تاریخ انتشار:
ایرانیها از جمله اقلیتهای پرنفوذ آمریکا در فرآیند لابیگری هستند
توافق ششماهه با غرب را مدیریت کنیم
«توافق ششماهه خود با قدرتهای بزرگ را باید مدیریت کنیم و اجازه ندهیم که دشمنان ما با تاثیر بر اعضای گروه ۱ + ۵، ماحصل مذاکرات ژنو را به چالش بکشند.»
گروه 1+5 و تیم هستهای دولت آقای روحانی پس از سه دور مذاکرات فشرده نهایتاً توانستند به توافقی واحد در رابطه با برنامههای هستهای ایران دست پیدا کنند. نتایج به دست آمده از این توافق را چگونه ارزیابی میکنید و آیا میتوان آن را گامی به سوی لغو تمامی تحریمهای اعمالی علیه ایران تلقی کرد؟
برآورد ما از نتایج این نشست بستگی به اهدافی دارد که از مذاکرات هستهای خود متصور هستیم. طبیعی است که هدف جمهوری اسلامی ایران از برگزاری این مذاکرات احقاق همه ابعاد حقوق هستهای صلحآمیز خود است. ما میخواهیم این حقوق به رسمیت شناخته شود و پرونده هستهای ایران به روند عادی خود بازگردد. این غایت انتظار ماست. حالا اگر کسی فکر میکرده که با یک دور یا دو دور مذاکره در یک ماه، دو ماه و حتی سه ماه به این نتایج میرسد، خب طبیعی است مقداری دچار خوشباوری بوده است. این مذاکرات، مذاکرات طولانی است که پاسخ سریعالوصولی ندارد. اما آنچه در ژنو صورت گرفت را در گام نخست مذاکرات مثبت ارزیابی میکنم هرچند که آن را شروع کار میدانم و معتقدم حجم اصلی این روند هنوز در راه است. ما نمیتوانیم از مذاکراتی یک یا دو ماهه انتظار داشته باشیم که تمام ابهامات و ناکامیهای 10ساله پرونده هستهای ایران را رفع و رجوع کند. ما باید از توافق به دست آمده صیانت کنیم. نقاط ابهام آن را برطرف کرده و بر نکات قوت آن بیفزاییم.
نقاط قوت و ضعف این توافقنامه را در چه موضوعاتی میدانید؟
از جمله نقاط قوت این توافقنامه توقف روند صدور تحریمهاست. اگر این توافقنامه مورد موافقت اعضای گروه 1+5 قرار نمیگرفت ما باید شاهد اعمال تحریمهای جدیدی علیه ایران بودیم. نقطه مثبت دیگر توجه به این نکته است که با توافقنامه ژنو تا حدود بسیار زیادی حقانیت جمهوری اسلامی ایران در جهان تثبیت شد. هرچند که این توافقنامه ابهاماتی نیز دارد که طرفین مورد مذاکره در اظهارنظرهایشان به آن اشاره کردهاند که البته من نمیخواهم وارد جزییات آن شوم. این ابهامات قابل بررسی و مرتفع شدن است و باید از سوی مسوولان امر مورد توجه قرار گیرد. توافق ژنو دشمنان فراوانی دارد که از هر فرصتی برای زیر سوال بردن آن استفاده میکنند. از رژیم صهیونیستی گرفته تا برخی از کشورهای منطقه درصدد اثرگذاری بر روند اجرای توافق هستند. بر همین اساس است که تاکید میکنم ما باید با مراقبت از دستاوردهایمان اجازه ندهیم که به آن خللی وارد شود. تلاش برای تحقق گفتمانی مشترک با همسایگان از جمله اقداماتی است که میتواند در کاهش حساسیتهای ابرازشده نسبت به توافق ژنو تاثیرگذار باشد. آنها باید بدانند که در پرتو این توافق، امنیت آنها نهتنها تهدید نمیشود بلکه تقویت نیز خواهد شد.
