تاریخ انتشار:
آیا بیمهها میتوانند ریسک بورس را کاهش دهند؟
مهار ریسکهای خالص
به عنوان اولین سوال، فلسفه وجودی بیمهها چیست و جایگاه آن در اقتصاد کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
فعالیت بیمهها در اقتصاد هر کشوری این است که به توسعه دیگر بخشهای اقتصادی کمک کند. به این صورت که در هر بنگاه اقتصادی و هر کسب و کاری خطراتی وجود دارد که اگر فعالان اقتصادی فکرشان را درگیر آن خطرات کنند چهبسا به بسیاری از کسب و کارها وارد نمیشوند. اما وقتی یک نهاد مالی وجود داشته باشد که این ریسکها را قبول کند و قابل اتکا باشد، فعالان اقتصادی و مدیران کسب و کار میتوانند با خیال راحت به توسعه کسب و کار خود بپردازند و در نهایت منجر به توسعه اقتصادی شوند.
علاوه بر این نقش بیمه در بازارهای مالی هر کشوری نقشی اساسی و تعیینکننده است. مقایسه توان بالفعل صنعت بیمه کشورمان در مقایسه با متوسط کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته نشان میدهد مشارکت این صنعت در بازار سرمایه به صورت بالقوه بین 30 تا 100 درصد نیز قابل افزایش است.
به طور کلی، اصلیترین عامل جذابیت سرمایهگذاری در هر صنعتی را میتوان چشمانداز سودآوری آن دانست. عاملی که میتواند موجب ورود و خروج سرمایه به صنایع مختلف شود. بنابراین شرکتهای بیمه یکی از مهمترین نهادها در هر اقتصاد هستند که به توسعه سایر بخشهای اقتصادی کمک میکنند.
بازار سرمایه به عنوان یکی از مکانهایی که اساس آن بر بازار آزاد است، محل مناسبی برای رشد بخش خصوصی است. در این میان، شرکتهای بیمهای چگونه توانستهاند در این بازار فعالیت کنند و سهمی از این بازار را به خود اختصاص دهند؟
شرکتهای بیمه در بازار سرمایه به دو صورت فعالیت میکنند. اول به عنوان نهادهای سرمایهپذیر فعالیت دارند؛ به این معنی که سهام این شرکتها در بورس خرید و فروش میشود و میزان سرمایه در گردش این بازار را افزایش میدهند، بخشی از سرمایهگذاران وقتی که میخواهند سهام شرکتی را خریداری کنند، سهام شرکتهای بیمه را خریداری میکنند که این عملکرد آنها را به عنوان نهادهای سرمایهپذیر در بورس معرفی کرده است. دوم اینکه شرکتهای این صنعت به عنوان سرمایهگذار فعالیت میکنند یعنی شرکتهای بیمه از آنجا که از محل تولید حق بیمهها منابع مالی قابل توجهی را به دست میآورند، میتوانند در بخشهای مختلف سرمایهگذاری کنند که یکی از مهمترین بخشهای مورد علاقه سرمایهگذاری برای شرکتهای بیمه، بازار سرمایه و بورس است، یعنی با خرید سهام باقی شرکتها میتوانند در بورس تاثیرگذار باشند. در نتیجه هم به طور سرمایهگذار و هم سرمایهپذیر میتوانند در بورس فعالیت داشته باشند.
در دنیا، فعالیت بیمهها و خدمات بیمهای بسیار اهمیت دارد؛ به طوری که عواملی مانند ریسک افراد، خواه حقوقی یا حقیقی، توسط این نهادها ارزیابی میشود. به نظر میرسد خدمات بیمهای در اقتصاد کشورمان تا حدودی محدودیت دارد؛ چه اقدامات در زمینه توسعه آن صورت گرفته است؟
اصولاً ریسکی که ناشی از سرمایهگذاری باشد قابل بیمه کردن نیست. در فرهنگ لغت اقتصادی، به این نوع ریسکها، ریسکهای سوداگرانه میگویند یعنی اگر شما سهام یک شرکت را خریداری کردید و به مرور زمان قیمت آن سهم زیاد شد یا تنزل پیدا کرد، به عنوان سرمایهگذار این ریسک را خودتان قبول کردید.
باید توجه کرد در هیچ کجای دنیا ریسکهای سوداگرانه قابل بیمه شدن نیستند. مثلاً شخصی که به کار داد و ستد سهام میپردازد و از طریق سرمایهگذاری در سهام شرکتها و بورس کسب و کاری برای خود راه میاندازد، در کنار اینکه میتواند سود قابل توجهی کسب کند، خودش ریسک ناشی از نوسانات قیمت را هم قبول میکند.
«بورس» و «ریسک» دو واژهای هستند که عموماً همراه با هم در ذهن تداعی میشوند. حال بیمه که نقش آن کاهش ریسک است، در بازار سرمایه چه نوع خدماتی میتواند ارائه کند؟
ممکن است ابزارهایی وجود داشته باشد که ریسک بازار سرمایه را کاهش دهد مانند اوراق تبعی. اما اینها ابزارهایی هستند که توسط نهادهای مالی دیگری ارائه میشوند. در بورس کشورهای توسعهیافته، بازارهایی وجود دارند که وظیفه تامین اطمینان و کاهش ریسک حاصل از نوسانات قیمت سهام را بر عهده دارند. این بازارها، «بازار اختیار معامله» نامیده میشوند که طبق شنیدهها راهاندازی آنها در ایران نیز زمینهسازی شده است. اما باید به این نکته توجه کرد که در دنیا شرکتهای بیمه، ابزارهایی را که ریسک سرمایهگذاری در بازار سرمایه را کاهش میدهند در اختیار ندارند و معمولاً کار شرکتهای بیمه به این شکل نیست.
من مطمئن هستم اگر صنعت بیمه حمایت شود میتواند به جایگاهی برسد که روزی درآمد آن با درآمد نفت و گاز ما برابری کند به شرطی که نهادهای قانونگذار از صنعت بیمه حمایت کنند.
دولتی بودن بخش زیادی از اقتصاد کشورمان موجب تحمیل ریسکهای سیستماتیک زیادی شده است که تبعات آن نیز در بازار سرمایه قابل رصد است. آیا شرکتهای بیمهای میتوانند این ریسکهای سیستماتیک را کاهش دهند و چگونه؟
شرکتهای بیمه، ریسکهای خالص را بیمه میکنند. مثلاً شما صاحب یک کارخانه هستید و با انواع ریسکها مواجه خواهید شد. یکی از ریسکها آتشسوزی است یعنی اگر آتشسوزی پیش آید شما زیان میکنید و اگر اتفاق نیفتد شما در همان وضعیتی که هستید، میمانید. این همان ریسک خالص است که اگر رخ دهد شما زیان میکنید و اگر اتفاق نیفتد در وضعیت موجود خودتان باقی میمانید. ریسکهایی که بعد از خرید سهام شرکتها به دنبال افزایش یا کاهش قیمت آنها اتفاق میافتد، ریسکهای خالص نیستند بلکه به آنها ریسکهای سوداگرانه میگویند یعنی در این وضعیت سه حالت ممکن است پیش آید یا شما خیلی سود میکنید یا خیلی زیان میکنید یا در همان وضعیت میمانید. بنابراین تنها ریسکهای خالص توسط بیمهها قابل بیمه شدن هستند.
به دنبال رفع تحریمها، انتظار میرود در آیندهای نهچندان دور، سرمایهگذاران خارجی به کشورمان ورود پیدا کنند. با توجه به ایزوله بودن اقتصاد کشور طی سالهای اخیر، سرمایهگذاران با ریسکپذیری بالاتر احتمال ورود بیشتری دارند. در این شرایط، صنعت بیمه کشورمان چه نوع خدماتی میتواند به سرمایهگذاران خارجی ارائه کند تا آنهایی که ریسکپذیری کمتری دارند نیز جذب اقتصاد کشور و به طور خاص بازار سرمایه شوند؟
اجرای عملی برجام میتواند ورود سرمایهگذاران خارجی و فعالیت آنها در بخشهای مختلف را به شدت افزایش دهد و در این زمینه شرکتهای بیمه میتوانند در بستر فعالیت صنایع مختلف موثر واقع شوند. اصولاً هر نوع سرمایهگذاری با یکسری ریسکهایی مواجه است که بعضی از ریسکها قابل بیمه شدن هستند. به عنوان مثال شرکتی که میخواهد در مناطق نفتی ایران سرمایهگذاری کند با انواع و اقسام ریسکهای عملیاتی مواجه است که میتواند ریسکها را بیمه کند. مثلاً یک شرکت که میخواهد اقدام به حفاری و استخراج نفت کند، میتواند چاه یا تجهیزاتی که به کار میبرد یا حمل تجهیزات یا حمل فرآوردههای نفتی را بیمه کند یا تمام ریسکهایی را که با آن پروژه در ارتباط هستند تحت پوشش قرار دهد. تمام این موارد ریسکهایی است که سرمایهگذار خارجی نگران آن است و خوشبختانه شرکتهای بیمه میتوانند تمام این ریسکها را قبول کنند.
با توجه به اینکه اجرای عملی برجام از انتهای آذرماه شروع میشود، آیا شرکتهای بیمه میخواهند خدمات جدیدی ارائه دهند با توجه به اینکه هجوم سرمایهگذاران خارجی هم در این شرایط بیشتر است؟
خدماتی که شرکتهای بیمه میدهند همچنان به قوت خود باقی و قابل ارائه است. در همین زمینه و بر حسب نیاز سرمایهگذاران خارجی، این آمادگی در صنعت بیمه وجود دارد که به تناسب خواستههای بیمهگذاران پوششها و محصولات بیمهای مورد نیاز آنها را ارائه دهد و از این نظر هیچ نقطه ضعفی در صنعت بیمه وجود ندارد و تمام محصولات مورد نیاز سرمایهگذاران توسط شرکتهای بیمه قابل ارائه است.
از نظر قوانین و مقررات، چه نوع محدودیتهایی برای فعالیت شرکتهای بیمهای در بازار سرمایه وجود دارد و چگونه میتوان این موانع فعالیت آزاد را مرتفع ساخت؟
برای فعالیت شرکتهای بیمه در بورس موانع خاصی وجود ندارد. شاید تنها محدودیت موجود این باشد که شرکتهای بیمه بر اساس آییننامههای بیمه مرکزی حد نصابهایی دارند که باید آنها را رعایت کنند. به عنوان مثال میزان سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در شرکتهای بورس حداکثر میتواند 20 درصد منابع موجود برای سرمایهگذاری آنها باشد، در نتیجه محدودیتهای قانونی وجود دارد که در شرایط فعلی شرکتهای بیمه با این محدودیتها رضایت دارند و فعالیت میکنند. ذکر این نکته ضروری است که شرکتهای بیمه تمایل ندارند که کل منابعی را که میتوانند سرمایهگذاری کنند در یک سبد بگذارند بلکه آنها نقدینگی خود را تقسیم میکنند و بخشی از آن را برای بازار سرمایه در نظر میگیرند و بخشی را در بانک سپردهگذاری و بخشی را در پروژههای ساختمانی سرمایهگذاری میکنند و به این شکل عمل میکنند تا اگر یکی از این بازارها دچار مشکل شد، بتوانند از بازار دیگر جبران کنند.
در حال حاضر، صنعت بیمه در بازار سرمایه فعالیت زیادی ندارد و از نظر ارزش بازار نیز سهم خیلی بزرگی ندارد. موانع این امر چه بوده و چطور میتوان زمینه توسعه بیشتر را فراهم کرد؟ آیا ورود سرمایهگذاران خارجی که آشنایی بیشتری با خدمات بیمهای پیشرفته دارند، میتواند بسترسازی برای این موضوع را تسهیل کند؟
شرکتهای بیمه براساس قانون، محدودیتهایی برای سرمایهگذاری دارند که آن را آییننامههای مصوب شعب بیمه مشخص کرده است، در نتیجه این میزان سرمایهگذاری که در حال حاضر انجام دادهاند و بسیار کم به نظر میرسد، به دلیل حد نصابهایی است که در قانون برای سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در بازار سرمایه پیشبینی شده است و شرکتها به آن اندازه که اجازه دارند میتوانند سرمایهگذاری کنند. من فکر میکنم اکثر شرکتها آن حد نصابهایی را که دارند، انجام دادهاند و تغییر در رویکرد فعالیت این شرکتها بسته به تصمیمات اتخاذی سازمان بیمه مرکزی است.
در بازار سرمایه که انتظار میرود پتانسیل زیادی برای جذب سرمایه داشته باشد، چه حوزههایی نیاز بیشتر به استفاده از خدمات صنعت بیمه دارند؟ به عبارت دقیقتر، ریسک سرمایهگذاری در چه صنایعی بیشتر بوده و خدمات بیمهای مورد نیاز آنهاست؟
ریسک سرمایهگذاری از نظر بیمهای قابل پوشش نیست اما ریسکهایی که شرکتهای سرمایهپذیر دارند بهتر است تمام آنها را بیمه کنند. در دنیا شرکتی به عنوان بزرگترین شرکت بیمه نفتی وجود دارد که به دلیل اینکه شرکت بزرگی بود ریسکهایش بدون بیمه باقی مانده بود تا آلودگی خلیج مکزیک به وجود آمد و ارزش سهام آن به یکپنجم قیمت اولیه آن رسید. پس این نشان میدهد که اگر شرکتها ریسکهایشان را بیمه نکنند، ممکن است سهامشان در بازار سرمایه در صورت وقوع خطرات دچار نوسانات شدید شود مانند آلودگی خلیج مکزیک که به خاطر این اتفاق شرکت مجبور شد جرایم سنگینی را پرداخت کند و خسارتهای زیادی را متحمل شد. از طرف دیگر، خسارات واردشده به این شرکت باعث شد تمام سرمایهگذارانی که سهام این شرکت را در اختیار داشتند بلافاصله برای فروش سهام خود هجوم ببرند.
