مردی که به دنیای بدون فقر میاندیشد
به بهانه هفتاد و دومین سالروز تولد محمد یونس
شاید اگر 72 سال پیش محمد یونس چشم به جهان نمیگشود، امروز نیز سخنی از «بانکداری برای فقرا» به میان نمیآمد. 28 ژوئن سال 1940، بنگلادش شاهد تولد مردی بود که نه تنها در این کشور، بلکه در بسیاری از کشورهای محروم دنیا، در تاریکی مطلق بانکداری سنتی دریچه امیدی به روی مستمندان روستایی باز کرد.
شاید اگر 72 سال پیش محمد یونس چشم به جهان نمیگشود، امروز نیز سخنی از «بانکداری برای فقرا» به میان نمیآمد. 28 ژوئن سال 1940، بنگلادش شاهد تولد مردی بود که نه تنها در این کشور، بلکه در بسیاری از کشورهای محروم دنیا، در تاریکی مطلق بانکداری سنتی دریچه امیدی به روی مستمندان روستایی باز کرد.
پروفسور یونس برخلاف دنیایی میاندیشید که در آن تمامی ابزارها به کار گرفته میشد تا ثروتمندان به ثروت بیشتری دست یابند و فقرا، محروم از حمایتهای اجتماعی و اقتصادی به این باور برسند که راه گریزی برای فرار از چاه ویل فقر وجود ندارد.
محمد یونس به دنیا هدیه داده شد تا آرمان «دنیایی عاری از فقر» را به همگان هدیه دهد. نگاه متفاوت او به تجارت و بانکداری- که سرآغازی بر «تجارت اجتماعی» بود- سبب شد میلیونها انسان محروم از تسهیلات و پشتوانههای مالی بتوانند با بهرهگیری از حمایتهای بانکی و با عزت و سربلندی، چرخ کسب وکار کوچکشان را خود بچرخانند.
اندیشههای یک اقتصاددان دگراندیش
یونس میگوید برای افرادی که با فقر مطلق روبه رو هستند آخرین امیدی که باقی میماند، «اعتبار» است. به همین دلیل حق اعتبار، میبایست به عنوان یکی از حقوق اساسی بشر مدنظر قرار گیرد؛ و این همان چالش اصلی و روش منحصربه فرد و فوقالعادهای است که او برای مبارزه با بدبختی و فلاکت ابداع کرده و با ایمانی راسخ پای آن ایستاده است.
او نخستین بنگلادشی بود که موفق به دریافت جایزه نوبل شد. پس از آنکه خبر این دستاورد ارزشمند به وی رسید اعلام کرد که بخشی از جایزه 4 /1 میلیون دلاری خود را صرف احداث شرکتی میکند که برای افراد بیبضاعت، غذاهای ارزانقیمت با ارزش تغذیهای بالا تولید کند. باقی این مبلغ نیز به تاسیس یک بیمارستان چشمپزشکی برای فقرا اختصاص یافت. یونس بدین گونه ثابت کرد که مرد عمل است و ایدهها و اندیشههایش حتی در خاصترین تصمیمات زندگی خودش نیز جریان دارد.
بانکدار فقرا هنوز از تلاش برای رسیدن به آمالش دست نکشیده است. وی در مصاحبهای میگوید: «در حال حاضر فکرم را روی دو چیز متمرکز کردهام. به اعتقاد من امروزه فناوری به سرعت دنیا را متحول میکند. اما تمامی قدرت آن در دستهای تجارت است و از این قدرت صرفاً برای پول درآوردن استفاده میشود. من به دنبال راهکارهایی هستم که بتوان از فناوری برای حل مشکلات استفاده کرد.» یونس در دنیای دیجیتال به دنبال غول چراغ جادوست تا به یاری پیرزنان و پیرمردان از کارافتاده و دربند فقر برود. او میگوید: «امروزه مشابه این فناوری وجود دارد، مثل آیپاد یا آیفون که تنها کافی است لمس شوند، اما غولهای آنها فقط در خدمت افراد ثروتمندی مثل من و شما هستند. اگر بتوانم نظیر همین فناوری را به کار ببندم و به افراد بیسواد سراسر دنیا بیاموزم که چطور بخوانند و بنویسند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، پیام کتبی ارسال کنند، مشاوره پزشکی بگیرند و غیره، در آن صورت میتوانم به کمک این فناوری بسیاری از مشکلات را برطرف سازم.» او میداند که رسالت دیگری هم دارد. اینکه تجربیات ارزنده خود را در اختیار نسل بعد قرار دهد: «هدف دیگری که دنبال میکنم، تربیت صحیح نسل جدید است و اینکه آنها طوری پرورش یابند که تنها نگران زندگی خود نباشند و به مشکلات دنیا هم توجه کنند. نسل جدید، بیش از پیش به مسائل جامعه میاندیشد و به دنبال تحولی تازه در دنیاست و زندگی پربارتری میجوید. وظیفه ماست که به او اطمینان دهیم که میتواند به نوبه خود تحولی عظیم در دنیا ایجاد کند. تجارت اجتماعی به او کمک میکند تا تواناییهای خود را کشف کند.»
