اعتبار گشایش اعتبار
ماجرای اولین اعتبار اسنادی میان ایران و روسیه چیست؟
تاجری به طنز میگفت «آنقدر گشایش اعتبار نکردهایم که اعتبار یادمان رفته» و دیگری پاسخ داد: «احتمالاً آخرین گروه متخصصان بانکها که گشایش اعتبار بلد بودند، اکنون بازنشسته شدهاند.» این شوخیهای تلخ، واقعیت اقتصاد ایران در عصر تحریمهاست. ابزاری که باید همواره در دسترس تجار باشد، سالهاست به دلیل تحریمهای اقتصادی، کنار گذاشته شده و کسی یادش نیست آخرینبار چه زمانی در اقتصاد ایران از «اعتبار اسنادی» استفاده شده است.
«السی» یا «اعتبارنامه»، یا «اعتبار اسنادی» یا «گشایش اعتبار»، تعهدی از سوی بانک است که به فروشنده اطمینان میدهد «ثمن معامله» بهطور کامل و به موقع به دست فروشنده برسد. این ابزار بهخصوص برای بازارهایی که نااطمینانی در آن وجود دارد، بسیار ارزشمند است چون بانک به نیابت از خریدار که نگهدارنده اعتبارات اسنادی است تا زمان دریافت تایید نهایی و اینکه کالاهای خریداریشده به مقصد برسد، وجه را پرداخت نخواهد کرد. پس بازگشت اعتبار اسنادی به جعبه ابزار تجارت خارجی ایران، خبر خوبی برای تجار است اما نگرانی اینجاست که ما با روسیه به واسطه موضعگیری این کشور درباره جزایر سهگانه، به چالش برخوردهایم. یعنی در حالی که سیاستمداران و دیپلماتهای ایران و روسیه دارند کشتی سیاسی میگیرند، مدیران اقتصادی و تجار دو کشور در حال ریلگذاری برای افزایش مبادلات هستند. چند روز پیش با سفر رئیسکل بانک مرکزی ایران به مسکو و ملاقاتش با خانم الویرا نبیولینا -رئیسکل بانک مرکزی روسیه- همکاریهای بانکی دو کشور افزایش یافت و امکان گشایش اعتبار میان تجار ایرانی و روسی برقرار شد.
در بزنگاههای تاریخی واقعیتها خود را به سیاستمداران تحمیل میکنند. مثل ماجرای نخستین گشایش اعتبار میان ایران و روسیه که هفته گذشته انجام شد. ایران و روسیه چند سال پیش هم توافق کردند که همکاری بانکی را گسترش دهند اما این اتفاق به دلایل مختلف رخ نداد. در این گزارش به تاریخچه روابط تجاری ایران و روسیه میپردازیم و طی مشورتی که با نمایندگی رسمی بانک VT روسیه در ایران داشتیم، ماجرای اولین گشایش اعتبار میان ایران و روسیه را واکاوی میکنیم.
چراغ سبز چگونه روشن شد؟
تا چند سال پیش شرط بانک مرکزی روسیه برای همکاری با شبکه بانکی ایران، پیوستن طرف ایرانی به FATF اعلام شده بود. شرطی که البته هیچوقت محقق نمیشد، چون ایران به دلیل تحریمها امکان عضویت در FATF را نداشت. اما اینکه چرا بعد از سالها بانک روسی چراغ سبز به شبکه بانکی ایران نشان داده، تنها یک دلیل دارد. بانکهای روسیه هم به خاطر جنگ روسیه و اوکراین دچار تحریمهای شدید بانکی شدهاند و روسیه هم از FATF اخراج شده است. مقامات دولتی سعی میکنند این همکاری را یکی از دلایل موفقیت سیاستهای خود اعلام کنند اما واقعیت این است که اگر روسها تحریم نمیشدند یا اگر در تله محدودیتهای بانکی گرفتار نمیشدند، هیچگاه علاقه نداشتند که با بانکهای ایران کار کنند. به دلیل تحریمهای بینالمللی است که روسها به دنبال ساختن شبکه مالی جدیدی با حضور ایران، چین، کشورهای آمریکای جنوبی و چند کشور آفریقایی هستند.
