اخلال در تحصیل
مزایای تحصیل حضوری چیست؟
شیوع طاعون کرونا خانوادهها را با چالشهای گوناگونی مواجه کرده است. میلیونها نفر از سراسر جهان به این بیماری مبتلا شدهاند. بیشتر خانوادهها ماههاست که بنابر توصیهها در خانهها ماندهاند. نرخ بیکاری به سطح بیسابقهای رسیده است. با توجه به مقیاس پیامدهای اقتصادی و سلامتی این بیماری، وضعیت روحی و روانی خانوادهها (اعم از والدین و فرزندان) نیز متاثر شده است. کودکان هم از این ناملایمات بینصیب نماندهاند. یکی از اساسیترین تحولاتی که طی بیماری کودکان تجربه کردند، تعطیلی یا تغییر ماهیت مراقبتهای ابتدایی و روشهای تحصیلی بود. در اوایل بیماری، مارس 2020، تقریباً تمام مدارس آمریکا به تعطیلی کشیده شده و آموزشها به صورت مجازی دنبال شدند. عمده دانشآموزان این کشور سال تحصیلی گذشته (2021-2020) را به صورت مجازی و از راه دور یا آموزش دوگانه (حضوری-مجازی) سپری کردند. گرچه برخی مدارس و بسیاری از مراکز مراقبت کودکان در تابستان و پاییز 2020 (تابستان و پاییز 1399) بازگشایی شدند، اما به دلیل امواج شیوع بیماری و ابتلای کارکنان، با تعطیلیهای غیرقابلپیشبینی و متناوب روبهرو شدند. این عدم ثبات در کنار عواملی همچون از دست دادن شغل و درآمد، انزوای اجتماعی، بیماری و مرگومیر و... بر دلمشغولیهای خانوادهها (والدین و فرزندان) افزوده است. اخلال در تحصیل و مراقبت از کودکان بیانگر آن است که بحران کرونا علاوه بر متاثر کردن همه خانوادهها، آنهایی را که فرزند داشتند، بیشتر با چالش روبهرو کرده است. این اثرگذاری بهخصوص برای خانوادههای اولادداری که در حاشیه اقتصادی-اجتماعی جامعه قرار دارند شدیدتر بوده است، شامل: کارگران روزمزد که منبع شغلی و درآمد ناپایدار دارند، اقلیتهای نژادی که در آنها نرخ ابتلا بیشتر، بهداشت نامناسبتر و شرایط سلامتی ضعیفتر است و نیروی کار شاغل در بخشهای حیاتی. در این رابطه شناسایی و ارزیابی آثار روحی و روانی این بحران برای کودکان بهخصوص آنهایی که در خانوادههای آسیبپذیر زندگی میکنند به منظور درک پیامدهای «کووید19» و تحلیل کارایی سیاست تعطیل کردن مدارس اهمیت مییابد. در این باره چهار اقتصاددان به نامهای آنا گاسمن-پاینس، جان فیتز-هِنلی و جِین لییر از مدرسه سیاستگذاری عمومی دانشگاه دوک و الیزابت آنانت از دانشگاه کلمبیا در مقالهای که به تازگی (ژانویه 2022) در «کمیته ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا» به چاپ رسید به بررسی این موضوع پرداختهاند. در این مقاله پیامدها و مشکلاتی که اخلال در مدارس و مراکز نگهداری کودکان در رفتار کودکان ایجاد میکند مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی به تفکیک خانوادههایی که روش تحصیل از راه دور یا حضوری را برگزیدند و همچنین خانوادههایی با نژادها و قومیتهای متفاوت انجام گرفته است.
چارچوب نظری رابطه مشکلات رفتاری کودکان با روش تحصیل
مطابق با نظریات علمی، مجموعهها و محیطهایی که در آنها کودکان زمان خود را سپری میکنند، بیشترین و آنیترین اثرگذاری را بر رشد و پیشرفت -خود کودکان و جامعه- دارند. خارج از محیط خانه و خانواده، مدارس و مراکز مراقبت از کودکان، نخستترین و مهمترین مجموعههایی هستند که فرزندان دوران کودکی خود را در آن سپری میکنند، بنابراین نقشی کلیدی در رشد و پیشرفت آنها دارند. درون این مجموعهها، تعیینکنندهترین عامل پیشرفت کودکان، پروسههای ارتباطی است؛ مانند ارتباط میان والدین و فرزندان درون خانواده. همهگیری کرونا، محیطهای آموزشی و مراقبتی کودکان را بهطور اساسی تغییر داده است. طی این بیماری، روشهای آموزش و مراقبت از کودکان حضوری با دستورالعملها، سیاستگذاریها و تجارب متفاوتی برای دانشآموزان همراه بوده است، نظیر الزام پوشیدن ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی. در مقابل در شیوه آموزش از راه دور، این همهگیری مرز میان محیطهای فعالیت کودکان را محو کرده است، جایی که تحصیل و تعاملات خانوادگی کودکان در مکانی یکسان اتفاق میافتد و بسیاری از والدین نیز مسوولیتهای خانوادگی و شغلی خود را در هم میآمیزند. بیماری «کووید 19» در پروسههای روزانه آموزش و مراقبت از کودکان نیز اختلالاتی ایجاد کرده است. به عنوان مثال، مراکز مراقبت از کودکان که اغلب فعالیتهای خود را در بحبوحه بیماری ادامه دادند، به خاطر ابتلای فراگیر کارکنانشان گاهگداری مجبور به تعطیلی میشدند. در مورد آموزش مجازی مدارس، نیاز به فناوری چالشهای دیگری برای کودکان ایجاد کرده است؛ جایی که بسیاری از خانوادههای آمریکایی دسترسی مناسب به اینترنت و دستگاههای مربوط ندارند و خود مدارس نیز متکی به نرمافزارهایی هستند که مدیریت آنها چندان ساده نیست. در این رابطه برخی مطالعات به این موضوع پرداختهاند که چگونه این تغییرات و اختلالات روزانه بر پروسههای ارتباطی کودکان با دیگران، بهخصوص والدین، اثر میگذارد. زمانی که مدارس مختل میشوند، ممکن است والدین خود را ناتوان در فراهم کردن حمایتهای آموزشی برای فرزندانشان ببینند. به علاوه بررسیها نشان میدهد مختل شدن حضور در مدرسه با بر هم زدن توازن میان مسوولیتهای شغلی و خانوادگی، به افزایش استرسهای والدین و به دنبال آن اخلال در تعاملات میان والدین و فرزندان منجر میشود. هر یک از این تغییرات در امور خانوادگی، مسوولیتهای والدین و تعامل والدین-فرزندان، بر رفتار کودکان اثرگذار خواهد بود. در این میان رسیدگی به این اختلالات بهخصوص برای کارگران روزمزد بخش خدمات بیشتر چالشبرانگیز است، آنهایی که در پی بحرانهای بیماری یا شغل خود را از دست دادهاند (مانند کارکنان فروشگاههای پوشاک) یا مجبورند به کار کردن رودررو با مشتریان ادامه دهند (نظیر کارکنان خواربارفروشیها). به علاوه این بخش از نیروی کار بهطور معمول درآمد پایینتری دارند و در نتیجه ضربهگیرهای اقتصادی کمتری برای مقابله با بحرانهای بیماری برایشان فراهم است. رسیدگی به این اختلالات روزانه برای خانوادههای رنگینپوست نیز به دلایل مختلف دشوارتر است. اول، طبق مطالعات انجامگرفته در جامعه آمریکا، احتمال ابتلا و مرگومیر ناشی از «کووید 19» برای جمعیت رنگینپوست بالاتر است. دوم، این گروه از جمعیت بیشتر با سختیهای مرتبط با بیماری نظیر ناامنی غذایی و افزایش سطح بدهیها مواجه هستند، گروهی که حتی پیش از بیماری هم از نابرابری ثروتی رنج میبردند. این چالشها ایجاد توازن میان مسوولیتهای شغلی و خانوادگی را برای والدین خانوادههای رنگینپوست دشوارتر میکند، آنهایی که منابع درآمدی محدودتر برای ضربهگیری از بحرانهای بیماری دارند.
آمارهای مقاله
به منظور فهم چگونگی اثرگذاری اختلال تحصیلی ناشی از همهگیری کرونا بر وضعیت روحی و روانی کودکان، در این مقاله چهار پرسش مورد آزمون قرار میگیرد. این چهار پرسش عبارتاند از: 1- تا چه حد اخلال در فعالیتهای روزانه تحصیلی و مراقبتی برای کودکان شما متداول است؟ 2- آیا این اختلالات برای روشهای مجازی و حضوری تفاوت دارد؟ 3- اثرگذاری این اختلالات بر مشکلات رفتاری روزانه کودکان شما چگونه بوده است؟ 4- آیا این اثرگذاری برای خانوادههایی با نژادها و قومیتهای مختلف متفاوت است؟
نمونه مورد بررسی هم شامل کارکنان روزمزد بخش خدمات دارای فرزند است. در مورد ویژگیهای آماری نمونه، عمده مشارکتکنندگان را زنان تشکیل میدهند. این ویژگی به این موضوع برمیگردد که جمعیت قابلتوجهی از کارکنان بخش خدمات، زنان هستند. حدود نیمی از نمونه را آمریکاییهای آفریقاییتبار و یکپنجم را نیز لاتینتبارها تشکیل میدهند. در زمان جمعآوری اطلاعات نمونه، میانگین سنی مصاحبهشوندگان 31 سال بود که با والدین بودن آنها سازگار است. متوسط سالهای تحصیل هم 12 سال است که با اشتغال در بخش خدمات مطابقت دارد. میانگین درآمد پیش از بیماری مصاحبهشوندگان نیز رقم دو هزار و 187 دلار ماهانه را نشان میدهد. در مورد توزیع روشهای تحصیلی، غالبترین روش، شیوه فقط تحصیل از راه دور است با سهمی 44درصدی از پاسخ مشارکتکنندگان. البته این یافته چندان غافلگیرکننده نیست چرا که در سال تحصیلی گذشته عمده مدارس دولتی آمریکا تعطیل شدند و آموزش مجازی را دنبال کردند. دومین روش تحصیلی غالب، ترکیبی از روش از راه دور و حضوری است با سهمی 33درصدی از نمونه. 13 درصد از خانوادهها هم شیوه فقط حضور در مدرسه را گزارش کردند و در نهایت حدود 10 درصد هم در زمان مصاحبه گفتند که فرزندشان به هیچ مدرسه و مرکز آموزشی و مراقبتی نمیرود. اما اخلال در فعالیتهای مدرسهای کودکان تا چه حد متداول بوده است؟ طبق آمارها، سهمی از روزهایی که برنامه مدرسه طبق روال پیش نرفته بسیار بالاست؛ سهمی نزدیک به یکچهارم. سهمی از روزهایی که والدین گفتهاند حمایت از یادگیری فرزندانشان دشوار است نیز نرخ مشابهی دارد (9 /24 درصد). در حالی که اخلال در فعالیتهای تحصیلی برای همه گروهها رایج بوده، اما این وضعیت برای خانوادههایی که فرزندانشان تنها آموزش از راه دور داشتند نامطلوبتر رقم خورده است (برای این گروه 9 /23 درصد از روزها، فعالیتهای تحصیلی با اخلال مواجه شد و طبق روال پیش نرفت). این نرخ برای آنهایی که فقط تحصیل حضوری در مدرسه داشتند حدود 17 درصد است. همچنین جمعیت رنگینپوست با احتمال بیشتری اخلال در فعالیتهای تحصیلی روزانه فرزندانشان را گزارش کردهاند.
اثرگذاری اختلالات تحصیلی بر رفتار کودکان
طبق یافتههای مقاله، اخلال در فعالیتهای تحصیلی به افزایش 1 /9 نقطهدرصدی سهم کودکانی که رفتارهای غیرهمکارانه دارند در هر روز منجر میشود. این اثرگذاری منفی برای جمعیت سفیدپوستان با نرخ 9 /11 درصد نسبت به جمعیت سیاهپوست با 8 /6 درصد بهطور قابلتوجهی بیشتر است. الگویی مشابه نیز در مورد احتمال ناراحتی یا نگرانی کودکان مشاهده میشود؛ جایی که اخلال در هر روز فعالیت تحصیلی، افزایش شش نقطهدرصدی این احتمال را به دنبال دارد. اخلال در تحصیل و مراقبت از کودکان بر احوالات والدین نیز اثرات قابلتوجهی دارد. در هر روزی که این نوع اختلالات رخ میدهد، سهمی از والدین مصاحبهشونده که ابراز احساس ناراحتی، عصبانیت، رنجش و نگرانی میکنند، 7 /12 نقطه درصد افزایش مییابد. برخلاف اثرگذاری بر رفتار کودکان، در اینجا اثرپذیری احساسات والدینی که فرزندانشان آموزش از راه دور دارند با آنهایی که فرزندانشان در مدرسه حضور مییابند تفاوت چندانی نمیکند. همچنین طبق گزارشها، یک شب پس از وقوع این اختلالات بیخوابی والدین بهطور قابل توجهی افزایش مییابد. در این باره به نظر میرسد شدت این اثرگذاری برای والدینی که فرزندانشان آموزش از راه دارند بیشتر است. علاوه بر احساسات و احوالات، رفتار والدین نیز از این اختلالات اثر میپذیرد. شواهد حکایت از آن دارد که در روز اخلال، والدین با احتمال بیشتری کنترل خود را در تعامل با فرزندان از دست میدهند. گرچه این احتمال در مجموع برای همه افزایش 6 /5 نقطهدرصدی را نشان میدهد اما نرخ آن برای والدین سفیدپوست (6 /8 درصد) بسیار بالاتر از والدین سیاهپوست (4 /4 درصد) است. در آن روز همچنین والدین با احتمال بیشتری فرزندان خود را تنبیه میکنند.
سخن پایانی
همهگیری «کووید 19» زندگی روزمره عموم خانوادهها، بهخصوص آنهایی را که فرزندان کودک دارند، دستخوش تغییر کرده است. یکی از اساسیترین تغییراتی که کودکان آن را تجربه کردند، تعطیلی یا تغییر ماهیت شیوههای تحصیل بوده است. شواهد حکایت از آن دارد که تغییر ناگهانی به سوی آموزش مجازی و از راه دور با اختلالاتی همراه بوده است. با این حال پیامدهای این اختلالات بهخصوص برای کودکان تاکنون چندان مورد توجه محافل علمی قرار نگرفته است. بر این اساس در این یادداشت مقالهای مورد بررسی قرار گرفت که هدفش فهم رابطه علت و معلولی میان اختلالات تحصیلی با رفتارهای کودکان بود. این مهم با بهرهگیری از آمارهای بهدستآمده از نظرسنجی از کارکنان روزمزد بخش خدمات آمریکا که دارای فرزند هستند انجام گرفت. به ادعای نویسندگان مقاله، گفتمانهای ملی در آمریکا پیرامون ریسکهای بازگشت دانشآموزان به کلاسهای درس به جای ماندن آنها در خانه، اتکای علمی معتبری ندارد. بر این اساس در این مقاله شواهدی از یکی از ابعاد فشار روحی روزانه همهگیری کرونا که «اخلال غیرمنتظره در تحصیل و یادگیری کودکان» باشد به نمایش گذاشته و نشان داده شد که این اتفاق هزینههایی برای رفاه کودکان به همراه دارد. یافتههای مقاله حاکی از آن است که در حالی که اخلال در تحصیل کودکان برای همه افراد و همه روشهای یادگیری فراگیر بوده، اما در شیوه آموزش از راه دور (مجازی) تناوب بیشتری داشته است. به علاوه این اختلالات بر رفتار کودکان اثرات منفی میگذارد؛ اثرگذاریای که بخشی از آن از کانال اثرپذیری رفتاری و احساسی والدین و ناتوانی آنها در تامین حمایتهای آموزشی اتفاق میافتد. مطالعات نشان میدهند با تعطیلی مدارس در بهار 2020، زندگی خانوادهها دستخوش تغییرات گسترده شد. در این مقاله نیز بیان شد که گرچه بسیاری از مدارس و مراکز مراقبت از کودکان در تابستان و پاییز 2020 بازگشایی شدند اما خانوادهها همچنان بیثباتی و نابسامانی این حوزه را تجربه میکنند. بر این اساس، در هر روز نزدیک به 25 درصد از والدین مشارکتکننده در نظرسنجی مقاله گفتهاند که تحصیل فرزندانشان طبق روال پیش نرفته و مختل شده است. به علاوه یافتههای مقاله نشان میدهد ماندن دانشآموزان در خانه و آموزش از راه دور آنها نمیتواند این اختلالات را مرتفع کند. در حقیقت در حالی که اختلالات تحصیلی برای تمام روشهای آموزشی رایج است اما شدت آن در روش مجازی و از راه دور نسبت به روش حضور در مدرسه بیشتر است. این واقعیت میتواند ناشی از نبود دسترسی به اینترنت قابلاتکا، دستگاههای مربوطه، نرمافزارهای آموزشی کاربردی یا سایر اشکالات فناورانه باشد، اشکالاتی که بهخصوص برای خانوادههای کمدرآمد رایجتر است. همچنین حمایت تحصیلی والدین از فرزندانی که آموزش مجازی دارند نسبت به آنهایی که در مدرسه حضور مییابند سختتر است. اما همانطور که اشاره شد یکی از اهداف اصلی مقاله شناسایی اثرگذاری اختلالات تحصیلی بر رفتار و احوالات کودکان بود. در این رابطه یافتهها بیانگر آن است که در روزی که این اختلالات رخ میدهد فرزندانشان با احتمال بیشتری رفتارهای غیرسازنده و غیرهمکارانه دارند. این افزایش چشمگیر در مشکلات رفتاری فرزندان مطابق با نظریات محیطهای زندگی است، جایی که ادعا میشود مجموعههایی که فرزندان در آن فعالیت میکنند بیشترین تاثیر مستقیم را بر پیشرفت و رفاه آنها میگذارد.