تاریخ انتشار:
بررسی اثرات بحران آب بر کشاورزی
کمآبی با کشاورزی چه کرد؟
مهمترین مساله کشاورزی در سال ۱۳۹۳ ایجاد اجماع در مورد بحرانی بودن وضعیت آب در کشور بود. در این مورد بعضی از مسوولانی که در مساله آب دخیل بودند پذیرفتند که این موضوع به یک بحران تبدیل شده و به همین دلیل وزارتخانههای نیرو و کشاورزی رسماً این موضوع را پیگیری کردند.
مهمترین مساله کشاورزی در سال 1393 ایجاد اجماع در مورد بحرانی بودن وضعیت آب در کشور بود. در این مورد بعضی از مسوولانی که در مساله آب دخیل بودند پذیرفتند که این موضوع به یک بحران تبدیل شده و به همین دلیل وزارتخانههای نیرو و کشاورزی رسماً این موضوع را پیگیری کردند. ما اگر بخواهیم این شکل رفتار دولتمردان را با دولتمردان سابق مقایسه کنیم آن وقت پی به اهمیت این تغییر رفتار میبریم. در دولت دهم اوضاع به طوری بود که حتی طرح فدک را اجرا و عنوان کردند که هشت میلیون هکتار زمین آبی به 10 میلیون هکتار برسد و در واقع دو میلیون هکتار دیگر به زمینهای آبی اضافه شود که برای این کار نیاز به واگذاری چاه بود. در واقع در یک دولت به دنبال آن بودند که دو میلیون هکتار به زمینهای آبی اضافه شود و در دولت دیگر پذیرفتند که مساله کمآبی به یک بحران تبدیل شده است. از سوی دیگر بعد از پذیرش این بحران تنفیذ اختیاری مثلاً در ارومیه از سوی هیات دولت انجام شد که نشان داد دولت میخواهد برای حل این بحران اقدامات جدیتری انجام دهد. این کاری است که در کشورهایی مانند انگلستان هم انجام میشود. به هر ترتیب در ایران نیز این چنین تنفیذ اختیاری را
ما در ارومیه شاهد بودیم که البته به نظر میرسد هیات دولت جدای از ارومیه برای سد گتوند نیز کمیته عالی تشکیل داد تا این منطقه نیز به صورت ویژه بررسی و پیگیری شود. در واقع با چنین اقداماتی به نظر میرسد امروز حاکمیت کشور ما پذیرفته که مساله را فهمیده است. با این حال در مجلس وضعیت این طور نیست و امیدوارم در انتخابات بعدی مجلس این اتفاق بیفتد و کسانی به این مجلس راه پیدا کنند که متوجه باشند آب مهمترین مساله کشور است تا به این شکل برای بهبود وضعیت آب آنها نیز تلاش کنند. در این مورد باید توجه کرد که مجلس فعلی مجلسی است که قانونی غیرکارشناسی را تصویب کرد. این مجلس ماده واحده چاههای غیرمجاز را با 140 امضا تصویب کرد که از نگاه برخی کارشناسان ضدآبیترین قانون بوده که امیدوارم در مجلس بعدی، نمایندههای مجلس مسوولانهتر به موضوع کمآبی نگاه کنند. چرا که دیگر حتی حاکمیت هم قبول کرده که بحران آب در بخشهایی مانند کشاورزی وجود دارد اما مجلس هنوز چنین پیامی را دریافت نکرده است. اما در مورد تاثیر کمآبی بر بخش کشاورزی ایران باید ابتدا اشاره کنم که در هر کشوری آبهای زیرزمینی و روانآبها وجود دارد که در کشور ما تاکنون
نزدیک به 100 میلیارد مترمکعب برداشت شده است که 60 میلیارد مترمکعب زیرزمینی و 40 میلیارد مترمکعب روانآب هستند که شامل آب رودخانهها و آبهای روان دیگر میشود. اما در مورد روانآبها ما در سالهای اخیر شاهد کاهش این روانآبها بودیم و به همین دلیل سدهای ما خالی به نظر میرسند. شاید به همین دلیل هم بوده که وزارت نیرو تغییر رفتار متفاوتی را بروز داده که البته این به دلیل آن است که گفته میشود میزان روانآبهای کشور 40 درصد نسبت به دهه گذشته کاهش یافته است. در آبهای زیرزمینی هم وضعیت بدتر است و از 60 میلیارد مترمکعب برداشت شده حدود 10 میلیارد مترمکعب اضافه برداشت است. به همین دلیل است که میتوان اشاره کرد منابع زیرزمینی آبی کشور تخریب و این باعث شده که کشاورزان روزبهروز با مشکلات آبی مواجه شوند. علاوه بر این، همین موضوع باعث شده که کشاورزان به آبهای کمتر و با کیفیت پایینتر دسترسی داشته باشند که این موضوع بر بهرهوری محصولات کشاورزی تاثیر گذاشته و باعث میشود محصولات کشاورزی کمتر و با کیفیت پایینتر تولید شوند. در مجموع باید تاکید کنم که امروز مساله امنیت آبی واحدهای زراعی و باغی در خطر است و برخی باغها به
واسطه نداشتن آب در حال نابودی هستند و بسیاری از مزارع قدیمی استانهای مرکزی کشور امروز به شورهزار تبدیل شدهاند. به همین دلیل به نظر میرسد اولویت اول در کشاورزی کشور مساله آب باشد که گویی حاکمیت هم این پیام را پذیرفته که نسبت به آن تغییر رفتار داده است.
دیدگاه تان را بنویسید