از دوره محمود احمدینژاد که تحریمها افزایش یافت، امکان گشایش اعتبار برای تجار ایران از بین رفت و حتی دولت روحانی هم نتوانست این مسیر را باز کند اما این مسیر در حال حاضر باز شده و تجار بهتر از گذشته میتوانند با روسها تجارت کنند.
به عقیده ناظران، ایران و روسیه در یک مقطع خاصی از تاریخ قرار دارند. هر دو تحریم هستند، سرمایهگذاری خارجی در هر دو کشور به شدت کاهش یافته است. حالا روسیه وارد گودی شده که ایران در آن چندین مدال دارد. درهای غربی در حالی یکی پس از دیگری به روی روسها بسته میشود که ایران سالهاست آموخته چطور باید از این درها بالا رفت. شرکتهای خارجی با خروج یکباره از روسیه، بازار این کشور را با خلأ مواجه کردهاند و برخی شرکتهای ایرانی حالا میتوانند جای آنها را پر کنند. از طرفی ایران هم به دلیل خشکسالی پیشرو نیاز به گندم و ذرت و دانههای روغنی دارد که روسیه قادر به تامین آن است.
ایران هم در عین حال که به تجارت با روسیه نیاز دارد، در عرصه بینالملل برایش مهم است که روسیه را سمت خود ببیند.
البته بدیهی است که روسیه سیاست خارجیاش را مطابق با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران تنظیم نمیکند چون هیچ تعهدی به ایران ندارد، همانطور که ایران هم هیچ تعهدی به روسیه ندارد اما دو کشور حالا و بعد از دههها در شرایطی قرار گرفتند که برایشان میصرفد از منازعات سیاسی و تاریخی صرف نظر کرده و با هم تجارت داشته باشند.
برخی از تحلیلگران انتظار دارند روسیه در همه جریانهای بینالمللی سمت ایران بایستد همین نگاه باعث میشود گشایشهای کوچک در روابط اقتصادی میان دو کشور به چشم نیاید اما واقعیت این است که ایران بازاری جز روسیه را مقابل خود نمیبیند و ایران نیز یکی از بازارهای پیشروی روسیه است. به این ترتیب اگر دو کشور بتوانند قواعد صحیحی برای تجارت دو کشور بنویسند که ضامن سلامت مبادلات باشد و در عین حال مرجع خوبی برای حلوفصل اختلافات احتمالی میان تجار ایجاد کنند، میتوان امیدوار بود که بخش خصوصی ایران به حضور بلندمدت در روسیه علاقه پیدا کند و تجار روسی هم بازاری به بزرگی ایران برای خود داشته باشند. اما در این میان چرا موضوع گشایش اعتبار اهمیت دارد؟
گشایش در گشایش اعتبار
چندی پیش محمدرضا فرزین و شماری از مدیران بانکهای دولتی به روسیه سفر کردند. این سفر بیارتباط به سفر چند هفته قبل ابراهیم رئیسی به این کشور نبود. آنجا که ولادیمیر پوتین درباره همکاری بانکی میان دو کشور سخن گفت. با موافقت و مراقبت پوتین، دومین بانک روسیه از نظر سرمایه، در ایران نمایندگی رسمی دایر کرده است. این اولینبار است که یک بانک بزرگ روسی در ایران نمایندگی دایر میکند. هرچند این بانک در حال حاضر تحریم است اما این قابلیت وجود دارد که با همکاری بانکهای ایران، زمینه برای گشایش اعتبار اسنادی میان دو کشور برقرار شود. این اتفاق باعث میشود تجارت میان دو کشور هم آسان شود و هم با سلامت پیش برود. در این صورت نهادهای واسطهگر مثل صرافیها یا دلالان از مسیر تجارت دو کشور حذف میشوند. هزینه مبادلات کاهش مییابد و امنیت آن نیز تامین میشود. «بانک VT» در سال 1990 اولین شعبهاش را در مسکو راهاندازی کرد. هدفگذاری روسها از ایجاد این بانک، ارائه خدمات به عملیاتهای تجاری خارجی شرکتهای روسی بود؛ در واقع ادغام روسیه و شرکتهای تجاری این کشور در اقتصاد جهانی. برای همین هم این بانک روسی، شروع به خریدن بانکهای کوچک کشورهای دیگر کرد. از آرمزبر بانک ارمنستان، تا مریا بانک اوکراین و اسلاونت بانک در بلاروس و بانکی در جمهوری آذربایجان. همه آنها هم بعد از ادغام در VT بانک روسیه، تبدیل به شعبه خارجی این بانک روس در آن کشور شدند. البته نکته همه این بانکها و ادغامشان در VTB این بود که در کشورهایی قرار داشتند که حجم معاملات شرکتهای روسی با آنها زیاد بود. وی تی بانک حتی یک شرکت تابعه هم در آنگولا دارد و به تازگی فعالیتهای خود را در کشورهای چین، آفریقای جنوبی، ونزوئلا و کشورهای عضو اتحادیه عرب هم گسترش داده است. هرچند به خاطر تحریمها شعبههای این بانک در این کشورها فعلاً غیرفعال است.
