تاریخ انتشار:
ترجمه و تلخیص بخشی از مقاله «اقتصاد رفتاری، مصرف و سوءمصرف مواد مخدر»
افق کوتاه اعتیاد
اقتصاد رفتاری به صورت گستردهای در زمینه استفاده از مواد مخدر به کار گرفته شده است.
چگونه ترجیحات مصرف مواد مخدر با تغییر در محدودیتهای مستقیم بر دسترسی به مواد، تغییر میکند (برای مثال از طریق افزایش قیمت و یا محدودیت عرضه)؟ مطالعات از این دست، محدودیت دسترسی مستقیم به مواد مخدر را دستکاری میکند و سپس چگونگی تغییر ترجیحات مصرف مواد مخدر را، معمولاً در حالی که دسترسی به فرصت فعالیتهای دیگر ثابت است، اندازهگیری میکند.
چگونه ترجیحات مصرف مواد مخدر، با تغییر در محدودیت دسترسی به سایر فعالیتهای باارزش تغییر میکند (برای نمونه کار، اوقات فراغت، یا صرف زمان با یک دوست)؟ این نوع مطالعات، دسترسی به مصرف مواد مخدر را ثابت نگه میدارد و دسترسی به انگیزههای جایگزین و محدودیتهای آن را دستکاری میکند (برای مثال پول، آب، غذا، و یا فرصتهای تعامل اجتماعی)، و سپس ترجیحات مصرف مواد مخدر را اندازه میگیرد.
وقتی که مصرفکنندگان، بین نتایج متفاوت در میزان و تاخیر در هنگام دریافت خروجیها، انتخاب میکنند، چگونه تخصیص رفتاری تغییر میکند؟ چنین مطالعاتی درباره «انتخاب بیندورهای» پیچیدهتر است و ترجیحات مصرف مواد مخدر را تحت شرایط تجربی که مقادیر متغیری از مواد مخدر، کالاهای دیگر، و یا هر دو را در دسترس قرار میدهد، ارزیابی میکند.
در ادامه، سه موضوع کلی که به خوبی پشتیبانی و از سوالات مطرحشده در بالا منتج شدهاند، وجود دارد. اول، ترجیحات مصرف مواد مخدر با ویژگیهای پسزمینه محیطی اطراف تغییر میکند. به طور خاص، ترجیحات مصرف مواد مخدر به صورت معکوس با محدودیت دسترسی به مواد مخدر و به شکل مستقیم با محدودیتهای دسترسی به پاداشهای جایگزین، تغییر میکند. علاوه بر این، رابطه اخیر احتمالاً در محیطهای معمول مهمتر نیز هست، جاییکه فرصتهای استفاده از مواد مخدر فراوان و نسبتاً ثابت است، در حالیکه دسترسی به پاداشهای جایگزین، از تغییرات بیشتری برخوردار است.
دوم، ارزش تمام پاداشها، زمانیکه دسترسی به آنها قریبالوقوع میشود، به شدت افزایش مییابد؛ یا به عبارت دیگر، ارزش پاداش، با تاخیر فزاینده نسبت به در دسترس بودن، کاهش مییابد. تغییر در ارزش پاداش به عنوان تابعی از تاخیر، «تنزیل زمانی» نامیده میشود، و به طورکلی، رابطه به خوبی در اقتصاد رفتاری و کاربردهای مربوط به مصرف مواد مخدر مورد تحقیق قرار گرفته است. این کار نشان میدهد یک تابع هذلولیشکل به خوبی با دادهها منطبق است، که بدین معنی است که نرخ تنزیل در تاخیرهای کوتاهتر از تاخیرهای طولانیتر، بیشتر است. بنابراین، یک افزایش ناگهانی در ارزش پاداش در مدت کوتاهی قبل از در دسترس بودن پاداش وجود خواهد داشت، و ترجیحات، بدون اهمیت به اینکه چقدر پاداش بزرگتر بعدی ممکن است وقتی که نقطه انتخاب به لحاظ زمانی دورتر باشد، ترجیح داده شود، به نفع یک پاداش در دسترس فوری، تغییر خواهند کرد. این تابع تنزیل تجربی برای درک الگوهای رفتاری اعتیادآور (که شامل تغییرات ناگهانی در ترجیحات مصرف مواد مخدر یا هوشیار باقی ماندن میشود) بسیار مهم است. حتی اگر فرد معتاد، در بیشتر اوقات بسیار مشتاق باشد که مصرف مواد مخدر را ترک کند (به
عنوان مثال، به دلیل مشکلات زناشویی یا کاری)، ترجیحات مصرف مواد مخدر و بهبود عملکرد سلامت زندگی، در طول زمان به عنوان تابعی ساده از تاخیر در دسترس بودن پاداش، تغییر میکند. تنزیل زمانی همچنین درباره اینکه چرا تغییر رفتارهای اعتیادآور خیلی مشکل هستند، سخن میگوید: فرد اکنون باید کاری را انجام دهد (به عنوان مثال، ترک نوشیدن الکل) تا «پرداخت» در زمانی در آینده انجام شود (به عنوان مثال بهبود روابط یا عملکرد شغلی)، اما ارزش آن نتیجه دوردست، اکنون از زمانی که در آینده آن نتیجه دریافت میشود، کمتر است.
