مجازات مادری
چرا مادران از پدران کمتر درآمد دارند؟
در جوامع مختلف زنان کمتر از مردان درآمد دارند و این موضوع بهویژه در مورد مادران نسبت به پدران نمود بیشتری پیدا میکند. ابعاد این موضوع بیشتر پس از تشکیل خانواده روشن میشود؛ آن هم وقتی که مادران مجبور میشوند ساعات کار خود را کاهش دهند. اما این روند وقتی بچهها بزرگ شوند چگونه پیش میرود؟ برای پاسخ به این سوال، ما سه شکاف درآمدی را تخمین میزنیم: «جریمه مادری»، «قیمت زن بودن» و «حق بیمه پدری». وقتی این سه با هم جمع شوند، «شکاف جنسیتی والدین» ایجاد میشود؛ که از آن به عنوان تفاوت درآمد بین مادر و پدر یاد میشود. در این مقاله شکافهای درآمدی را برای دو گروه آموزشی (فارغالتحصیلان دانشگاهی و فارغالتحصیلان دبیرستانی که دانشگاه را به پایان نرساندهاند) با استفاده از دادههای طولی NLSY79 که پاسخدهندگان را از 20سالگی تا 50سالگیشان دنبال میکند، در نظر گرفتهاند.
مجازات مادری چیست؟
با بزرگ شدن کودکان و با افزایش ساعت کاری زنان، مجازات مادری بهویژه برای گروهی که تحصیلات کمتری دارند کاهش مییابد. اما پدران موفق میشوند دستاوردهای نسبی خود را، بهویژه در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی، گسترش دهند. زندگی نوعی ماجراجویی است، صعودهای دشوار، چشماندازهای بزرگ و انبوهی از لذتهای کوچک در طول مسیر. بخشی از ماجراجویی، برای بسیاری، کسب درآمد و داشتن یک شغل معنادار و در عین حال تشکیل خانواده است. اینها اغلب در یک بازه زمانی یکسان اتفاق میافتند و برای انجام اکثر مشاغل، تضاد ایجاد میکند. مادران بیشتر ساعات کاری خود را کاهش میدهند و گهگاه کار را برای مدتی ترک میکنند یا به مشاغل و شرکتهایی که زمان کمتری نیاز دارند تغییر شغل میدهند. کسانی که قصد دارند در آینده مرخصی بگیرند، ممکن است در مشاغلی سرمایهگذاری کنند که جریمههای کمتری برای کار با ساعات کاری کمتر و سختتر اعمال میکنند.
چرا مادران از پدران کمتر درآمد دارند؟
این واقعیتها بخشهای اصلی دلایل مهم و بررسیشدهای هستند که چرا زنان در یک دهه یا بیشتر، پس از تولد اولین فرزند، کمتر از مردان درآمد دارند. زمانی که فرزندان بزرگ میشوند، به توجه کمتر والدین نیاز دارند و در نهایت خانه را ترک میکنند، اینکه چه اتفاقی برای مشاغل زنانی میافتد که شرایط خود را با درآمد کمتر براساس تولد فرزندان چیده بودهاند، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است که در واقع موضوع همین مقاله است. پس از تولد فرزند، زنان و مردان در مسیر رشد فرزندشان درآمد متفاوتی دارند، حتی زمانی که قبلاً در مسیر شغلی مشابهی قرار داشتند. این نتیجهگیری در بین زوجها و همچنین مقایسه مادران با پدران بهطور کلی وجود دارد. همچنین شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه احتمال مادر شدن بر انتخاب شغل و سرمایهگذاری آموزشی نیز تاثیر میگذارد.
کاهش ساعت کار به دلیل فرزندآوری
بسیاری از تفاوتهای اولیه بین درآمد مردان و زنان پس از تولد، به دلیل کاهش ساعات کار و دستمزد مادران است. ساعات کاری کمتر منجر به مشتریان کمتر، مقالات منتشرشده کمتر، احتمال ترفیع پایینتر، و کاهش شانس شریکسازی یا تصدی پست میشود. در نتیجه با تجربه سالهای کمتر فعالیت، میتوان درآمدهای آتی کمتر را پیشبینی کرد.
بنابراین مسیرهای شغلی برای مادران و پدران، و بین زنان با و بدون فرزند، اختلاف دارند. تفاوتهای جنسیتی در درآمد برای مدتی پس از تولد یک فرزند یکی از اشکال مختلف تبعیض است. همچنین تقاضاهای نامتناسب برای زمان فعالیت زنان نسبت به مردان ممکن است مدتها پس از رشد فرزندان ادامه یابد و همچنین والدین سالخوردهای که در خانوادهها وجود دارند اغلب نیازشان به مراقبت متوجه زنان میشود.
در نهایت؛ زمان کار مادران افزایش مییابد
اما، زمانی میرسد که تقاضای مراقبت از کودک کاهش مییابد و زنان میتوانند چالشهای شغلی بیشتری را در محل کار متحمل شوند و به مسیرشان برای ورود به مشاغل و شرکتهای سختتر ادامه دهند. یکی از تغییرات آشکار که در بیشتر مجموعه دادهها مشاهده میشود این است که مادران در نهایت ساعات کار هفتگی خود را افزایش میدهند. حتی پزشکان زن میانسال (بیش از 44 سال) ساعات بیشتری را بر اساس تخصص پزشکی نسبت به همکاران زن جوانتر خود کار میکنند و اغلب ساعات بیشتری از همکاران مرد مسنتر از خود کار میکنند.
پرسش این است که آیا مادران در نتیجه افزایش زمان کارشان، نسبت به مردان و نسبت به زنانی که هنوز بچهدار نشدهاند یا هرگز بچهدار نمیشوند، درآمد بیشتری دارند؟ در این مقاله از دادههای طولی NLSY79 استفاده شده است تا بفهمیم چه اتفاقی برای عرضه نیروی کار و درآمد مادران و پدران میافتد، زیرا فرزندانشان رشد میکنند و خانه را ترک میکنند یا حداقل نیاز به نظارت کمتری دارند. دادهها این امکان را دادهاند تا مردان و زنان متولدشده از سال 1957 تا 1964 در حالی که در اواسط 50سالگی هستند و والدینی که کوچکترین فرزندشان از دبیرستان فارغالتحصیل میشود، مورد مشاهده قرار گیرند.
اگرچه تحقیقات قابلتوجهی در مورد نقش کودکان در افزایش شکاف درآمدی جنسیتی و کند کردن شغل زنان انجام شده است، اما در مورد اینکه چه اتفاقی هنگام بزرگ شدن کودکان میافتد، اطلاعات کمی وجود دارد. یکی از دلایل تحقیقات محدود در مورد این موضوع این است که مجموعه دادههای طولی برای ایالات متحده، مانند NLSY79، تا همین اواخر دوره زمانی کافی طولانی را پوشش نداده است.
تغییرات در عرضه نیروی کار
بسیاری از محققان قبلی کشف کردهاند که نقش کودکان در تاثیرگذاری بر درآمد زنان در طول چرخه زندگی و در نتیجه شکاف جنسیتی در درآمد، تا حد زیادی توسط تغییرات در عرضه نیروی کار تعیین میشود. بهویژه، ساعات کار پس از تولد کاهش مییابد و برای مدتی کم میماند. هفتهها در هر سال، بهعنوان معیاری برای مشارکت نیروی کار نیز کاهش مییابد؛ اما پاسخ اولیه به عرضه نیروی کار در ساعات فشردهتر کاری قرار میگیرد.
در این مقاله دو همبستگی برای درک موضوع عرضه نیروی کار در چرخه عمر تخمین زده شده است. اولی تعداد هفتههای کار در سال است و دیگری ساعات هفتگی بدون احتساب صفرها. زنانی که کوچکترین فرزندشان یک نوزاد یا نوپا (0 تا 2 سال) بود حدود 5 /3 هفته کمتر از پدران این کودکان در سال کار میکردند. اما، وقتی بچهها از پوشک گرفته میشوند، وارد پیشدبستانی میشوند و سپس به کلاسهای ابتدایی میرسند، این تفاوتها به سرعت در همه برآوردها کاهش مییابد. پاسخهای عرضه نیروی کار بزرگتر و مداومتر در حاشیه فشرده ساعات رخ میدهد، بهویژه زمانی که کودکان خردسال در این خانوادهها حضور دارند.
مادران در زمانی که کوچکترین فرزند آنها هنوز در سنین پیشدبستانی است (30 تا 39 سال) حدود 10 ساعت کمتر از پدران کار میکنند و زمانی که کوچکترین فرزند آنها عمدتاً در مقطع راهنمایی و دبیرستان است (45 تا 49 سال) حدود هشت ساعت کمتر کار میکنند. وقتی مادران در اوایل 50سالگی خود هستند، هنوز تقریباً شش ساعت کمتر از پدران کار میکنند. از این تفاوت، حدود چهار ساعت به این دلیل است که زنان بهطور کل کمتر از مردان کار میکنند. این تفاوت را میتوان با محاسبه تفاوت ساعات بین مادران و غیرمادران مشاهده کرد، زیرا ساعات کار پدران فارغالتحصیل دانشگاه تقریباً با ساعات کار کسانی که پدر نشدهاند برابر است. بنابراین، مادران با بزرگ شدن فرزندان، زمان کار خود را افزایش میدهند، اما هنوز از پدرانشان بسیار عقب هستند. معنای همه اینها برای درآمد مادران نسبت به زنان دیگر و در مقایسه با پدران موارد بعدی است که باید در نظر گرفته شود. اثر مادری و شکاف جنسیتی والدین در درآمد در طول چرخه زندگی وجود دارد.
