پیشران اعتراض
چه رابطهای میان اعتراض عمومی و دسترسی نداشتن به خدمات عمومی وجود دارد؟
چه رابطهای میان برخورداری افراد در زندگی و مواضع اعتراضی آنها وجود دارد. شاید اغلب پاسخ این پرسش برای افراد واضح به نظر رسد. در مقاله این هفته اما این موضوع به صورت علمی و تجربی بررسی میشود. در مقالهای که بهتازگی (دسامبر ۲۰۲۳) دو اقتصاددان ایرانی (محمدرضا فرزانگان و حسن قلیپور) منتشر کردهاند، رابطه میان رضایت افراد از امکانات و تجهیزات محیط زندگی با مواضع اعتراضی آنها در دو کشور خاورمیانه مصر و عراق بررسی شده است. طی یک قرن اخیر این دو کشور ناآرامیها و جنبشهای اعتراضی فراوانی را تجربه کردهاند. برای مثال انقلابهای مصر در سالهای ۱۹۱۹، ۱۹۵۲ و ۲۰۱۱ و اعتراض زنان این کشور در سال ۱۹۷۷، یا در کشور عراق انقلاب ۱۹۲۰، انقلاب شیعیان در سالهای ۱۹۳۵ و ۱۹۳۶ و کودتای 1958. یکی از آخرین موارد هم بهار عربی بود که در اغلب کشورهای عربی در حوالی سال ۲۰۱۱ تجربه شد. طی بهار عربی و پس از آن، برخی پژوهشگران و صاحبنظران سیاسی سعی کردند عللی را که موجب شد افراد در کشورهای مختلف از این انقلابها حمایت کنند شناسایی کنند.
در حالی که مطالعات نظری کنونی برخی شواهد ارزشمند از علل شکلگیری بهار عربی در کشورهای مختلف ارائه میکنند، اما فقدان کار تجربی (بر مبنای آمارهای جدید) در رابطه با تمایل افراد برای حمایت از حرکتهای اعتراضی کشورهای خاورمیانه به چشم میخورد. بر این اساس همانطور که اشاره شد دو اقتصاددان به نامهای محمدرضا فرزانگان از دانشگاه فیلیپس ماربرگ آلمان و حسن قلیپور از دانشگاه سیدنی غربی در مطالعهای، به یکی از ابعاد تمایل افراد به حرکتهای انقلابی پرداختهاند: رضایت از خدمات و امکانات محیطی (شهری). بهطور خاص این موضوع مورد بررسی قرار میگیرد که آیا تمایل برای اعتراض و انقلاب در میان افرادی که از خدمات عمومی (نظیر خدمات درمان و سلامت، زیبایی شهری، شبکه حملونقل و مدارس)، کیفیت محیط زیست (نظیر کیفیت هوا و آب) و وضعیت مسکن رضایت بیشتری دارند کمتر است (و برعکس).
واقعیت این است که طی چند دهه اخیر عمده کشورهای خاورمیانه با چالش تخریب تدریجی محیط زیست و زیرساختهای ناکافی و سوءمدیریتشده مواجه بودهاند. در مقالهای که به تازگی بانک جهانی منتشر کرده است، هگر و همکارانش (۲۰۲۲) شواهدی ارائه میکنند مبنی بر اینکه کشورهای خاورمیانه به قیمت هزینههای هنگفت تخریب سرمایههای زیستمحیطی، توانستهاند در سه دهه اخیر استانداردهای زندگی خود (شامل درآمد، سرمایه انسانی و زیرساختها) را بهبود دهند. آنها نشان میدهند که انتشار آلایندهها، آلودگی دریاها، اسیدی شدن اقیانوسها و بحرانهای آبی افزایش یافته است. بهعلاوه، اکوسیستمهای خاکی و آبی و زیستگاههای طبیعی رو به تخریب رفتهاند. بهطور معمول ساکنان شهرهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (منا) هوایی را تنفس میکنند که آلودگی 10 برابر بیشتر از حد مجاز دارد. بر مبنای معیارهای اقتصادی، هزینه تخریب زیستبوم دریا و آسمان در برخی از کشورهای منطقه بیش از سه درصد تولید ناخالص داخلی است. علاوه بر هزینههای اقتصادی و سلامت، تخریب محیط زیست به ویژه به خاطر کمبود و آلودگی منابع آبی به شکلگیری برخی نارضایتیها و اعتراضات در عراق و مصر منجر شده است.
بر این اساس آمارهای سری هفتم نظرسنجی ارزش جهانی که سال 2018 در عراق و مصر انجام شد این امکان را فراهم ساخته تا رابطه میان رضایت شهروندان از خدمات و امکانات محیطی و تمایل آنها به اعتراضات اجتماعی مورد ارزیابی قرار گیرد. در سری هفتم نظرسنجی ارزش جهانی، پرسشهای بهخصوصی برای کشورهای خاورمیانه طراحی شده است که به واسطه آنها میتوان رضایت شهروندان از خدمات عمومی و اجتماعی، محیط زندگی و کیفیت مسکن را سنجید، پرسشهایی که در رابطه با سایر کشورها به چشم نمیخورد. همچنین در نظرسنجی از تمایل مشارکتکنندگان برای اعتراض و انقلاب پرسشهایی شده است. با کنترل سایر عوامل اثرگذار بر مواضع اعتراضی و انقلابی افراد، بهطور خلاصه یافتههای مقاله حاکی از آن است شهروندانی که رضایت بالاتری از خدمات و امکانات محیطی دارند، با احتمال کمتری از حرکتهای انقلابی و اعتراضی در دو کشور عراق و مصر حمایت میکنند.
این مطالعه از سه جنبه به ادبیات علمی این حوزه کمک کرده است. نخست، در حالی که برخی مطالعات اثرگذاری متغیرهای کلان اقتصادی و سیاسی (نظیر نابرابری درآمدی، رشد اقتصادی، نوع حکمرانی و...) و همچنین ویژگیهای شخصی افراد (مانند جنسیت، سن، تحصیلات، مذهب و...) را روی جنبشهای اعتراضی ارزیابی کردهاند، اما به ادعای نویسندگان، مقالهای یافت نمیشود که در آن رابطه میان رضایت شهروندان از خدمات عمومی با حمایت از جنبشهای اعتراضی و انقلابی به صورت کمی و تجربی مورد مطالعه قرار گرفته باشد.
دوم، مقاله کنونی در ارزیابی عوامل تعیینکننده حرکتهای انقلابی میان دو نوع اقتصاد وابسته به منابع طبیعی (عراق) و اقتصاد غیروابسته به منابع (مصر) تمایز قائل شده است. سوم، در مقاله اثرگذاری رضایت شهروندان طیف مختلفی از متغیرهای اجتماعی و رفتاری مورد ارزیابی قرار میگیرد. در اینباره سعی شده است متغیر مهم مغفولمانده در ادبیات یعنی حرکتهای اعتراضی و انقلابی پوشش داده شود. لازم به ذکر است ارزیابیها همانطور که عنوان شده مربوط به تمایل افراد به حرکتهای انقلابی است که از نظرسنجیها استنتاج شده و نه اقدام واقعی آنها.
مطالعات پیشین، عواملی را در تعیین ذائقه افراد برای حمایت از حرکتهای انقلابی معرفی کردهاند. به عنوان مثال مک کولاچ با استفاده از آمارهای سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۰ دوازده کشور اروپایی نشان داد احتمال حمایت از حرکتهای انقلابی در میان این گروهها بیشتر است: مردان، جوانان، بیکاران و آنهایی که درآمد پایین دارند. او همچنین به این نتیجه رسید که افراد متاهل، مذهبی و از لحاظ سیاسی راستگرا با احتمال کمتری از انقلابها حمایت میکنند. طبق مدل رگرسیونی او، با کاهش سرانه تولید ناخالص داخلی، تشدید نابرابری درآمدی و حکمرانی دولت راستگرا احتمال وقوع تغییرات اساسی افزایش مییابد. در مطالعه دیگر این اقتصاددان در سال ۲۰۰۴ نشان داده شد احتمال حمایت از اعتراضات در کشورهایی که سرانه تولید ناخالص داخلی بیشتری دارند و همچنین در میان افراد با درآمد بالا بهطور قابل توجهی پایینتر است. با کنترل اثرات ثابت طیف مختلفی از ویژگیهای شخصیتی، کشور و سال، مک کولاچ در سال ۲۰۰۵ مجدد ارزیابیهای خود را تکرار کرد و به این نتیجه رسید که درآمد پایین افراد و بالا بودن نابرابری درآمدی (اندازهگیریشده توسط ضریب جینی) رابطه مثبت و معناداری با احتمال حمایت افراد از اعتراضات اجتماعی دارد. نتایج مطالعه او همچنین حاکی از آن است که زنان، افراد شاغل، متاهل یا طلاقگرفته و افراد سالخورده با احتمال کمتری از اقدامات انقلابی حمایت میکنند. این نتایج بر مبنای نظرسنجی است که بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ در ۵۱ کشور انجام شد.
مک کولاچ و پزینی (۲۰۰۷) با استفاده از یک نظرسنجی در ۶۱ کشور در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۷ نشان دادند درآمد و دینداری افراد و همچنین رشد اقتصادی کشورها، حمایت از اعتراضات را کاهش میدهد. در مقاله سال ۲۰۱۰ این دو پژوهشگر آمده است که سطح بالاتر آزادی مدنی، رشد اقتصادی، تجارت خارجی و دینداری با حمایت افراد از انقلابها رابطه منفی معناداری دارد. در خصوص آزادی، آنسالدو پاتی و همکارانش (۲۰۲۱) در مقالهای نشان دادند در جوامعی که آزادی بیان در آن پایین و اختلاف طبقاتی در آن بالاست، افراد با احتمال بیشتری از اعتراضات حمایت میکنند. این نتایج بر مبنای آمارهایی است که طی نظرسنجی از افراد در 51 کشور جهان در سالهای 1990 تا 2003 جمعآوری شد. همچنین ارزیابی آنها بیانگر آن است که آزادی میتواند اثرات منفی جامعه طبقاتی روی تمایل افراد به انقلاب را تسکین دهد.
آمارها
در ارزیابیهای مقاله از موج هفتم نظرسنجی ارزش جهانی که در دو کشور عراق و مصر انجام شد استفاده شده است. در این نظرسنجی پرسشهای مخصوصی تنها برای مشارکتکنندگان در منطقه خاورمیانه گنجانده شده است. بر این اساس یکهزار و 200 مصری و یکهزار و 200 عراقی در سال 2018 در نظرسنجی شرکت کردهاند. انتخاب عراق و مصر تنها به این خاطر نبود که آمارهای نظرسنجی برایشان در دسترس بود، بلکه در این انتخاب موقعیت ژئوپولیتیک (جغرافیای سیاسی) و اهمیت آنها در بازارهای انرژی جهان نقش داشت. حدود 10 درصد از ذخایر نفت خام شناساییشده جهان و 17 درصد از ذخایر نفت خاورمیانه در عراق است. مصر نیز موقعیت استراتژیکی در منطقه دارد چرا که کانال سوئز و لوله نفت مدیترانهای سوئز که یکی از زیرساختهای مهم بازارهای انرژی بینالمللی به حساب میآیند در این کشور است. هر تغییر بزرگ سیاسی در این دو کشور میتواند به سایر کشورهای منطقه نیز سرایت کند، نظیر آنچه در بهار عربی اتفاق افتاد.
در تجزیه و تحلیلهای آماری مقاله، متغیر وابسته، حمایت افراد از حرکتهای اعتراضی و انقلابی است. در بخش «گرایشها و ارزشهای اجتماعی» نظرسنجی یک پرسش وجود دارد که نگاه مشارکتکنندگان را نسبت به جامعهای که در آن زندگی میکنند میسنجد. بهطور خاص، از مشارکتکنندگان پرسش میشود که: در این بخش، سه گزینه است که نگاه شما را نسبت به جامعهای که در آن زندگی میکنید مشخص میکند. لطفاً گزینهای که بهترین توصیف را از نگاه شما دارد انتخاب کنید (تنها یک انتخاب): 1- مسیر کلی جامعه ما باید از طریق حرکتهای انقلابی تغییر کند؛ 2- جامعه ما باید بهتدریج با اصلاحات بهبود یابد؛ 3- جامعه ما باید در برابر همه نیروهای توطئهگر جانانه ایستادگی کند. این متغیر وابسته به صورت متغیر مجازی دوتایی در نظر گرفته شده است: اگر مشارکتکنندگان گزینه یک را که بیانگر حمایت از حرکتهای انقلابی برای ایجاد تغییرات اساسی است انتخاب کنند، متغیر مقدار یک و در غیر آن صورت مقدار صفر میگیرد. بر این اساس خلاصه آماری حکایت از آن دارد که حدود 24 درصد از مصریها و 20 درصد از عراقیهای مشارکتکننده در نظرسنجی از حرکتهای انقلابی حمایت میکنند.
در نسخه مخصوص به خاورمیانه سری هفتم نظرسنجی ارزش جهانی، در رابطه با میزان رضایت مشارکتکنندگان از خدمات و امکانات عمومی و کیفیت محیط زندگی سوال شده است. بهطور مشخص پرسش این است: در شهر یا منطقهای که شما زندگی میکنید، میزان رضایت خود را از موارد زیر بر اساس مقیاس 1 بسیار ناراضی، 2 نسبتاً ناراضی، 3 نسبتاً راضی و 4 کاملاً راضی بیان کنید. موارد عبارتاند از: سیستم حملونقل عمومی، جادهها و بزرگراهها، مدارس، کیفیت هوا، کیفیت آب، کیفیت خدمات بهداشت و سلامت، کیفیت مسکن، زیبایی ساختوساز و زیبایی محیط فیزیکی. علاوه بر معیارهای مذکور، همچنین میانگین شاخص رضایت کلی، شاخص رضایت از خدمات عمومی و شاخص کیفیت عمومی اندازهگیری میشود. این معیارها به عنوان متغیر مستقل و توضیحدهنده در برآوردها مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین سایر عواملی که ممکن است در حمایت افراد از جنبشهای انقلابی نقش داشته باشد نیز به عنوان متغیر کنترل در مدلها وارد شده است، نظیر: سن مشارکتکنندگان، جنسیت، سطح درآمد، وضعیت ازدواج، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، تعداد فرزند، دینداری، میزان آزادی و... .
نتایج
برآوردها حاکی از آن است که مصریهایی که به نسبت رضایت بیشتری از سیستم حملونقل عمومی، جادهها و بزرگراهها، کیفیت هوا و کیفیت مسکن دارند، با احتمال کمتری از جنبشهای انقلابی حمایت میکنند. در برآوردها، ضریب چهار متغیر مذکور منفی و از لحاظ آماری معنادار است. البته برای چهار شاخص دیگر ضریب منفی به دست آمده است که البته از لحاظ آماری معنادار نیستند. بهطور کلی این یافتهها بر فرضیه مطالعه مهر تایید میزند، مبنی بر اینکه رضایت از خدمات عمومی و کیفیت محیط زندگی در حمایت افراد از حرکتهای اعتراضی و انقلابی نقشآفرین است. بهعلاوه طبق نتایج، مشارکتکنندگان مصری که درآمد، سطح تحصیلات و دینداری کمتری دارند بیشتر از اعتراضات حمایت میکنند. از طرفی در نمونه مصری، افرادی که آزادی بیشتری در زندگی دارند کمتر از اعتراضات حمایت میکنند. اثرگذاری شاخصهایی نظیر سن، جنسیت، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال، تعداد فرزند و... از لحاظ آماری معنادار نشده است. در خصوص مشارکتکنندگان عراقی نیز نتایج مشابهی به دست آمده است.
یکی از فرضیات شایان ذکر این است که رضایت شهروندان از خدمات و امکانات عمومی از طریق معیار رضایت از زندگی بر حمایت آنها از اعتراضات اثر میگذارد. بر این اساس برآوردها حاکی از آن است که رابطه منفی و معناداری میان «شاخصهای کیفیت خدمات و امکانات عمومی» و «حمایت از جنبشهای انقلابی»، رابطه مثبت و معناداری میان «شاخصهای کیفیت خدمات و امکانات عمومی» و «رضایت از زندگی» و در نهایت رابطه منفی و معناداری میان «رضایت از زندگی» و «حمایت از جنبشهای انقلابی» وجود دارد.
البته یک کانال اثرگذاری دیگر میتواند رضایت از دولت باشد، به این معنی که رضایت از خدمات و امکانات عمومی نخست روی رضایت مردم از دولت اثر میگذارد و سپس دیدگاههای اعتراضی و انقلابی را تحت تاثیر قرار میدهد. ارزیابی نمونه مصر این موضوع را تایید میکند، به این معنی که «رضایت از دولت» نقش واسطهای در فرضیه اصلی مطالعه دارد. در خصوص نمونه عراق اما این واسطهگری بهوضوح مشاهده نمیشود.
کلام آخر
یافتههای این مقاله میتواند درسهای عبرتآموزی برای سیاستگذاران داشته باشد، آنهایی که به دنبال فرونشاندن مواضع اعتراضی شهروندان خود هستند. به عنوان مثال، ترافیک یکی از مشکلات حاد شهر قاهره (پایتخت مصر با 20 میلیون جمعیت) است. بر اساس گزارش سال 2014 بانک جهانی، ترافیک با کاهش بازدهی نیروی کار، افزایش مصرف سوخت، انتشار آلاینده، کاهش کیفیت هوا، افزایش هزینههای حملونقل و بر هم زدن چهره شهر، اثرات منفی قابلتوجهی روی اقتصاد و کیفیت زندگی شهروندان دارد. بر این اساس در گزارش پیشنهاد میشود که دولتها با غلبه بر چالش ترافیک شهری میتوانند بهطور چشمگیری رضایت شهروندان خود از دولت و جامعه را ارتقا دهند.