سوم، افراد به اندازه تنزیل پاداشهای آتی، از خود تفاوت نشان میدهند. هرچه درجه تنزیل زمانیشان بیشتر باشد، آنها بیشتر پاداشهای فوری را ترجیح میدهند. آمایشهای تجربی متداول، شرکتکنندگان را بر آن میدارد تا انتخابهای تکراری بین مقدار فرضی پول در دسترس طی محدوده گستردهای از تاخیرات انجام دهند، و دادهها به خوبی بر تابعِ تنزیل هذلولی که رابطه بین ارزش پاداش و تاخیر را نشان میدهد، منطبق است.
با استفاده از این رویکرد، یافتههای قوی این است که مصرفکنندگان مواد مخدر، نسبت به غیرمعتادان، درجات بالاتری از تنزیل زمانی را نشان میدهند. تنزیل بیشتر در میان مصرفکنندگان مواد مخدر نشان میدهد الگوهای تخصیص رفتاری این افراد، طی «افقهای زمانی» نسبتاً کوتاهتری سازمان یافته است. مطالعات علوم طبیعی، روابط مشابهی بین استفاده از مواد مخدر و متغیر مشابه به لحاظ مفهومی «چشمانداز زمان» پیدا کردهاند، که گسترهای را منعکس میکند که مردم زندگیشان را نسبت به گذشته، حال، یا آینده جهتدهی میکنند. اینکه آیا تنزیل بیشتر و افق زمانی کوتاهتر، علت یا معلول سوءمصرف مواد مخدر هستند، نامعلوم است. با این حال، درجه تنزیل ممکن است دارای ارزش پیشآگاهی برای تعیین سطح در معرض خطر بودن یک فرد برای توسعه مشکلات مربوط به مصرف مواد مخدر، یا برای از سرگیری سوءمصرف پس از تلاشی راسخ باشد.
اقتصاد رفتاری توجه را به سمت درک ترجیحات وابسته به پسزمینه برای مصرف و سوءمصرف مواد مخدر هدایت میکند، که در آن «پسزمینه» به معنای روابط موقت میان در دسترس بودن، و محدودیت دسترسی به عوامل مرتبط و غیرمرتبط با مواد مخدر است. چشمانداز در نتیجه نشان میدهد مداخلات باید تغییرات مفید ایجاد کنند، اگر آنها 1- دسترسی به مواد با کاربری سوءمصرف را کاهش دهند، 2- دسترسی به فعالیتهای جایگزین باارزشی را که با مصرف و سوءمصرف مواد مخدر ناسازگار هستند، افزایش دهند و 3- تنزیل زمانی را کاهش دهند و محدوده افق زمانیای را که معتادان الگوهای رفتاری خود را سازماندهی میکنند، گسترش دهند. نمونههایی از این سه استراتژی را میتوان در ادبیات پیشگیری و درمان یافت، و توسعه بیشتر آنها، نویدبخش بهبود استراتژیها و نتایج مداخلهای است.
اولین استراتژی در کاهش در کشیدن سیگار و نوشیدن الکل که در پی افزایش قیمت در شرایط مرزی خاص رخ میدهد، خلاصه میشود. افزایش قیمتها، به این سمت متمایل است که در کاهش تقاضای مصرف الکل و سیگار افرادی که عاداتشان کمتر شکل گرفته است، بیشتر اثرگذار باشد. علاوه بر این، در صورتی که افزایش قیمت بیش از حد زیاد باشد، مشوقهای اقتصادی برای توسعه بازار سیاهی که تاثیرات کاهش تقاضای ناشی از افزایش قیمت متعادلتر را از بین میبرد، ایجاد میشوند.
استراتژی دوم به دنبال کاهش تقاضا برای استفاده از مواد مخدر بهوسیله «غنیسازی» محیط اطراف با فعالیتهای جایگزینی است که رقیب مصرف مواد مخدرند و یا با آن ناسازگارند.
نمونههای استراتژی سوم کمتر واضح هستند، اما محتمل است برنامههای خاص با اثربخشی مثبت، تنزیل زمانی را کاهش دهد و افق زمانی را که معتادان الگوهای رفتاری خود را حول آن سازماندهی میکنند، گسترش دهد. اقتصاد رفتاری پیشنهاد میکند که حل مشکل، باید با مداخلاتی که تاثیر حوادث آینده بر رفتار حاضر را افزایش میدهد، تسهیل شود.
دیدگاه تان را بنویسید