چرا مردان از مادران جلو میافتند؟
زنان نهتنها با سالهای بزرگ کردن فرزندان، درآمد خود را از دست میدهند، بلکه مردان در این میان حق بیمه هم دریافت میکنند. حق بیمه پدری در بین گروههای سنی برای گروههای فارغالتحصیل دانشگاهی نسبتاً ثابت است و پس از ۴۰سالگی بهطور قابلتوجهی کمتر است. شکاف جنسیتی والدین در درآمد به همان نسبت کمتر است.
مطالعات زیاد و طولانی در مورد حق بیمه پدری و حق بیمه ازدواج مردانه وجود دارد. این مطالعات ارزیابی کرده است که آیا پدرها (یا مردان متاهل) درآمد بیشتری دارند؟ زیرا آنها پس از بچهدار شدن (یا ازدواج) سختتر کار میکنند یا در عوض، زمانی که درآمد بیشتری دارند، پدر میشوند (یا ازدواج میکنند). احتمال دیگر این است که مدیران مختلف در بازار کار (به عنوان مثال، سرپرستان) به پدران و مردان متاهل بیشتر بر اساس تصور آنها از انصاف یا ترجیح شخصی آنها پاداش میدهند.
رشد شغلی مردان، پس از ازدواج
کورنمن و نیومارک (1991) در یکی از اولین مقالات تحقیقاتی با استفاده از چارچوب اثرات ثابت فردی برای ارزیابی این فرضیهها، دریافتند که نمایههای درآمدی مردان پس از ازدواج افزایش مییابد و آنها رتبهبندی عملکرد بالاتری را از سرپرستان خود دریافت میکنند. هر دو یافته نشان میدهد مردان پس از ازدواج سختتر کار میکنند و بازار کار نیز ممکن است به نفع آنها باشد. مطالعات بعدی با نتیجهگیری آنها موافق است که انتخاب برای ازدواج از تاثیر درمانی ازدواج و همچنین پدر شدن اهمیت کمتری دارد. با این حال، تاثیر بچهدار شدن لزوماً با تاثیر متاهل بودن یکسان نیست.
پدران به پیشرفت شغلی خود ادامه میدهند
در میان زوجهای مختلف، مردان میتوانند پدر شوند و در عین حال به پیشرفت شغلی خود ادامه دهند، زیرا زنان بهطور نامتناسبی از فرزندان مراقبت میکنند. مادران ساعات کاری خود را کاهش میدهند، کارهای کمتری انجام میدهند و درآمد کمتری دارند. برای مردان، فرزندان و همسری که سرپرستی آنها را دارند با افزایش درآمد آنها مرتبط است.
نتیجهگیری
نتیجه مهمی که به سرعت در این مقاله مشخص میشود این است که درآمد زنان مستقیماً پس از تولد یک کودک به شدت کاهش مییابد. این کاهش عمدتاً، اما نه بهطور کامل، بهدلیل کاهش ساعات کار است. علاوه بر این، کاهش درآمد حداقل برای یک دهه باقی میماند. این بخشی از بسیاری از مطالعات عالی و بهخوبی شناختهشده است.
تلاش در این مقاله این بوده که سالهای بیشتری به والدین و زندگیها اضافه شود و تاثیر فرزندان را در زمانی که بالغ میشوند و مستقلتر میشوند تحلیل کنیم. با ورود کوچکترین فرزند به مدرسه ابتدایی و بعد از آن، ساعات کاری زنان نسبت به ساعات کاری افرادی که مادر یا پدر نیستند افزایش مییابد. مادران شکاف درآمدی را در رابطه با زنانی که هنوز صاحب فرزند نشدهاند یا هرگز نخواهند داشت، کاهش میدهند.
مادران به قله میرسند و از کوه پایین میآیند
در ابتدای مقاله گفته شد که زندگی یک ماجراجویی است، یک پیادهروی طولانی با مسیرهای بالا و پایین دشوار. زندگی والدین بخشی از این فرازونشیبهاست که در مسیر شغلی آن، مادران سرعت خود را کاهش داده، ساعات کار خود را کم کرده و گهگاهی شغل خود را برای مدتی ترک میکنند یا به مشاغل و شرکتهایی که با کاری با زمان کمتر نیاز دارند تغییر جهت میدهند. اما زمانی میرسد که نیاز به مراقبت از کودک به شدت کاهش مییابد و زنان میتوانند ساعات کار و دستمزد خود را افزایش دهند و چالشهای شغلی بیشتری را متحمل شوند. میتوانیم آن لحظه را بهطور استعاری در نظر بگیریم، زمانی که مادران به قلهای میرسند و سپس از آن سوی کوه پایین میروند. اما با وجود اینکه ساعات کار خود را افزایش میدهند، هرگز به وادی غنی برابری جنسیتی نمیرسند. تا حدود زیادی ناتوانی آنها در کسب درآمدی مشابه پدرها به دلیل رابطه مثبت فرزندان با درآمد مردان و رابطه منفی آنها با زنان است.