تحلیل گزارش اقتصادی رئیسجمهور در گفت وگو با مسعود نیلی
اثر مثبت مذاکرات نمایان شد
مسعود نیلی اقتصاددان و مشاور اقتصادی رئیسجمهور در تحلیل گزارش صدروزه دکتر روحانی معتقد است صحبتهای ایشان تحلیلی از واقعیتهای موجود ایران بود. به گفته دکتر نیلی پیام رئیسجمهور به مردم این بود که وضعیت اقتصادی کشور در شرایط خاصی است. دکتر نیلی با اشاره به آمارهای ارائهشده میگوید اقتصاد ایران راه دشواری دارد و مردم باید با ابعاد مسائلی که قرار است با آن مواجه شوند آشنایی داشته باشند.
مسعود نیلی اقتصاددان و مشاور اقتصادی رئیسجمهور در تحلیل گزارش صدروزه دکتر روحانی معتقد است صحبتهای ایشان تحلیلی از واقعیتهای موجود ایران بود. به گفته دکتر نیلی پیام رئیسجمهور به مردم این بود که وضعیت اقتصادی کشور در شرایط خاصی است. دکتر نیلی با اشاره به آمارهای ارائهشده میگوید اقتصاد ایران راه دشواری دارد و مردم باید با ابعاد مسائلی که قرار است با آن مواجه شوند آشنایی داشته باشند. او با اشاره به توفیقهای دیپلماتیک ایران در هفته اخیر معتقد است فضای ایجادشده در حال رفع تدریجی عدم قطعیتها برای فعالان اقتصادی است.
صحبتهای آقای رئیسجمهور در تلویزیون بیشتر روی اقتصاد متمرکز بود. ایشان آمارهایی از وضعیت اقتصادی ارائه کردند که بدون تعارف، نگرانکننده بود. تحلیل شما از این اظهار نظرها چیست؟ آیا اقتصاد به اندازه توصیف آقای روحانی سیاه است و وضعیت نگرانکنندهای دارد؟
صحبتهای ایشان به هر حال تحلیلی از واقعیتهای موجود اقتصاد ایران بود. اما این تحلیل، انسجام خوبی داشت و مستند بود. آمار و ارقامی در این گزارش ارائه شد که تصویری از واقعیتهای اقتصاد ایران را در خود داشت. در روزهای گذشته افکار عمومی منتظر بود گزارش دقیقی از وضعیت اقتصادی دریافت کند و به نظر من اظهارات آقای رئیسجمهور به این پرسشها پاسخ داد. تا آنجا که اطلاع دارم گزارش ایشان جمعبندی همه گزارشهایی بود که توسط وزارتخانهها و سازمانهای مسوول تهیه شده بود، بنابراین به نظرم ایشان در بخش اول صحبت خود توانستند این پیام را به مردم منتقل کنند که وضعیت اقتصادی کشور، وضعیتی ویژه و منحصر به فرد است. بهویژه به این دلیل که در سالهای گذشته هیچ گاه تورم 40درصدی در کنار شش درصد رشد
منفی اقتصادی نداشتیم و آقای رئیسجمهور به این نکته اشاره کردند که اگرچه تورم سال 1374 بیشتر از تورم موجود بود اما اقتصاد در آن دوره سه درصد رشد داشت. یا اگرچه در سال 1365 رشد اقتصادی ایران منفی 9 درصد بود اما تورم این دوره 23 درصد بود که این آمارها نشان میدهد شرایط امروز سختتر از شرایط دو دوره مورد اشاره است. آقای رئیسجمهور میخواستند این نکته را یادآور شوند که در حال حاضر اقتصاد ایران به طور همزمان درگیر دو مشکل بسیار بزرگ یعنی رکود و تورم است که هیچگاه با این شدت در کنار هم قرار نگرفتهاند. بنابراین پیام گزارش ایشان این بود که اقتصاد ایران در وضعیت دشواری قرار دارد و برای برونرفت از این مشکلات هم باید سختیهای زیادی متحمل شد. در این میان ممکن است ذهن عدهای به مسائل و حاشیههای سیاسی معطوف شود و تحلیل آنها مبتنی بر نقد عملکرد دولت گذشته باشد اما واقعیت این است که آقای رئیسجمهور قصد نداشت با آمارهای منفی اقتصادی، میراث دولتهای قبل را سیاهنمایی کند. به هر حال آمارهایی که از سوی ایشان ارائه شد نشان میدهد که اقتصاد ایران راه دشواری
پیش رو دارد و برای اینکه در مسیر مطلوب قرار گیرد، باید زمان زیادی صرف کند. و بنابراین مردم هم در این زمینه باید با ابعاد مسائلی که قرار است با آن مواجه شوند آشنایی داشته باشند.