به موضع متفاوت اسرائیل و برخی از کشورهای همسایه اشاره کردید. جالب است که علاوه بر تلآویو که همواره رویکرد منفی در قبال ایران داشته است ریاض و اتاوا نیز از توافق هستهای ایران ابراز ناخشنودی کردند. چقدر امکان دارد که گفتوگوهای ما با این کشورها منجر به تغییر دیدگاههایشان در قبال توافق هستهای ایران شود؟
از میان این سه کشوری که شما به آنها اشاره کردید دیدگاه کانادا چندان اهمیتی ندارد. این کشور علاوه بر مشکلاتی که در تحلیل شرایط دارد، در طرح اختلافاتش با ما نیز رفتارهای غیرمعقولانهای از خود نشان میدهد. دشمنی اسرائیلیها با ایران نیز موضوع تازهای نیست. آنها همواره موضع منفی در قبال ما داشتهاند که البته مهم هم نیست چون ما آنها را به رسمیت نمیشناسیم. اما در مورد سعودیها معتقدم که باید با تدبیر بیشتر در جهت کاهش خصومتها و بهبود روابط حرکت کنیم. طی سالهای اخیر روابط ما با سعودیها بهطور جدی با مشکل مواجه شده و به سطح نازلی رسیده است. من فکر میکنم امکان توجیه سعودیها در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران وجود دارد و تنها باید بر تلاشهایمان بیفزاییم.
دلیل دشمنی سعودیها با ما به جهت رقابتهای منطقهای است یا دلایل دیگری چون یکسان نبودن جهانبینیها و اختلافات ایدئولوژیک را میتوان مبنای آن دانست؟
ما با سعودیها همیشه مشکل داشتهایم و این موضوع جدیدی نیست. از زمان شاه تا حالا این روابط با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده است. البته ما در دولت آقایان هاشمی و خاتمی به ویژه دولت سازندگی در عین رقابتهای منطقهای روابط خوبی با عربستان داشتیم. پس نمیتوان تمام مشکلات ما با سعودیها را به دلیل نگرشهای متفاوت دینی و مباحث ایدئولوژیک دانست. حالا هم با روی کار آمدن دولت آقای روحانی امکان احیای این روابط وجود دارد. البته ممکن است که این روابط به حالت ایدهآل خود نرسد اما به هر حال از حالت سرد فعلی نیز خارج میشود.
اما این برداشت وجود دارد که نزدیکی ایران و آمریکا در بحثهای هستهای دلیل نگرانی اصلی سعودیهاست. بنابراین ممکن است با وجود تمام تلاشهای تهران، مقامات ریاض روی خوشی به ما نشان ندهند. حتی اینکه بخواهند با تاثیر بر کاخ سفید روند اجرای توافق ژنو را به چالش بکشند؟
ممکن است سعودیها نگرانی از این بابت داشته باشند. اما به نظر من این وظیفه ماست که با گفتوگو و مذاکره بخواهیم آنها را از حسن نیت برنامههایمان آگاه سازیم. اما اینکه مقامات سعودی بخواهند با تاثیر بر آمریکاییها اجرای توافق ژنو را با چالش مواجه کنند نیز فکر نمیکنم اینطور باشد. به هر حال آمریکا خود منافعی در منطقه دارد که آن را فدای یکسری مسائل زودگذر و دیدگاههای کشوری مانند عربستان نمیکند. آنها برای خود تحلیلگر و آنالیزور دارند و مینشینند و مسائل را ارزیابی میکنند.
اشاره کردید که ما باید با گفتوگو با مقامات سعودی آنها را از حسن نیت فعالیتهایمان آگاه سازیم. علاوه بر موضوعات هستهای، ایران و عربستان میتوانند در رابطه با چه مباحثی با یکدیگر مذاکره کنند؟
ایران و عربستان در اپک منافع مشترکی دارند. در ضمن موضوعاتی چون مبارزه با مواد مخدر، تروریسم و مباحث منطقهای نیز از جمله مواردی است که میتواند دو کشور را پای میز مذاکره بنشاند. تهران و ریاض با وجود تفاوت دیدگاهها امکان رسیدن به فهم مشترک از موضوعات را دارند. البته ممکن است که این گفتوگوها در حد ایدهآل نباشد اما میتواند ما را در دستیابی به یک دیدگاه مشترک یاری کند.
این دیدگاه مشترک چه تاثیری بر موضوعات منطقهای دارد؟
قطعاً در صلح و ثبات منطقه تاثیرگذار است.
اما با این وجود اعراب خود مدعی هستند که توافق صورتگرفته میان ایران و آمریکا زنگ خطری برای آنها و منطقه است؟
ما ذوقزده نشویم، بین ما و آمریکا توافقی صورت نگرفته است.
منظورم آنچه در توافق هستهای صورت گرفته است؟
بله، ما تنها گامی در بحث هستهای برداشتهایم.
جنابعالی معتقدید بهبود روابط ایران و عربستان در صلح و ثبات منطقهای تاثیرگذار است اما کشورهایی نظیر مصر، قطر و البته پادشاهی سعودی میگویند که با توافق هستهای ایران و آمریکا ممکن است امنیت منطقهای آنها با خطر مواجه شود. بر همین اساس هم تمایل چندانی برای نشستن پای میز مذاکره دوجانبه با ایران ندارند؟
خب بر همین اساس هم است که میگویم ما باید تلاش بیشتری برای آگاهی کشورهای منطقه از حسن نیت فعالیتهایمان داشته باشیم. اینکه هر اقدامی از سوی ایران برای ایجاد آرامش در منطقه است.
اما به نظر نمیرسد که آنها تمایلی برای شنیدن دیدگاههای ما داشته باشند و از همین حالا هم لابی پرنفوذ خود را به تحرک واداشتهاند. آنچه ما در ژنو 2 و موضع مخالف وزیر خارجه فرانسه دیدیم بخشی از این تلاشها بود؟
ما هم لابی قوی در آمریکا داریم. ایرانیها از جمله اقلیتهای پرنفوذ ایالات متحده هستند. مضاف بر اینکه آنچه ما در موضعگیریهای فرانسه دیدیم هم ناشی از همکاریهای بلندمدت اقتصادی پاریس و ریاض است. هر چند که در توافق نهایی، فرانسویها دیگر مانند گذشته پرچم مخالفت را بلند نکردند و در کنار دیگر اعضای گروه 1+5 قرار گرفتند. اما در هر صورت خوب است بدانید که در سال گذشته فرانسه و عربستان قرارداد 10 میلیارددلاری تسهیلاتی را به امضا رساندند که مطمئناً بر موضعگیری فرانسه در مذاکرات ژنو 2 بیتاثیر نبود. آنها برای امسال نیز یک قرارداد 10 میلیارددلاری دیگر دارند که مطمئناً با منافع امنیتی همراه است. علاوه بر این باید توجه داشته باشید که بسیاری از گرایشات دولت فعلی فرانسه بر اساس تمایلات اسرائیلی است. اصلاً یکی از شعارهای انتخاباتی آقای اولاند در ارتباط با اسرائیل و اسرائیلمحوری بود که نشان میدهد آنها چقدر با هم همدل و همزبان هستند.
تمایلات اسرائیل و اعرابمحوری فرانسه اما در توافق نهایی ایران و 1+5 اثرگذار نبود؟
بالاخره هر موضعگیری نسبی است. اینطور نیست که یک کشوری بیاید و تا آخرش بگوید که مرغ من یک پا دارد...
اما بحث بر سر منافع اقتصادی است؟
درست است اما فرانسویها در قالب گروه 1+5 نیز باید موضعی همسان با دیگر اعضا داشته باشند. آنها به این باور رسیدهاند که فشار بیش از حد از ایستادگی و مقاومت ایران کم نمیکند، اینکه تحریمها آنطور که آنها میخواستند اثرگذار نبوده است. بر همین اساس هم کوتاه آمدند. همه این تحلیلها برای این است که بگویم دیدگاه سادهانگارانهای نداشته باشیم.
شما گفتید تحریمها آنطوری که آنها میخواستند اثرگذار نبوده، واقعاً تحریمها اثرگذار نبوده است؟
حتماً نبوده است. برخلاف باوری که وجود دارد ما به جهت اعمال تحریمها پای میز مذاکره ننشستیم. این مذاکرات برای این از سر گرفته شد که اروپایی و آمریکاییها به دنبال آن بودند که با دولت جدید ایران وارد مذاکره شوند که بر همین اساس هم ما یک شانس جدید به طرف مقابل دادیم. شک نکنید که طیف عظیم مشکلات داخلی ما نه از جهت اعمال تحریمها بلکه به دلیل بیتدبیری مدیران گذشته کشور است.
توافق ژنو دشمنان فراوانی دارد که از هر فرصتی برای زیر سوال بردن آن استفاده میکنند. از رژیم صهیونیستی گرفته تا برخی از کشورهای منطقه درصدد اثرگذاری بر روند اجرای توافق هستند. بر همین اساس است که تاکید میکنم ما باید با مراقبت از دستاوردهایمان اجازه ندهیم که خللی بهآن وارد شود.
اما این مذاکرات در اصل برای کاهش روند تحریمها شکل گرفت. یعنی ما پای میز مذاکره نشستیم تا مذاکرهها کم شود؟
مطمئناً یکی از اهداف ما از مذاکره توقف اعمال تحریمهای ظالمانه است اما مجدداً تکرار میکنم که دلیل اصلی مشکلات کشور بیتدبیری مقامات گذشته است.
چقدر امکان دارد که هر دو طرف در اجرای توافق ششماهه خود ثابتقدم باشند؟
این بستگی به اراده سیاسی طرفین مذاکرهکننده دارد.
این اراده سیاسی میتواند در گامهای بعدی منجر به توقف کامل تحریمها شود؟
اگر این اراده وجود داشته باشد بدون شک امکانپذیر است. این شش ماه مرحله آزمودن میزان پایبندی 1+5 به مفاد توافقنامه ژنو است و امیدوارم با ادامه این روند ما امکان توقف کامل تحریمها را هم داشته باشیم.
پیشبینیتان چیست؟ فکر میکنید این انتظار چه میزان باشد؟
فکر نمیکنم آنطور که بعضیها فکر میکنند کوتاه باشد.
مثلاً چند سال؟
نمیدانم شاید یک سال، دو سال، سه سال. در بطن مذاکرات نیستم که بخواهم زمان دقیقی را ذکر کنم.
به هر حال مفاد توافقنامه روشن شده است و میتوان به راحتی به تحلیل مندرجات آن پرداخت؟
یکی از ابهاماتی که در سند توافقنامه است ذکر عباراتی نظیر «طولانیمدت» برای برخی از اقدامات است که معلوم نیست این عبارات «طولانیمدت» یعنی چه؟ این یکی از آن ابهاماتی است که من نمیخواستم به آن اشاره کنم. نمیدانم. شاید پروسهای باشد که در دو یا سه سال به ثمر برسد.
مدت زمان توقف تحریمهای ایران از آن جهت مهم است که ما پیش از این در روند مذاکرات سعدآباد و توافقنامه آن یکبار همین روند را در پیش گرفته بودیم. در آن زمان با تلاشهای آقای روحانی از طرح پرونده هستهای ما جلوگیری شد اما پس از مدتی اوضاع تغییر کرد و پرونده هستهای ایران به شورای امنیت رفت و شامل تحریمهای جهانی هم شد؟
آن اقدام به این دلیل بود که تیم مذاکرهکننده و مسوولان ما عوض شدند و رویکردها هم متفاوت شد.
