تاریخ انتشار:
اعتیاد رفتاری
علیرضا مهدیخانی، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصاد رفتاری است و در این زمینه تاکنون ترجمه کتاب «چشماندازی بر روانشناسی و اقتصاد(علم اقتصاد رفتاری)» و همچنین کتاب «مقدمهای بر اقتصاد آزمایشگاهی» به چاپ رسیده است.
علیرضا مهدیخانی، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصاد رفتاری است و در این زمینه تاکنون ترجمه کتاب «چشماندازی بر روانشناسی و اقتصاد (علم اقتصاد رفتاری)» و همچنین کتاب «مقدمهای بر اقتصاد آزمایشگاهی» به چاپ رسیده است. گفتوگوی تجارت فردا را با او درباره اعتیاد در ادامه میخوانید.
از فروض مطرحشده در اقتصاد خرد متداول، عقلانی بودن رفتار مصرفکننده است. به نظر شما آیا اعتیاد، یک رفتار عقلانی به شمار میآید؟
مردم به جای اینکه همیشه بهترین اقدامات را انتخاب کنند، تصمیمهایی میگیرند که فقط به اندازه کافی خوب باشد. به طور مشابه، برخی اقتصاددانان اعتقاد دارند مردم شبهعقلایی هستند و به طور کامل عقلایی رفتار نمیکنند. کسی که اعتیاد را انتخاب میکند، در مرحله اول اعتیاد را به صورت عقلایی انتخاب کرده است. یعنی هزینهها را محاسبه کرده است و میداند اعتیاد چه مضراتی را به همراه دارد؛ لذا اقتصاددانان به این اعتیاد، «اعتیاد عقلایی» یا Rational Addiction میگویند.
این عنوان تا حدودی با تعریف حقیقی ما از اعتیاد ضدیت دارد. چرا که شخص گرفتار در دام اعتیاد، همیشه به صورت عقلایی رفتار نمیکند. شرایط محیطی و برای مثال دوستان ناباب، بر فرد تاثیرگذار است. به عنوان مثال، فرض کنید شخصی سیگاری است و در هر روز پنج نخ سیگار میکشد. وقتی با حادثهای استرسزا در زندگی مواجه شود، برای مقابله با استرس، تعداد سیگارهای خود را به 10 نخ افزایش میرساند. ما در مورد این فرد نمیتوانیم بگوییم عقلانیت موجب تصمیمگیری شده است، بلکه احساس فرد است که بر این افزایش مصرف موثر بوده است. بنابراین جدا از عقلانیت، فاکتورهای دیگری نیز تاثیرگذار هستند؛ لذا فرض علم اقتصاد بر این است که افراد عقلایی رفتار میکنند، چرا که اگر اینگونه بنا شد، نمیتوانیم رفتار افراد را پیشبینی کنیم. با این وجود، مسائلی وجود دارند که ممکن است فرض ما را با خدشه مواجه کنند.
تئوری اعتیاد عقلایی چگونه مصرف مواد مخدر را توضیح میدهد؟
در چارچوب اعتیاد عقلایی، کالایی اعتیادآور شناخته میشود که دارای اثر تقویتی باشد. وقتی مصرف در یک دوره به طور مستقیم بر مصرف در سایر دورهها اثرگذار باشد، به آن اثر تقویتی یا
reinforcement effect میگویند. البته این تعریف که کالایی اعتیادآور است که مصرف حال آن بر روی مصرف آتی آن اثرگذار باشد، طیف وسیعی از فعالیتها از قبیل ورزش کردن، مطالعه یا بازیهای ویدئویی را دربر میگیرد و صرفاً شامل مواد مخدر نیست. معتادان عقلایی، در هنگام تصمیمگیری افقهای زندگی خود را نیز در نظر میگیرند و میدانند در آینده چه اتفاقی ممکن است برایشان بیفتد و با در نظر گرفتن این مسائل، اعتیاد را انتخاب میکنند و بهینهسازی را برای کل دوران زندگی خود انجام میدهند. این، بر خلاف این عقیده است که معتادان نزدیکبین هستند و رفتار آتی خود را در مقابل لذت آنی، معاوضه میکنند. دلیل دیگر مطرحشده در زمینه عقلایی بودن اعتیاد، این است که افراد معتاد میتوانند مصرف خود را بر مبنای تغییرات حال و آینده در محیط اطراف خود تعدیل کنند. به عبارت دیگر، رفتار معتادان عقلایی است، چون نسبت به تغییر در قیمت، در مصرف و هزینه واکنش نشان میدهند.
برخی معتقدند مصرف مواد مخدر نباید ممنوع باشد. نظر شما درباره ایده آزادسازی قانونی مواد مخدر که از سوی فریدمن هم حمایت شده است، چیست؟
فریدمن بر اساس دیدگاههای مبتنی بر آزادی انتخاب، آزادی اقتصادی را مبنا قرار میدهد و میگوید ما نباید هیچ حقی را از کسی سلب کنیم. به نظر من در کشور ما، آزادسازی مواد مخدر جوابگو نیست و همان مسالهای که در مورد سیگار روی داده است، در مورد مواد افیونی دیگر نیز به وجود خواهد آمد و مواد مخدر به صورت فراگیر استعمال خواهد شد. این مساله، هزینههای اجتماعی زیادی را بر فرد و جامعه تحمیل خواهد کرد.
عمده هزینههای اجتماعی مصرف مواد مخدر چیست؟
هزینههای برپایی زندان و بازپروری افراد، از جمله هزینههای اجتماعی مطرحشده در زمینه مصرف مواد مخدر است. دیگر آنکه ممکن است در این روند، هزینههایی بر نظام مراقبت بهداشتی تحمیل شود. هزینههای عاطفی نیز مسالهای است که در نتیجه برخورد افراد خانواده و دوستان با فرد معتاد به او تحمیل میشود. فردی که مصرفکننده مواد مخدر است، یک فرد منزوی و گوشهگیر خواهد بود. حتی افرادی هم که با معتادان ارتباط ندارند، با دانستن اینکه برخی افراد جامعه از اعتیاد رنج میبرند، دچار تحمل هزینههای روانشناختی خواهند شد.
دیدگاه تان را بنویسید