آقای دکتر با توجه به وضعیتی که ترسیم شد، چقدر زمان میبرد تا از مشکلات عبور کنیم؟
ایجاد اصلاحات در اقتصاد ایران آن هم با شرایطی که تصویر شد، نیاز به زمان طولانی دارد و این گونه نیست که بشود از راه حلهای سریع استفاده کرد. در این زمینه باید دو ملاحظه مد نظر قرار گیرد. یکی اینکه مسیر طولانی است و دوم اینکه باید به تدریج اصلاح ساختار کرد.
انعکاس سخنان آقای رئیسجمهور در شبکههای اجتماعی قدری ناامیدکننده بود. بیشتر فعالان این شبکهها با اشاره به آمارهای ارائهشده، به نقد عملکرد اقتصادی دولت قبل پرداختند. تحلیلها به اندازهای منفی بود که خیلیها در پیامهای خود نوشتند، کشوری ورشکسته تحویل آقای روحانی شده است. آیا واقعاً کشور ورشکسته است؟
تحلیلهای حوزه اقتصاد باید دقیق و واقعی باشد و چنین برداشتهایی شاید درست نباشد. قدرت و ثبات اقتصادی هر کشوری با محاسبه تناسب بدهی خارجی با تولید ناخالص ملی محاسبه میشود. اگر بدهی خارجی کشوری بیش از 100 درصد تولید ناخالص ملی باشد، آن کشور در حال ورشکستگی است. میتوان چنین تصوری در مورد اقتصاد یونان داشت اما چنین تصوری در مورد اقتصاد ایران باطل است. اما میشود این گونه توضیح داد که در شرایط دشواری به سر میبریم و برای اینکه مشکلات بزرگی نظیر تورم بالا، رکود و بیکاری را از بین ببریم باید رشد اقتصادی پایداری داشته باشیم. اما اگر بخواهیم به شکل واقعی مشکلات پیش روی دولت در سالهای آینده را تحلیل کنیم باید بگوییم این امکان وجود
ندارد که با وجود محدودیت شدید منابع مالی، نهاد دولت به تنهایی این مشکلات را حل کند. در حال حاضر غیرممکن و غیرقابل تصور است که دولت بتواند مشکل بیکاری را بدون اتکا به توان بخش خصوصی حل کند چون امکان سرمایهگذاری دولت در شرایط فعلی بسیار محدود است. منابع مالی دولت بسیار ناچیز است و کفاف هزینه لازم برای ایجاد تحرک اقتصادی را نمیدهد. بنابراین در حال حاضر از یک سو با دولتی مواجه هستیم که منابع خیلی محدودی دارد و از سوی دیگر اقتصادی داریم که احتیاج به رشد بالا دارد و باید بتواند با استمرار رشد، اشتغال ایجاد کند، از اینجا میرسیم به ضرورت اینکه بخش خصوصی باید وارد میدان شود و سرمایهگذاری کند. سرمایهگذاری خارجی هم باید تسهیل شود. تنها در این صورت است که میتوان جبران مافات کرد. بنابراین شکل صحیح رفتار میتواند این باشد که نیروهای اثرگذار سیاسی و اقتصادی، مسائل حاشیهای را کنار بگذارند و به جای اینکه بگویند آمارهای آقای رئیسجمهور سیاسی بوده و سیاهنمایی کرده یا اینکه دولت قبل چه عملکردی به جا گذاشته، فضای عمومی جامعه را برای طی یک مسیر طولانی و سخت
آماده کنند.