حالا که همان تیم هستهای به روی کار آمده است چه مدت زمانی را باید انتظار بکشیم. آقای روحانی وعده دادهاند که لغو تحریمها طی شش ماه صورت میگیرد؟
نمیدانم. حتماً آقای دکتر روحانی اطلاعاتی دارند که بر مبنای آن اینگونه اظهارنظر کردهاند.
فکر میکنید که حرکت تدریجی 1+5 برای کاهش تدریجی تحریمها تنها شامل تحریمهای یکجانبه اروپا و آمریکا شود یا اینکه تحریمهای سازمان ملل را هم دربر بگیرد؟
در توافقنامه ژنو به همه اشکال تحریمی اشاره شده است.
کاهش تحریمها میتواند در کوتاهمدت به بازگشت مجدد ما به بازارهای آزاد منجر شود؟
حتماً منجر میشود که ایران در بازارهای جهانی و داد و ستد آزاد اقتصادی حضور داشته باشد.
در حوزه نفتی چه تاثیری میگذارد؟ در حضور کمپانیهای بزرگ نفتی در ایران چطور؟
توافق ایران با اعضای گروه 1+5 در گام نخست منجر به کاهش قیمت نفت شد. اما در رابطه با حضور کمپانیهای بزرگ نفتی در ایران نیز باید بگویم که سرآغاز این مشکل به زمان تصویب قانون داماتو بازمیگردد و ما باید این مشکل را از آن نقطه برطرف کنیم. اما در هر صورت کاهش تحریمهای ایران حتماً در بلندمدت منجر به حضور شرکتهای بزرگ نفتی در بازار جذاب نفت ایران میشود.
در حوزه خودروسازی چطور؟
در حوزه خودروسازی که وضعیت بهتر است. با کاهش تحریمهای ایران شرکتهای بزرگ خودروسازی برای حضور در بازارهای ما اعلام آمادگی خواهند کرد. آنچنان که از همین حالا هم درخواستهایشان را مطرح کردهاند و منتظر چراغ سبز دولتهای مطبوع خود و موافقت مقامات ایران هستند.
یکی از عمدهترین مشکلات ما با جامعه بینالملل اعمال تحریمهایی است که صنعت بانکداری ایران را هدف قرار داده است. امکان توقف اعمال این تحریمها چه زمانی میسر میشود؟
تحریمهای بانکی فعلاً به قوت خودش باقی است. شاید در مراحل بعدی امکان توقف اجرای اینگونه تحریمها نیز مهیا شود.
منظور بنده سوئیفت و تحریمهایی است که مبادلات بانکی کشور را تحت تاثیر قرار داده است؟
مطمئناً این یکی از کلیدیترین نکاتی است که باید در مذاکرات آتی ایران و گروه 1+5 مورد توجه تیم هستهای کشور قرار گیرد. ما بدون توقف اعمال این تحریمها قادر نیستیم که به مبادلات اقتصادی خود با دیگر کشورها ادامه دهیم.
علاوه بر مواردی که شما به آنها اشاره کردید. در ادامه مذاکرات هستهای ایران و 1+5 رعایت چه نکاتی الزامآور است.
اینکه اجازه ندهیم فضای مثبت فعلی تحت تاثیر جدال لفظی مسوولان ما و مسوولان طرف غربی قرار گیرد. یعنی اینکه ما بگوییم که آنها حق غنیسازی را پذیرفتهاند و از آن سو بشنویم که حق غنیسازی ایران در مفاد توافقنامه مورد اشاره قرار نگرفته است. البته این روند بیشتر از سوی طرف آمریکایی دنبال میشود. با مقامات تلآویو صحبت میکنند و تحت تاثیر آن صحبتها اعلام مواضع میکنند. بر همین اساس هم معتقدم که مذاکرات شش ماه آتی را باید به شدت مدیریت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید