مردم را در این زمینه بالا ببرد. از طرفی به نظر میرسد برنامههای آموزشی و تمرینی نقشی برجسته در سواد حوادث طبیعی داشته باشند، در حالی که نظام آموزشی چندان در این حوزه فعال نیست. بنابراین نخستین پیشنهاد سیاستگذاری این است که برنامههای آموزشی و تمرینی ایجاد آمادگی در برابر حوادث طبیعی در مدارس و حتی نهادهای دیگر نظیر پادگانها انجام شود. یافته دیگر این است که درآمد در سواد حوادث طبیعی مردم نقش دارد. بنابراین پیشنهاد دوم، اجرای سیاستهایی است که با نابرابری درآمد و فقر مقابله کنند. در نهایت، نقش تعیینکننده اعتماد مردم به مدیریت بحران دولت است که در این زمینه نیز با سیاستگذاریهایی در راستای بهبود روابط مردم با دولت میتوان به بهبود سواد حوادث طبیعی کمک کرد.