میان فرزین و خانم الویرا چه گذشت؟
در دیدار و مذاکرات محمدرضا فرزین و خانم الویرا نبیولینا، رئیسکل بانک مرکزی روسیه، افزایش همکاریهای پولی و بانکی، بهرهبرداری از ظرفیتهای بریکس و نهادسازیهای پولی و بانکی جدید در این حوزه و همچنین تقویت مناسبات در چهارچوب توافقنامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مورد تاکید قرار گرفت. روابط عمومی بانک مرکزی اعلام کرد: «به دنبال عملیاتی شدن بسترهای پولی و بانکی میان جمهوری اسلامی ایران و روسیه، فصل جدیدی از روابط بانکی دو کشور آغاز شد. زیرساختها و بسترهایی همچون اتصال سامانههای پیامرسان غیرسوئیفتی و برقراری روابط دوطرفه کارگزاری با پولهای ملی میان بانکهای تجاری دو کشور که قبلاً ایجاد شده بود، امروز مورد استفاده بانکها و فعالان اقتصادی قرار گرفته است.»
در دیدار و مذاکرات رئیسکل بانک مرکزی ایران با همتای روسیاش، علاوه بر نهاییسازی توافق بهکارگیری پولهای ملی در مبادلات تجاری دو کشور به جای دلار، محمدرضا فرزین پیشنهادهایی در زمینه بهرهبرداری از ظرفیتهای گروه بریکس و نهادسازیهای پولی و بانکی در این حوزه طی دوره ریاست روسیه بر این گروه در سال آتی میلادی مطرح کرد که مورد توجه رئیس کل بانک مرکزی روسیه قرار گرفت. با توجه به نهایی شدن تمامی اقدامات توافقشده قبلی میان بانکهای مرکزی ایران و روسیه، قرار شد مفاد آن به صورت فنی و تخصصی، محور همکاریهای آینده بانکهای مرکزی دو کشور قرار گیرد.
ارزش این LC که از روز سهشنبه -5 دی 1402- مورد استفاده قرار گرفته، برای شروع مبلغ ۱۷ میلیون یورو است و با شرط پرداخت مدتدار برای واردات استفاده میشود. همچنین با حضور رئیس کل بانک مرکزی ایران، جلسهای میان مدیران بانک «ازبر بانک» روسیه و بانک ملی ایران برگزار شد که بر اساس آن خط اعتباری به ارزش 5 /6 میلیارد روبل برای واردات کالاهای اساسی از روسیه برای ایران ایجاد شده است. در همین زمینه سایت بانک مرکزی نوشت: «به دنبال رایزنیها و عملیاتیسازی بسترهای پولی و بانکی و مذاکرات فنی بانک مرکزی، اولین السی شبکه بانکی ایران در خارج از کشور بهوسیله بانک سپه در روسیه گشایش شد. این اقدام بعد از تحریمهای ترامپ یا به اصطلاح «سیاست فشار حداکثری» بیسابقه است.»
برخی منتقدان، رقم LC صادرشده را پایین میدانند اما واقعیت این است که دو کشور برای گشایش اعتبار بیش از 65 میلیون یورو توافق کردهاند که بر اساس آن طرف ایرانی با حمایت بانک سپه و طرف روس با حمایت ویتی بانک اقدام به این مبادله کردهاند. کالای مورد معامله نیز ذرت و دانههای روغنی است که قرار شده طرف روس پس از تحویل کالا به طرف ایرانی، سه ماه بعد مبلغ اولین مبادله را از ویتی بانک تحویل گیرد.