گرامین چگونه شکل گرفت
در سال 1974، زمانی که جنگ، بلایای طبیعی و بحران بینالمللی نفت، بنگلادش را به سوی قحطی و ویرانی سوق میداد، محمد یونس، استاد دانشگاه چیتاگونگ در رشته اقتصاد بود و سوالی که همواره ذهن او را به خود مشغول میساخت، این بود که چگونه میتواند نظریههای روشن و دقیق بازار آزاد را در جامعهای تدریس کند که فقر و گرسنگی در آن، زندگی میلیونها نفر را تهدید میکند؟
او به منظور اجرای برنامههای آزمایشی خود راهی نواحی روستایی شد و در همین اثنا، در روستای جبرا با زنی ملاقات کرد که برای تامین هزینههای کسب و کار کوچکش که بافتن چهارپایههایی از گیاه بامبو بود، از یک رباخوار محلی پول میگرفت و محصولاتش را به همان شخص و با قیمتی که او تعیین میکرد، میفروخت؛ اما بهره وام به حدی بود که هیچ سودی عاید زن نمیشد. پس از آن، یونس و دانشجویانش با 42 مورد مشابه از روستاییانی که در چنین تلهای گرفتار بودند، روبه رو شدند. او پس از کمی تحقیق متوجه شد که تنها با پرداخت 27 دلار (معادل ارز بنگلادش) به هر یک از این افراد میتوان کل بدهیشان را تسویه و به آنان کمک کرد تا روی پای خود بایستند. از این رو، یونس تصمیم گرفت که با تاسیس موسسه مالی گرامین، وامهایی را با بهره ناچیز در اختیار افراد تهیدستی قرار دهد که دارای سابقه معتبری در پرداخت اقساط بوده و وثیقهای برای گرو گذاشتن در بانک ندارند. یونس بر این باور بود که پرداخت چنین وامهایی به بخش عمده جمعیت روستایی بنگلادش، تاثیر چشمگیری بر کاهش فقر در میان روستاییان خواهد داشت. پروژه بانک گرامین (گرامین در زبان بنگلادشی به معنای روستا یا دهکده است) با هدف اعطای تسهیلات بانکی گسترده به زنان و مردان بیبضاعت، کاهش استثمار افراد محروم از سوی وامدهندگان، ایجاد فرصتهای خوداشتغالی برای جمعیت کثیری از افراد بیکار در روستاهای بنگلادش و وارد کردن افراد محروم، به ویژه زنان خانوادههای بسیار فقیر، به چارچوبی سازمانی که در آن بتوانند خود، مشکلاتشان را درک و مدیریت کنند، آغاز به کار کرد. مطالعه عملیاتی مذکور در سالهای 1979 – 1976، در جبرا (روستای مجاور دانشگاه چیتاگونگ) و برخی دیگر از روستاهای همجوار پیگیری شد. در سال 1979، با حمایت مالی بانک مرکزی بنگلادش و نیز بانکهای تجاری ملی، این پروژه به ناحیه Tangail (ناحیهای در شمال داکار، پایتخت بنگلادش) توسعه پیدا کرد. موفقیت پروژه در این ناحیه نیز منجر به گسترش آن در نواحی متعدد دیگری در سراسر کشور شد.
در اکتبر سال 1984، پروژه بانک گرامین با تصویب دولت، به یک بانک مستقل تبدیل شد. اکنون بانک گرامین متعلق به روستاییان بیبضاعتی است که مشتریان آن محسوب میشوند. وامگیرندگان بانک، مالک 90 درصد از سهام آن هستند و 10 درصد سهام باقیمانده متعلق به دولت است.
یونس، همچنان به دنبال راههای تازهای برای کمک به فقرا بود که به فکر راهاندازی «تجارتهای اجتماعی» افتاد. این شرکتها نیز مانند هر شرکت دیگری، برای کسب درآمد بیشتر با هم رقابت میکنند با این تفاوت که در این شیوه تجاری، سرمایهگذاران در انتظار سودی بیشتر از سرمایه اصلی خود نیستند. به علاوه، حفظ منافع اجتماعی افراد بیبضاعت، هدف اصلی آنهاست. امروزه در بنگلادش، گرامین دهها تجارت اجتماعی را به راه انداخته است و آنها را اداره میکند. از جمله خدماتی که این شرکتها ارائه میدهند میتوان به تهیه مواد غذایی، توسعه خدمات مخابراتی در روستاهای دورافتاده، صادرات پارچههای سنتی و دستباف و... اشاره کرد.
آنچه گرامین را متفاوت کرد
بانک گرامین، سازمانی با سرمایه خرد و یک بانک توسعه اجتماعی است که به منظور اعطای وامهای خرد (تحت عنوان مایکروکردیت یا گرین کردیت) بدون ضمانت به افراد جامعه، راهاندازی شده است.
مبنای فکری این بانک آن است که فقرا نیز مهارتهایی دارند که پرورش نیافته است. رهیافت «اعتبار مبتنی بر گروه» که در این بانک در پیش گرفته شده است، از فشارهای درونگروهی کمک میگیرد تا وامگیرندگان را به رعایت احتیاط و دقت در امور مالی در سرمایهگذاریها، مقید سازد و بدین ترتیب آنها را در بازپرداخت وام و کسب اعتبار مناسب، توانمند کند.
پذیرش سپرده، سایر خدمات بانکی و مشارکت در امور تجاری توسعهمدار از جمله فعالیتهای این بانک است.
گرامین بر این باور است که بنیادهای «خیریه» پاسخ مناسبی به معضل «فقر» نیستند چرا که با افزایش وابستگی و سرکوب قوه ابتکار فقرا، آنان را در چرخه معیوب فقر گرفتار میکنند و بدین ترتیب فقر در جامعه تداوم مییابد. در حالی که «وام» به افراد فرصت میدهد تا ابتکارات و قرایح خود را در تجارت یا کشاورزی به کار گیرند، درآمدزایی کنند و به واسطه آن، بدهیهای خود را بپردازند. گرامین به همین منظور، روشهای منطقی و موجهی برای اعطای اعتبار در پیش گرفته است. سیستم اعطای وام گروهی، پرداخت هفتگی اقساط و اعطای وامهای طولانیمدت، از جمله این روشهاست. هدف گرامین، ترویج استقلال مالی در میان طبقات محروم جامعه است. پروفسور یونس، تمامی وامگیرندگان را تشویق میکند که در نهایت، خود به پسانداز روی آورند و سرمایه محلی خود را به منبع جدیدی برای وام تبدیل کنند. از سال 1995 تاکنون، گرامین 90 درصد از وامهای خود را با درآمد حاصل از سود بانکی و سپردههای گردآمده تامین کرده است. به عبارتی میتوان گفت منافع وام گیرندگان جدید را با منافع سپردهگذاران – سهامداران درهم آمیخته است. گرامین با تبدیل سپردههای افراد در روستاها به وامهایی برای نیازمندان در همان نواحی روستایی، خود را از دیگر موسسات مالی متمایز کرده است.
در طول سالیان گذشته، در انواع وامهایی که این بانک اعطا میکند، تنوع بیشتری ایجاد شده است. از آن جمله میتوان به منابع و وامهایی برای حمایت از کسب و کار بستگان نزدیک اعضای گرامین اشاره کرد. وامهای کشاورزی فصلی و قراردادهای اجاره به شرط تملیک برای تجهیزات و دستگاهها، از دیگر تسهیلات این بانک هستند. بانک گرامین بیش از هر چیز دیگر، به سبب سیستم «وامدهی با منافع مشترک» شهرت دارد. این شیوه وامدهی، سنگ بنای سیستم اعتبار خرد (مایکرو کردیت) است که در حال حاضر در 43 کشور دنیا اجرا میشود. اگر چه هر وامگیرنده میبایست عضوی از یک گروه پنج نفره باشد، اما لازم نیست گروه، ضمانت وام تعلق گرفته به تک تک اعضا را بر عهده بگیرد. مسوولیت بازپرداخت وام، کاملاً بر عهده فرد وامگیرنده است، در حالی که گروه ناظر است تا هر عضو به شیوهای متعهدانه عمل کرده و هیچ عضوی در بازپرداخت وام دچار مشکل نشود. هیچ فرمی برای «بدهی مشترک» درکار نیست؛ بدین معنا که اعضای گروه متعهد به پرداخت دیون فرد بدهکار نیستند. البته در عمل، اعضا غالباً در جمعآوری پول برای پرداخت بدهیهای فرد مقروض مشارکت میکنند و بعدها پول خود را از وی بازپس میگیرند. گرامین با اتخاذ سیاست عدم اعطای اعتبار مجدد به گروهی که یکی از اعضای آن بدهکار است، این رفتار را تسهیل و ترویج کرده است. نکته مهم دیگر آن است که هیچگونه ابزار قانونیای بین بانک گرامین و وامگیرندگان وجود ندارد و سیستم تنها بر مبنای «اعتماد» عمل میکند. برای تکمیل وام، گرامین وام گیرندگان را ملزم میکند تا هر از گاهی مقادیر اندکی از پول خود را (در حسابهایی نظیر حساب اضطراری یا حسابگروهی) پسانداز کنند. این پسانداز به عنوان بیمهای در برابر اتفاقات پیشبینی نشده به کار میرود. گرامین مدعی است، بیش از نیمی از وامگیرندگان این بانک در بنگلادش (نزدیک به 50 میلیون نفر) به لطف وامهای دریافتی، از فقر جدی نجات یافتهاند. اندازهگیری استانداردهایی نظیر: حضور تمامی فرزندان در سن تحصیل در مدارس، سه وعده غذایی برای همه اعضای خانوار، یک سرویس بهداشتی، یک خانه مسقف، آب شرب سالم و توانایی بازپرداخت 300 تاکا (درحدود 4 دلار) در هفته، شاهدی بر این مدعاست.
♦♦♦
زندگینامه
پروفسور محمد یونس در سال 1940 در شهر ساحلی چیتاگونگ بنگلادش متولد شد. در دانشگاه داکا (پایتخت بنگلادش) تحصیل کرد و کمی بعد موفق شد بورس تحصیلی مطالعات اقتصادی را در دانشگاه Vanderbit آمریکا به دست آورد. وی در سال 1969 مدرک دکترای خود را در رشته اقتصاد، از همان دانشگاه کسب کرد و در سال بعد به عنوان استادیار در دانشگاه ایالت تنسی آمریکا مشغول به کار شد. او پس از بازگشت به کشورش، ریاست دپارتمان اقتصاد دانشگاه چیتاگونگ را به دست گرفت. پروفسور یونس، از سال 1993 تا 1995، عضو گروه مشورتی بینالمللی چهارمین کنفرانس جهانی زنان بود؛ سمتی که از سوی دبیرکل سازمان ملل به آنان منصوب شده بود. وی در کمیسیون بهداشت زنان، شورای مشورتی توسعه اقتصادی پایدار و گروه کارشناسان سازمان ملل در حوزه زنان و بهداشت نیز حضور فعال داشته است. یونس در سال 2010 مسوولیت «کمیسیون باند پهن برای توسعه دیجیتال» را بر عهده گرفت. این کمیسیون یکی از نهادهای سازمان ملل محسوب میشود که هدف آن بهرهگیری از خدمات اینترنت برای تسهیل توسعه اجتماعی و اقتصادی است. در سال 2012 پروفسور یونس از سوی مجله فورچون به عنوان یکی از 12 کارآفرین برتر جهان در عصر حاضر معرفی شد. در این مجله آمده است: «یونس، الهامبخش جوانان بیشماری بود تا در سراسر دنیا خود را وقف مقاصد اجتماعی کنند.» پروفسور یونس تالیفات متعددی دارد که از آن میان سه کتاب «بانکداری برای فقرا»، «خلق دنیایی بدون فقر»، «پایهگذاری تجارت اجتماعی» از شهرت ویژهای برخوردارند و در بسیاری از کشورهای جهان به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند.
♦♦♦
افتخارات
بانک گرامین جوایز معتبر بسیاری از جمله بالاترین جایزه مدنی بنگلادش یعنی جایزه روز استقلال (1994) را دریافت کرده است. میتوان گفت ارزندهترین دستاورد بانک در 13 اکتبر سال 2006 حاصل شده است که کمیته نوبل، جایزه صلح این سال را به سبب «تلاش برای توسعه اقتصادی و اجتماعی از پایین» به بانک گرامین و پروفسور محمد یونس موسس آن اهدا کرد. در بیانیه این جایزه آمده بود: «در طول سه دهه گذشته، پروفسور یونس در بانک گرامین، اعتبار خرد (مایکرو کردیت) را به یکی از مهمترین ابزارهای مبارزه با فقر تبدیل کرده است. بانک گرامین برای بسیاری از موسسات فعال در زمینه اعتبار خرد، که در سراسر دنیا پراکندهاند، به منبعی از ایدهها و الگوها تبدیل شده است.» بانک گرامین تنها موسسه تجاری است که موفق به دریافت جایزه صلح نوبل شده است. وی صرف نظر از دریافت جایزه صلح نوبل، به خاطر ایدهها و اقدامات ارزندهاش جوایز بینالمللی متعددی را کسب کرده است. از آن جمله میتوان به جایزه محمد شبدین برای علوم (1993)، جایزه بشردوستانه سریلانکا (1993)، جایزه جهانی غذا (1994:CARE,USA)، بالاترین نشان بنگلادش یعنی جایزه پادشاه حسین برای رهبری در امور بشردوستانه (2000)، جایزه آزادی فرانکلین روزولت (2006)، جایزه صلح سئول (2006)، نشان ریاست جمهوری آمریکا برای آزادی (2009) و جایزه رهبری بیروت (2009) اشاره کرد.