تاریخ انتشار:
یک دولت و یک مشت تندرو
صحبتهای اخیر رئیسجمهور به یقین برای بسیاری از مخاطبانش امیدوارکننده بود؛ امیدی که سالها در جامعه ما وجود نداشت اما با پیروز شدن حسن روحانی در انتخابات بار دیگر امید و نشاط به میان مردم آمد. در سخنان رئیسجمهوری از سیاست تنشزدایی و آشتی ملی صحبت شد، امری نیکو و پسندیده که کشور را به سمت تعالی میبرد.
هر زمانی که گفتوگوهای دکتر روحانی را مشاهده میکنم انرژی مثبت میگیرم. اعتماد و امیدی که دکتر روحانی در گفتوگوهایش به مردم منتقل میکند بسیار عالی و تحسینبرانگیز است چرا که ایشان بر مواضع خود تاکنون به خوبی ایستادگی کرده که نشان از کارآمدی او و تیمش دارد.
صحبتهای اخیر رئیسجمهور به یقین برای بسیاری از مخاطبانش امیدوارکننده بود؛ امیدی که سالها در جامعه ما وجود نداشت اما با پیروز شدن حسن روحانی در انتخابات بار دیگر امید و نشاط به میان مردم آمد. در سخنان رئیسجمهوری از سیاست تنشزدایی و آشتی ملی صحبت شد، امری نیکو و پسندیده که کشور را به سمت تعالی میبرد.
اما سوالی که در پایان برنامه تلویزیونی ایشان شاید ذهن بسیاری از مخاطبان را به خود مشغول کرد، این بود که آیا روحانی میتواند؟ در پاسخ به این سوال، اگر بخواهیم دقیق و منصفانه به فضای کشور نگاه کنیم، میبینیم که دولت یازدهم یک طرف قضیه است و گروههای تندرو که سنگاندازی میکنند طرف دیگر این قضیه هستند. به عبارتی برای آشتی ملی هر دو طرف باید تن به این صلح درونی بدهند و به این نتیجه برسند که ورای اختلافات و سلایق سیاسی متنوع در پی تامین منافع ملی و مردمی گام بردارند. متاسفانه در کشور باب شده که هر گروهی برای حفظ منافع خودش در برابر منافع ملی میایستد. اما خوب است که افراد و گروههای تندرو دست از سنگاندازی بردارند و به همکاری و تعامل با دولت روی بیاورند. به سخنان رئیسجمهور اگر دقت میکردیم گلایهمندی ایشان از این دست تندرویها مشهود بود. واقعاً این پسندیده نیست که در موضوعاتی چون فرهنگ و سیاست خارجی، برخی از افراد اقدام به ایجاد دردسرهای اینچنینی برای دولت کنند. البته باید به این امر هم توجه داشت که متاسفانه دولت قدرت لازم و از همه مهمتر اختیارات لازم برای برخورد با تندروی افراد و گروهها را ندارد و در
این مساله قوه قضائیه باید به کمک دولت آمده و اگر برخی از نقدها و تخریبها اینقدر آزاردهنده میشود، دست به اقدامات لازم بازدارنده بزند. مسلماً انتظار دولت محترم هم همین است. وقتی رئیسجمهور حتی صلاح نمیبیند گلایه از تندرویها را در رسانه ملی مطرح کند و آن را به وقتی دیگر موکول میکند، افکار عمومی انتظار دارد که در عین حفظ استقلال قوه قضائیه و دور از اختلافات و تعصبات سیاسی، هر دو قوه بتوانند به صورت مستقل بر روی مسائل و پروندههای جاری در کشور کار کنند. فرقی نمیکند که روزنامهای به افراد دولتی توهین کند یا نمایندهای تهدید به پخش فیلمی کند که از مهمانی همسر رئیسجمهور به مناسبت میلاد حضرت فاطمه برگزار شده است؛ یا حتی فیلم من روحانی هستم، در دانشگاهها توزیع شود. در همه این موارد انتظار میرود وقتی دولت از خودش صبوری به خرج میدهد، قوه قضائیه بدون تعلل به آن ورود پیدا کند و با خاطیان برخورد لازم را صورت بدهد. متاسفانه این نوع بیاخلاقیها که آقای روحانی هم در گفت و گویش به آن اشاره میکند، درد دولت خاتمی هم بود و امروز شاهد هستیم که به صورت تدریجی دولت روحانی هم به همین درد مبتلا میشود.
تنها راهکار دولت برای ایستادگی در برابر این حجم از تبلیغات منفی و تهمتها این است که تبلیغات خود را بیشتر کند و با مردم بیشتر و به طور صریح صحبت کند. متاسفانه دولت در زمینه تبلیغات بسیار ضعیف عمل کرده است. صدا و سیما که در اختیار دولت نیست و تنها ابزار رسانهای که برای دولت باقی میماند سایتهای اینترنتی و فضای مجازی است که در این مورد هم به طور قوی عمل نمیکند و این ضعف هم برمیگردد به مشاوران رئیسجمهور. نکته دیگری که در صحبتهای ایشان بسیار درخشان بود بحث حقوق شهروندی بود. امیدوارم روزی در ایران شاهد باشیم که هر شخصی با دین و آیین مختلف از حقوق شهروندی برخوردار است. و اگر هم در این مورد یا دیگر موارد مشکلی وجود دارد که دولت نمیتواند آن را حل کند باید شخص رئیس دولت به طور صریح و بیپرده با مردم صحبت کند و مسائل موجود را با آنان در میان بگذارد و از پنهانکاری دوری کند.
دیدگاه تان را بنویسید