این فقر است که اهمیت دارد
پیشگام در زمینه محرکهای اقتصادی
سر جیمز الکساندر میرلس، اقتصاددان اسکاتلندی، در پنجم جولای 1936 در مینیگاف اسکاتلند متولد شد. وی در دانشگاه ادینبورو و ترینیتی کالج کمبریج تحصیل کرد. میرلس در حسب حال خود در سایت جایزه نوبل عباراتی نوشته است که حاکی از دغدغه وی از برگزیدن رشته اقتصاد است.
سر جیمز الکساندر میرلس، اقتصاددان اسکاتلندی، در پنجم جولای 1936 در مینیگاف اسکاتلند متولد شد. وی در دانشگاه ادینبورو و ترینیتی کالج کمبریج تحصیل کرد. میرلس در حسب حال خود در سایت جایزه نوبل عباراتی نوشته است که حاکی از دغدغه وی از برگزیدن رشته اقتصاد است. وی مینویسد: «فقر در ... کشورهای توسعهنیافته در نظر من چیزی است که در دنیا اهمیت دارد... این یعنی [برگزیدن] اقتصاد.» در سالهای 1968 تا 1976، میرلس استاد میهمان موسسه فناوری ماساچوست (امآیتی) بود. وی همچنین از سال 1969 تا 1995 در دانشگاه آکسفورد و از 1963 تا 1995 در دانشگاه کمبریج تدریس میکرد. در دورانی که در آکسفورد بود، مقالاتی درباره مدلهای اقتصادی نوشت که در سال 1996 جایزه نوبل اقتصاد را (به همراه ویلیام ویکری) به خاطر «خدمات بنیادین به نظریه اقتصادی محرکها در شرایط اطلاعات نامتقارن» برایش به ارمغان آورد. «یکی از مسائل اساسی در پژوهش اقتصادی مدرن چگونگی برخورد با مشکلات اطلاعات نامتقارن است، که عبارت است از آنجایی که تصمیمگیران متفاوت اطلاعات متفاوتی دارند.» مطالعات میرلس پاسخی برای این مساله یافته است. پاسخ او شامل بیمه، مزایدات، دستمزدها و بازار سهام میشود. وی از جمله پیشگامان مطالعه در زمینه محرکهای اقتصادی در شرایط مرتبط با اطلاعات ناقص یا نامتقارن است. به علاوه، میرلس به همراه پیتر آ.دیاموند، استاد امآیتی، برهان کارآمدی دیاموند-میرلس را ارائه دادند. میرلس هماکنون استاد بازنشسته دانشگاه کمبریج و استاد ممتاز دانشگاه چینی هنگکنگ و دانشگاه ماکائو است. در سال 2009 وی به همراه ساموئل سون سای مینگ زیستشناس، به سمت رئیس مورنینگساید کالج دانشگاه چینی هنگکنگ برگزیده شد. میرلس از اعضای شورای مشاوران اقتصادی اسکاتلند است. او همچنین مدیریت میرلس ریویو، مجلهای در زمینه سیستم مالیاتی انگلستان، را بر عهده دارد. از شناختهشدهترین شاگردان وی میتوان از لرد نیکلاس استرن و سر پارتا داسگوپتا نام برد. جیمز الکساندر میرلس در سال 1998 به درجه «سر» نائل شد. از مقالات میرلس میتوان به این موارد اشاره کرد: مدل جدید رشد اقتصادی (به همراه ان. کالدور) (1962)، رشد بهینه در زمان تحول تکنولوژی (1967)، جستاری در نظریه مالیات بر درآمد بهینه (1971)، مالیاتگیری بهینه و تولید عمومی 1 و 2 (به همراه پیتر آ. دیاموند) (1971)، مالیاتگیری بهینه در اقتصاد دو طبقهای (1975)، مالیاتگیری از درآمدهای نامعلوم (1990)، ریسک خصوصی و کنش عمومی: اقتصادهای دولت رفاه (1995). وی کتابهایی با عناوین راهنمای تحلیل پروژه صنعتی در کشورهای در حال توسعه (1969) و ارزیابی و برنامهریزی پروژه برای کشورهای در حال توسعه (1974) نوشته است. به گفته تاریخنگار مشهور در حوزه اندیشه سیاسی، کوئنتین اسکینر، که خود معاصر میرلس در دانشگاه کمبریج بود، میرلس به همراه آمارتیا سن، از اعضای گروه مخفی «حواریون کمبریج» بود. در دوران دانشجویی، مطالعه میرلس در زمینه فلسفه اخلاق فایدهگرایانه، او را به سمت پرسشهایی از این دست سوق داد: زندگی خوب چیست؟ به واقع، چه چیزی رضایتبخش است؟ مباحثات سیاسی وی با همکلاسیهایش او را مایل به ارزیابی مسائل مربوط به دولت رفاه کرد. هنگامی که به کمبریج رفت، مسائلی مانند فقر و توزیع ثروت ذهن او را به خود مشغول کرد؛ در نتیجه تصمیم گرفت دکترایش را در رشته اقتصاد بگیرد. در دوران دکترا بود که میرلس درگیر بحث فراموششده عدم قطعیت شد؛ برای مثال اینکه عدم قطعیت چگونه بر نرخ بهینه پسانداز در اقتصاد تاثیر میگذارد. او با استفاده از پیشزمینه ریاضیاتی خود مدلی طراحی کرد تا نشان دهد «عدم قطعیت دلیلی برای پسانداز بیشتر است نه پسانداز کمتر». مقالاتی که میرلس در دوران تدریس در آکسفورد نوشت، بر شرایطی تمرکز داشتند که در آن اطلاعات اقتصادی نامتقارن یا ناقص، حدودی را که میبایست بر نرخ بهینه پسانداز در یک اقتصاد تاثیر بگذارند، مشخص میکند. در میان سایر پیامدها، آنها مبادی «خطر اخلاقی» و «مالیات بر درآمد بهینه» را که در کتاب دیگری شرح داده شده بود، نشان میدادند. این روششناسی تاکنون روششناسی استاندارد این حوزه بوده است. اولین تجربه دیدار میرلس از آسیا، سفر وی به هند بود که حجم زیادی از اطلاعات و دانستهها درباره کشورهای در حال توسعه از طریق مصاحبه با مقامات دولتی و مشاهده دست اول زندگی مردم در مناطق روستایی، به وی ارائه کرد. جیمز میرلس دارای چندین مدرک دکترای افتخاری از دانشگاههای وارویک، پورتسموث، برونل، ادینبورو، آکسفورد، پکینگ و ماکائو است.