ایران و ایتالیا برای احیای همکاری چقدر به تفاهم رسیدند؟
تابوشکنی در بازار مصرف
پس از توافق هستهای با تغییر چهره روابط تجاری، چهارمین هیات اقتصادی ایتالیا متشکل از ۴۰۰ بنگاهدار و بانکدار عازم ایران شدند که این هیات تنها بخشی از هزار بنگاهی است که مقرر شده به زودی به ایران سفر کنند.
پس از توافق هستهای با تغییر چهره روابط تجاری، چهارمین هیات اقتصادی ایتالیا متشکل از 400 بنگاهدار و بانکدار عازم ایران شدند که این هیات تنها بخشی از هزار بنگاهی است که مقرر شده به زودی به ایران سفر کنند. اعضای این هیات در رشتههای مختلف صنعتی فعال بودند و این تیم توسط معاون وزیر توسعه و بازرگانی بینالمللی ایتالیا هدایت میشد. در این هیات تجاری، در کنار مدیران بنگاههای صنعتی 12 بانکدار بزرگ ایتالیایی هم حضور داشتند که در روز دوم با رئیس بانک مرکزی دیدار داشتند و طی جلساتی با بانکهای دیگر ما اعم از خصوصی و دولتی مسائل تبادل پولی این دو کشور را پیش از راهاندازی سوئیفت مورد بررسی قرار دادند. شاید این سوال مطرح شود که این هیات چرا به ایران آمده و قرار است در کدام صنایع ایران متمرکز شوند که پاسخ را باید در ابعاد مختلفی بررسی کرد. از آنجا که ایتالیا در زمینه تجهیزات راهسازی و پروژههای عمرانی تجربه بسیاری دارد، برخی از بنگاهداران ایتالیایی فعال در این کسب و کار با انجمن شرکتهای ساختمانی جلسهای برگزار کردند تا در وهله اول تبادل تجربه کنند و بعد ظرفیتهای همکاری را بسنجند. برخی از اعضای هیات ایتالیایی مدیران
کارخانههای قطعات خودرو بودند که در این زمینه با خودروسازان داخلی مانند ایرانخودرو مذاکره کردند و در رشته دارو و تجهیزات پزشکی نیز تعدادی از آنها با شرکتهای ایرانی گفتوگوهایی انجام دادند. بخش اعظمی هم از بنگاهداران این تیم سازنده تجهیزات و خط تولید محصولات مختلفی بودند که در این خصوص مذاکراتی شکل گرفت. با وجود این نباید فراموش کرد که ایتالیا از دیرباز در زیرساختهای صنعتی ایران نقش داشته و رد پای تکنولوژی آن در صنعت فولاد، نفت، پتروشیمی، لوازم خانگی، سنگ، نساجی و صنایع غذایی به وضوح حس میشود.
ایتالیاییها در این سفر مشتاقانه و جدی خواهان همکاری با ایران بودند و در حین بازدید از واحدهای تولیدی ما بارها علاقهمندی خود را برای همکاری ابراز کردند. تیم تجاری ایتالیا که در این سفر تجربه فعالیت در رشتههای مختلف صنعتی را از خود بروز دادند، طی این مدت با نمایندگان سازمان توسعه و تجارت، وزارت اقتصاد و دارایی، اتاق بازرگانی تهران و کارشناسان آن دیدار کردند و به صورت همهجانبه ابعاد همکاری با ایران را مورد بررسی قرار دادند. پس از جلسات مکرر اعضای تیم خواهان بازدید از واحدهای ساخت و تجهیزات صنعتی ایران شدند که ما هم آنها را به تماشای مجتمع صنعتی ماموت فراخواندیم. در طول بازدید با چهرههای متعجب و مبهوت ایتالیاییهایی مواجه بودیم که همگی از مشاهده چنین کارخانهای قدری به وجد آمده بودند و برایشان اینکه کارخانهای با این سبک و سیاق و به صورت منظم تولید دارد، بسیار جالب بود.
پس از ماموت، آنها را به تماشای کارخانه زر ماکارون بردیم که برای آنها این موضوع بسیار جالب بود که این کارخانه چطور با ماشینآلات ایتالیایی و تکنولوژی این کشور پس از 15 سال قدمت هنوز با نظم خاصی اسپاگتی و پاستا تولید میکند! اما نکته حائز اهمیت این است که در طول دید و بازدیدها، جلسات و گفتمانهای مختلف، پس از 48 ساعت همراهی بارها به آنها تاکید کردیم که باید به چند نکته توجه داشته باشند. اینکه به ایران فقط به چشم یک بازار مصرف نگاه نکنند و صرفاً برای فروش کالاهای تولیدیشان روی ایران حساب باز نکنند بلکه به فکر واردات از ایران به ایتالیا باشند و سرمایه خودشان را به کشور ما بیاورند. نکته دیگر این است که در سالهای اخیر، صنایع و واردکنندگان ایران به وارد کردن جنس ارزان از کشورهایی که جنس بیکیفیت را با قیمت ارزان تولید میکنند، عادت کردهاند. به همین دلیل به آنها گفتیم برای اینکه رقابت واقعی بین کشورشان با دیگر کشورهای غربی و شرقی ایجاد شود و تابوی بازار مصرف در ایران شکسته شود، در قدم اول باید به قیمتهای منطقیتر فکر کنند و همانند سالهای گذشته دنبال سود بالا نباشند. تنها در این صورت است که میتوانند شانس
رقابت را با دیگر کشورهای اروپایی و آسیایی که جنس باکیفیت تولید میکنند، در ایران داشته باشند. همچنین به بنگاهداران ایتالیایی یادآور شدیم که تا زمانی که انتقال پول صورت نگیرد، درهای ایران رو به مبادلات تجاری باز نمیشود و باید برای تحقق شراکت به سیستم بانکیشان فشار بیاورند که بالاخره ریسک کند و حالا که همه چراغها در حال سبز شدن است، تبادلات بانکی را به وجود بیاورند تا السیها گشایش پیدا کنند.
در این سفر متوجه ناراحتی ایتالیاییها شدیم و به وضوح دیدیم که آنها بابت اینکه در سالهای تحریم از ایران دور بودهاند و جایگاه اول خود را به کشورهای دیگر اروپایی دادهاند، اظهار تاسف میکنند. به همین دلیل در تلاش هستند این جایگاه را بار دیگر از آن خود کنند زیرا از ذهن آنها هنوز پاک نشده است که در سالهای اخیر به دلیل محدودیت روابط، سطح تجاری ایران و ایتالیا از هفت میلیارد دلار به 4 /1 میلیارد دلار سقوط کرد. بنابراین امروز میبینیم از دل مذاکرات آنها، توافقهای بسیار روشنی حاصل میشود. حتی در مذاکرات این تیم با ایمیدرو نیز موسسه اعتباری ساچه سرمایهگذاریهای مشترک پنج میلیارد یورویی را با ایران پیشبینی کرده که رقم بسیار بالایی است و همین حالا این موسسه اعتباری سه میلیارد یورو برای پوشش بیمهای طرحهای معدنی ایران تسهیل کرده است.
ایتالیا در سالهای پس از انقلاب هم بسیار منطقی با ایران برخورد کرد و الان در بعد دیپلماتیک، اجتماعی و اقتصادی این شانس را دارد که از فضای سرمایهگذاری جدید استفاده کند زیرا این کشور از نظر اقتصادی هم در حالت رکود به سر میبرد و جذب بازارهای ایران و بازارهایی که ایران به آنها دسترسی دارد، برایش بسیار مهم به شمار میرود. ایتالیاییها این بار برخلاف گذشته برای همکاری با ایران بسیار جدیتر از گذشته ظاهر شدند و اشتیاق آنها کاملاً قابل درک بود. زیرا در روز دوم سفر، آنها با تمام خستگیهایشان تا شب در حوالی کرج مشغول بازدید از کارخانههایمان بودند و با وجود اینکه اغلب اعضای تیم ایتالیا خانمها و آقایان مسنی بودند و میتوانستند به جای بازدید در هتل استراحت کنند، اما مشتاقانه راهی واحدهای تولیدیمان شدند.
اما موضوعی که وجود دارد و پیشبینیام این است که آنها برخلاف جدی حاضر شدن بعید به نظر میرسد خریدار کالاهای تولیدی و دریافت خدمات از ایران باشند و در این باره میتوان گفت شانس کمتری در بازار ایتالیا خواهیم داشت. نکته دیگر هم این است که با تمام شور و اشتیاق ایتالیاییها برای همکاری فعلاً آنها دنبال سنجش فضای ایران و تضمینها و گارانتیها هستند و تا سرمایهگذاری مشترک دو کشور راه طولانی وجود دارد. اگرچه نمیتوان به راحتی مذاکره شرکتهایی مانند دانیلی و انی با دولتمردان ایران را که هر کدام در صنعت فولاد و نفت و گاز در دنیا حرف اول را میزنند، نادیده گرفت چرا که این شرکتها تولیدکننده آدامس و پفک نیستند و جدیت آنها به معنای گسترش همکاری در روزهای آتی تلقی میشود.
نتیجه میگیریم که قصد از این سفرها به ایران فقط گشت و گذار و چلوکباب خوردن نیست و آنها بسیار جدیتر از این حرفها به نظر میآیند زیرا طعم غذاهای ایرانی را هم میتوانند در رستورانهای سنتی رم بچشند. ما هم باید به دنبال این باشیم که بازارهایی را که در ایتالیا سالهای گذشته داشتهایم به هر شکلی احیا کنیم. از یادمان نمیرود که روزگاری ایتالیا شریک اول نفتی ایران بود و به خاطر دارم آنها در مقطعی به صراحت گفتند پول کافی برای خرید نفت از ایران ندارند و آنها در این زمینه دچار مشکل شدند. سختی آنها در این بود که اغلب ماشینآلات پالایشگاهیشان بر اساس ویژگیهای نفتی ایران تجهیز شده بود. بنابراین این پتانسیل را درون خود میبینیم که باید بار دیگر بازار این کشور را از آن خود کنیم. از سویی این نکته را هم در نظر بگیریم که آنها با وجود فعالیت در زمینههای مختلف مانند چرم، داروهای گیاهی و مواد غذایی در تلاش هستند محصولات خشکبار و کشاورزیشان را ارتقا دهند و در این زمینه بینیاز شوند. در این صورت دیگر نمیتوانیم فرصت را از دست بدهیم و انتظار میرود در بسیاری از زمینههای موجود همکاریمان با ایتالیا از سر گرفته شود. چرا که
برخی از شریکان تجاری ایران که طی سالهای تحریم با ایران بداخلاقی کردند دیگر نمیتوانند در مقوله همکاری با ایران در ردیف اول بنشینند و باید دید چه استراتژی برای همکاری در بین این رفت و آمدها شکل میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید