انتقال بیننسلی سلامت
سلامت والدین چه ارتباطی با سلامت نوزادان دارد؟
هنگامی که نوزادان به دنیا میآیند، والدین نگران هستند که آیا فرزندشان سالم است و مراحل رشد را به خوبی میگذراند یا خیر. چیزی که مشخص است این است که مجموعهای از عوامل محیطی و ژنتیکی بر وضعیت سلامت نوزاد تاثیرگذار هستند، از محیط بیمارستانی که نوزاد در آن به دنیا میآید گرفته تا عوامل ژنتیکی که از پدر و مادر به ارث میبرد. وجود چنین تاثیراتی از سمت والدین بر کودکان دور از انتظار نیست؛ بهطوری که در بسیاری از پژوهشهای شاخه پزشکی نیز به آنها اشاره شده است. اما پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی نیز علاقهمند به پژوهش در این زمینه شدهاند و تحقیقات بسیاری نیز درباره موضوعات مرتبط با آن انجام شده است. یکی از موضوعات مورد علاقه این پژوهشگران، تحرکات اجتماعی بیننسلی است. در این پژوهشها نشان داده شده است که بین وضعیت زندگی والدین و فرزندان ارتباط قویای وجود دارد. علاوه بر اینها، جامعهشناسان در بررسیهای اخیر خود به این نکته پی بردهاند که شرایط زندگی افراد در روزهای ابتدایی به دنیا آمدن فرد تاثیر بسزایی بر روی زندگی آینده و پیامدهای اجتماعی او چه از نظر اقتصادی و درآمدی و چه از نظر بهداشتی و شرایط سلامتی دارد. در همین راستا گروهی از محققان اقتصادی به بررسی این موضوع پرداختند که آیا سلامت و وضعیت بهداشتی مادران و پدران در زمان به دنیا آمدنشان بر روی وضعیت سلامت فرزندان در زمان تولد تاثیرگذار است یا خیر. اوسیا جونتلا، جولیا لا متینا و کلیمنت کوئینتان در این مقاله که در جولای 2022 در ژورنال NBER به چاپ رسید نشان دادند که هم وضعیت سلامت مادران و هم پدران در زمان تولدشان بر وضعیت سلامت نوزادان تاثیرگذار است. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
تحرکات بیننسلی سلامت
در این باره باید ابتدا بفهمیم که تحرکات بیننسلی چیست؟ تحرکات بیننسلی اصطلاحاً به معنای تغییر وضعیت و موقعیت اجتماعی خانواده از نسلی به نسل دیگر است. برای مثال فردی را تصور کنید که در خانوادهای فقیر در اروپا زندگی میکند و پدر و مادر او سالها پیش به عنوان پناهجو از کشور خود به آلمان مهاجرت کردهاند. والدین این فرد بیشتر عمر خود را سخت مشغول به کار بودند و درآمد خود را از طریق کارگری تامین میکردند. دور از انتظار نیست که این والدین در پرداخت قبوض و بدهیهایشان با مشکل مواجه میشدند. اکنون تصور کنید که این فرد در دانشگاهی معتبر در رشته ادبیات قبول میشود که پدر و مادرش بیشتر هزینه تحصیل او را پرداخت میکنند. هنگامی که او از دانشگاه فارغالتحصیل میشود، میتواند اولین رمانش را منتشر کند و از این طریق پول خوبی به دست بیاورد. این فرد تصمیم میگیرد که در ادامه زندگی خود همین راه را ادامه دهد و حتی پس از ازدواج و داشتن فرزندان خود به نوشتن داستانهای کوتاه و رمانهای کودکان بپردازد. حال تصور کنید که در آینده هر دو فرزند این فرد نویسنده شوند؛ پسر او در یک دانشگاه معتبر به عنوان استاد دانشگاه تدریس کند و دختر او نیز به یک نویسنده مشهور و بینالمللی که کتابهایش پرفروش است تبدیل شود. این مثال به خوبی میتواند پویایی اجتماعی بیننسلی را نشان دهد. از پدربزرگ و مادربزرگی که تصمیم به مهاجرت و کار کردن به عنوان کارگر میگیرند تا فرزندان و نوههایی که استاد دانشگاه و نویسنده بینالمللی میشوند. درک علتهای بنیادی تداوم یا تحرکات پیامدهای اقتصادی در بین نسلها و وجود رابطه بین دستاوردهای خانواده و دستاوردهای فرزندان، یکی از مهمترین موضوعات تحقیقات علوم اجتماعی است. پژوهشهای مرتبط با این حوزه نشان میدهد که وضعیت والدین بر درآمدها و موقعیت اجتماعی فرزندان از طرق مختلف تاثیر میگذارند که این موضوع برخلاف دیدگاه خیلی از افراد است که مدعی هستند همه افراد فرصتهای برابر در اختیار دارند؛ فرصتهای برابر برای دستیابی به مشاغلی که هر کس از کودکی آرزویش را داشته است و فرصتهای برابر برای رسیدن به درجات شغلی بالا در نتیجه تلاشی که کردهاند. اقتصادهای مدرن نیز این ادعا را دارند که در سیستمی که به وجود آوردهاند، مهم نیست که پسزمینه اقتصادی یک فرد چیست؛ مهم نیست که شما در یک خانواده تحصیلکرده یا ثروتمند متولد شدهاید یا در خانوادهای با فقر فرهنگی و فقر مالی به دنیا آمدهاید. این همانند نظریات روانشناسان زرد است که این ادعا را مطرح میکنند که در جامعه مدرن، با هر پسزمینه اقتصادیای که باشید، میتوانید در رسیدن به مشاغلی که دوست دارید، از فرصتهای برابر بهره ببرید و به آرزوهای خود برسید. اما پژوهشهای اخیر این دیدگاه را نقض کرده است. اغلب این پژوهشها در بررسیهای خود نشان دادهاند که ارتباط محکمی بین درآمد و جایگاه اجتماعی والدین و درآمد و وضعیت فرزندان وجود دارد. در مقاله حاضر نیز، نویسندگان به موضوعی مرتبط با این پژوهشها پرداختهاند. آنها در این مقاله بر روی بخش سلامت و بهداشت و تاثیر سلامت والدین بر سلامت فرزندان متمرکز شدهاند. انگیزه اصلی این تحقیق از این واقعیت ناشی میشود که در دوران کودکی نابرابریهایی بین افراد مختلف وجود دارد که بر زندگی آتی آنها اثرگذار است که در نتیجه اصل فرصتهای برابر و شروع عادلانه برای هر کودک را تضعیف میکنند. این نکتهای است که در مقالات دیتون (2013) و کوری (2011) به آن اشاره شده است. علاوه بر این در مقالاتی همچون گلوکمن و همکاران (2008) و نییرندا و بیاس (2019) شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه سلامتی در بدو تولد نهتنها بر زندگی فرد در طول عمرش تاثیرگذار است، بلکه اثر آن در بین نسلها نیز اهمیت ویژهای دارد.
مطالعات گذشته چه میگویند؟
اکثر مطالعاتی که به بررسی انتقال بیننسلی سلامت در بدو تولد پرداختهاند، بر نقش مهم سلامت مادران تاکید میکنند. با این حال، برخی از کانالها نیز وجود دارند که از طریق آنها سلامت در بدو تولد ممکن است از سمت پدر به فرزندان منتقل شود. از اینرو در این مقاله به بررسی نقش هم مادر و هم پدر بر سلامت نوزاد میپردازند. در همین راستا، چهار عامل اصلی که ممکن است بر سلامتی در بدو تولد از نسلی به نسل دیگر تاثیر بگذارد بررسی میشود: عوامل ژنتیکی (یعنی ژنهای مادر و پدر)، عوامل محیطی (مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی مادر، وضعیت اجتماعی-اقتصادی پدر)، سلامت مادر (مانند چاقی) و برنامهریزی جنینی (تاثیر دوران جنینی بر سلامت نوزاد).
همانطور که گفته شد معدود مطالعات وجود دارند که به بررسی نقش پدر در انتقال بیننسلی وزن هنگام تولد پرداختهاند. با این حال این مقالات عموماً به نتایج متفاوتی نیز رسیدهاند. در یک مطالعه اساسی، کانلی و بنت (2000) بیان کردند که بر اساس دادههای بررسیشده در ایالات متحده، وزن تولد مادر و پدر با وزن هنگام تولد کودک مرتبط است. این در حالی است که یافتههای مقاله کانلی و بنت (2000) با یافتههای پژوهش کیان و همکاران (2017) در تضاد است. کیان و همکاران (2017) که با استفاده از دادههای مرکز سلامت تایوان به بررسی این موضوع پرداخته بودند، در پژوهش خود هیچ مدرکی مبنی بر اهمیت وزن هنگام تولد پدر برای وزن تولد کودک پیدا نمیکنند. اخیراً نویسندگان مقاله گیبرد و همکاران (2019) نیز که انتقال بیننسلی وزن هنگام تولد برای نوزادان بومی متولدشده در استرالیای غربی را بررسی کرده بودند، متوجه شدند که وزن تولد مادر و پدر هر دو مهم هستند، و هیچ تفاوت معناداری میان این دو وجود ندارد. تا جایی که مشخص است، این مقاله اولین مقالهای است که از رویکرد ویژه برای بررسی این موضع استفاده کرده است. این محققان برای ثابت نگه داشتن اثرات مادربزرگها و پدربزرگها بر روی تجزیه و تحلیل خود، تفاوتها در انتقال سلامت در بدو تولد از مادر و پدر به فرزندان را با استفاده از نمونه بزرگی از دادههای مربوط به فرزندان درون یک خانواده (مثلاً پسرعموها و دخترعموها) استفاده میکند.
یافتههای پژوهش
برای تجزیه و تحلیل تجربی اصلی این مقاله یک رگرسیون خطی اجرا شده است. در این راستا برای ارزیابی نقش وزن والدین (بهویژه پدر) هنگام تولد، ابتدا نقش وزن هنگام تولد مادر بدون احتساب وزن هنگام تولد پدر، سپس نقش هر دو معیار سلامت والدین در بدو تولد در توضیح سلامت فرزندان در بدو تولد ارزیابی شده است. یافتههای این مقاله دو نکته حائز اهمیت دارد. یک، وزن تولد مادر و پدر بهطور قابل توجهی بر وزن تولد فرزندان تاثیر میگذارد، صرف نظر از اینکه وزن تولد پدربزرگ و مادربزرگ بر وزن آنها اثر دارد یا خیر. بهطور دقیقتر تخمینهای این پژوهش نشان میدهد که افزایش یک انحراف معیار در وزن هنگام تولد مادر (535 گرم) به افزایش 24 /0-13 /0 انحراف معیار در وزن نوزاد (70 تا 128 گرم) منجر میشود. در سمت پدر نیز، یافتههای مقاله نشان میدهند که افزایش یک انحراف معیار در وزن تولد پدر (563 گرم) به افزایش 15 /0-10 /0 انحراف معیار در وزن تولد کودک (56 تا 78 گرم) منجر میشود. ثانیاً، ضریب تخمینی بیننسلی مادر (پدری) بر وزن تولد بسیار مشابه است صرف نظر از اینکه وزن تولد پدر (مادر) کنترل شود یا خیر. این نکته نشان میدهد که تحقیقات قبلی که وزن تولد پدر را در نظر نمیگرفتند، هرچند شاید دقت کمتری داشتند، اما تخمینهای تقریباً درستی ارائه کردهاند. از آنجا که وزن تولد مادر و پدر ممکن است تا حدی نقش عوامل مختلف ژنتیکی، محیطی و برنامهریزی جنینی را اندازهگیری کند، سهم نسبی آنها ممکن است در گروههای جمعیتی متفاوت باشد. برای بررسی این امکان، در بخشی از مقاله یک تحلیل زیرگروهی که اثرات ناهمگن بالقوه نژاد، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و جنسیتهای مختلف را دربر میگیرد بررسی میشود. در نهایت، آنها بهطور خلاصه پیامدهای بالقوه انتقال بیننسلی ثبتشده وزن هنگام تولد را برای پیامدهای اجتماعی-اقتصادی درازمدت فرزندان ارزیابی میکنند.
جمعبندی
اوسیا جونتلا، جولیا لا متینا و کلیمنت کوئینتان در مقالهشان که با نام «انتقال بیننسلی سلامت در بدو تولد» در ژورنال NBER به چاپ رسید، با استفاده از یک مجموعه داده از سوابق تولد مرتبط با ساکنان فلوریدای آمریکا، انتقال بیننسلی سلامت را مورد بررسی قرار میدهند. آنها در این مقاله نشان میدهند که وزن هنگام تولد پدر و مادر بهطور قابل توجهی وزن هنگام تولد کودک را پیشبینی میکند؛ حتی پس از در نظر گرفتن تمام عوامل ژنتیکی و محیطی که در یک خانواده مشترکاند، چنین رابطهای برقرار است. برآوردهای آنها نشان میدهد که یک درصد افزایش در وزن مادر در هنگام تولد، به افزایش 24 /0-13 /0 درصد در وزن هنگام تولد کودک (70 تا 128 گرم) منجر میشود. از طرف دیگر یک درصد افزایش در وزن هنگام تولد پدر (563 گرم) به افزایش 15 /0-10 /0درصدی در وزن هنگام تولد کودک (56 تا 78 گرم) منجر خواهد شد.