بعداً آمریکا، اکنون اروپا
چهره شاخص انقلاب انتظارات عقلانی
توماس جِی. سارجنت در 19 جولای 1943 در شهر پاسادنای ایالت کالیفرنیا متولد شد. تحصیلات آکادمیک خود را در رشته اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا برکلی آغاز کرد؛ لیسانس را از همین دانشگاه و مدرک دکترای خود را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. وی از ژانویه 1967 تا ژانویه سال بعد به عنوان دستیار پژوهش در موسسه فناوری کارنگی فعالیت کرد.
توماس جِی. سارجنت در 19 جولای 1943 در شهر پاسادنای ایالت کالیفرنیا متولد شد. تحصیلات آکادمیک خود را در رشته اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا برکلی آغاز کرد؛ لیسانس را از همین دانشگاه و مدرک دکترای خود را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد. وی از ژانویه 1967 تا ژانویه سال بعد به عنوان دستیار پژوهش در موسسه فناوری کارنگی فعالیت کرد. از سال 1970 تا 1975 دانشیار دانشگاههای پنسیلوانیا و مینهسوتا بود و از سال 1975 به درجه پروفسوری دانشگاه مینه سوتا نائل شد. سارجنت از سال 2002 تاکنون استاد دانشگاه نیویورک است. حوزه های پژوهشی مورد علاقه وی اقتصاد کلان و اقتصاد پولی است. او در سال 2011 به خاطر «تحقیق تجربی درباره علت و معلول در اقتصاد کلان» موفق به کسب جایزه اقتصاد نوبل به همراه کریستوفر سیمس شد. توماس سارجنت در سخنرانیاش هنگام کسب جایزه نوبل هفت اصل درس عملی را که از اقتصاد آموخته بود بدین شرح بیان کرد: «1- بسیاری از چیزهای خواستنی امکانپذیر نیستند. 2- میان برابری و کارآمدی موازنه برقرار است. 3- افراد دیگر نسبت به شما اطلاعات بیشتری درباره تواناییها، تلاشها، و ترجیحاتشان دارند. 4- هرکس، از جمله کسانی که میخواهید به آنان کمک کنید، به محرکها پاسخ میدهند. به همین دلیل تورهای ایمنی اجتماعی همیشه آن گونه که قصد آن است عمل نمیکنند. 5- هنگامی که یک حکومت پرداختی میکند، شهروندانش در هر صورت امروز یا فردا باید هزینهاش را بپردازند، خواه از طریق مالیاتهای آشکار خواه از طریق انواع ناآشکار مانند تورم و قصور در مورد بدهیها. 6- برای یک نسل امکانپذیر نیست که هزینههایش را بر دوش نسل بعدی بیندازد. بدهیهای حکومت ملی و سیستم ایمنی اجتماعی ایالاتمتحده چنین میکنند. 7- اکثر افراد میخواهند افرادی دیگر هزینه کالاهای اجتماعی و واگذاریهای دولت (به ویژه واگذاریها به خودشان) را بپردازند.» عنوان خطابه وی در مراسم نوبل، «بعداً آمریکا، اکنون اروپا» بود. از فعالیتهای سازمانی وی میتوان به عضویت در کمیته اجرایی انجمن اقتصاد آمریکا (1988-1986)، معاون رئیس انجمن (2001-2000)، رئیس انجمن (2007)، رئیس شورای جامعه اقتصادسنجی (2005) اشاره کرد. توماس سارجنت از چهرههای شناختهشده در «انقلاب انتظارات عقلانی» است. این نظریه بر این باور است که افراد مدلسازی شده توسط علم اقتصاد، توان پیشبینی پیشامدهای احتمالی در آینده را دارا هستند. سارجنت مواردی به نظریه مذکور اضافه کرد از جمله اینکه آن را از نظر آماری کاربردی کرد. از جمله کتابهای وی میتوان به این آثار اشاره کرد: انتظارات عقلانی و کاربرد اقتصادسنجی (1981)، انرژی، دوراندیشی، استراتژی (1985)، نظریه اقتصاد کلان (1987)، نظریه اقتصاد کلان پویا (1987)، انتظارات عقلانی و تورم (1992)، پیروزی تورم آمریکایی (1999)، نظریه اقتصاد کلان بازگشتی (به همراه لارس لیونگویست) (2004). همسر توماس سارجنت، کارولین سارجنت است و دو فرزند با نام جاناتان و نیکولاس دارند. توماس سارجنت خدمات بسیاری به اقتصاد کلان، نظریه انتظارات، سیاست مالی، تاریخ اقتصادی و همینطور یاد پویا کرده است. وی از بنیانگذاران نظریه «آب شیرین» در اقتصاد کلان است. یکی از مقالات مهم سارجنت که به همراه نیل والاس نوشته، «علم حساب پولگرایانه ناخوشایند» نام دارد. ایده اصلی این مقاله این است که سیاست پولی مناسب نیازمند سیاست مالی مناسب است. در غیر این صورت، مبارزه علیه تورم معتبر نیست. وی این ایده را در مقاله «پایان چهار تورم بزرگ» با رویکردی تاریخی دنبال کرد. او در این مقاله نشان میدهد که ثبات پولی از تورمهای شدید، در ابتدا نیازمند موفقیتهایی در سیاست مالی است. این دو مقاله از کار پژوهشگرانی درباره «نظریه مالی سطح قیمت» (ادغام نظریههای پولی و مالی) الهام گرفته است. کتاب وی تحت عنوان «نظریه اقتصاد کلان پویا»، از جمله متون مهم در دوره دکتراست. سارجنت همچنین کارهایی در زمینه یادگیری محاسباتی دارد. با اینکه شهرت سارجنت مرهون پژوهشهایش درباره بیکاری نیست، اما وی کارهای ارزشمندی در این زمینه دارد. سارجنت به همراه لارس لیونگویست برنامهای پژوهشی به منظور درک عوامل تفاوت پیامدهای بیکاری در اروپا و آمریکا طی 30 سال اخیر داشتهاند. چرا طی دهههای 50 و 60 بیکاری به طرز سیستماتیکی در اروپا کمتر از آمریکا بود، و چرا به مدت دو و نیم دهه بعد از 1980 بیکاری به طور سیستماتیکی در اروپا بیشتر از آمریکا شد؟ سوالات اساسی این پژوهش بودند. سارجنت در سال 2013، بر اساس یک توافقنامه تماموقت دوساله، صاحبکرسی استادی در دانشگاه سئول خواهد شد.فلسفه مدل انتظارات عقلانی به این پرسش که «شما که آنقدر باهوش هستید چرا ثروتمند نمیشوید؟» پاسخ میدهد.