به طور کلی، این دست موارد نشان میدهد بیمه تا چه حد میتواند برای پوشش ریسک سرمایهگذاری به این شکل که توضیح دادم موثر باشد. همچنین، به طور تقریبی تمام صنایع با یکسری خطرات و ریسکهایی مواجه هستند که نیاز دارند آنها را بیمه کنند. از صنایع نفت و گاز گرفته تا صنایع خُرد و صنایع خودرو و پتروشیمی. همه صنایع با خطراتی مواجه هستند که اگر آنها را بیمه نکنند میتواند عواقب سنگینی برای خود شرکت داشته باشد که نتیجه آن کاهش شدید ارزش سهام آنها در بازار سرمایه شود.
در صنایعی مثل صنعت خودرو که رکود عمیقی دارد؛ آیا شرکتهای بیمه برنامههایی در نظر میگیرند تا بتوانند همزمان با رفع تحریمها و حضور سرمایهگذاران خارجی باعث رونق این صنعت نیز شوند؟
بله، خودروسازان یکسری پوششهای بیمهای برای خطوط تولید خود شامل رنگ خط تولید و غیره دارند و همچنین نیاز به پوششهای بیمهای برای کارکنان خود دارند چون ممکن است صدمات جسمانی و خطر فوت هم برای کارکنان پیش آید. وقتی که محصولاتشان حمل میشود اعم از کالای خام که به کارخانه حمل میشود یا خودرو ساختهشده، هنگام حمل آنها با ریسک صدمات وارده به محمولهها مواجه هستند که بتوانند آنها را بیمه کنند. از طرف دیگر خودروهایی که تولید میشوند حتماً باید بیمهنامه داشته باشند تا شمارهگذاری انجام شود. بنابراین یک کارخانه خودروسازی شاید به 10 یا 20 نوع بیمهنامه احتیاج داشته باشد تا بتواند با خیال راحت به فعالیت تولیدی خود بپردازد.
بررسی صنعت بیمه در بورس نشان میدهد این صنعت از ابتدای سال زیانده بوده و با افت قیمتها مواجه است. به نظر شما چرا بیمه در بازار سرمایه ضعیف عمل میکند؟
من فکر میکنم علتش رکودی است که بر اقتصاد کشور حاکم است و علتش به خود صنعت بیمه برنمیگردد. اما به هرحال اینها بخشهای مختلف اقتصاد کشور هستند که به یکدیگر مرتبط هستند و اگر در یک بخشی زیان و رکود اتفاق بیفتد در بخشهای دیگر هم تاثیرگذار است. به عنوان مثال وقتی در صنعت خودرو رکود حاصل میشود نتیجه آن به شرکت بیمه هم برمیگردد. من فکر میکنم اگر در بازار سرمایه ارزش سهام شرکتهای بیمه با تنزل مواجه بوده است ناشی از رکودی است که بر کل اقتصاد کشور حاکم بوده است.
شما آینده صنعت بیمه را با توجه به اجرای عملی برجام چطور میبینید؟
من فکر میکنم صنعت بیمه میتواند پتانسیل و استعداد تبدیل شدن به یکی از صنایع برتر کشور را داشته باشد و به جایی برسد که نهتنها به اقتصاد کشور خودمان به عنوان یک بازوی اجرایی و پشتیبانی کمک میکند بلکه میتواند برآورد ارزی قابل توجهی از راه صادرات خدمات بیمهای داشته باشد اما چنین موقعیتی نیاز به عزمی جدی بین دستاندرکاران صنعت بیمه و قانونگذاران برای حمایت از صنعت بیمه دارد. من مطمئن هستم اگر صنعت بیمه حمایت شود میتواند به جایگاهی برسد که روزی درآمد آن با درآمد نفت و گاز ما برابری کند به شرطی که نهادهای قانونگذار از صنعت بیمه حمایت کنند و میتواند به جایگاهی برسد که در چارچوب اقتصاد مقاومتی اثرات درونزایی داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید