تاریخ انتشار:
سخنرانی گری بکر در دانشگاه نورثایسترن
نظریه اعتیاد عقلانی
فرض معمول در بسیاری از مباحثمربوط به رفتار در طول زمان این است که انتخاب امروز، به طور مستقیم وابسته به انتخاب در گذشته نیست.
فرض معمول در بسیاری از مباحث مربوط به رفتار در طول زمان این است که انتخاب امروز، به طور مستقیم وابسته به انتخاب در گذشته نیست. فرض ناوابستگی، مهمل نیست، چرا که به طرز کارآمدی بسیاری از مشکلات را که در طول زمان به شکلی قاطع تحت تاثیر «وابستگی» نیستند، سادهسازی میکند. اما این فرض، اقتصاددانان را از دست و پنجه نرم کردن با مسائل دیگر که اهمیت قابل توجهی دارند، دلسرد کرده است؛ از جمله اعتیاد، عادات کاری، شکلگیری ترجیحات، اینکه چرا کودکان از پدر و مادر سالمند خود حمایت میکنند و تکامل و پایداری نهادها.
برخی از تاثیرات مصرف گذشته در رفتار فعلی مشهود است. اگر من حالا شام سیرکنندهای خورده باشم، در آیندهای نزدیک نمیخواهم شام دیگری بخورم، حتی اگر شام ایرانی لذیذی باشد که توسط همسرم پخته شده باشد. اگر فواصل زمانی به اندازه کافی نزدیک و مقدار مصرف به اندازه کافی زیاد باشد، اساساً تمام کالاها جایگزین هستند. اما برای بسیاری از کالاها، زمانی که بازههای زمانی مقایسهشده بسیار نزدیک نیستند، مصرف بیشتر در زمانی زودتر، مصرف آتی بیشتر و نه کمتر، را برمیانگیزد. مطابق کاربرد متداول، من رفتار عادتوارانه را به عنوان جلوهای از یک رابطه مثبت بین مصرف گذشته و حال معرفی میکنم؛ اقتصاددانان این کالاها را مکمل مینامند. نمونههای شناختهشده شامل سیگار کشیدن، استفاده از هروئین، خوردن بستنی، دویدن، حضور در کلیسا، دروغ گفتن و صمیمیت با یک معشوق است. البته، تفاوتهای گستردهای در درجه عادتوارانه بودن فعالیتهای مشابه وجود دارد؛ و احتمال اینکه فرد به هر گونه فعالیتی عادت کند با توجه به شرایط و سن متفاوت است. اگر مصرف بیشتر فعلی مطلوبیت در آینده را کاهش دهد، عادات مضر یا بد هستند، همانگونه که اثرات مضر بر روی سلامت آینده
از سیگار کشیدن یا الکل نوشیدن شدید به وجود میآید. به طور مشابه، اگر مصرف بیشتر فعلی مطلوبیت آینده را افزایش دهد، عادات مفید هستند؛ شنا کردن به طور منظم و یا حضور در کلیسا به طور منظم میتوانند نمونههایی باشند. این طبیعی است که عادتهای بد توجه بیشتری را نسبت به عادات خوب معطوف خود کنند، اما همانطور که خواهیم دید، رفتار عقلانی نیز حاکی از آن است که عادات مشاهدهشده قوی، به احتمال زیاد مضر هستند تا مفید. اگر مصرفِ بیشترِ گذشته یک عادت خوب، مطلوبیت نهایی مصرف فعلی را افزایش دهد، افراد کوتهبین که عواقب آینده اعمال خود را در نظر نمیگیرند احتمالاً مصرف کنونی خود را افزایش میدهند. اما مطلوبیت بالاتر فعلی تضمین نمیکند که افراد منطقی آیندهنگر نسبت به گذشته بیشتر مصرف کنند. مصرفکنندگان عقلانی، همچنین چگونگی تاثیر مصرف بیشتر کنونی بر مطلوبیت و یا عدممطلوبیت نهایی در آینده را در نظر میگیرند.
مورفی و من (در مقاله سال 1988) شرایط لازم و کافی برای یک مصرفکننده عقلانی آیندهنگر جهت توسعه یک عادت را جمعبندی کردهایم. در واقع برای مصرف بیشتر گذشته لازم است که مطلوبیت نهایی مصرف فعلی را افزایش دهد؛ این مطابق آن چیزی است که به نام «تقویت» در ادبیات اعتیاد وجود دارد. اما چندین پارامتر دیگر نیز مهم هستند، از جمله نرخ تنزیل در مطلوبیت آینده، و میزان کاهش یا استهلاک در سهم مصرف گذشته به مطلوبیت فعلی. هرچه نرخی که با آن آینده یا گذشته تنزیل میشوند بزرگتر باشد، بیشتر احتمال دارد کالایی با مقدار مفروض و معینی اثر تقویتکنندگی اعتیادآور باشد و اعتیاد قویتر باشد. این نتیجهگیری شهودی است، هر چه نرخهای تنزیل بزرگتر باشند، مصرف بیشتر فعلی اثر کمتری روی مطلوبیت آینده دارد.
اعتیاد به سادگی به عنوان یک عادت قوی تعریف شده است. به لحاظ فنی، یک عادت هنگامی که اثرات مصرف گذشته بر مصرف کنونی به اندازه کافی قوی هستند که بیثباتکننده میشود، به اعتیاد تبدیل میشود. تقاضا برای کالاهای اعتیادآور به دو دسته گرایش دارد: یا مردم مقدار زیادی مصرف میکنند، یا پرهیز میکنند؛ زیرا پیشبینی میکنند که اگر شروع به مصرف کنند به «دام» میافتند.
یک عادت ممکن است با در معرض خودِ عادت قرار گرفتن، به اعتیاد تبدیل شود. عادات خاص، مانند استفاده از مواد مخدر و نوشیدن شدید الکل، ممکن است توجه به عواقب آینده را کاهش دهد - هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم نرخ تنزیل در آینده صرفاً مفروض و ثابت است. از آنجا که افزایش نرخ تنزیل تعهد به تمام عادتها را تقویت میکند، ممکن است افزایش القایی بیشتری در نرخهای تنزیل به وجود آید. نتیجه ممکن است توسعه یافتن گسترده عادتهای خاص به اعتیادهای قدرتمند باشد.
فرض نظریه که اعتیادها تا حدودی به علت نرخ کاهش شدید مصرف گذشته ایجاد میشوند، به نحوی با شواهد پزشکی سازگار است. برای اینکه آسیب به ریهها، کبد، و سایر اندامها پس از اینکه فردی نوشیدن شدید الکل یا سیگار کشیدن را متوقف میکند، تقریباً به سرعت کاهش مییابد، مگر اینکه به نقطه بدون بازگشت رسیده باشد.
از آنجا که افرادی که به شدت آینده و گذشته را تنزیل کردهاند، وزن کمی به عواقب آینده رفتارشان میدهند؛ کمتر احتمال دارد از فعالیتهای «مضر» که مطلوبیت در آینده را کاهش میدهد، منصرف شوند، حتی زمانی که اینها عادتوار نیست؛ و آنها کمتر جذب فعالیتهای «مفید»ی که مطلوبیت در آینده را افزایش میدهد، میشوند، حتی هنگامی که اینها عادتوار نیستند، مانند محدود کردن مصرف کلسترول. اما از آنجا که نرخ تنزیل بالا در آینده و گذشته نیز عادات قوی و اعتیاد را پرورش میدهند، مردم با نرخ بالا خصوصاً به فعالیتهای مضر که اعتیادآور و یا حداقل بسیار عادتوار هستند، جذب خواهند شد. بنابراین، ما انتظار داریم اعتیاد با فعالیتهای مضر همراه باشد. اقتصاددانان معمولاً در نظر نمیگیرند چرا ترجیحات همان چیزی هستند که هستند، اما از آنجا که بسیاری از نویسندگان ادعا کردهاند رفتار عادتوار کاملاً عقلانی نیست، بهتر است در مورد شکلگیری عادت بحث شود. اگر چه مکانیسم پشت توسعه عادتها بسیار کم شناخته شده است، برای من روشن نیست که آنها کمتر از دیگر ترجیحات منطقی هستند.
الکل، هروئین، کوکائین، سیگار کشیدن و برخی از مواد مخدر دیگر اثرات مستدل بیولوژیکی- دارویی در مصرفکنندگان دارند که تمایلشان برای مواد مخدر را افزایش میدهد؛ و اکثر مردم با ادامه انجام آنچه در گذشته انجام میدادند، آسایش جسمی و روانی و اطمینان مییابند.
یکی دیگر از امیدهایی که منجر به درک شکلگیری عادت میشود از تصدیق اینکه مطلوبیت بسیاری از کالاها به این بستگی دارد که چگونه مصرف فعلی این کالاها با مقدار مصرفی در گذشته مقایسه میشوند، به وجود میآید. به عنوان مثال، یک استاندارد زندگی معمولاً مطلوبیت کمتری برای افرادی که به استاندارد بالاتری در گذشته عادت کردهاند، فراهم میکند. در واقع، اگر مطلوبیت کالا بستگی به تفاوت بین مصرف فعلی و مجموع وزنی مقدار مصرفشده در گذشته داشته باشد، یک کالا باید عادتآور باشد. توجه داشته باشید که در چنین مواردی تاثیر مقایسه با گذشته به قدری قدرتمند است که کالا باید بدون در نظر گرفتن نرخ تنزیل در مطلوبیت آینده و یا میزان کاهش مصرف گذشته، عادتآور باشد. عادت وقتیکه مصرف گذشته وزن بیشتری داشته باشد، قویتر است، و وقتیکه مصرف گذشته به شدت وزن بیشتری نسبت به مصرف کنونی دارد، اعتیاد است.
دیدگاه تان را بنویسید