توافق ایران با اعضای گروه ۱ + ۵ در شرایط خاصی صورت گرفت و تحلیلها و ارزیابیهای ما هم باید با درنظرگیری این شرایط باشد.
هرمیداس باوند/ استاد دانشگاه
توافق ایران با اعضای گروه 1+5 در شرایط خاصی صورت گرفت و تحلیلها و ارزیابیهای ما هم باید با درنظرگیری این شرایط باشد. این توافق در شرایطی محقق شد که ایران در تنگناهای خاص اقتصادی و مالی قرار گرفته و برای بهبود شرایطش تلاش میکرد بر همین اساس هم نباید با موضعگیریهای غیرواقعبینانه خود به گونهای عمل کنیم که شرایط برای ادامه همکاریها تا دستیابی به تمام اهداف توافق ژنو سخت شود. البته ممکن است برخی تحت تاثیر موضعگیریهای مقامات آمریکایی بگویند که در توافقنامه ژنو به امکان ادامه چرخه غنیسازی در خاک ایران اشارهای نشده است یا اینکه این توافق تنها با گرفتن امتیازاتی از ایران همراه بوده است که بنده معتقدم اظهارات مقامات کاخ سفید تنها به جهت جلوگیری از جوسازیهای جناح دست راستی و رادیکال کنگره آمریکا و به صورت کلی نئوکانها در این پرونده صورت گرفته است. این اظهارات خوراک رسانههای وابسته به امپراتوری یهودی نیز هست والا کاربرد دیگری ندارد چرا که آنچه در توافقنامه ژنو و با خواست ایران و اعضای گروه 1+5 به دست آمده است، مبنای کار است و تمامی این اظهارات در حد همان
اظهارنظر است و با واقعیت رابطهای ندارد. مقامات کاخ سفید علاوه بر بازخورد داخلی نگران موضعگیریهای اسرائیلیها نیز هستند و بخشی از اظهاراتشان هم برای راضی کردن دیدگاههای این افراد مطرح میشود تا این طور وانمود کنند که ایرانیها چیزی دریافت نکردهاند و آزادی عملکردهایش در عرصههای مختلف تکنولوژی هستهای محدود شده است. اما در واقع اینطور نیست چرا که ما میدانیم با وجود عدم امکان غنیسازی بالای 20 درصد برای ایران ما میتوانیم زمینه غنیسازی با درصدهای کمتر را داشته باشیم. علاوه بر مباحثی که به آنها اشاره شد مقامات آمریکایی نمیخواهند همپیمانان منطقهای خود را نیز از دست بدهند. بر همین اساس تلاش میکنند حالا که با ایران به توافق رسیدهاند به گونهای اظهارنظر کنند که به اصطلاح دل سعودیها را نیز به دست آورند. به هر حال عربستان از نحوه مواجهه آمریکا با قضیه سوریه به شدت ناراحت است و البته موضوع پرونده هستهای ایران نیز مزید بر علت شده است که عصبانیت سعودیها را دوچندان کرده است. البته سعودیها علاوه بر آمریکا از موضعگیریهای اروپاییها و همراهی آنها
برای توافق هستهای با ایران نیز ناراحت هستند و در مقطعی تلاش کردند تا با تاثیر بر موضع فرانسه اجازه ندهند این توافق نهایی شود اما با ارزیابی مهمترین تحولات تاریخی مشاهده میکنیم که با وجود برخی از تکرویهای مقامات اروپایی اعضای این قاره معمولاً دنبالهرو آمریکاییها بودهاند و همواره از واشنگتن تبعیت کردهاند. حالا که آمریکاییها با وجود کشمکشهای چند دههای خود با ایران برای حل و فصل مشکلات پرونده هستهای این کشور رضایت دادهاند خواست کشورهای اروپایی نیز در این جهت سوق پیدا کرده و خواهان توافق با ایران شدهاند. آنها میدانند که در صورت از دست دادن زمان شاید دیگر موقعیت جدیدی به دست نیاید چرا که همین حالا هم ایران امتیازات زیادی به آنها داده است بنابراین تلاش میکنند تا در مدت زمان در نظر گرفته شده از اصول بنیادین این توافقنامه تخطی نکنند. آمریکا بعد از تجارب تلخ افغانستان و عراق و بحرانهایی که در خاورمیانه داشت دیگر توان وارد شدن به جنگ جدیدی را ندارد و با اینکه تحت فشارهای زیادی از ناحیه اسرائیل و اعراب قرار داشت میخواست موضوع پرونده هستهای
ایران به صورت دیپلماتیک حل و فصل شود. در واقع دولت آمریکا با تحمل فشارهای مختلف از سوی لابی اسرائیل و کنگره و اعراب خط سیاسی خود را پیش برد تا از برخورد سختافزاری با ایران که متحمل هزینههای بسیاری است، جلوگیری کند. همه اینها یک پیروزی به حساب میآید؛ یک پیروزی سیاسی برای ایران و اعضای گروه 1+5. این توافق از آن جهت برای ایران یک پیروزی به حساب میآید که ایرانیها طی هشت سال گذشته متحمل خسارات فراوانی شدهاند و به اندازه کافی انرژی و ثروت خود را از دست دادهاند بنابراین تلاش میکنند تا با تغییر رویه و سیاستهای خود به گونهای عمل کنند که علاوه بر جلوگیری از فرصتسوزیهای جدید در جهت بهبود اوضاع هم وارد عمل شوند. خوشبختانه روندی که ایران در توافقنامه با 1+5 طی کرد میتواند منجر به کاهش تدریجی تحریمهای جهانی علیه این کشور شود. البته آن دست از تحریمهای یکجانبهای که توسط اروپا و آمریکا اعمال شده است بسیار سریعتر از تحریمهای دیگر در روند توقف قرار میگیرند اما آن بخش از محدودیتهای ما که به موازین حقوق بشری گره خورده است به این زودیها قابل توقف نیست. ما در مرحله
نخست باید تلاش کنیم آن بخش از تحریمهای مرتبط با صنعت نفت را در اولویت فعالیتهای خود قرار دهیم. با توقف اعمال این تحریمهاست که امکان حضور شرکتهای بزرگ نفتی و غولهای بزرگ آمریکایی و اروپایی در ایران فراهم میشود و به اقتصاد ما جان و رونق تازهای میبخشد. تقاضاهایی که از سوی شرکتهایی نظیر بیپی، توتال و اِنی برای حضور در حوزههای نفتی ایران مطرح شد میتواند مقدمهای برای حضور تمام شرکتهای بزرگ جهان باشد. طبیعی است که ایران بخواهد 30 شرکتی که پیش از زمان اعمال تحریمها در این کشور حضور داشتند مجدداً به ایران بازگردند و البته امیدوارم فضا نیز به این سمت هدایت شود هر چند که نباید در کوتاهمدت انتظار معجزه داشت.توافق ژنو نقطه تحول تاریخی و جهانی است که باید از آن استفاده کرد، این توافق فراتر از ابعاد پرونده هستهای ایران است و به همه ابعاد اختلافات ایران و غرب میپردازد. اما بهتر است بیش از اینکه بحث حقوقی، سیاسی و حتی اقتصاد موازنهای و تعادلی این موافقتنامه مورد بحث قرار گیرد به فضای مناسبی که منجر به پیشبرد سیاست تنشزدایی ایران شد، اشاره کنیم. سیاستی که در
زمان دولت اصلاحات با موفقیتهای فراوانی همراه بود و منجر به تعاملات روزافزون ما با جهان شد.
دیدگاه تان را بنویسید