همسایه، همسایه است
رابطه ایران و روسیه همواره یک رابطه همسایگی بوده، در طول تاریخ تعاملات همیشه با این کشور حفظ شده اما این تعاملات همواره محدود و معمولی بوده است. این دو کشور یک رابطه تاریخی 200ساله با هم دارند و این رابطه مانند آنچه میان ایران و ترکیه امروزی یا همان عثمان قدیم گذشت، دستخوش تغییراتی شده، گاهی صلح و گاهی جنگ، گاهی بازنده و گاه هم برنده. و این رابطه جنگ و صلحی زمانی که دوران جنگهای نظامی دستکم بین کشورهایی که با هم همسایه بودند سر رسیده نیز شکل جدیدی به خود گرفته است. از آن زمان ایران با کشورهایی مانند شوروی و عثمانها قراردادهای مرزی و دوستانه مختلفی بسته و روابط تجاری داشته است. در دوره پهلوی هم با آنکه آغوش شاه به سوی بلوک غرب بازتر بود اما روابط با شوروی نیز برقرار ماند. ذوبآهن اصفهان را که یکی از پروژههای عظیم در آن دوره بود، اتحاد جماهیر شوروی ساخت. علاوه بر این ایران بخشی از خودروهای نظامی و تسلیحات جنگی را نیز از روسها میخرید. اما رابطه اقتصادی ایران با اتحادیه جماهیر شوروی یا به اصطلاح بلوک شرق در زمانهای گذشته بیشتر تهاتری بود. این رابطه کالابهکالایی که برای مدت خیلی زیادی هم برقرار بود به این ترتیب کار میکرد که هر دو کشور نزد هم حساب بانکی مشترکی داشتند و بر مبنای آن کالا وارد و صادر و حساب مشترک به این ترتیب تسویه میشد، البته این حساب صوری بود و خبری از ارتباطات ارزی میان دو کشور نبود. در جریان این نوع ارتباط در بانک مرکزی نیز ادارهای به نام اداره تهاتر تشکیل شده بود و دایرههای مختلفی داشت، از جمله دایره اتحادیه جماهیر شوروی، دایره کشورهای اروپای شرقی، غربی و... و این تشکیلات تا حدود سال 1368 ادامه یافت. اما وقتی جنگ ایران و عراق تمام شد ایران رفتهرفته به سمت انجام معاملات نقدی با استفاده از ابزارهای بانکی رفت و بساط اداره تهاتر نیز برای همیشه از بانک مرکزی برچیده شد. از آنجا به بعد اگر برای مثال ایران میخواست ارتباط تجاری با کشور چک داشته باشد، این ارتباط به صورت اعتبار اسنادی و السی و حواله و... بود.
در همین زمان اتحادیه جماهیر شوروی به سمت فروپاشی رفت و به روسیه و کشورهای CIS تبدیل شد که شامل ازبکستان، قزاقستان، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان و... میشد. تجارت با این کشورها از قبل مبنایی (تهاتری) داشت و چون این مبنا از طرف ایران به هم خورده بود و برای کشورهای برخاسته از خاکستر شوروی نیز امکان چنین ارتباطات بانکی میسر نبود، به سمت معاملات غیربانکی سوق پیدا کرد که در این جریان یعنی خروج روابط تجاری این دو کشور از مدار بانک، هر دو طرف ضررهای زیادی کردند. عدهای در آن طرف پول این طرفیها را میخوردند و برعکس و در نتیجه بیاعتمادی بین تجار دو کشور به وجود آمد که باعث شد انتظاری که ایران بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی داشت تا بتواند با این کشورها تجارت خوبی داشته باشد و سود خوبی ببرد محقق نشد. ارتباط ایران با همسایه خود در حالی غیررسمی، چمدانی و با مخاطرات فراوان پی گرفته میشد که در همین زمان ارتباط ایران با کشورهای اروپایی برقرار بود و کاملاً از طریق ساختارهای بانکی انجام میشد و ادارههای مختلفی به منظور روابط تجاری با کشورهای دیگر در بانک مرکزی به وجود آمده بود. برای مثال ادارهای در بانک مرکزی به نام تامین ارتباطات ارزی وجود داشت که تمام تسهیلات ارزی که از بانکهای خارجی دریافت میشد از سوی این اداره صورت میپذیرفت و در قالب چهارچوب قراردادهای فاینانس تسهیلاتی برای اجرای پروژهها و خرید کالاهای اساسی صورت میگرفت. بخش دیگری نیز به نام «عملیات ارزی» وجود داشت که اعتبارات اسنادی را گشایش میکرد و در قالب چهارچوب اعتبارات اسنادی یا حوالجات پرداختها از سوی بانکهای تجاری انجام میشد. اداره دیگری به نام «تخصیص ارز» نیز ایجاد شد که برای خریدها، ارز تخصیص میداد. با وجود این اما روابط تجاری با روسیه به دلیل ساختارهای بانکی کشور مقصد بعد از فروپاشی شوروی چنین سروشکلی پیدا نکرد و در نتیجه سابقه خوبی ایجاد نشد. البته در این مدت سفرای مختلف تلاشهایی کردند اما چون مشکل اصلی جای دیگری بود توفیقی حاصل نشد. واقعیت این است که تجارت بین کشورها زمانی میتواند به درستی شکل گیرد که قبل از آن بسترها و ساختارهای مالی بین دو کشور ایجاد شود و بعد از آن روابط بانکی برقرار شود و این روابط باعث شود تجارت در قالب این روابط کار کند.
رابطه پرخطر
اما داستان ایران و روسیه از این هم پیچیدهتر شد. درست زمانی که بانکهای روسی سروشکل گرفته بودند، ایران مورد تحریمهای مختلفی قرار گرفت و به این ترتیب روسها نیز ارتباطات تجاری خود را با کشورهای اروپایی و آمریکایی شکل داده و توسعه بخشیدند. به این منظور در روسیه بانکهای تخصصی آغاز به کار کردند. برای مثال بانک ویتی، بانکی بود که به صورت تخصصی روی برقراری ارتباط با بانکهای خارجی کار میکرد و هدف این بود که تجارت با کشورهای دیگر را از طریق ابزارهای بانکی پوشش دهد. اما ایران تحریم شده بود و روسیه به ایران روی خوش نشان نمیداد و در نتیجه در این دوران که زیرساختهای بانکی هم فراهم بود به دلیل تحریمها باز هم روابط تجاری سالم میان این دو کشور شکل نگرفت و در نتیجه ساختار بانکی مناسب تجارت نیز بین این دو کشور شکل نگرفت و این چالش ادامه پیدا کرد و ایران بازار وسیعی را از دست داد. در همین زمان کشورهایی مانند ترکیه که امکان برقراری ارتباط بانکی با این کشور را داشتند و تحریم هم نبودند توانستند سهم مناسبی از این بازار بگیرند، امروز ترکیه پنج درصد از واردات روسیه را از آن خود کرده و این در حالی است که ایران طی این سالها و با ابزار غیربانکی و با دور زدن تحریم و از طریق کانالهای صرافی و «شرکتهای تراستی» توانست چیزی نزدیک به 800 میلیون دلار صادر کند و روسها در مقابل حدود دو میلیارد دلار صادر کردند و در اوج روابط تجاری حجم عملیات با روسیه به سه میلیارد دلار رسید که آن هم از بستر ساختارهای غیررسمی و غیربانکی انجام شد و به این ترتیب ایران هیچگاه نتوانست درصد قابلتوجهی از بازار روسیه را نصیب خود کند. البته در این دوران هرکس میخواست وارد بازار روسیه شود هم باید خود ریسکهای این موضوع را میپذیرفت و این ریسکها گاه آنقدر زیاد بود که ممکن بود فرد ورشکسته شود و گاهی هم ممکن بود شانس بیاورد و موفق شود. چون روابط سیستماتیک نبود این ریسک همواره برای کسانی که قصد داشتند به بازار روسیه وارد شوند وجود داشت تا اینکه به دولت سیزدهم رسیدیم.
طلسم چگونه شکست؟
در دوره دولت سیزدهم و با توجه به سرنوشت برجام، تصمیم بر این شد تا تعامل و روابط ایران و روسیه گسترش پیدا کند و برنامهای نیز به این منظور تنظیم شد. از آنجا که حجم فعلی تجارت ایران و روسیه حدود سه میلیارد دلار با تراز منفی است، بر اساس برنامهای که تنظیم شده، روابط دو کشور باید به حدی توسعه یابد که تا پایان دوره سیزدهم این مقدار به هشت میلیارد دلار برسد. اما به منظور اجرای چنین برنامهای زیرساختهای مورد نیاز باید ایجاد میشد و یکی از این زیرساختها ساختارهای بانکی و مالی است و از طرف دیگر بخشهای تجاری و شرکتهای تولیدی در دو کشور باید تشویق به افتتاح بازار جدید در کشورهای مقصد شوند.
در حال حاضر در بخش تجاری رفتوآمد تجار برقرار شده و در حال توسعه است و شرکتهای تجاری زیادی امروز در روسیه دفتر نمایندگی برقرار کردند. ظرفیت زیادی در هر دو کشور وجود دارد. ایران اکنون میتواند بخش مهمی از خریدهای اساسی مانند غلات و گوشت را از روسیه تامین کند، اقلامی که پیش از این با صرف هزینه زیاد از برزیل وارد میشد. در بخش مالی نیز اتفاقات زیادی رخ داده که در نتیجه آن برای اولین بار در تاریخ 200ساله دو کشور، روابط بانکی ایران و روسیه سرانجام برقرار شده است.
برای برقراری روابط بانکی بین دو کشور اولین چیزی که لازم بود برقراری پیامرسانهای بانکی بود. چون ایران و روسیه هر دو در تحریم بودند، دیگر سیستمی را که با آن بتوانند روابط بانکی را برقرار کنند –سوئیفت-، در اختیار نداشتند. در این مدت بانک مرکزی ایران سیستمی به نام «سپام» را طراحی کرد تا بانکهای داخلی بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند و همچنین ارتباط بانکهای ایرانی با محدود بانکهایی که در خارج همچنان ایران را قبول دارند حفظ شود. طرف روسی هم همین کار را کرد، روسها سیستمی را به نام SPFS ایجاد کردند تا بتوانند با بانکهای داخلی و برخی از کشورها مانند چین، هند و... ارتباط داشته باشند. اولین کاری که ایران و روسیه برای برقراری ارتباط بانکی باید انجام میدادند اتصال این دو سیستم داخلی بود که بعد از مدتی تلاش در نهایت دو بانک مرکزی ایران و روسیه موفق شدند سیستمهای خود را به یکدیگر متصل کنند تا بانکها بتوانند پیامهای بانکی لازم را با هم ردوبدل کنند.
مرحله بعد این بود که بانکهای روسی با بانکهای ایرانی روابط کارگزاری برقرار کنند و قراردادهای کارگزاری داشته باشند. برای روابط کارگزاری، بانکها نیاز به حضور در کشور طرف مقابل دارند در نتیجه دو بانک عمده به این منظور از طرف روسی انتخاب شد که بانکهای اول و دوم روسیه هستند. یکی از آنها ازبر بانک (Sberbank) است که بانک اول روسیه و سومین بانک بزرگ در اروپاست و دیگری نیز ویتی بانک (VTB Bank) است که بانک دوم روسیه است. بانک ازبر به دلایلی نتوانست در ایران حضور پیدا کند اما «ویتی» با حمایت پوتین حضور فیزیکی خود را با تاسیس دفتر نمایندگی ایجاد کرده است. کار دفتر نمایندگی این است که بتواند رابطه درستی میان بانکهای دو کشور برقرار کند. به این منظور نیز یکسری قرارداد بین این بانک با بانکهای ایرانی با پیگیری دفتر نمایندگی امضا شده و افتتاح حسابهای لازم انجام گرفت و اکنون 10 بانک ایرانی دولتی و خصوصی شامل ملی، تجارت، سپه، صادرات، ملت، سینا، پاسارگاد، شهر و... نزد ویتی بانک حساب دارند و ویتی بانک نیز نزد برخی از این بانکها حساب دارد.
از اینجا به بعد تلاشها در این راستا انجام گرفت تا درصدی از روابط ایران و روسیه کانالیزه شود و به سیستم بانکی انتقال یابد تا روابط تجاری با استفاده از ابزارهای بانکی که شامل گشایش اعتبارات اسنادی، صدور ضمانتنامه، عملیات ترد فاینانس و... است صورت پذیرد. بعد از فعالیت گستردهای که میان بانک ویتی و بانک سپه انجام شد سرانجام توانستند برای یکی از خریدهای عمده ایران که غلات (ذرت دامی) است، به میزان 60 هزار تن و مبلغ 17 میلیون یورو السی از طرف ایران باز کرده و از طرف روسیه هم ابلاغ کنند. اما یکی از دیگر نکات مهم این رویداد، نوع سند اعتباری است. از نظر زمان پرداخت دو نوع السی وجود دارد. یک نوع از اعتبار اسنادی دیداری است (At Sight LC) یعنی وقتی کالا را به کشور مقصد صادر کردید بانکها پس از رویت اسناد و بررسی مغایرتهای ممکن پرداخت را انجام میدهند. اما نوع دیگر اعتبار اسنادی مدتدار است (Deffered Payment LC) که میتواند سهماهه، ششماهه یا یکساله باشد. در این نوع السی؛ فروشنده روسی یا بانک -که در این السی فروشنده بوده- مثلاً سه ماه بعد پول خود را دریافت میکند و بانک روسی نیز این تعهد را میپذیرد که این السی را با این شرط پرداخت کند و اهمیت این نوع اعتبار اسنادی همین پرداخت با تاخیر است. علاوه بر گشایش اولین اعتبار اسنادی میان این دو کشور نوع مدتدار آن را نیز باید به فال نیک گرفت و نشان از برقراری اعتماد بین دو کشور دارد. متخصصان و دستاندرکاران این رویداد میگویند که این السی به صورت آزمایشی بود تا مشکلات از سوی دو طرف شناسایی و برطرف شود تا در مدلهای بعدی این اعتبارات راحتتر گشایش یابد و صادرکننده و واردکنندهها جذب شوند تا برای روابط تجاری از کانال بانکی استفاده کنند که استفاده از کانال بانکی برای تجارت دو طرف اهمیت دارد؛ یکی اینکه هزینهها به شدت کمتر شده و بر اساس تعرفه ثابت و مشخص بانکی انجام میشود و دیگر اینکه امنیت بالایی دارد. دیگر نه خریدار میتواند سر فروشنده را در معاملهای کلاه بگذارد و نه برعکس. طرفین بر اساس شرایط اعتبار اسنادی کالا را ارسال و پول خود را دریافت میکنند.
قرار است از این به بعد در روابط تجاری این دو کشور از ابزارهای بانکی استفاده شود و این ابزارها تنها به LC محدود نمیشود. برای مثال شاید در آینده کسی بخواهد پروژهای اجرا کند که برای آن لازم است ضمانتنامه حسن انجام کار یا پیشپرداخت صادر شود. عملیات ارزی در سیستم بانکی شامل مجموعهای از این موارد است که در بهترین حالتِ رابطه میان دو کشور، بانک ویتی به بانکهای ایران تسهیلات ارزی داده و تامین مالی انجام میدهد. این مرحله زمانی اتفاق میافتد که در درجه اول بانکهای ایرانی برادری خود را اثبات کنند و بعد حد اعتباری بانکها تعریف شود. بانکها تا سقف حد اعتبار مشخصشده میتوانند عملیات بانکی مختلف از جمله السی، ضمانتنامه، تسهیلات ارزی و... داشته باشند. بنابراین این السی، آغازی است برای برقراری ارتباطات این دو کشور. از این جهت اهمیتی ویژه مییابد که اولین اعتبار اسنادی است که در تاریخ بانکی و مالی ایران و روسیه افتتاح شده و اولین LC است که بعد از تحریمها و بعد از 20 سال باز شده است. چرا که بعد از تحریمها بانکها نقش اصلی خود را از دست داده بودند و نقش معاملات ارزی در دست صرافیها بود و هر بانک نیز مجبور شد برای خود یک صرافی تشکیل دهد.
توفیق اجباری
روسها بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مشغول تجارت با غرب بودند و نیازی نداشتند که با ایران وارد رابطه شوند. حتی وقتی طرف ایرانی برای کارهای تجاری تلاشی میکرد هم روی خوشی نشان نمیدادند. تا همین 10 سال پیش بانکهای ایرانی اجازه ورود به ساختمان بانکهای مهم روسی را نداشتند اما اکنون داستان فرق کرده است. امروز با توجه به شرایطی که برای روسها پیش آمده مجبور شدند که برای ایران نیز آغوش باز کرده و ارتباط تجاری با ایران برقرار کنند. خواه یا ناخواه به هر حال تداوم حیات هر کشور به تجارت خارجی وابسته است. حالا طرف ایرانی میتواند ساعتها با مدیران عالیرتبه بانکهای اصلی روسی مذاکره کند و زمینهای ایجاد شده که مدیرعامل بانکها در رفتوآمد هستند. نباید از خاطر برد که روسیه به هر حال همسایه ماست و از این گذشته اقتصادی قوی دارد. ما نیز با توجه به شرایطی که سالهاست با آن درگیریم پنجرهای جز روسیه برای خروج از این فشار پیشروی خود نمیبینیم. ایران سالهاست برای تامین گوشت و ذرت از برزیل هزینه زیادی برای جابهجایی پول و حمل کالا متحمل میشود. پس چرا وقتی که روسیه یکی از کشورهایی است که توان و ظرفیت این را دارد که غلات، روغن خوراکی یا گوشت کشور ما را تامین کند، بخشی از این کالاهای اساسی را از این کشور که در همسایگی ماست تامین نکنیم؟
این یک نقطه عطف است. ما هم میتوانیم از این موقعیت استفاده کنیم و کمی از این فشار و هزینه بکاهیم، هم به تاریخ و سیاست بچسبیم و بگوییم روسیه فلان و بهمان است و دل خوشی از او نداریم و بحث را از واقعیت دور کنیم. اما بازی امروز بازی منفعت است و ایران نیز باید منافع خود را در نظر بگیرد. منافع مردم امروز ایجاب میکند که در این مرحله مقداری از فشار کاسته شود و یکی از درها امروز در تجارت با روسیه است. در نتیجه باید این پنجره را باز کنیم و در زمینه تامین کالاهای اساسی که ایران با توجه به خشکسالیها در تامین آن با مشکل مواجه است از ظرفیت روسیه بهره ببریم و امنیت غذایی را حفظ کنیم. البته این یک بازی یکطرفه نیست. از آن طرف ما نیز ظرفیت داریم که تولید و صادرات یکسری از کالاها به روسیه را افزایش دهیم. زمانی که روسها با غرب در تعامل بودند بخش زیادی از کالاهای مورد نیاز خود را از غرب وارد میکردند. علاوه بر رب گوجه، کشمش، خرما، فلفل دلمه و کالاهای کشاورزی از این دست، کمکم در حال نیاز به واردات کالاهای ساختمانی مانند سیمان، سرامیک و... هستند و حتی ابزار و یراق و لوازم یدکی ماشین نیز میخواهند که برای تامین آن در حال حاضر به چین و ترکیه روی آوردهاند. بنابراین تولیدکنندههای ایرانی نیز بیکار ننشستهاند. در حال حاضر رفتوآمد گروهها و تشکیلات تجاری مانند اتاقهای بازرگانی استانها و تیمهای تجاری بین دو کشور زیاد شده است. برخی از شرکتهایی که در ایران در حوزه مواد غذایی خوب کار میکنند مثل کاله، زرماکارون و... در روسیه نمایندگی و شرکت دایر کردهاند. ظرفیت در دو طرف خوب است و باید ارادهای دوطرفه نیز برای افزایش روابط شکل بگیرد که رفتهرفته در حال شکلگیری است. به هر حال باید کشوری باشد که تولیدکنندگان محصولات خود را به آن صادر کنند و یکی از این کشورها برای ما روسیه است و در این یک سال شرایط خوب پیش رفته است و راهی جز این نیست. این اولین گشایش اعتباری است و بیشک آخرین نخواهد بود.