با توجه به این صحبتها، پیشبینی شما از کسری بودجه امسال چقدر است؟
اقتصاد ایران از دهه 80 تا امروز دو دوره متفاوت را تجربه کرده است. دوره اول، دوره وفور منابع بوده است که به خصوص از سال 1384 آغاز شد و تا سال 1390 ادامه پیدا کرد. در این دوره درآمدهای نفتی به بالاترین سطح رسید که بیسابقه بود. در این دوره هزینههای دولت رشد زیادی داشت و واردات هم افزایش قابل توجهی پیدا کرد و بودجههای سالانه به شکل بیسابقهای بزرگ شد. در مقابل، دوره دیگری داریم که از اواخر سال 1390 آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. در این دوره عوامل مختلفی باعث شد اقتصاد ایران وارد رکود شود. تحریمها هم به شکلی بیسابقه افزایش یافت و باعث شد میزان فروش نفت ایران به شدت کاهش پیدا کند. از این تاریخ، دوره کمبود منابع آغاز شد و اقتصاد ایران در شرایط دشواری قرار گرفت. این شرایط که همه با مختصات آن کاملاً آشنایی دارند، تا امروز ادامه پیدا کرده است. به این ترتیب در شرایط فعلی، جبران کسری بودجه دشوار است و دیگر مثل گذشته هم نیست که دولت بتواند منابع مورد نیاز
برای جبران کسری بودجه را تامین کند. در این شرایط عزم بر این است که دولت هزینههای خود را کاهش دهد. در شرایط مرسوم، کسری بودجه دولت این گونه شکل میگرفت که سطح مخارج دولت از حدی پایینتر نمیآمد و درآمدهای دولت هم از حدی بالاتر نمیرفت. بعد شکافی ایجاد میشد که در هر حال منابع مورد نیاز برای پر کردن شکاف باید از جایی تامین میشد. در اصلاحاتی که در بودجه امسال ایجاد شده و به تصویب مجلس رسیده، رقم 210 هزار میلیاردتومانی بودجه به حدود 170 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. در این بودجه رقم 150 هزار میلیارد تومان منابع درآمدی پیشبینی شده که اگر دولت کمی سختی را تحمل کند و از میزان مخارج خود بکاهد، احتمالاً میتواند بدون کسری بودجه سال را به پایان برساند. البته فشار کاهش مخارج دولت روی هزینههای عمرانی سنگینی میکند و معنیاش این است که دولت نمیتواند سرمایهگذاری جدیدی داشته باشد. در حال حاضر با توجه به محدودیت درآمدهای نفتی، دوره گشادهدستیها گذشته و دولت دیگر نمیتواند مثل سالهای 1384 و 1385 وفور درآمد داشته باشد. بنابراین خواسته یا
ناخواسته، فشار زیادی به دولت وارد خواهد شد. نکتهای که شاید قابل توجه باشد، این است که سطح مخارج دولت در سالهای 1385-1384 به طور ناگهانی در نقطهای بسیار بالاتر از سالهای قبل قرار گرفته است. وقتی هزینههای دولت افزایش پیدا میکند این معنی را میدهد که تعهدات دولت در زمینه حقوق کارکنان، استخدامهای جدید یا پروژههای جدید عمرانی افزایش یافته است. این اتفاق در اقتصاد ایران رخ داده و مشکل این است که بعد از اوج مخارج دولت در سالهای 1385-1384 تا امروز و به طور مستمر، از اثربخشی دولت برای ایجاد تحرک در اقتصاد کاسته شده و این معنی را میدهد که دولت دیگر مثل گذشته قادر نیست در اقتصاد رونق ایجاد کند.
در گزارشی که اخیراً منتشر شده، حجم نقدینگی بیش از 510 هزار میلیارد تومان اعلام شده است. با توجه به وجود تورم بالا، فکر میکنید با اعمال سیاستهای پولی میشود، این نقدینگی را کنترل کرد؟
اقتصاد ایران در حال حاضر دارد شرایط رکود تورمی را تحمل میکند. خروج از این وضعیت، مستلزم این است که از یک سو تورم کاهش پیدا کند و از سوی دیگر تحرک لازم برای رشد اقتصادی وجود داشته باشد. بنابراین اگر بخواهیم راه آسانتر را انتخاب کنیم، باید کاهش تورم را در اولویت بگذاریم. همیشه تورم را راحتتر از رکود میتوان حل و فصل کرد. چرا آسانتر است؟ به این دلیل که در زمینه سیاستهای پولی بیش از آنکه بدانیم چه باید کرد، باید بگوییم چه کار نباید کرد. تکلیف مشخص است و مثلاً به بانک مرکزی میشود تکلیف کرد که همه سیاستهایی را که میتواند منجر به خلق پول شود کنار بگذارد. بنابراین دولت میتواند کاهش تورم را به عنوان گام اول بردارد. از سوی دیگر، رکودی که اقتصاد ایران را گرفتار کرده، رکود غیرمتعارف است در حالی که تورم در اقتصاد ایران متعارف است. بنابراین راه حلهای کاهش
تورم شناخته شده و مشخص است اما به همین نسبت راه حلهای خروج از رکود هم پیچیده و دشوار است. میخواهم به این نکته اشاره کنم که ایجاد رشد اقتصادی به سادگی نیست و در عین حال زمان بیشتری میخواهد اما تورم را میتوان با سرعت بیشتری کاهش داد. البته رکود و تورم، رقیب هم نیستند و ما در شرایطی قرار نداریم که بگوییم کاهش تورم به معنای تعمیق رکود است. چون در حال حاضر تورم در اقتصاد ایران زیاد و قابل توجه است و هر چه تورم را پایین بیاوریم، به اصطلاح به شتاب رشد اقتصادی کمک میکند. بنابراین هر چه از تورم کاسته شود، نتیجهاش ثبات بیشتر اقتصاد کلان است. ثبات بیشتر برای اینکه رشد اقتصادی اتفاق بیفتد. اما کاهش تورم و ثبات اقتصاد کلان هم نقش زمینهساز دارد. نه بیشتر از آن. پس از آن باید روی عواملی که میتواند به خروج اقتصاد ایران از رکود کمک کند متمرکز شد.
با توجه به محدودیتها و مشکلاتی که وجود دارد فکر میکنید ضریب موفقیت دولت چقدر است؟
نکتهای که اکنون به صورت یک مشکل جدی وجود دارد این است که دولت با پدیده بیکاری هم مواجه است و به صورت واقعی باید اعتراف کرد که از میان برداشتن این مشکلات خیلی دشوار است. اگر همه شرایط دست به دست هم بدهد، رشد منفی ششدرصدی اقتصاد ایران شاید در پایان امسال به عدد صفر برسد و باز اگر به درستی سیاستگذاری کنیم، شاید سال آینده رشد اقتصادی به مثبت سه درصد برسد. در نظر داشته باشید که سه درصد رشد در سال 1393 این معنی را میدهد که تولید ناخالص داخلی ما به اندازه سال 1390 هم نخواهد بود و این معنیاش این است که میزان اشتغال ما در سال 1393، حداکثر به اندازه اشتغال سال 1390 خواهد بود. در صورتی که دولت بتواند به تحرکات مثبت دیپلماتیک خود ادامه دهد احتمالاً میتواند با کاهش ریسک سرمایهگذاری و گشایش در محدودیتهای بینالمللی، سرعت جذب منابع خارجی را بیشتر کند. اما با توجه به غیرقابل پیشبینی بودن مسائل بینالمللی، خیلی نمیشود روی این مسائل حساب
باز کرد. بازگشایی درهای اقتصاد به روی سرمایهگذاران خارجی و ایجاد اطمینان در بازارهای بینالمللی و اتصال به بازارها نیازمند فضایی است که احتمالاً در بازه زمانی یک سال آینده محقق نخواهد شد. بنابراین باید روی توانایی موجود در اقتصاد کشور حساب باز کرد. دولت باید اهرمهای خروج از رکود را تعریف کند که احتمالاً اصلیترین اهرم، تامین مالی بنگاههای اقتصادی است. خوشبختانه اثر مثبت مذاکرات هستهای در بورس پیدا شده و با وجود رونق در این بازار، یکی از راههای تامین مالی بنگاهها قابلیت استفاده بیشتری پیدا کرده و میشود از این شرایط به شکل مطلوبی استفاده کرد. نکته امیدوارکننده دیگر، از بین رفتن جاذبههای سفتهبازی در بازارهای طلا و ارز است. حتی زمین و مسکن هم جاذبههای سفتهبازی را از دست دادهاند و این میتواند مشوقی برای جذب سرمایهها در بورس باشد. اشاره کردید که میزان نقدینگی بسیار بالاست و از آنجا که فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران، انتظار سودآوری از بازار سرمایه دارند، بخشی از نقدینگی موجود را وارد این بازار میکنند. بنابراین دولت باید تحولات بورس را به دقت
دنبال کند و شرایط را برای تشدید عرضه سهام و پذیرش شرکتهای جدید فراهم کند. در شرایطی که بانکها توان تسهیلاتدهی پایینی دارند، بازار سهام میتواند محلی برای تامین منابع مالی شرکتهای بزرگ باشد. از آن سو، بانکها هم میتوانند منابع مورد نیاز بنگاههای کوچک و متوسط را تامین کنند. اگر این سیاست به درستی پیش برود، معنیاش این است که بخشی از مشکلات بنگاهها برای تامین مالی حل میشود.
دو سوال الان به وجود میآید. آیا بورس ظرفیت جذب این همه نقدینگی را دارد؟ نکته دیگر این است که آیا بیم شکلگیری حباب در بازار سرمایه نمیرود؟
اگر منظور شما جذب 510 هزار میلیارد تومان نقدینگی است، قطعاً چنین ظرفیتی در بورس وجود ندارد اما با توجه به سودآوری بورس در ماههای گذشته و انتظار سودآوری آن در ماههای آینده، پیشبینی میشود که حجم زیادی از نقدینگی جذب این بازار شود. در مورد شکلگیری حباب هم اگر دولت بتواند مدام و پیوسته و با حفظ اصول، سهام تازه وارد بازار کند، حباب شکل نمیگیرد.
با توجه به اینکه در سالهای گذشته اصرار بر این بود که نرخ سود متناسب با نرخ تورم تنظیم شود، چرا در حال حاضر این اتفاق رخ نداد؟
در سالهای گذشته، زمانی که از ضرورت تناسب میان نرخ سود با تورم صحبت میشد، تورم رو به افزایش بود اما در حال حاضر با توجه به اینکه انتظار تورمی کاهش پیدا کرده و برنامه دولت این است که نقدینگی را کنترل کند، برخلاف سالهای گذشته که انتظار میرفت تورم رو به افزایش باشد، پیشبینی این است که در ماههای آینده کاهش پیدا کند بنابراین استدلال این است که نرخ سود باید با تورم مورد انتظار تطبیق داده شود تا تورم گذشته.
آقای دکتر آخرین سوال من به شکلگیری انتظارات غیرواقعی در جامعه بازمیگردد. در حال حاضر استدلال مردم این است که دولت در سریعترین زمان ممکن بتواند مشکلات اقتصادی را هم حل و فصل کند. با توجه به اینکه مشکلات دیپلماسی در صد روز حل شد، آیا میتوان تصور کرد که مشکلات اقتصادی هم در صد روز حل و فصل شود؟
مسائل اقتصادی را نمیتوان به سادگی حل و فصل کرد. کاش با مذاکره میشد تورم را کاهش داد یا رشد اقتصادی ایجاد کرد اما واقعیت این است که حل مسائل اقتصادی زمانبر است و انرژی زیادی میخواهد. البته هرچه تخریب بنیانهای اقتصادی آسان است، ایجاد اصلاحات در آن دشوار و زمانبر است. آنچه امروز در جامعه ایران میبینیم، نشان میدهد که فضای مثبت و امیدوارکنندهای به وجود آمده است که میشود آن را در قالب انتظارات آحاد اقتصادی تبدیل به موتور محرکی برای خروج از وضعیت فعلی کرد. در حال حاضر انتظار بهبود شرایط در افکار عمومی کشور شکل گرفته و در عین حال که میتواند برای دوره گذار، سوخت خوبی باشد، میتواند شرایط کشور را هم خطرناک کند. شکلگیری انتظارات
غیرواقعی و خیلی خوشبینانه نمیتواند به سود اقتصاد کشور تمام شود و تحلیلگران و رسانههای کشور باید به این موضوع توجه کنند که اگر انتظارات غیرواقعی در جامعه شکل گیرد، به سود کشور نیست. هیچ چیز قطعی نیست و اگر توفیقهای دیپلماتیک ما ادامه پیدا کند، ممکن است تحریمها رفتهرفته برداشته شود. باید به مردم و به خصوص به فعالان اقتصادی این نکته گوشزد شود که مشکلات در کوتاهمدت و به سرعت قابل رفع نیست و زمان میبرد تا همه چیز در مسیر واقعی خود اصلاح شود. هدف این نیست که نگاه بدبینانه به اقتصاد کشور تزریق شود اما دادن پیام زیاد خوشبینانه و غیرواقعی هم به سود فعالان اقتصادی نیست. تحریم در چهار زمینه بر عملکرد اقتصاد ایران تاثیر منفی گذاشته است. اقتصاد ایران امروز در زمینه فروش نفت، امور مالی و فاینانس و تجارت و بازرگانی دچار مشکل شده است. اما بعد چهارم، به وجودآوردن نوعی «عدم قطعیت» و سردرگمی میان فعالان اقتصادی بوده است. تا چند هفته پیش فعال اقتصادی به درستی نمیتوانست شرایط آینده را پیشبینی کند و هیچ تصویری از آینده نداشت. اما اکنون این عدم قطعیت به
تدریج در حال برطرف شدن است و فعال اقتصادی میتواند تا حدودی شرایط آینده را پیشبینی کند. به این ترتیب اگر بخواهیم پیامی به فعالان اقتصادی منتقل کنیم باید بگوییم چهارمین اثر تحریم در حال کم شدن است و شرایط اقتصادی کشور آرامآرام رو به بهبود میرود. باید بگوییم فضای امیدوارانهای ایجاد شده که میتواند اثرات اجتماعی و اثرات اقتصادی قابل توجهی داشته باشد. اما هنوز شرایط اصلی تحریم به قوت خود باقی است و باید دید آمریکا و اروپا در آینده با چه کیفیتی و چگونه تحریمها را برمیدارند. بنابراین هنوز برای قضاوت زود است و باید صبر کنیم تا ببینیم مسائل دیپلماتیک چگونه حل و فصل خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید